20
برخلاف باور گسترده، مارکس تمایزی بین طبقهی در خود و طبقهی برای خود قائل نشده بود، بلکه در نظر او این تمایز بین طبقه علیه سرمایه و طبقهی برای خود بود. صورتبندی مارکس از «طبقه علیه سرمایه» نشاندهندهی بعُدی سیاسی است که «طبقهی در خود» فاقد آن است؛ نهادها و آرایش سیاسی صرفاً ابزار بیان یک ساختار طبقاتی ازپیش موجود نیستند، بلکه ساختار طبقاتی را شکل میدهند. پیآمدهای این انتساب اشتباه در درک نظری شکلگیری طبقه و نیز سیاستهای طبقاتی روشن میشود.
دانلود کتاب در فرمت پی دی اف: