توجیه مرگ در خدمت سود بیشتر!
مرضیه نظری
ویروس کرونا کووید-۱۹ بشریت را نه تنها با یک چالش علمی و پزشکی، بلکه با یک چالش سیاسی و اجتماعی هم روبرو کرده است. پاسخ حکومت های سرمایهداری به این بیماری همهگیر نشان می دهد که منافع طبقات حاکم, که کسب سود بیشتر است و بقای انسان، سلامت و پیشرفت بشریت در گرو سود و در تضاد کامل با منافع سرمایهداران است.
کووید-۱۹ یک فاجعه جهانی است که تنها در خلال کمتر از چهار ماه، از زمان کشف اولیه آن در چین، و علیرغم محدودیت های شدید اجتماعی مثل بستن کسب و کار و مدارس و مکان های عمومی و فاصله گذاری اجتماعی، به سراسر کره زمین سرایت کرده است و تا این لحظه بنا به آمارهای دولتی که بسا کمتر از شمار واقعی است، باعث مرگ بیش از صد و شصت هزار نفر در سراسر دنیا شده است. تمامی کشورهای سرمایه داری، حتی بزرگترین آنها مثل ایالات متحده و بریتانیا و فرانسه و ژاپن، ثابت کرده اند که کاملا ناتوان از پاسخ دادن به این بحران هستند؛ ناتوانی ای که نتیجه مستقیم از بین رفتن زیر ساخت های اجتماعی و درمانی این کشورها در طی نیم قرن گذشته بوده است.
در طول دهههای گذشته و با بروز هر بحران سرمایهداری، که آخریشان بحران مالی و اقتصادی سال ۲۰۰۸ میلادی بود، ما شاهد زدن از زیرساخت ها و بودجههای بهداشتی و آموزشی و خدمات اجتماعی توسط حکومت های سرمایه داری بوده ایم و اینکه چگونه تمامی برنامه ریزیهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی خود را بر محور و به هدف افزایش ارزش سهام, سود بیشتر شرکت های خصوصی و تسهیل انباشت سرسام آور سرمایه و دارایی توسط نخبگان حاکم بوده است.
این کشورها و در راس آنها ایالات متحده آمریکا، که صدها میلیارد دلار صرف پیشرفته ترین سیستم های تسلیحاتی میکنند و انبارها و بازارها را از سلاح ها و تانک ها و موشک ها و دیگر مهمات جنگی انباشته اند، نمی توانند لوازم پزشکی و بهداشتی لازمی همانند دستگاه های تنفسی، ماسک های صورت و سایر وسایل محافظتی جهت مقابله با این ویروس به بیمارستان های خود ارائه دهند. بی تفاوتی و سهل انگاری دولتهای سرمایه داری نه تنها باعث شدت گرفتن دامنه و مرگزایی این بیماری همه گیر، ابتلای بیش از ۲,۵ میلیون نفر و مرگ صدها هزار شده است، بلکه اکنون با عجله برای برداشتن محدودیت ها به این بهانه که این محدودیت ها به اقتصاد جهان لطمه زده است، جان میلیونها انسان دیگر را به خطر مرگ و نابودی میافکنند.
در حالیکه در ماه های فوریه و مارس، رئیس جمهور ایالات متحده دونالد ترامپ، علنا از جدی نبودن بیماری حرف می زد، در همان حال مقامات وزارت خزانهداری این کشور در مشورت نزدیک با بانک ها، در حال تهیه یک وثیقه چند هزار میلیارد دلاری برای نجات بازارهای سهام مثل وال استریت و شرکت های خصوصی آمریکا بود تا به نگرانی الیگارشی مالی و شرکت ها در برابر بی ثبات شدن بازارهای مالی، مختل شدن روند کسب سود و کاهش ثروت سرمایه داران پاسخ دهد. اکنون هم بی توجه به سلامتی کارگران بخش های تولیدی و خدماتی، و در بخش بهداشت و درمان، پزشکان و پرستاران و کمک پرستاران، رانندگان آمبولانسها و پرسنل پیراپزشکی و… که روزانه ساعاتهای طولانی ای از جان بیماران مراقبت می کنند و خود را در معرض خطر مداوم بیماری و مرگ قرار میدهند، و بیآنکه نگران شرایط و جان آنها باشد، خواهان بازگشت زودرس کارگران و کارکنان به کار هستند. برای سرمایه داری فرستادن کارگران و به کشتن دادن آنان ارزان تر از سازماندهی و تهیه و اجرا یک برنامه جدی برای فاصله گیری اجتماعی، یک برنامه گسترده آزمایش و ردیابی مبتلایان و حمایت مالی و اقتصادی و اجتماعی از آنهاست.
