عباس منصوران
بیماری کرونو ویروس-۱۹ پاندمی شد، یعنی جهان را فراگرفت به گونهای که دیگر هیچ کشوری ایمن نمانده است. این بیماری به ناگهان در ماه نوامبر ۲۰۱۹ از چین سرمایهداران بروز یافت و مرگبارانه همانند دیگر کالاهای بنجل به ایران و بسیاری کشورهای دیگر صادر شد. از ماه نوامبر با یک نفر در «ووهان» چین آغاز شد و بنا به آمارهای دولتی در جهان نزدیک به یک و نیم میلیون دچار بیماری و افزون بر ۷۰ هزار نفر از پای در آورده است که باید دستکم آنرا تا ۵ برابر افزون ساخت.
به راستی این ویروس چیست؟! اینک همهمیدانند که از خانواده ویروس آنفولانزایی است و همان خانوادهای که همه ساله با جهش ژنتیکی (میوتاسیون- Mutation) تغییر ساختار مییابند و هرساله همهگیر میشود و به گونهای که بنا به همین جهش ژنتیکی، همیشه برای نیروهای دفاعی و امنیتی بدن جانوران از جمله انسان (گلبول های سفید) ناآشنا و گویی پدیدهای جدید ظاهر میشود. تا کنون انسان، در در ازای تاریخ، با میلیونها نمونهی گوناگون از ویروسهای کرونا روبرو بوده است. از سال ۲۰۰۲ میلادی تا کنون، سه نمونه از ویروسهای کرونو با جهش ژنتیکی، برای بشر، مرگآورتر از دیگر کروناها پدیدار شده است (ابولا که در آفریقا هراس آفرین و مرگآور شد، از این خانواده نبود). سال ۲۰۰۲کووید-۲، نمونهی جهشی این خانواده، بیماری سارس (۱)
یا بیماری بسیار حاد دستگاه تنفسی که با ۸۰۰ کشته از ۸۰۰۰ بیمار (ده درصد مرگ و میر مبتلایان) و نیز کووید -۱۲ که در سال ۲۰۱۲ جهش یافت که به سندروم دستگاه تنفسی خاورمیانهای (۲) یا «مرس» نیز مشهور شد با کمتر از ۲۰۰ بیمار و ۱۰۰ مرگ (نزدیک به ۵۰درصد مرگ و میر مبتلایان) و اینک کووید-۱۹ که کم و بیش بنا به آمارهای دولتها، بیش از ۷ درصد کشتار به یک فاجعهی جهانی در همه ابعاد اجتماعی و اقتصادی جهانی تبدیل شده است. بر خلاف دو گونهی سارس و مرس، این سومی میتوانست با مرگ ومیر ۲ در صد مبتلایان در شهر «ووهان» همان چین مهار شود. اما پنهان سازی جنایتکارانه حکومت چین تا گسترش فاجعه ادامه داشت و حتی لی ونلیانگ، پزشک جوان چینی که نخستین بار در سیام ماه دسامبر ۲۰۱۹ نشانههای اپیدمی ویروس کرونا را هشدار داده بود پس از دستگیری در شهر ”ووهان» جان باخت.این بیماری و این ویروس به سادگی از ماه نوامبر ۲۰۱۹ قابل کنترل بود و بیماری نیز به سادگی قابل پیشگیری بود و حتی میتوانست در حد ۲درصد کشتار فراتر نرود. میشد پاندمی نشود و میشد تاریخ جهان را اینگونه رقم نزند. اما فاجعه آفریده شد، نه به دست کووید-۱۹ و نه به دست خفاش و مورچهخوار پولکدار (پنگولین) که اینها «بیگناه» بودند. هرچند میتوان برهان آورد که این ویروس با میوتاسیون جدید برای قوای ایمنی بدن و برای جامعهی بهداشتی و درمانی جهان، پدیدهای ناشناخته بود.
