نسیم روشنایی
چهار زندانی پرونده زیستمحیطی که به اتهام «جاسوسی» شش سال را در حبس سپری کرده بودند سرانجام ۲۰ فروردین ۱۴۰۳ مشمول «عفو عید فطر» شدند. این کارشناسان و فعالان زیستمحیطی هومن جوکار، نیلوفر بیانی، طاهر قدیریان و سپیده کاشانی بودند.
سپیده کاشانی دوست، نیلوفر بیانی، کاووس سیدامامی، امیرحسین خالقی، عبدالرضا کوهپایه، هومن جوکار، مراد طاهباز، سام رجبی و طاهر قدیریان در ۴ بهمن ۱۳۹۶ در جریان پرونده امنیتی معروف به فعالان محیط زیستی از سوی اطلاعات سپاه دستگیر شدند.
عبدالرضا کوهپایه اول فروردین ۱۳۹۹مشمول عفو رهبری شد و با اینکه چهار سال محکومیت خود را به پایان نرسانده بود، از زندان آزاد شد. در ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ مراد طاهباز یکی از پنج زندانی دو تابعیتی ایرانی ـ آمریکایی از زندان آزاد شد و به آمریکا بازگشت. سام رجبی و امیرحسین خالقی نیز پس از شش سال با اتمام دوران محکومیت خود در آذر ۱۴۰۲ آزاد شدند.
هومن جوکار، سپیده کاشانی دوست، نیلوفر بیانی و طاهر قدیریان در آخرین اقدام خود در زمستان سال ۱۴۰۲ نامهای خطاب به رئیس قوهٔ قضائیه نوشتند و خواستند که قانون در پرونده آنها نیز اجرا شود. با اینکه به گفته وکیل این چهار کارشناس محیط زیست از نظر قانونی حق آنها «آزادی مشروط» بود اما دادگاه تقاضای آنها را رد کرده بود.
Ad placeholder
جعفری دولت آبادی، دادستان وقت تهران ۲۱ بهمن ۱۳۹۸ از دستگیری هفت «متهم به جاسوسی» خبر داده بود. دولت آبادی گفته بود «این افراد در قالب اجرای پروژههای علمی و محیط زیستی نسبت به جمعآوری اطلاعات طبقهبندی کشور در حوزههای استراتژیک اقدام میکردند».
خودکشی کاووس سید امامی در زندان
۲۱ بهمن ۱۳۹۸ دو هفته پس از بازداشت این زندانیان مقامات قضایی اعلام کردند که کاووس سید امامی، استاد دانشگاه امام صادق و مدیرعامل موسسه «حیات وحش میراث پارسیان» که تابعیت دوگانه ایرانی- کانادایی داشت در زندان «خودکشی» کرده است.
فرزند او، رامین (کینگ رام) چند روز پس از مرگ پدرش برای نخستین بار گزارشی از آنچه که اتفاق افتاده را به دست داد. رامین سیدامامی گفت که مادرش را سه ساعت بازجویی کردند و سرانجام او را تهدید کردند که با رسانهها از مرگ مشکوک همسرش در زندان سخن نگوید. ادعای خودکشی این جامعهشناس از سوی خانواده و آشنایان او بسیار دور از ذهن بهنظر رسید و سخن از «قتل» او به دست حکومت بود.
یک روز پس از مرگ سید امامی جعفری دولت آبادی در حاشیه مراسم ۲۲ بهمن با تکرار بر اتهام جاسوسی اعلام کرد از اعضای موسسه «حیات وحش میراث پارسیان» اعترافاتی ضبط شده است. او علت «خودکشی» کاووس سید امامی را این اعترافات عنوان کرد.
در ۲۷ تیر ۱۳۹۷خانواده کاووس سیدامامی از رئیس، معاون سیاسی و مدیر شبکه دو و تهیهکننده خبر ۲۰:۳۰ و عوامل تولید برنامه «منطقه ممنوعه» صداوسیما شکایت کردند.
در برنامه منطقه ممنوعه روایت کرده بودند که سید امامی با تشکیل موسسه میراث پارسیان با تیم سفارش شده از طرف سرویسهای جاسوسی غرب بر روی بحرانهای محیط زیستی ایران به ویژه مسأله آب و چگونگی قحطی و خشکسالی تحقیقات گستردهای انجام میداد و با پوشش این فعالیتها اقدام به شبکهسازی و جذب نیرو میکرد.