در ایران تحت حاکمیت نظام اسلامی سرمایه اما شرایط به مراتب بدتر و غیر انسانی تر است. کارگران و لایههای کم در آمد جامعه، بر سر دوراهی بیماری و گرسنگی قرار گرفته اند، در حالیکه رژیم اسلامی مثل دیگر دولت های سرمایهداری به دروغ می گوید که ما همه در این مصیبت با هم هستیم. در ایران در واقع حکومت نه تنها هیچ برنامه ای برای کنترل کرونا نداشته، بلکه مردم را به حال خود رها کرده و بدون هیچ حمایت مالی و اقتصادی از کارگران و قشر کم درآمد جامعه، از قرنطینه خانگی و تعطیلی کسب و کار حرف میزند، و از سوی دیگر برای چرخش چرخهای حکومت و اقتصاد مرگزای خویش، کارگران را به کام مرگ میکشاند. در واقع، عمل کردن به محدودیت های اعمال شده توسط دولت به معنای مرگ از نداری و گرسنگی کارگران و خانواده های آنها خواهد بود و عمل نکردن به آنها هم، قرار گرفتن در معرض مرگ ناشی از ویروس کرونا است.
بیکاری که همیشه یکی از معضلات کارگران ایران در کنار دستمزدهای معوقه بوده است، اکنون با همه گیری کرونا, روندی شدید گرفته و در همدستی با فساد نهادینه شده در سیستم حکومتی، بحران مزمنی که دامنگیر نظام اسلامی سرمایه شده و تحریم ها، زندگی کارگران و خانواده های آنها را در نبود هیچ بیمه بیکاری و حمایت مالی، به مرز گرسنگی و نابودی سوق داده است. در ایران نیز، مانند دیگر کشورهای سرمایه داری، دغدغه نظام و مسئولان آن کارگران و تهی دستان نیستند، بلکه دغدغه شان این است که از ثروت سرمایه داران و حاکمان کم نشود. دادن وعده ها و سخنرانی های تلویزیونی و تحریف آمارهای مربوط به مبتلایان و مرگ و میر ناشی از کرونا، چیزی بیش از ترفندهای حکومت اسلامی برای آرام کردن کارگران و توده های مردم به ستوه آمده نیست.
ویروس کرونا یک بار دیگر ثابت کرد که منافع کارگران جدا از منافع طبقات حاکمه است؛ برای طبقه حاکم در جهان، مسئله تضمین ثروت سرمایه داران، بازگشت کارگران به سر کارها به هر قیمتی و در هر شرایط ناامن کاری، دزدیدن ثروت و منابع جامعه در خدمت انباشت هر چه بیشتر سرمایه و گرسنگی و فاجعه برای طبقه کارگر و فرودستان جامعه. برای کارگران، مسئله حفظ جان انسان ها، متوقف کردن همه تولیدات غیر ضروری و بازسازی زندگی اقتصادی بر اساس نیاز اجتماعی است و نه منفعت خصوصی می باشد.
کووید-۱۹ اولین و آخرین اپیدمی جهان نیست و نخواهد بود و ماهیت نظام سرمایه داری و عملکرد و برنامه حکومت های آن هم نسبت به کارگران و جامعه تغییری نخواهند کرد. عدم آمادگی حکومت ها و پاسخ آشفته و ناکافی آنها در برابر کرونا، ناشی از ندانم کاری و عدم پیش بینی چنین مواردی از طرف آنها نیست، بلکه برای حکومت های سرمایه داری اولویت نخست، سود و سرمایه و تضمین و تسهیل انباشت سود برای درصد کوچکی از میلیاردرهای حاکم و نه جان انسان ها و زندگی بشریت است. برای نظام سرمایهداری هر نیاز اجتماعی باید مطیع و در خدمت انباشت سود و منافع سرمایه داران و طبقه حاکمه باشد؛ از این روست که ساختن بیمارستان ها, تهیه لوازم و دستگاه های پزشکی و درمانی کافی، تامین زندگی کارگران و مردم کم درآمد در بروز بحرانها و شیوع بیماری ها و پاسخ به نیازهای حیاتی آنها اولویت های این نظام نیست و در برنامه های آن نمی گنجد.
برای کارگران و برای زنده ماندن بشریت، پایان دادن به نظام سرمایه داری و برقراری سوسیالیسم امری حیاتی است. همانگونه که یک سده پیش و در اوج جنگ جهانی اول، روزا لوکزامبورگ گفت که گزینه های روبروی بشر “یا سوسیالیسم یا بربریت” است، امروزه، این انتخاب مبرم تر از همیشه, گزینه “سرمایه داری و مرگ” یا “سوسیالیسم و زندگی” را در مقابل بشریت قرار داده است.
20.04.2020