بهروز دهقانی
در طول یک دهه اخیر بازماندگی از تحصیل و ترک تحصیل به بخشی از مهمترین مسائل مربوط به آموزش در ایران تبدیل شدهاند. در ده سال اخیر به طور متوسط هر سال ۲۵۰ هزار تا ۴۰۰ هزار نفر ترک تحصیل کردهاند. آمارهای رسمی حکومت نشان میدهند که همزمان با وخامت بحران اقتصادی در سالهای اخیر، نرخ بازماندگی از تحصیل نیز همراه با یک فراز و نشیب در مجموع روندی صعودی را طی کرده است.
با شیوع کرونا و مجازی شدن آموزش، بازماندگی از تحصیل به خصوص در مناطق محروم و فرودست، که دانشآموزان به امکانات آموزش مجازی دسترسی نداشتند، گسترش یافت. اما مروری بر گزارشها و آمارهای رسمی در دوران پس از کرونا نشان میدهد که مجازی شدن آموزش اگرچه به نابرابری آموزشی و بازماندگی و ترک تحصیل دامن زد اما موضوعات کلان دیگری وجود دارند که علل اصلی مهمترین مسایل آموزش در ایران به شمار میروند. گسترش فقر و نابرابری، شانه خالی کردن دولت از انجام وظایفش در زمینه ارایه آموزش رایگان و باکیفیت، افزایش هزینههای ساخت مدارس و نبود منابع دولتی برای ساخت مدرسه به خصوص در مناطق محروم و به طور کلی اجرای سیاستهای نئولیبرالی در عرصه آموزش و معلولیت بخشی از مهمترین دلایل افزایش نرخ بازماندگی از تحصیل به شمار میروند.
Ad placeholder
وضعیت وخیم ایران در مقایسه با کشورهای منطقه
دادههای تازه مرکز آمار ایران در چند گزارش مختلف نشان میدهد که نرخ بازماندگی از تحصیل در سال گذشته روندی صعودی را طی کرده است اما نگاهی به آمارهای رسمی سالهای گذشته نشان میدهد که وضعیت امروز آموزش در ایران نتیجه سالها اعمال سیاستهای نئولیبرالی در عرصههای مختلف و اقتصاد سیاسی فلاکتبار حکومت در طول چند دهه اخیر بوده است.
مرکز پژوهشهای مجلس در دیماه ۱۴۰۱ با انتشار گزارشی به بررسی روند ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل در آموزش و پرورش پرداخته بود. دادههای این گزارش رسمی نشان میدهد که در فاصله سالهای تحصیلی ۹۴-۱۳۹۳ تا ۱۴۰۰-۱۴۰۱ نرخ بازماندگی از تحصیل در ایران از حدود ۷۷۸ هزار نفر به بیش از ۹۱۱ هزار نفر افزایش یافته است. همین گزارش تاکید دارد که اقدامات پراکنده حکومت برای بازگرداندن دانشآموزان به تحصیل شکست خورده و کمتر از پنج درصد بازماندگان از تحصیل دوباره جذب شدهاند. این نشان میدهد که وخامت وضعیت بازماندگی از تحصیل در ایران مقطعی و مربوط به یکی دو سال اخیر نیست بلکه نتیجه یک روند طولانیتر است.
برای پی بردن به بحران بازماندگی از تحصیل در ایران میتوان به مقایسه وضعیت ایران با کشورهای منطقه پرداخت. دادههای سالنامه آماری آموزش و پرورش در طول سالهای اخیر گویای این نکته است که میانگین نرخ بازماندگی از تحصیل در مقاطع ابتدایی و متوسطه اول از میانگین کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا بالاتر است.
افزایش بازماندگی از تحصیل در سال گذشته
گزارش «شاخصهای عدالت اجتماعی» مرکز آمار ایران که اسفندماه ۱۴۰۲ منتشر شد نشان میدهد که در یک سال اخیر نیز روند بازماندگی از تحصیل سیری صعودی داشته است. این گزارش میگوید که در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ پوشش واقعی تحصیلی در مقطع ابتدایی، دوره متوسطه اول و دوره متوسطه دوم به ترتیب ۹۸٬۱، ۹۰٬۱ و ۸۰٬۱ درصد بوده که نسبت به سال تحصیلی قبل در مقطع ابتدایی سه دهم (۰٬۳) واحد درصد افزایش اما در دوره متوسطه اول و دوم به ترتیب ۰٬۹ و ۰٬۴ واحد درصد کاهش داشته است.
در سال تحصیلی ۱۴۰۲- ۱۴۰۱ نرخ ترک تحصیل در مقاطع ابتدایی، دوره متوسطه اول و دوره متوسطه دوم به ترتیب ۱٬۲۰، ۵٬۴۷ و ۴٬۰۴ درصد بوده است که نسبت به سال تحصیلی قبلتر (۱۴۰۱- ۱۴۰۰) در مقطع تحصیلی ابتدایی ۰٬۲۵ واحد درصد، دوره متوسطه اول ۱٬۱۱ واحد درصد و دوره متوسطه دوم ۱٬۲۷ واحد درصد افزایش داشته است.
نرخ ترکتحصیل در مقطع متوسطه دوره اول برای پسران معادل ۶٬۵ و نرخ ترکتحصیل برای دختران معادل ۴٬۳ درصد بوده است. در سال تحصیلی اخیر بیشترین میزان افزایش نرخ ترکتحصیل مربوط به متوسطه دوره دوم بوده است به این ترتیب که نرخ ترک تحصیل دختران معادل ۳٬۵ و نرخ ترک تحصیل پسران معادل ۴٬۵ درصد بوده است.
Ad placeholder
سیاستهای حکومت و بحران آموزش
وزیر آموزشوپرورش اسفند سال گذشته گفته بود که در سال ۱۴۰۱ حدود ۹۰۰ هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل در کشور شناسایی شدند و در سال گذشته نیز بیش از ۲۰۰ هزار نفر دیگر شناسایی شدهاند. معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش نیز هجدهم فروردین امسال گفته است که ۲۰ عامل در بازماندگی و ترک از تحصیل تاثیر دارد. عملکرد نهادهای حکومتی در سالهای اخیر در مواجهه با افزایش بازماندگی و ترک از تحصیل نشان میدهد که آنها ناتوان از حل مسئله بودهاند اما مسئله اصلی اینجا است که سیاستهای کلان حکومت از مهمترین دلایل مسئله کنونی آموزش در ایران است.
پژوهشهای متعدد نشان میدهند که مهمترین علت بازماندگی از تحصیل فقر است. فقر موجب میشود که کودکان ورودی زودرس به بازار کار داشته باشند. در برخی مناطق محروم فقر موجب بازماندگی مقطعی هم میشود به این شکل که دانشآموزان به ویژه دانشآموزان پسر چند ماه از سال تحصیلی را به کار روی زمین مشغول میشوند و از تحصیل بازمیمانند.
مسئله دیگر که بیشتر دانشآموزان دختر مقطع دبیرستان را از تحصیل باز میدارد، دسترسی به مدرسه است. گزارشهای رسمی نشان میدهند استانهای سیستان و بلوچستان و خوزستان که بالاترین میزان ترک تحصیل را دارند، از حیث دسترسی به امکانات آموزشی نیز دو استان آخر کشور هستند.
حکومت در عمل ساخت مدرسه را رها کرده است، منابع کافی برای مدرسهسازی اختصاص نمیدهد و ساخت مدرسه را به «خیرین» واگذار کرده است.
همزمن با افزایش نرخ ترک تحصیل در سال گذشته، آمار رسمی نشان میدهد در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱، نسبت دانشآموزان مدارس غیردولتی به کل دانشآموزان افزایش یافته است. به روایت آمار نهادهای حکومتی نسبت دانشآموزان مدارس غیردولتی با افزایش ۱٬۶درصدی نسبت به سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ به ۱۴درصد رسیده است. رشد نرخ ترک تحصیل و نسبت دانشآموزان مدارس غیردولتی پیامد سیاست آموزش و پرورش در دولت فعلی و دولتهای پیش از آن است که باعث شده به مرور آموزش رایگان با کیفیت از دسترس بخشهای گستردهای از جامعه دور بماند و به «کالای لوکس» تبدیل شود.
نظام آموزشی علیه افراد دارای معلولیت
در کنار دو عامل فوق، معلولیت هم به عنوان عامل دیگری در بازماندگی از تحصیل مطرح است. معلولیت به خصوص در بازماندگی از تحصیل در مقطع ابتدایی نقشی پررنگ دارد. معاونت ابتدایی آموزش و پرورش گفته است که معلولیت مهمترین و اولین دلیل بازماندگی از تحصیل در دوره ابتدایی است. حذف رفت و آمد رایگان سبب شده که بسیاری از خانوادههایی که دانشآموزی معلول دارند نتوانند هزینه رفتوآمد را تامین کند و در نتیجه دانشآموز از تحصیل بازمانده است.
رضا امیدی چندی پیش در کانال تلگرامیاش به دادههای وزارت رفاه در مورد دانشآموزان بازمانده از تحصیل در مقطع ابتدایی در میانه دهه نود اشاره کرده و نوشته بود: «بر اساس تماس تلفنی با تکتک سرپرستان این خانوارها مشخص شده است که معلولیت (۲۰ درصد) مهمترین عامل در بازماندگی از تحصیل این کودکان است. حدود ۱۰ درصد این کودکان نیز بهدلیل فقر خانوار از مدرسه بیرون ماندهاند. حدود ۲۸٬۴ درصد این کودکان نیز بهدلایلی نظیر زندگی کوچنشینی، دوزبانهبودن، زندگی در خارج از کشور، فوت، بیماریهای صعبالعلاج، و تحصیل در مدارس دینی از آموزش در مدارس ابتدایی بازماندهاند. حدود پنج درصد کودکان بهدلیل بیعلاقهگی مدرسه را رها کردهاند و شش درصد نیز دوربودن مدرسه را دلیل ترک تحصیل اعلام کردهاند.»
افزایش نرخ بازماندگی از تحصیل و ترک تحصیل در میان مدت و بلندمدت به بازتولید گسترده فقر و نابرابری دامن میزند. تداوم بحران اقتصادی که نشانههایی آشکار از آن در همین روزهای ابتدایی سال جدید دیده میشود به بحران آموزش و افزایش نرخ بازماندگی از تحصیل دامن خواهد زد و بر این اساس میتوان گفت که عرصه آموزش در ایران در سال جاری نیز با بحران بازماندگی از تحصیل روبرو خواهد شد.