ویروس جدید با جهش ژنتیکی خود باید در بدن خفاش پروسهای را میگذرانید تا این سیر جهشی تکمیل شود. خفاشان که بدون آنها جنگل و گیاهان جهان نیز در میان نبود، خود با خوردن حشرات و نیز پروازهای دراز، این ویروس را پس از میزبانی و دوره تکمیلی به همراه هر پروازی پخش کردند و این بار در چرخهی انتقال به جانوران دیگر(مورچهخوار) به انسان منتقل شد. رد بیماری را در بازارچهای در ”ووهان» چین یافتند. شهر «ووهان» با نزدیک به ده میلیون جمعیت آلوده شد و مسافرین و دلالان کالاهای چینی و و توریستها ناقلین ویروس شدند. افزون بر ۵۰۰ نفر طلبههای چینی جامعه المصطفی در قم که برای دیدار خانواده در نوروز چین از سفر به قم بازمیگشتند تا اسلام را فراگیرند و به چین ببرند و نیز دلالان کالاها و عوامل سیاسی و نظامی و اقتصادی حکومت اسلامی ایران که در رفت و آمد بودند نقش عوامل وارداتی و صادراتی این فاجعه را بهعهده داشتند. جامعه المصطفی، پس از سازمان بسیج با ۹۲۴ میلیارد تومان، مرکز خدمات حوزه قم با ۸۰۰ میلیارد و شورای عالی حوزههای قم با ۳۴۵ میلیارد تومان، این مرکز تروریسم و تربیت کادرهای برون مرزی همراستا با سپاه قدس، در قم با ۳۰۹ میلیارد تومان در ردیف چهارم مرکز بودجهخوار ۱۷ گانه علنی حکومت اسلامی که قبرخمینی با ۱۶ میلیارد تومان بودجه در ردیف آخر آن است.(۳)
قم و شاید که این مرکز تربیت کارگزاران خرافات و جعلیات و فریب برون مرزی و صدور تروریسم اسلامی، مرکز پخش ویروس و فاجعه در سراسر ایران و انتقال به بیش از ده کشورجهان از جمله، کانادا، سوئد، سوریه، کردستان، عراق و… بود. خط هوایی ماهان در مالکیت باند سپاه، با پروازهای شبانه روزی خود از ایران و چین و برخی کشورها در پخش بیماری نقش اساسی داشتهاند.
بنابراین، پنداربافی یا تئوری توطئه که گویا این یک دستکاری ویروسی در آزمایشگاههای چین یا امپریالیسم آمریکا صورت گرفته، فرضیهای دروغین و بیپایهی حکومتی بود. نخستین بار، خامنهای و ترامپ و رهبران چین و سپس برخی دیگر سران حکومتی به چنین تبلیغاتی دامن زدند. منافع حکومتی-طبقاتی البته حکم میکرد که حکومتها برای رفع مسئولیت و انکار اهداف سیاسی و اقتصادی خویش به ابزار تئوری توطئه پناه ببرند. خامنهای آنرا «جنگ بیولوژیک» اعلام کرد تا بسیج و نیروهای ویژه و سپاه سرکوباش را به خیابانها بفرستند. «امام خامنهای» به اعلام هجوم «اجنهی» کافر به قم و امالقراء مسلمین و توسل به سلاح شیمیایی ایدئولوژی، فاجعهی کشتار اپیدمی را امامت کرد. در کنار این دو سلاح ایدئولوژیک و تئوری توطئه، نیروهای سرکوب و بدون مرز نظام به خیابانها آمدند. تلاش شد تا با این تاکتیک انحرافی، همه مراکز جهل و فریب و سرقت، از امام هشتماشان تا خانواده و خویشان و امامزادگان دروغین و واقعی، مساجد، نمازهای جمعه و جمکران و…. بسیج شوند تا وجود همهگیری و مسئولیت حکومت اسلامی در گسترش این فاجعه را انکار کنند. حمله و شکستن در ورودی قبر معصومه، خواهر امام هشتم شیعیان و هجوم لباس شخصیهای «آتش به اختیار» خامنهای و لیسیدن قبر معصومه در قم و… آنچنان نفرت آور بود که به ظاهر ناچار شدند به لشکر دعا افسارگسیخته، افسار زده شود. نقش دستگاههای فریب و هم سرقت، بنیاد ایدئولوژیک حکومت اسلامی و نیز پایه دوم حاکمیت رژیم یعنی دشمن نامرئی و خارجی و داخلی نمایی، در پنهانکاری فاجعهی کرونا، دو پایه همیشگی حکومت اسلامی با ویروس کرونا در هم شکسته شد.
