بحران آب و تابستان گرم پیش رو در ایران

خبر می رسد که از روز سه شنبه ۲۳ خرداد  به مدت ۷۲ ساعت آب آشامیدنی  دربسیاری از محلات  شهرهای استان مرکزی، از جمله تهران و کرج برای چهارمین روز پیاپی قطع شده است. در بسیاری از محلات شهر کرج آب با کامیون توزیع می شود.  خبرگزاری دولتی ایلنا نیز از قول یکی از کارشناسان حوزه آب نوشته است: « ما بحران آب تهران را حل نکردیم، در مقابل استان‌های اطراف را هم خراب کردیم و هر روز نیز نگاه‌مان به آسمان است. »

اینک  در آستانه فرارسیدن تابستان نگرانی ها در مورد بحران آب در سراسر ایران افزایش یافته است و پیشبینی های کارشناسان حاکی است که ایران در تابستان یکی از سخت ترین دوره های کم ابی خود را شاهد خواهد بود.  کارگزاران رژیم برای کمبود آب  دو دلیل ذکر می کنند: اول، کاهش میزان بارندگی و دوم، مصرف زیاد آب در کار کشاورزی. البته هر دو مورد واقعی هستند، اما تنها بخشی از واقعیت اند. آنها مهمترین عامل کمبود آب که عبارت باشد از فساد  نهادینه  شده در ارگان های رژیم را به تمامی از قلم انداخته اند. در مورد دلیل نخست باید پرسید که چه کسانی با ندانم کاری و سودجوئی، موجب شده اند که کمبود بارندگی، ایران را این چنین با خطر کم آبی شدید روبرو کند؟

یکی از این عوامل، تخلیە بی رویە آب های زیر زمینی است کە  حتی با بارندگی‌ها هم برنگشته است. مطابق آمارهای دولتی، رقمی نزدیک به یک میلیون حلقه چاه در ایران وجود دارد که 758 هزار حلقه آن در دوره حاکمیت جمهوری اسلامی حفر شده اند. در این میان بیش از 200 هزار حلقه چاه حتی بدون مجوز و پروانه اند که بیشتر آنها برای مصرف ویلاها و باغهای تفریحی شخصیِ ثروتمندان و سرمایه داران در گوشه و کنار ایران بوده اند. تنها در سال 1389دولت محمود احمدی‌نژاد با ارائه لایحه‌ای به مجلس به ده‌ها هزار چاه غیرمجاز پروانه داده است.

سیاست کلان خودکفائی کشاورزی، بدون درنظر گرفتن عوارض جانبی و عوامل وابسته آن، ندانم کاری و پروژه های کارشناسی نشده،  مافیای صنعتی و رانت خواری سپاه پاسداران، فساد نهادینه شده در دستگاههای دولتی، همگی دست به دست هم دادند و لطمات جبران ناپذیری به سرچشمه های طبیعی آب وارد آورده اند و تعادل اکولوژیک و هماهنگی عناصر  طبیعت را برهم زده اند. چند نمونه زیر در این مورد گویا هستند: بزرگترین کارخانه های صنعتی آب بر خاورمیانه را نه در سواحل دریائی جنوب، بلکه در فلات مرکزی و در کویر بنا کردند و با آب انتقالی کارون آنرا توسعه دادند. سد گتوند در جنوب ایران علاوه بر صرف هزینه کلان ساختن آن، میلیونها مترمکعب نمک کوههای منطقه آبگیر سد را در خود حل نمود و هزاران هکتار از حاصلخیز ترین زمینهای کشاورزی  پشت سد را به شوره زار تبدیل نمود. بنا به اقرار منابع دولتی ۳۰ درصد آب جاری در شبکه های لوله کشی شهری عملاً ازبین می رود و هیچ تلاشی برای مرمت لوله ها انجام نمی گیرد. در حالیکه ساختن بی رویه سدهای کارشناسی نشده موجب خشکاندن دریاچه حیات بخشی چون دریاچه ارومیه می شود، در عین حال بیش از ۳۰ درصد آبهای ذخیره شده در پشت سدها که به مصرف کشاورزی می رسند، هدر می رود. استاندارد جهانی ضایعات آب در کشاورزی به طور متوسط ۶ درصد است.

واقعیت این است، تا زمانی که رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بر سر کار است و نان، کار، مسکن و آزادی و محیط زیست مردم را در گروگان خود دارد، دور نمائی برای حل اینگونه مشکلات که دامنگیر اکثریت مردم ایران است، وجود ندارد. دستگاه اداری فاسدی که این رژیم در دامن خود پرورده است، قادر به مقابله با بلایای طبیعی از جمله خشک سالی، حل ریشه ای و ساختاری کمبود آب، نسیت. برای این رژیم اولویت، همواره سرکوب مبارزات عدالت خواهانه و آزادیخواهانه مردم و به بند کشیدن مخالفین بوده است. این رژیم هیچ خواسته ای را بدون این که از جانب مردم احساس خطر جدی بکند، تامین نخواهد کرد. ایران بر دریائی از ثروتهای طبیعی نشسته است. اگر قدرت سیاسی به دست صاحبان بر حق و توانای آن یعنی کارگران و شوراهای برخاسته از اراده آزادانه مردم بیفتد، در چنین کشوری با چنین ثروت های عظیمی و با نیروی کار خلاقهِ پایان ناپذیری که در آن نهفته است، بدون شک مشکلاتی که زندگی  امروز اکثریت مردم را این چنین تباه کرده اند، حل خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *