امین درودگر
در ۲۰۲۲، انقلابی سوسیالیستی سرتاسر سیاره را درنوردیده است. مرزهای ملی از بین رفتهاند و تمام مردمان و منطقههای جهان با یکدیگر متحد شدهاند.
اما حتی اگر آزادی و برابری بختی تازه و بزرگ برای تحقق در سطح سیاره یافتهاند، فاجعه هنوز تمام نشده است: دههها بهرهکشی بیرحمانه نظام جهانیسازیشدهی سرمایه از انسان و طبیعت، به گرمایش جهانی زمین و ازبینرفتن منابع طبیعی و آغاز عصر ششم انقراض جهان انجامیده و حالا بحران اقلیمی ناشی از آن سرنوشت همهی جهان را در معرض خطر قرار داده است.
به همین خاطر مردمان جهان پس انقلاب جهانیشان، نهادی سیارهای برای برنامهریزی تأسیس میکنند تا به مقابله با گرمایش زمین بپردازد. حالا چشمانتان را ببندید و خودتان را در رأس این نهاد تصور کنید؛ به عنوان برنامهریز اصلی که قرار است جهان را نجات دهد و با پارلمانی جهانی سر و کار دارد. بازی «سوسیالیسمِ نصفـزمینی» از اینجا آغاز میشود.
«سوسیالیسم نصفـزمینی» را در این لینک بازی کنید و ببینید آیا شما میتوانید ناجی جهان باشید یا خیر.
باید در نظر بگیرید که دمای متوسط جهان نسبت به دوران پیش از انقلاب صنعتی، دو درجه سانتیگراد گرمتر شده است. انتشار گازهای گلخانهای هنوز بیداد میکند. کشاورزی و دامداری، صنعتی است و نه تنها کربن زیادی در جو آزاد میکند، بلکه به از بین رفتن زیستگاههای جانوری و انقراض آنها دامن میزند، زمین و منابع آبی زیادی مصرف میکند، و به گسترش و انتشار بیماریهای مسری یاری میرساند. منبع اصلی انرژی و سوخت کماکان فسیلی است: زغالسنگ، نفت و گاز.
برنامهریزها باید بتوانند با استفاده از پژوهش برای دستیابی به سیستمهای کارآمدتر و سبزتر، سیاستگذاری، سرمایهگذاری بر زیرساختهای سبز، و تغییر شیوهی تولید از جمله تغییر سوخت و منبعهای تولید برق و غذا، جهان را نجات دهند.
نجات جهان یعنی کاهش افزایش دمای متوسط سیاره نسبت به دما پیش از انقلاب صنعتی به زیر یک درجه؛ جلوگیری از ادامهی عصر ششم انقراض انبوه جانوران و بازگرداندن تنوع زیستی به زمین؛ کاهش انتشار گازهای گلخانهای ــ عامل اصلی گرمایش ــ به صفر؛ و نیز راضی نگهداشتن مردم با جلوگیری از همهگیریهای کشندهی جدید و قحطی و آلودگی و طوفانهای عظیم و …..
اما برنامهریزها باید مراقب باشند: اگر مردم از کار آنها ناراضی باشند، اگر مردم به شدت تحت فشار قرار بگیرند و بدیلهایی برای آسایش و کار انها در نظر گرفته نشود، علیه نهاد برنامهریزی بار دیگر خواهند شورید و شما را از قدرت به پایین میکشند.
برنامهریزها همچنین سرمایهی سیاسی محدودی دارند و بر اساس آن میتوانند پروژهها و تحولها و سیاستگذاریهای جدید را پیش ببرند. اگر سرمایهی سیاسی از بین برود، اگر پارلمان علیه برنامهریز باشد، بار دیگر نهاد برنامهریزی سقوط خواهد کرد.
در پارلمان جهانی گروههای مختلفی قرار دارند که شما به عنوان برنامهریز باید نیروهای متحد با خودتان را در میان آنها بجویید:
- مصرفکنندهها و مصرفگرایان (consumerists) ــ مسألهی اصلی آنها راحتی و آسایش و امکان مصرف آسان است. اما مصرفگرایی یکی از دلایل مصرف بیرویه منابع طبیعی از جمله سوخت و انرژی و گوشت و اقلام کشاورزی و …، و نتیجتاً تولید بیرویه گاز گلخانهای است.
- فانونیستها ــ فرانتس فانون متفکر برجستهی ضداستعماری است. فانونیستها خواهان بازگرداندن حاکمیت بر سرنوشت خود به اجتماعهای بومی و پایان استعمار و پایان نابرابری عمیق بین شمال و جنوب جهانی هستند ــ بخشی از دینامیکی که با استثمار منابع بومیان، ما را به وضعیت فاجعهبار اقلیمی کنونی رسانده است.