این فاجعه، در «ووهان»، یک رخداد طبیعی بود مانند زلزلهای در یک گسل منطقهای، که به گونهای غیرطبیعی، در ابعاد جهانی سونامی آفرید و فاجعه آفرین شد. برخلاف تبلیغات دروغینی که ویروس و بیماری، مرز و طبقه را نمیشناسد، برعکس، ویروس کرونا مانند هر عامل بیماریزای دیگری دارای مرز و دقیقا طبقاتی است. پیآمد بیکاری، استثمار شدید، استرس و دلهره، به گرسنگی نشانیدن طبقه کارگر و تهی دستانجامعه که بورژوازی با فریب، نام «ریاضت اقتصادی» به آن نهاده، بیماریهای زمینهای مانند کاهش نیروی ایمنی و دفاعی بدن، فقر غذایی، کمبود ویتامینها و سوء تغذیه (نرسیدن غذای کافی، انرژی و کالریهای لازم برای سلامتی، ویتامینها و آهن و روی و دیگر مواد شیمایی و…)، خستگی، بی خوابی نتیجه کارهای سخت و زیاد و توانفرسا و… آسیب پذیری را بالا میبرد و زمینه ساز مرگآفرینی هر بیماری و به ویژه کرونا میباشند که به آسانی بر طبقه زیر استثمار و تنگدستان جامعه طبقاتی هجومی مرگزا میآورد.
کووید-۱۹ در یک جامعه طبقاتی به همهی آسیب پذیران که دارای شرایط یکسان با فرادستان نیستند، طبقاتی برخورد میکند و مرزهای طبقاتی را میشناسد. فرودستان و طبقه کارگر در این شرایط، بی دفاع و خلع سلاح شده در معرض هر هجوم مرگباریاند. کودکان کار در ایران که شمار آنان به میلیونها میرسد، با ۲۴ میلیون حاشیه نشین و طبقه کارگر افزون بر چهل میلیونی با خانواده که دستمزدهای پرداخت نشده ماه های پیش را ملاخور شده میبیند، با میلیونها بیکار ووو نابرخوردار از پشتیبانیهای بیمهای، درمانی، پزشکی و آزمایشگاهی و تشخیصی و پیشگیری کننده، هزاران بار آسیبپذیرتر از فرادستان طبقاتی خویش هستند. در ایران با حاکمیت اسلام سیاسی و طبقاتی و باندهای دلال، تستهای تشخیصی گرانقمیت و مطمئن، پزشکان متخصص در خدمت خویش، قرنطینه شخصی، بیمارستان های خصوصی و کارآترین داروها، بستری شدن در ویلاهایی که به صورت یک بیمارستان مجهز شخصی و با مجهزترین دستگاهها بدون دلهره از نبود امکانات مالی و پزشکی و درمان و بیکاری و گرسنگی، با برخورداری از انرژی و توان دفاعی بدن بالا، آشکار است که در این دنیای طبقاتی، «یک با یک برابر نیست». در این جهان طبقاتی، علم و دانش در انحصار و در استثمار سرمایهداران است. پنهان کاری در اطلاع رسانی و انحصار و مخفی سازی آگاهیهای علمی، از ساختن واکسن، دارو، تستهای تشخیصی و دیگر ضروریات درمانی و بهداشتی همه و همه با سود و درآمد حداکثر سنجیده میشوند. نئولیبرالیسم این رویکرد سرمایه به سوی سرمایه مالی با خصوصیسازیها، مرگبارترین هجوم گلوبالیزاسیون و جهان سوز سرمایه از آغاز پیدایش خود تا کنون به جامعه و زیست و بوم جهان بوده است و زمینه ساز فاجعهی پاندمی کووید-۱۹. بورژوازی در این فاجعه جهانی نیز، به سود حداکثر و استثمار حداکثر میاندیشد و فاجعه میآفریند. پنهانکاری حکومتها از چین تا آمریکا و حکومت اسلامی ایران و به صورتی جنایتبارتر در ایران، به قیمت جان انسانهایی تمام شد و میشود که میتوانستند امروز در کنار عزیزان خود باشند و این جنایت علیه بشریت بود.
با کاهش بهای نفت از بشکهای ۷۰ دلار که بودجه سال ۱۳۹۹ برآن نهاده شده بود، به زیر ۱۵ دلار، با کاهش مالیاتها یعنی دومین سرچشمهی تامین بودجههای حکومتی و بیکاری میلیونی، با فسادهای مالی و ورشکستگی مالی، ابعاد فاجعه، همانند آتشفانی در حال فوران است. روز ۱۹ فروردین (۷ آوریل) رژیم ۷۱ «صنف» یعنی نزدیک به تمامی رشتههای تولیدی و خدماتی را تعطیل اعلام کرد و این به دستور «ستاد ملی کرونا» که ستاد نظامی در بردارندهی فرمانده کلیه نیروهای مسلح سپاه و ارتش (سرپاسدار باقری)، حسن روحانی و… پیداست که زیر فرمان خامنهای بهشمار میآید به ورشکستگی و بیکاری صدها هزار نفره میانجامد. سال «جهش تولیدی» با وعده و وعیدهای توخالی مبنی بر پرداخت «یارانه» و «بسته های حمایتی» دروغین، و دروغ های چندش آورحکومت اسلامی در ایران، دهنکجی به میلیونها انسانی است که در زیر آوار سنگین هجومهای طبقاتی و کرونای طبقاتی، دست و پا میزنند و در مرگ خود و عزیزان خویش به سوگ نشستهاند. تشکلهایی همانند پزشکان بدون مرز و یا در شمار سازمان بهداشت جهانی (WHO) و… ابزارهای سرمایهداری به شمارآمده و غیرقابل اعتماد هستند. به یاد آوریم که سازمان بهداشت جهانی بهسان یک ان جی او جهانی (INGO) (۴) نمایندگانی را به ایران فرستاد و به تایید حکومت اسلامی بیانیه داد و «اقدامات حکومت اسلامی در مهار» کرونا را ستود. «ریچارد برنان» نماینده سازمان جهانی بهداشت در هنگام بازدید از استراحتگاه بسیج جامعه پزشکی رژیم به فرماندهی سردار محمدرضا یزدی، فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران و علیرضا زالی رئیس دانشگاه «مسئول عملیات و مدیریت بیماری کرونا» با بیان این که «ایران به منظور پیشگیری از ویروس کرونا در آمادگی کامل قرار دارد و اطمینان کامل داریم این ویروس کنترل می شود.»(۵) در فریبکاری حکومتی و گسترش فاجعه، همدستی کردند.
حکومت اسلامی ادعا می کند که در «صندوق توسعه ملی» ۱۵ میلیارد یورو ذخیره دارد که به اعتراف برخی از سران حکومتی، صندوقی خالی است و خامنهای اجازه برداشت یک میلیارد یورو از آن را فرمان داد. یک میلیاردی که در چاه ویل حکومت باندهای فاسد و تروریسم نیابتی و ماشین جنگی و بنگاهای جهل و جنایت فرو میرود و به کشتی ها و هواپیماهای و ماشین های جنگی برای حزبالله و کتائب و حشد الشعبی و حوثیها و سپاه قدس و سپاههای سرکوب و امنیتیهای جنایتکار سرازیر میشود.
در شرایط بحرانی است که حکومتها، در غفلت افکار عمومی و گرفتار شوک کرونای طبقاتی، فرصت مییابند تا با نقشههای ضد مردمی خود به درمان شرایط مرگبار خویش برآیند. در چنین شرایط بحرانی باید به دسیسه های رژیم از جمله امکان دست یازیدن به «شوک تراپی» حکومت و طبقه در حال فروپاشی اندیشید. باید برای فردای پسا کرونا آماد شد و میلیونها گرسنه، کارگران و بیکاران و میلیونهای معترض خشمگین فوران خواهند کرد. سازمانیابی نهادهای خودمدیریتی خبر رسانی و آگاهی بخش برای جلوگیری از اقدامات مسموم مذهبی، خرافات و جعلیات و در برابر خبرهای دروغین حکومت مذهبی و طب اسلامیاش برآمد. سازمانیابی شوراهای کمک رسانی، پخش مواد ضد عفونی و بهداشتی و پاکیزه سازی. سازمانیابی انجمنهای خودیاری و نیافتادن در دام ان جیاُهایی (NGO,s) (۶) که پنهانی پیش از آنکه غیردولتی باشند، دولتی هستند، تجربهای است برای خودگردانی شورایی. بنیادهای خیریه، چشم داشتن به «یارانههای» حکومتی که جز تحقیر و خوار شماری طبقه کارگر و تهی دستان شهر و روستا که آفرینندگان اصلی درآمد جامعه هستند که به دست طبقه حاکمه و حکومتاش ربوده میشود، و نیز سازمانهای جهانی فرادولتی که در واقع دولتیاند، را باید به سان ابزارهای فریب به شمار آورد و بر ارگان های خودسازمانیافته مردمی تکیه کرد. باید در برابر تهدید اخیر هلال احمر حکومت مبنی بر ثبت ارگانهای مردمی و تهدیدهای استانداریها و نیروهای سرکوب را مردود اعلام کرد و به سوی هرچه گستردهتر سازمانیابی مردمی تلاش ورزید. برای خیزش سرنوشت ساز پسا کرونا آماده میشویم.
۱۹ فروردین ماه ۹۹/۷ آوریل ۲۰۲۰