آنچه در نوشته‌هایمان در رابطه با معلولیت باید به آن توجه کنیم

م. مهاجر

توضیح: کادرهای آبی نمونه‌های نادرست از نوشتن درباره معلولیت است

نحوه­‌ی برخورد با کلیشه‌­ها در فیلم و ادبیات

پرواضح است که معلولان به علت شرایط خاص خود و نیز به علت اینکه انواع گوناگونی از معلولیت وجود دارد که برای سایرین ناشناخته است، بسیار در معرض تبدیل شدن به موجوداتی بیگانه هستند که انواع ژانرهای فیلم و ادبیات از آن تغذیه می­‌کنند. در مقاله‌ها نباید از صرف اینکه فیلم یا متن به فرد معلولی پرداخته است ذوق‌­زده شد، بلکه باید این مساله را بررسی کرد و مورد پرسش قرار داد. این فرد و نیز معلولیت به چه صورت بازنمایی شده است؟ آیا صرفا چون این فرد معلول بوده است در فیلم یا متن به او پرداخته­‌اند یا آنکه تمامی جنبه‌­ها را ملاحظه می­‌کنند؟ آیا کل جذابیت این نمایش ناشی از نمایاندن چیزی بیگانه است و در نتیجه فرد را به ابژه­‌ای غریب فروکاسته است؟

«فیلمش خیلی جالب بود. معلول­‌ها از تجربه­‌های جنسی­شون حرف می­زدن.»

معلولیت به مثابه ویژگی‌­ای خنثی

باید مداوم این موضوع به مخاطب گوشزد شود که معلولیت نه ویژگی منفی‌­ای است که با دستاوردهای دیگر جبران شود و نه ویژگی مثبتی است که فرد را لایق پاداش می­‌کند. این موضوع به نکته‌­ی اول هم مربوط می‌­شود: معلولیت ویژگی درام نیست. معلولیت ویژگی‌ای است خنثی در کنار سایر ویژگی­‌های فردی و اگر امروز به مثابه ویژگی مثبت یا منفی یا درام دیده می­‌شود علت آن اموری است که با آن گره خورده­‌اند، مانند معماری شهری غیردسترس‌­پذیر، قوانین ناعادلانه، آموزش نامناسب، باورهای دینی و غیره.

این موضوع به فراخور موضوع مقاله باید مشخص و ردیابی شود.

«درسته که نابیناست اما شاعر بزرگیه.»

Ad placeholder

کلیشه

خود فرد معلول هم از کلیشه‌­ها لزوما رهایی ندارد. به این ترتیب هرچه که معلولان در باب معلولیت می­‌گویند یا هر خواسته‌­ای که دارند لزوما به حق نیست. مرز بسیار ظریفی در این میان وجود دارد که باید رعایت شود. گفته­‌ها و خواسته‌­های معلولان نه تنها قابل نقد است بلکه باید مثل هر گفته‌­ی دیگری نقد شوند تا آنها را در رسیدگی به مطالبات خود کمک کنند و نیز موجب تفکر انتقادی و آموزش صحیح در آنها شود. اینکه فرد معلول نقد نشود روی دیگر همان سکه‌­ای که معلول را مستحق ترحم می­‌داند و از سطح غیرمعلولان پایین­‌تر.

«تمامی گزاره‌های رییس کمپین معلولان صادق است.»

واژگان

در مورد انتخاب واژگان مورد استفاده طرفدار وسواس نیستم اما واژگان را باید فکر شده انتخاب کرد. البته راهنمای «چگونه موضوعات حوزه معلولیت را پوشش دهیم؟» به این موضوع کمک خواهد کرد.

«معلول و سالم غیرمعلول»

اقلیت خاص

معلولیت تحت تاثیر بستر خود است و در نتیجه تجلی­‌های یکسان ندارد. معلول جنگ و معلول پولدار و معلول حاشیه‌­نشین و معلول معترض چنان شرایط متفاوتی را تجربه می­‌کنند که جا دارد از خود بپرسیم به چه معنا تمامی آنها معلول هستند. همواره باید در مطالب توجه کرد که یکی از ویژگی­‌های معلولان به مثابه یک اقلیت این است که آنها در خود چنان ناهمگون­‌اند که نمی­‌توان گفت به مثابه یک گروه اجتماعی منافع خاصی را نمایندگی می­‌کنند یا قابلیت اتحاد دارند. معلولیت یعنی نداشتنِ چیزی اما برای اتحاد باید یک ویژگی ایجابی یعنی داشتنِ چیزی هویت­‌بخش باشد. به همین علت معلولان اقلیت نیستند یا اقلیتی با مختصات خاص هستند.

روایت­گری

صرف روایت زندگی معلولین یا نشستن پای داستان زندگی آنها کافی نیست. روایت باید همواره پرسشگرانه و انتقادی باشد. برای نویسنده اهمیت ندارد که آیا فرد احساس رضایت می­‌کند یا اینکه از کلیشه‌­ها آزرده نیست. بلکه نویسنده باید به وظیفه‌­ی آگاهی‌­بخشی خود را در حین نوشتن روایت پایبند باشد. او باید برای مخاطب تحلیل کند که عوامل را در کجا باید جست و نیز باید نشان دهد که این وضعیت طبیعی نیست بلکه قابل تغییر و بهبود است، هرچند که خود راوی با آن خو گرفته باشد.

وظیفه‌­ی ما قصه گفتن نیست که در آن صورت هزار و یک­شب قصه­‌های سرگرم‌­کننده‌­تری در چنته دارد. وظیفه‌­ی ما تحلیل و آگاهی­‌بخش از طریق روایت است.

به جای روایت خام و تاکید رمانتیک بر عاشقیت و صبر مادر دارای فرزند معلول باید اتفاقا روشن کرد که چگونه ساختارهای نابرابر اجتماعی از همین اصطلاحات رمانتیک بهره می­‌برند تا بر خود سرپوش بگذارند.

0 FacebookTwitterPinterestEmail

پیام بگذارید

پیام

گالری

ما را دنبال کنید! ​

تماس

  Copyright © 2023, All Rights Reserved Payaam.net