بیدا فقر در جانعه ایران

سایت پیام

 

روزنامه آرمان ملی در شماره روز ۲۹ مرداد خود گزارشی دارد به قلم صدیقه بهزادپور که حاوی نکات قابل توجهی است. گزارشگر به نقل از “شورای عالی سلامت و امنیت غذایی” در ایران، نوشته است که شهروندان ۸ استان کشور با ناامنی غذائی روبرو هستند. نامنی غذائی یعنی شبها گرسنه سر به بالین نهادن، یعنی نرسیدن انرژی و کالری لازم به بدن برای حداقل فعالیتهای جسمی، طبق این گزارش در سیستان و بلوچستان، ۵۰  درصد از کودکان دچار سوءتغذیه و کوتاه قامتی ناشی از آن و ۲۵ درصد نیز کم‌وزنی‌ ناشی از اختلال تغذیه دارند. روشن است که کارگران و مردم زحمتکش، بویژه زنان، نوزادان و کودکان قربانیان اصلی فاجعه نبود امنیت غذائی برای اکثریت شهروندان کشور هستند. بنا به آمارهای رسمی تقاضای مواد غذائی در کشور به میزان ۳۵ درصد کاهش یافته است. به علاوه الگوی غذائی مردم هم تغییر کرده است. بسیاری از مردم به دلیل فقر، مواد غذایی سودمند را از برنامه خود حذف کرده و با موادی چون نان خالی و ماکارونی و سیب‌زمینی شکم خود را سیر می‌کنند.  روشن است که نخستین قربانیان سوء تغذیه کودکان هستند. عوارضی نظیر کم خونی، پوکی استخوان، کاهش قدرت بینائی، کاهش قدرت یادگیری، کاهش شدید وزن، کاهش قد، از جمله عوارضی هستند که کمبود مواد مغذی بر زندگی کودکان و نوجوانان به جا می گذارد. تاثیر همه این عوارض را بر وضعیت جسمی کودکان در سیستان و بلوچستان بوضوح می توان مشاهده کرد. در نتیجه این اوضاع ۶ درصد از کودکان زیر پنج سال از کوتاهی قد ناشی از سوء تغذیه رنج میبرند. این آمار در سیستان و بلوچستان ۳ برابر متوسط کشوری ست.

گرانی روز افزون کالاهای مورد نیاز مردم هر روز که میگذرد ابعاد گسترده تری یافته و سلامتی درونی و جسمانی ملیونها نفر از ساکنان ایران و از جمله کودکان، زنان، مادرانی که به کودکان نوزاد خود شیر می‌دهند ، بیماران و افرادی که نیازمندیهای ویژه ای دارند را با تهدید جدی روبرو کرده است .

صحبت تنها از شکاف عمیق طبقاتی و غارتهای میلیارد دلاری از ثروت عمومی توسط حاکمان فاسد رژیم اسلامی، فرماندهان سپاه و مقامات امنیتی، رانت خواران حکومتی ، آخوندها و امامان جمعه وآقا زاده ها  نیست ، بلکه سخن از بهداشت نا مناسب ، خدمات درمانی نا کافی و داروهای گران و یا تاریخ مصرف سپری شده ، گرد و غبار و هوای نا سالم ، سترس و اضطراب مداوم برای تامین زندگی و فقر غذایی بر بستر سرکوب و تحقیر روزمره است. سخن از کابوسی است که تامین ابتدائی ترین نیازهای زندگی، تامین سلامتی بخش وسیعی از افراد جامعه را دربرگرفته است.

در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی که قیمت جان و سلامتی مردم ارزان و بهای گوشت و میوه گران، در شرایطی که حتی تهیه ماکارونی و نان خالی هم خارج از توان ملیونها نفر از خانواده های کارگر و زحمتکش ، فرهنگیان ، بازنشستگان باشد، بقای این حکومت مترادف با بیماری و عدم سلامتی و سو تغذیه ملیونها نفر از مردم در جامعه است .

جمهوری اسلامی ابزار بورژوازی ایران برای نجات مالکیت خصوصی بورژوائی و استقرار دوباره روابط کارگر و کارفرما بعد از انقلاب ۵۷ و قیام بهمن می باشد. این رژیم برای انجام این وظیفه گذشته از اعمال هارترین نوع استبداد دینی، اعدامهای هزاران نفر از انقلابیون و مخالفین زندگی نسل کنونی را با بیکاری، فقر، گرسنگی و درماندگی تباه کرده است. این رژیم با تخریب شدید محیط زیست زمینه برای تباه کردن نسل های آینده ی متعلق به کارگران و زحمتکشان را هم چیده است. برای جلوگیری از زیان بیشتر روحی و جسمی شهروندان باید در کوره آتش جنبش انقلابی “زن، زندگی، ازادی” دمید و به جای رژیم جهل و سرمایه دارانه کنونی یک رژیم مردمی علم محور نشاند که اولویتش نجات همه جانبه مردم ایران از مصیبت های کنونی و از جمله گرسنگی و سوءتغذیه باشد.

واقعیت این است که راه حل های سرمایه دارانه برای پایان دادن به این فاجعه عظیم انسانی چیزی جز تثبیت همین وضعیت نخواهد بود. اگر قرار است پایانی بر این وضعیت یافت شود، تنها در جدال برای به زیرافکندن نظامی میسر میگردد که فقر و گرسنگی یکی از نتایج کارکرد آن است.مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی مبارزه ای است برای بیرون آوردن هفتاد درصد  مردم جامعه از فقر و بیکاری، سوء تغذیه، از بی مسکنی، از گرانی و دهها معضل کوچک و بزرگ اجتماعی دیگر. 

0 FacebookTwitterPinterestEmail

پیام بگذارید

پیام

گالری

ما را دنبال کنید! ​

تماس

  Copyright © 2023, All Rights Reserved Payaam.net