- اکوفمینیستها ــ اکوفمینیستها میگویند مردسالاری دست در دست سرمایهداری به ویرانی طبیعت، جنگسالاری، نابرابری، استثمار و تبعیض راه برده و باید در کنار برابری رادیکال جنسیتی، به فکر طبیعت و جانوران و حفظ آن بود.
- شتابگرایان ــ شتابگراها شیفتهی تکنولوژیاند. آنها مخالف طرحهایی هستند که در برابر فرآیندهای سرمایهداری مانع ایجاد کند و سرعت آنها را بگیرد و در عوض میگویند باید با شتاب دادن به این فرآیندها، به دنبال راهحلهای نو و تکنولوژیک برای مقابله با گرمایش زمین بود.
- اقتدارگرایان ــ اقتدارگرایان یک حرف ساده دارند: باید مردم را مجبور کرد که این یا آن سیاست را اجرا کنند و نباید به آنها اختیارعمل یا دموکراسی داد. باید از بالا دستور داد چون مردم صلاحشان را نخواهند فهمید. اکوفاشیستها چنین رویکردی دارند. و البته بسیاری از حکومتهای جهان، همچون جمهوری اسلامی.
- آرمانگراها (utopians) ــ آرمانگراها نمیخواهند وضعیت به روال فعلی بماند، «آنچه هست» را تنها بنیاد «آنچه باید باشد» و «آنچه در آینده خواهد بود» نمیدانند، و از تخیل و عمل رادیکال برای دستیابی به آرمانشهری خالی از تبعیض و نابرابری و فاجعه اقلیمی نمیهراسند.
- حامیان محیط زیست ــ این فعالان محیط زیست (environmentalists) به دنبال افزایش مناطق محافظتشده برای حفظ زیستبومها و جانوران هستند و میخواهند هر چه زودتر به سمت انرژیهای سبز برویم و اقتصاد سبز را توسعه دهیم.
- حامیان حقوق حیوانات ــ این دسته از فعالان میخواهند نقطه پایانی بر عصر انقراض ششم جانوران بگذارند که صنعتیسازی به شیوهی دو قرن گذشته موجب آن شده است. آنها موافق وگانیسم و پایان دادن به کشتار جانوران برای مصرف گوشت هستند.
پس از توضیح مختصر بازی، حالا به این پرسش میرسیم: اصلا ایدهی «سوسیالیسمِ نصفـزمینی» که بازی بر اساس آن طراحی شده، یعنی چه؟
Ad placeholder
ای. او. ویلسون: مفهومِ نصفـزمین
ای. او. ویلسون، زیستشناس درگذشتهی آمریکایی، در کتاب «نصفـزمین: نبرد سیارهی ما برای زندگی» (۲۰۱۶) هشدار داد که برای حفظ تنوع زیستی سیاره و به ثبات رساندن وضعیت اقلیمی، باید نزدیک به نصف سطح زمین از مداخلهی انسانی بر کنار بماند و به عبارت دیگر، نیمی از خشکیها و دریاها و اقیانوسها باید به منطقههای محافظتشدهی زیستی بدل شوند.
این کار سه هدف عمده دارد:
- مقابله با گرمایش زمین از طریق حفظ منابع طبیعی جذبکنندهی کربن همچون جنگلها و تالابها. هماکنون حتی جنگلهای آمازون در معرض بدلشدن به گرمدشت هستند.
- حفظ سلامت زیستبومها و به تبع آن حفظ تمام تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم زیستبوم در افزایش سلامت و رفاه و کیفیت زندگی انسانی که به آن «خدمت بومسازگان» (Ecosystem service) میگویند.
- جلوگیری از انقراض گونههای جانوری؛ بهویژه اینکه انسان عصر انقراض ششم جانوران را سبب شده و بر اساس شبیهسازیهای کامپیوتری، روزانه ۱۵۰ گونه گیاه و حیوان بهطور متوسط منقرض میشوند. حدود ۱۳۷ عدد از آنها به خاطر جنگلزدایی از بین میروند. صندوق جهانی حیات وحش ۲۰۲۰ در گزارشی اعلام کرد که از دهه ۱۹۷۰ تا کنون حدود ۷۰ درصد از جمعیت حیات وحش کاسته شده است.
تونی هیس واژهی «نصفـزمینی» را در مقالهای در ۲۰۱۴ دربارهی ایدهی ویلسون به کار برد. ویلسون یکی از زیستشناسهای مطرح و انقلابی بود که بیش از ۲۵ کتاب نوشت. او را پدر «جامعهزیستشناسی» یا زیستشناسی جامعهشناختی (sociobiology) میدانند.
هدف عمدهی کارهای ویلسون اندیشیدن به راههای زندگی سازگار انسان و جانوران و طبیعت به طور کلی بود. به باور ویلسون، تنها راه برای جلوگیری از رویدادی انقراضی همچون آن رویدادی که دایناسورها را از سطح زمین محو کرد، ایدهی «نصف زمین» است.
چرا سوسیالیسم؟
کنار گذاشتن نصف سطح زمین برای طبیعت و بدل کردن آن به منطقهی محافظتشده، در شرایط سیاست واقعی جهان سرمایهدارانهی کنونی که به اضافهتولید و مصرف بیرویه از یک سو و گسترش فقر و تولید جمعیت مازاد از سوی دیگر اعتیاد دارد، ممکن نیست. هم اکنون تنها حدود ۱۷ درصد خشکیهای زمین و ۷,۵ درصد اقیانوسهای آن به عنوان منطقهی محافظتشده شناخته شدهاند و همانها هم به طور مناسبی محافظت نمیشوند.
آخرین پژوهش انجامشده دراینباره در ۲۰۲۴ وضعیت را بدتر از این نشان میدهد و نتیجه میگیرد که تنها ۱۸ درصد از خشکیهای ضروری و حیاتی برای رفاه و سلامت انسانی و حفظ تنوع زیستمحیطی تحت محافظت قرار دارند.
برای اینکه اساساً بتوان به ایدهی نصف زمین ــ یا حتی ۳۰ درصد زمین بر اساس ایدهی دانشمندان محافظهکارتر اقلیمی که در سازمان ملل هم مطرح شده ــ رسید، باید شیوهی تولید و شیوهی مصرف به شکل رادیکال تغییر کند. نابرابری جهانی که باعث میشود کشورهای ثروتمندتر دهها برابر کشورهای فقیر انرژی و منابع دیگر را مصرف کنند، باید از بین برود و سبک زندگی مصرفگرایانهی کشورهای شمال جهانی باید تغییر کند.
دِرو پندرگرس و تروی وتسه، دو پژوهشگر جوان در ۲۰۲۲ کتاب «سوسیالیسم نصفهـزمینی» را همراه با بازی بالا منتشر کردند. آنها در این کتاب هم علیه سرمایهداری مینویسند و هم به بیتحرکی چپ میتازند و ایدهی خودشان را برای نجات چنین صورتبندی میکنند:
- بازگرداندن نصف زمین به طبیعت تا کربن منتشرشده در جو را بتواند جذب کند و تنوع زیستی سیاره حفظ شود؛
- پیگیری گذاری سریع به انرژی تجدیدپذیر همراه با کاهش شدید مصرف انرژی از سوی ثروتمندترین جمعیتهای جهان؛
- رفتن به سمت نوعی وگانیسم جهانی که بتواند استفاده از زمین و انرژی برای دامداری جهانی را کاهش دهد. به علاوه، یک منبع مهم انتشار گازهای گلخانهای همین دامداری صنعتی است؛
- استفاده از برنامهریزی سوسیالیستی جهانی برای مدیریت بهینه و برابریطلبانهی تولید؛
- استقبال از مشارکت همگان در برنامهها، به ویژه بازگرداندن حاکمیت بر سرنوشت خود به بومیان، رفع تبعیضهای جنسیتی و طبقاتی و نژادی، ….
Ad placeholder
آیا جهان را نجات خواهید داد؟
حالا بار دیگر با خواندن این توضیحات میتوانید به صفحهی بازی «سوسیالیسم نصفهـزمینی» بروید و ببینید آیا میتوانید با برنامهریزی سوسیالیستی جهانی و انتخاب سیاستها و پروژههای زیرساختی و تحولات در مصرف و تولید، سیاره را از فاجعه نجات دهید؟
اگر خواستید، میتوانید از نتیجههای بازیتان برای ما بنویسید و به این فکر کنید که کدام سیاستها و کدام روشها شما را برنده یا بازندهی بازی کرده است. کافی است همچون اسکرینشاتهای بالا از نتیجه بازی در انتها برای ما اسکرینشات بگیرید و آن را با متن کوتاهی از تأملاتتان درباره نتیجهای که به دست آوردهاید، برایمان بفرستید. (تماس با زمانه)