اتهام دیگر به این کارشناسان «تحقیقات زیستمحیطی از مراکز نظامی و امنیتی و تصویربرداری از سایتهای موشکی نظامی و امنیتی» بود که در این برنامه علیه سید امامی مطرح شده بود.
پیام درفشان وکیل خانواده سید امامی درباره روایت این برنامه گفته بود:
کاووس سید امامی به اتهام جاسوسی دستگیر شده اما قبل از اثبات اتهام و حتی صدور کیفرخواست در زندان جان باخته است و برابر گزارش وزارت اطلاعات و سخنان وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی که به عنوان تنها نهاد قانونی مبارزه با جاسوسی اعلام شده است، هیچ دلیلی مبنی بر وجود اتهام جاسوسی برای فعالان محیط زیستی وجود ندارد.
موسسه حیات وحش میراث پارسیان
کاووس سید امامی مدیرعامل سازمان مردمنهاد و غیردولتی «حیات وحش میراث پارسیان» بود که در سال ۱۳۸۵ تاسیس شد. در وبسایت ویکینیکی در توصیف این موسسه نوشته شده «موسسه حیات وحش میراث پارسیان براى کمک به حفظ طبیعت و حیات وحش ایران و جلوگیری از نابودی جانوران این کشور و زیستگاههاى آنها، که به دلیل رشد جمعیت و توسعه محدودههاى فعالیت انسانى بسیار آسیبپذیر شدهاند، تشکیل شده است». پروژه یوز ایرانی یا آسیایی یکی از پروژههایی بود که این موسسه آن را بر عهده داشت.
به گفته کاوه مدنی ارتباط این موسسه با برخی موسسات بینالمللی سبب شده بود که اطلاعات سپاه به کاووس سید امامی مشکوک شود. به گفته مدنی این موسسه با یک سازمان خیریه بین المللی به نام «پنترا» در ارتباط بوده که در زمینه حفاظت جهانی از گربهسانان بزرگ فعالیت داشت.
مدنی متن ایمیلی سید امامی چهار ماه پیش از دستگیری که به مرگ او منجر شد به اعضای تیم خود فرستاده بود را منتشر کرد. سید امامی در آن ایمیل به اعضای هیات مدیره این موسسه نوشته و در آن بر لزوم قطع ارتباط با پنترا تاکید کرده بود.
هومن جوکار مدیر پروژه یوز آسیایی و مراد طاهباز، نیلوفر بیانی و سپیده کاشانی دوست از همکاران سیدامامی در پروژه یوز آسیایی مشارکت داشتند.
Ad placeholder
ارتباط موسسه «حیات وحش میراث پارسیان» با دولتهای وقت
بر اساس گزارشها موسسه «حیات وحش میراث پارسیان» همکاریهای گستردهای با سازمان محیط زیست داشت و فشار و اتهام منتقدان دولت روحانی بر این موسسه و رابطه آن با مقامات دولت فعلی به چند سال پیش از این باز میگردد.
روزنامه کیهان برای اولین بار در گزارشی که ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ منتشر کرده بود از مجوز شکار سازمان محیط زیست و وزارت خارجه به اتباع خارجی و متمولین اروپایی و آمریکایی خبر داده و سیاست معصومه ابتکار، رئیس وقت سازمان محیط زیست را «کاپیتولاسیون شکار» توصیف کرده بود.
کیهان در آن گزارش نوشته بود که در دوره روحانی آژانسهای شکار و گردشگری در ایران شکل گرفته است. کیهان شاهد مدعای خود را منابعی در خارج کشور ذکر کرده بود:
مجموعهای از فعالان محیط زیست ایرانی مقیم کالیفرنیای شمالی پیش از این با افشای ارتباط یک آژانس ایرانی با سازمان محیط زیست که مجوز شکار قوچ در معرض خطر لارستان را به قیمت صد هزار دلار در آمریکا به فروش میرساند، به این موضوع اعتراض کرده بودند.
در واقع اشاره کیهان به یادداشتهای سام خسروی فرد، فعال محیط زیست بود. این فعال محیط زیست با معرفی موسسه حیاتوحش میراث پارسیان و شعبه خواهر در آمریکا، این موسسه را به فروش قوچ لارستان، زیر گونه در معرض آسیب و خطر ایران متهم کرده بود.
خسروی فرد در افشاگری خود از رابطه گسترده این موسسه با سازمان محیط زیست و کمک ۱۰۰ هزار دلاری آن به فاز دوم پروژه حفاظت از یوزآسیایی خبر داده بود.
یکی از افرادی که در گزارش خسروی فرد به او شده بود هومن جوکار، مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و یکی از مدیران ارشد موسسه حیاتوحش میراث پارسیان بود.
خسروی فرد در گزارشهای خود به رابطه معصومه ابتکار، رییس سابق سازمان محیط زیست ایران با مراد طاهباز تاجر ایرانی ـ آمریکایی، یکی از اعضای ارشد موسسه حیاتوحش میراث پارسیان اشاره کرده بود.
اتهام استفاده از رانت دولتی و فعالیتهای تجاری سبب شد تا سازمان «حیات وحش میراث پارسیان» در آن زمان با انتشار بیانیهای به دفاع از خود بپردازد. این سازمان در دفاع از خود نوشته بود که ضمن دفاع از شکار محدود و مدیریت شده و فروش پروانه آن به افراد خارجی، از این نوع شکارها برای تأمین هزینه حفاظت زیستگاهها استفاده میکند.
ادامه پروندهسازیهای تصویری
پس از حدود دو سال محبوس بودن این زندانیان، در آبان ۱۳۹۸ تلویزیون جمهوری اسلامی برنامهای با نام «مستند مظنونین همیشگی» را از شبکه سه سیما پخش کرد. تنها سه دقیقه از این برنامه روی آنتن نرفته بود که از پخش ادامه آن خودداری کردند. سپس این شبکه ادعا کرد که «به دلیل مشکلات فنی» این مستند را پخش نکرده است. در دقایق ابتدایی این سناریوسازی، کاووس سید امامی و مراد طاهباز را بهعنوان «افراد وابسته به سرویسهای اطلاعاتی خارجی معرفی کردند».
اتهام اصلی: جاسوسی از مراکز نظامی کشور
پس از ماهها تحمل انفرادی و تحمیل شکنجههای روحی و جسمی به این فعالان ۱۳ ماه پس از بازداشت، فعالان محیط زیستی به دادگاه رفتند. به آنها اتهام «جاسوسی از مراکز نظامی کشور» و «افساد فیالارض» زدند. اتهام فساد فیالارض سرانجام برطرف شد اما اتهام «جاسوسی یا همکاری با دول متخاصم» پابرجا ماند.
غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضاییه، ۲۹ بهمن ۱۳۹۸ یعنی دو سال پس از بازداشت این فعالان، اعلام کرد احکام قضایی فعالان محیط زیستی ایران از سوی دادگاه تجدید نظر صادر شده است. مراد طاهباز و نیلوفر بیانی به اتهام «همکاری با آمریکا» به ۱۰ سال حبس محکوم شدند.
همچنین هومن جوکار و طاهر قدیریان هشت سال و سام رجبی و سپیده کاشانی دوست، به اتهام «جاسوسی» هر کدام شش سال حبس گرفتند. امیرحسین خالقی به اتهام «جاسوسی» به شش سال و عبدالرضا کوهپایه به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» به چهار سال زندان محکوم شدند.
اتهام جاسوسی هرگز ثابت نشد!
با اینکه اطلاعات سپاه به این زندانیان اتهام جاسوسی زد و آنها را سالها در شرایطی غیرانسانی و با خشونت شکنجه کرد و در زندان نگه داشت و حتی مرگ یا قتل کاووس سیدامامی را رقم زد، پایگاه خبری-تحلیلی «انصافنیوز» که نزدیک به اصلاحطلبان، ۱۸ تیر ۱۴۰۰ در گفتوگویی با یک «کادر امنیتی سابق» انجام داده بود نوشت تاکنون هیچ مدرکی به صورت شفاف دال بر «جاسوس» بودن و «افساد فیالارض» هشت فعال محیط زیستی بازداشت شده ارائه نشده است.
انصافنیوز اعلام کرده بود هویت این فرد نزد این رسانه محفوظ است اما تنها ساعاتی بعد از انتشار این گفتوگو آن را حذف کرد و چنین نوشت: «خبر با کد ۳۰۱۳۵۴ که با تیتر “امنیتی سابق از وزارت اطلاعات میگوید” صبح جمعه ۱۸ تیر ماه منتشر شده بود، پس از تماس یک نهاد نظارتی در دولت حذف شد.»
- نسخه ذخیره شده این گزارش را میتوانید اینجا بخوانید.
از این گفتوگو میتوان چنین برداشت کرد که این فرد امنیتی سابق عضوی از کادر وزارت اطلاعات بوده است. این کادر امنیتی سابق مطرح شدن «خودکشی» کاووس سید امامی از سوی مقامات زندان را نیز «غیرقابل باور» دانسته بود.
افشای شکنجهها از سوی بازجویان اطلاعات سپاه
نیلوفر بیانی و سپیده کاشانی دوست در زندان از شکنجههایی که از سوی بازجویان اطلاعات سپاه به آنها تحمیل شده بود پرده برداشتند. نیلوفر بیانی، کارشناس محیط زیست در اواخر دی ۱۳۹۷ و بهمن ۱۳۹۸ از درون زندان چندین نامه نوشت. برخی خطاب به مقامات زندان بودند و برخی عمومی. نیلوفر در این نامهها از رفتارهای خشونتآمیز ماموران و شکنجههایی که بر او رفته بود نوشته بود.
نیلوفر بیانی در نامهای در ۲۲ بهمن ۱۳۹۸ خطاب به علی خامنهای نوشته بود که ماموران امنیتی سازمان اطلاعات سپاه برای اخذ اعتراف اجباری او شکنجه فیزیکی و روانی کرده بودند. بیانی در آن نامه نوشته بود که تهدیدش کرده بودند که با آمپول هوا او را میکشند. گفته بودند «خودکشیات میدهیم». همچنین او را تهدید کرده بودند که «عاقبت خودت و تمام همکاران و اعضای خانوادهات نیز همین است مگر آنکه هر آنچه ما میخواهیم بنویسی.» مجبورش کرده بودند با فانتزیهای جنسی بازجوها همراهی کند. او را با هفت مرد امنیتی مسلح به ویلایی فرستاده بودند که در آن مردهای عریان در استخر ویلا شنا و او را به تجاوز جنسی تهدید میکردند. حتی یکی از بازجوهای اطلاعات سپاه پاسداران به او گفته بود که برای انجام تمام این خشونتها اجازه مستقیم حسین طائب، مسئول اطلاعات سپاه پاسداران را دارد.
نیلوفر بیانی نوشته بود که «هرگونه اعتراف مبنی بر جاسوسی یا فعل مجرمانه دیگر تحت شدیدترین شکنجههای روحی و روانی و تهدید به شکنجه فیزیکی و تهدیدهای جنسی طی دستکم ۱۲۰۰ ساعت بازجویی به من دیکته و القا شده»، از دادگاه خواسته بود که ویدئوها و فایلهای صوتی بازجوییها و همچنین پرونده پزشکی او را در زمان بازداشت بررسی کند تا صحت گفتههایش تایید شود.
Ad placeholder
نیلوفر بیانی در نامهای جداگانه به حسینی، رئیس بند ۲- الف بازداشتگاه سپاه در اوین در ۲۶ دی ۱۳۹۷ از جنبه دیگری از رفتارهای ماموران پرده برداشته بود:
تکرار مکرر کثیفترین توهینهای جنسی که در بازجوییهای طولانی با حضور تیم بزرگی از بازجوها با جزییات چندش آور تخیلی مطرح میکردند، و درخواست (مجبور کردن) از من که تصورات جنسی آنها را تکمیل کنم.
او در این نامه نوشته بود که افشاگریها و درخواست کمک او هرگز پاسخی نیافتند و نتیجه معکوس دادند:
در کمال ناباوری هر بار پس از افشاگری و درخواست کمک از مسئولین مربوطه با مضاعف شدن فشارها روبهرو شده و تهدیدها و شکنجه ها فزونی یافت و مکررا به من یادآور میشدند… کاری نکن که لج سیستم را درآوری.
نیلوفر بیانی در متن «آخرین دفاع» خود در شهریور ۱۳۹۸ نوشت از هراس دائمی از امکان عملی شدن تهدیدهای جنسی سربازجوی پرونده نوشته بود:
ویدیوها گواهاند که بازجوی اصلی با اسم مستعار «حمید رضایی»، که هنوز نام او رعشه بر تن من میآورد، چه رفتاری با من داشته است. بهدلیل رفتارهای بیشرمانهاش هربار که بازجوییها به درازا میکشید و تا بعد از تاریکی ادامه داشت وحشت از تعرض جدی وجودم را میلرزاند. ترس من در مورد اینکه اگر هر آنچه میخواست ننویسم دست به تعرض و خشونت جنسی بزند را تشدید میکرد. حضور توجیه نشده و غیرمنتظره او در مکانهایی مثل راهرو تاریک و حیاط بازداشتگاه و رفتار چندشآورش باعث میشد در هیچ جا احساس امنیت نکنم و اضطراب غیرقابل تحمل من به این دلیل هیچ وقت قطع نمیشد.
نیلوفر بیانی، در نامه دیگری که در ۴ بهمن ۱۳۹۷ خطاب به رئیس وقت قوه قضاییه آملی لاریجانی نوشته بود گفته بود که ماموران اطلاعات سپاه به صراحت به او میگفتند که «بر دهان قاضیای خواهند کوبید که حکمی غیر از حکم از پیش نوشته شده سپاه را در دادگاه قوه قضاییه قرائت کند.»
قاضی صلواتی اما هیچکدام از خواستههای بیانی را جدی نگرفت و او را در یکی از جلسات دادگاه از صحن دادگاه اخراج کرد و دیگر به او اجازه حضور در دادگاه نداد.
سپیده کاشانی دوست نیز در شش سال گذشته چندین بار خطاب به مقامات قضایی نامه نوشت. او همچنین در۴ بهمن ۱۴۰۱، در سالگرد پنجمین سال محکومیت خود از زندان نامهای افشاگرانه نوشت و شرح آنچه بر او رفته بود را بازگو کرد. او در بخشی از نامه نوشت «در اتاقی که در و دیوار آن خونی بود بازجویی میشده و فکر میکرده که شاید خون هومن باشد یا خون سام یا امیرحسین و طاهر یا آقای طاهباز و بازجو به سپیده میگفت که شاید شما رو نزنیم ولی به پسرها رحم نمیکنیم».
سپیده کاشانی دوست در بخشی از نامه خود نوشته بود:
من سپیده کاشانی هستم، یک عاشق، عاشق وطن، عاشق خانواده و عاشق هومن عزیزم.
امروز ۵ سال از محکومیت ۶ سالهام به پایان رسید. در این ۵ سال به پروندهسازی و سناریوی ساختگی اعتراض نکردم و زبان در کام کشیدم ولی امروز میگویم، امروز مینویسم، برای کشورم، برای زنان هموطنم. برای جوانان. برای تمام زخم خوردههای بیعدالتی. تمام این مدت تشنه کلام حق بودم و اجرای عدالت، انتظار کشیدم سخت و طولانی و جان فرسا.
قصد داشتیم از معدود کسانی باشیم که برای وطن بمانیم. از طبیعت و خاک و شرفمان محافظت کنیم. در عمل، نه با شعار. ۲۵ سال از عمر و جوانی مان را در راه حفاظت از میهن صرف کردیم. گنبد و ترکمن صحرا، گلستان، ارس، ارومیه، طبس، بافق، مسجدسلیمان، شوشتر، هجیج، ملکان فرزندانمان شدند. تا اینکه در ۴ بهمن ۱۳۹۶ توسط افراد اطلاعات سپاه بطور وحشیانه و با خدعه و نیرنگ دستگیر و زندانی شدیم. روزهای اول مضطرب و پریشان انتظار کشیدیم. در انتظار روشن شدن حقیقت و در پی آن عذرخواهی و آزادی. امروز ۵ سال از آن تاریخ گذشته. حقیقت کتمان شده، سناریو ساخته شده و سنگینترین و هولناکترین اتهامی که پشت هر انسان شریفی را میلرزاند به ما نسبت داده شده. اتهام جاسوسی.
من همانقدر جاسوس هستم که جوانان عزیز وطن قاتل و آشوبگر.
میگویم تا بدانید من نیز (همچون آنان) تحت فشارها، شکنجههای هولناک و بازجوییها و طرحهای از پیش تعیین شده برای گرفتن اعترافات دروغین بودم…
نه تنها فعالان محیط زیستی بلکه عیسی کلانتری، رئیس وقت سازمان حفاظت محیط زیست و حتی وزارت اطلاعات اتهام «جاسوسی» به این کارشناسان و کنشگران محیط زیست را بدون سند دانسته بودند اما اطلاعات سپاه این زندانیان را زیر فشارهای جسمی و روحی گذاشت و آنها را وادار کرد تا علیه خود اعتراف کنند. اعترافهای اجباری نیز سندی شدند برای صدور احکام سنگین به این زندانیان. آنها سرانجام پس از بیش از شش سال حبس و شکنجه به دلایل واهی امنیتی آزاد شدند.