ماجرای ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی ایران و احتمال از سرگیری جنگ اسرائیل و ایران!
بهرام رحمانی
bahram.rehmani@gmail.com
اکنون بحث مهم طرفین درگیر در فعالیتهای اتمی جمهوری اسلامی ایران، یعنی سه کشور اروپایی و آمریکا با جمهوری اسلامی ایران به مرحله حساسی رسیده است. فرانسه، بریتانیا و آلمان به ایران اعلام کردند که خواهان ازسرگیری فوری مذاکرات درباره برنامه هستهای این کشور هستند و هشدار دادند که اگر تا پایان تابستان هیچ اقدام ملموسی انجام نشود، تحریمهای سازمان ملل را بازمیگردانند. همزمان عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران، در واکنش گفته است که اگر اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی میخواهند نقشی ایفا کنند، باید مسئولانه رفتار کنند و «سیاستهای فرسوده تهدید و فشار»، از جمله مکانیسم «بازگشت سریع» را که «هیچ مبنای اخلاقی و قانونی» ندارد را کنار بگذارند.
وزرای خارجه این سه کشور اروپایی بههمراه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، روز پنج شنبه ۲۶ تیرماه-۱۷ ژوئیه، برای اولین بار از زمان حملات هوایی آمریکا و اسرائیل طی جنگ ۱۲ روزه با عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران تلفنی گفتوگو کردند.
عراقچی در پیامی در شبکه ایکس با اشاره به این گفتوگوی تلفنی گفت: «ایالات متحده بود که از مذاکراتی دو ساله که در سال ۲۰۱۵ و با هماهنگی اتحادیه اروپا به دست آمده بود، خارج شد، نه ایران؛ و این آمریکا بود که در ژوئن امسال میز مذاکره را ترک کرد و به جای دیپلماسی، گزینه نظامی را انتخاب کرد، نه ایران.» عراقچی همچنین گفت که هر دور جدید مذاکرات فقط زمانی ممکن است که طرف مقابل آماده یک توافق هستهای منصفانه، متوازن و برد–برد باشد.
نشریه آمریکایی نیوزویک، جمعه ۲۷ تیر، در گزارشی اختصاصی نوشت: «فرماندهان نظامی حکومت ایران تاکید کردهاند که در صورت حمله مجدد، این کشور نه عقبنشینی خواهد کرد و نه رحمی نشان خواهد داد.» به گزارش نیوزویک، اگرچه درگیری ۱۲ روزه اخیر با آتشبس متوقف شده، اما تنشها در منطقه همچنان بالاست. جمهوری اسلامی هشدار داده که کوچکترین تحریک یا تجاوز نظامی میتواند به ازسرگیری فوری جنگ منجر شود؛ موضوعی که میتواند توازن شکننده بین صلح و درگیری در خاورمیانه را برهم بزند.
محمد پاکپور، فرمانده کل سپاه پاسداران که پس از کشته شدن حسین سلامی در اولین ساعات حمله اسرائیل جانشین او شد، در جریان دیداری با امیر حاتمی، فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی، گفت: «نیروهای ما کاملا آمادهاند تا دقیقا از همان نقطهای که جنگ متوقف شد، درگیری را از سر بگیرند.» او افزود: «متجاوزان در امان نخواهند بود.» پاکپور با تمجید از وحدت ملی و عزم نیروهای مسلح، تاکید کرد جمهوری اسلامی تنها در صورتی وارد نبرد خواهد شد که گزینه نظامی برای حفظ امنیت کشور ضروری باشد.
نیوزویک در پایان گزارش خود، نوشت: «در حالی که آتشبس بهظاهر به درگیریها پایان داده، سطح تنش بهشدت بالا باقی مانده است. ایران هشدار داده که در صورت هرگونه تحریک، بیدرنگ به جنگ بازخواهد گشت. اسرائیل نیز تاکید کرده که این درگیری هنوز به پایان نرسیده است.»
در این میان، ترامپ رییس جمهور آمریکا، همچنان بهدنبال احیای مذاکرات است اما همزمان تهدید به حملات بیشتر را مطرح میکند. جمهوری اسلامی نیز موضعی سخت اتخاذ کرده و گفته تنها در صورت تحقق شرایط منصفانه وارد گفتگو خواهد شد. در چنین شرایطی، خطر آغاز دوباره جنگ بیش از هر زمان دیگری جدی است.
بهنوشته نیوزویک، سنتکام در بیانیهای اعلام کرده که نیروهای «مقاومت ملی یمن» تحت فرمان ژنرال طارق صالح، موفق شدهاند بیش از ۷۵۰ تُن تسلیحات پیشرفته ساخت ایران را در مسیر ارسال به گروه حوثی توقیف کنند.
این تجهیزات شامل موشکهای ضدکشتی و ضدهوایی، صدها موتور پهپاد، کلاهکهای انفجاری، رادار، اجزای سامانههای پدافند هوایی و ابزارهای ارتباطی رمزگذاریشده بوده است.
فعالیتهای اتمی جمهوری اسلامی برای مردم ایران فاجعهبار بوده است
بیش از بیست سال است که برنامه غنیسازی اورانیوم جمهوری اسلامی ایران، به فجایع انسانی و اجتماعی و اقتصادی در ایران منجر شده است. تحرمهای اقتصادی ایران از یکسو و باندها حکومتی در قاچاق نفت و غارت اموال عمومی مردم از سوی دیگر، فقر و فلاکت فزایندهای را بر اکثریت شهروندان ایران وادر کرده و آینده مبهمی برای ایران درست کرده است.
جمهوری اسلامی برنامه غنیسازی اورانیوم را «حق مسلم» میخواند و آن را برای «توسعه» و استفاده بهعنوان سوخت نیروگاههای اتمی لازم میداند، اما واقعیت این است که ایران نیروگاه اتمی برای استفاده از این سوخت ندارد و تا زمانی که تحریم است، هیچ دولتی برای آن نیروگاه اتمی نخواهد ساخت؛ چنانکه روسیه باوجود وعدههای پیدرپی تاکنون ساخت نیروگاه دوم بوشهر را آغاز نکرده است.
نیروگاه هزار مگاواتی بوشهر، تنها نیروگاه اتمی ایران است که ساخت و ساز آن از حکومت پهلوی آغاز شده بود و اگر فعال باشد، کمتر از یکهشتادم مصرف برق ایران را تامین میکند. روسیه به جمهوری اسلامی اجازه نداده از سوخت اتمی خود در این نیروگاه استفاده کند و ایران را مجبور و متعهد کرده که سوخت تولید روسیه را برای این نیروگاه بخرد.
روسیه توان تحمیل چنین خواستهای را به ایران دارد چون سازنده این نیروگاه است و باید سوخت آن را پیش از وارد شدن به راکتور تایید کند، اما این کشور کیفیت سوخت اتمی ایران را تایید نکرده است.
«علیاکبر صالحی» که در زمان ریاستجمهوری «محمود احمدینژاد» و «حسن روحانی» رییس سازمان انرژی اتمی بود، گفته است که روسیه حتی اجازه نداده که ایران سوخت اتمی خود را صرفا برای آزمایش، وارد نیروگاه بوشهر کند. بنابراین، اورانیوم غنیشده ایران در تنها نیروگاه اتمی این کشور قابلاستفاده نخواهد بود.
«علی خامنهای» رهبر جمهوری اسلامی، پیش از این گفته که ایران اورانیوم غنیشده تولید میکند تا اگر کشورهای دیگر به ایران اورانیوم غنیشده نفروختند، ایران از سوخت خود در نیروگاههایی که در آینده خواهد داشت، استفاده کند.
واقعیتی که جمهوری اسلامی پنهان میکند و نمیگوید این است که تا وقتی برنامه اتمی ایران تحت تحریمهای ایالاتمتحده و اروپا است، هیچ کشوری برای ایران نیروگاه اتمی نخواهد ساخت و از آنجا که فناوری اتمی ساخت نیروگاه اتمی هم نیازمند انتقال دانش فنی و خرید تجهیزات از کشورهای تولیدکننده است، بازهم تحریم، مانع ساخت نیروگاه اتمی توسط خود ایران است. در حال حاضر جمهوری اسلامی در سه سطح 67/3 درصد، ۲۰ درصد و ۶۰ درصد اورانیوم غنی کرده است. سطح 67/3 مربوط به سوخت نیروگاهی است که روسیه آن را بهاجبار به ایران میفروشد و عملا تولید آن بیفایده است. سوخت ۶۰ درصدی هم به گفته آژانس بینالمللی انرژی اتمی هیچ کاربرد صلحآمیز مشخصی ندارد.
خلوص ۹۰ درصدی اورانیوم غنیشده که با ۶۰ درصد تفاوت فنی چندانی ندارد، برای تولید سلاح اتمی است. جمهوری اسلامی، در مقطعی که با انجام مذاکره با دولت «دونالد ترامپ» موافقت کرده بود، غنیسازی ۶۰ درصدی را دو برابر کرده است. بنابراین، تولید آن از سوی جمهوری اسلامی، بهطور مداوم به بدبینیهای موجود دامن زده است. سوخت ۲۰ درصدی کاربرد مشخصی در راکتور تحقیقاتی تهران از جمله برای تولید رادیوداروها دارد. تولید مداوم و بیشتر از نیاز این راکتور، علت دیگری در بدبینی به برنامه اتمی جمهوری اسلامی ایران شده است.
پس از آنکه دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا، ساعت ۶:۰۲ بعد از ظهر به وقت شرق آمریکا در رسانههای اجتماعی اعلام کرد که اسرائیل و ایران با «آتشبس کامل و تمامعیار» موافقت کردهاند، تلویزیون دولتی ایران سرانجام اعلام کرد که آتشبس برقرار شده است.
حدود ساعت ۲ بامداد به وقت شرق آمریکا، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، تایید کرد که اسرائیل با هماهنگی ترامپ با آتشبس با ایران موافقت کرده است.
تلاشهای ترامپ برای پایان دادن به جنگ، روز شنبه، اندکی پس از آنکه بمبافکنهای B-2 ایالات متحده ۱۴ بمب سنگرشکن عظیم را خود را به تاسیسات اصلی هستهای ایران پرتاب کردند، آغاز شد.
جنگ در حالی پایان یافت که ایران در ضعیفترین نقطه خود از زمان جنگ ویرانگر هشت ساله با عراق در دهه ۱۹۸۰ قرار داشت.
مقامات اسرائیلی و آمریکایی هر دو ادعا میکنند که سالها طول میکشد تا ایران قدرت نظامی خود را بازسازی کند، شبکه نیابتی خود را دوباره برقرار کند و بازدارندگی خود را احیا کند.
در همین حال، برنامه هستهای ایران احتمالا سالها به عقب رانده شده است ـــ و اکنون اگر جمهوری اسلامی بهدنبال بازسازی آن باشد، با تهدید اقدام نظامی بیشتر ایالات متحده و اسرائیل روبهرو است.
به این ترتیب، تا روزی که جمهوری اسلامی بر جامعه ایران حاکمیت دارد، ابعاد بحرانهای مختلف همچون فقر و فلاکت اقتصادی، سانسور و سرکوب، شکنجه و اعدام، ترور و جنگ، نه تنها کم نخواهد شد، بلکه فزونی نیز خواهد یافت.
دستگاههای سانتریفوژ برای غتیساز اورانیوم
گزارش محرمانه اولیه در ایالات متحده، بمباران تاسیسات هستهای ایران
بر اساس یک گزارش محرمانه اولیه در ایالات متحده، بمباران تاسیسات هستهای ایران توسط آمریکا، تنها ورودیهای دو سایت را مسدود کرده اما سازههای زیرزمینی این تاسیسات را منهدم نکرده است. مقامهایی که با محتوای این گزارش آشنا هستند این موضوع را اعلام کردهاند.
به گفته این مقامها، یافتههای اولیه نشان میدهد که حملات هوایی در آخر هفته گذشته، برنامه هستهای ایران را تنها برای چند ماه به عقب انداخته است.
پیش از این حمله، نهادهای اطلاعاتی آمریکا تخمین زده بودند که اگر ایران تصمیم بگیرد با سرعت بهسوی ساخت بمب پیش برود، این روند حدود سه ماه طول خواهد کشید. اما اکنون، پس از عملیات بمباران آمریکا و چند روز حملات نیروی هوایی اسرائیل، گزارش سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA) برآورد کرده که این برنامه حداکثر کمتر از شش ماه به تاخیر افتاده است.
مقامهای سابق میگویند اگر ایران به دنبال ساخت بمب در کوتاهترین زمان ممکن باشد، محصول اولیه احتمالا یک وسیله انفجاری کوچک و ابتدایی خواهد بود. ساخت یک کلاهک کوچکشده و قابل نصب بر موشک بهمراتب دشوارتر است، و هنوز روشن نیست که چه میزان از تحقیقات پیشرفتهتر در این حوزه آسیب دیده است.
این یافتهها نشان میدهند که اظهارات دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، مبنی بر «نابودی کامل» تاسیسات هستهای ایران، با ارزیابیهای اولیه همخوان نیست و بزرگنمایی شده است. قرار بود کنگره روز سهشنبه در جلسهای رسمی درباره جزئیات این حمله توجیه شود و پرسشهایی درباره این ارزیابی مطرح کند، اما جلسه به تعویق افتاد. اکنون قرار است این جلسه روز پنجشنبه برگزار شود.
در این گزارش، همچنین آمده است که بخش زیادی از ذخایر اورانیوم غنیشده ایران پیش از حملات جابهجا شدهاند، بهگونهای که مقدار بسیار کمی از مواد هستهای در جریان حمله نابود شده است. احتمال میرود بخشی از این ذخایر به سایتهای مخفی هستهای منتقل شده باشد که ایران همچنان آنها را در اختیار دارد.
برخی مقامهای اسرائیلی نیز معتقدند که ایران تاسیسات غنیسازی کوچکی را بهصورت پنهانی حفظ کرده است تا در صورت حمله به سایتهای اصلی، امکان ادامه برنامه هستهای وجود داشته باشد.
مقامها هشدار دادهاند که این گزارش پنجصفحهای، تنها یک ارزیابی اولیه است و ارزیابیهای دیگری در راه است، بهویژه پس از گردآوری اطلاعات بیشتر و همچنین بررسیهای ایران از سه سایت فردو، نطنز و اصفهان. یکی از مقامها گفته است گزارشهایی که تاکنون به اعضای دولت ارائه شدهاند «ارزیابیهایی متنوع و بعضا متضاد» بودهاند و هنوز تحلیل نهایی صورت نگرفته است.
با این حال، گزارش سازمان اطلاعات دفاعی نشان میدهد که خسارت وارده به تاسیسات کمتر از آن چیزی بوده که برخی مقامهای دولت انتظار داشتند، و ایران همچنان کنترل تقریبا تمام مواد هستهای خود را در اختیار دارد. به این معنا که اگر تصمیم بگیرد به سمت ساخت سلاح اتمی حرکت کند، احتمالا همچنان قادر خواهد بود این کار را در مدت نسبتا کوتاهی انجام دهد.
مقامهایی که برای این گزارش مورد مصاحبه قرار گرفتهاند، به دلیل محرمانه بودن یافتهها، خواستار ناشناسماندن شدند.
اما کاخ سفید با محتوای این ارزیابی مخالفت کرده است. کارولاین لویت، سخنگوی کاخ سفید، در بیانیهای اعلام کرد که این گزارش «کاملا نادرست» است.
او گفت: «افشای این ارزیابی ادعایی، تلاشی آشکار برای بیاعتبار کردن رییسجمهور ترامپ و بیاهمیت جلوه دادن ماموریت شجاعانه خلبانان نیروی هوایی ماست که با دقت کامل، ماموریت نابودی برنامه هستهای ایران را اجرا کردند. همه میدانند که وقتی ۱۴ بمب ۳۰ هزار پوندی با دقت کامل بر اهداف فرود میآیند، نتیجه چیزی جز نابودی کامل نیست.»
برخی از بخشهای گزارش اطلاعاتی پیشتر توسط شبکه سیانان گزارش شده بود. این مقامها میگویند حملات هوایی، بهشدت به سامانه برقرسانی در سایت فردو آسیب زده است؛ سایتی که در عمق کوه ساخته شده تا از حملات هوایی در امان بماند. هنوز مشخص نیست که ایران چه مدت زمان نیاز خواهد داشت تا دوباره به سازههای زیرزمینی دسترسی پیدا کرده، سامانههای برقرسانی را تعمیر و تجهیزاتی که از محل منتقل شدهاند را نصب کند.
ارزیابیهای اولیه از میزان خسارت توسط اسرائیل نیز پرسشهایی را درباره اثربخشی این حملات مطرح کردهاند. مقامهای دفاعی اسرائیل گفتهاند که شواهدی در اختیار دارند که نشان میدهد تأسیسات زیرزمینی فردو نابود نشدهاند.
پیش از حمله، ارتش آمریکا مجموعهای از سناریوهای ممکن را به مقامها ارائه داده بود که طیف گستردهای از تخمینها را درباره میزان تأخیر در برنامه هستهای ایران شامل میشد. این برآوردها از چند ماه در پایینترین حالت تا چند سال در خوشبینانهترین حالت متفاوت بود.
برخی مقامها هشدار دادهاند که چنین برآوردهایی نادقیق هستند و عملاً نمیتوان بهطور قطعی مشخص کرد که در صورت تصمیم ایران به بازسازی، این روند دقیقا چهقدر زمان خواهد برد.
دونالد ترامپ اعلام کرده است که حملات هوایی توسط بمبافکنهای B2 و شلیک موشکهای تاماهاوک از ناوگان دریایی آمریکا، سه سایت هستهای ایران را «نابود» کردهاند؛ ادعایی که پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، نیز در نشست خبری روز یکشنبه در پنتاگون تکرار کرد.
اما ژنرال دن کین، رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا، با احتیاط بیشتری درباره تأثیر این حملات صحبت کرده است.
ژنرال کین در همان نشست خبری روز یکشنبه گذشته گفت: «این عملیات با هدف تضعیف شدید زیرساختهای مرتبط با تسلیحات هستهای ایران طراحی شده بود.»
او همچنین گفت که ارزیابی نهایی از میزان خسارت ناشی از عملیات نظامی علیه ایران هنوز تکمیل نشده است. ژنرال کین که در کنار وزیر دفاع صحبت میکرد، افزود: ارزیابی اولیه نشان میدهد هر سه سایت هستهای ایران که هدف حمله قرار گرفتند، دچار «خسارت و تخریب شدید» شدهاند.
در جلسه سنای آمریکا در روز دوشنبه گذشته، دموکراتها نیز با احتیاط بیشتری به ارزیابی ترامپ واکنش نشان دادند.
سناتور جک رید از ایالت رود آیلند، عضو ارشد دموکرات در کمیته نیروهای مسلح سنا، گفت: «ما همچنان منتظر ارزیابی نهایی از خسارات وارده در نبرد هستیم.»
مقامهای نظامی پیشتر گفته بودند که برای وارد آوردن آسیب جدیتر به سایتهای زیرزمینی، باید حملات در چند نوبت و با شدت بیشتری انجام میشد. اما ترامپ پس از تأیید موج نخست حملات، اعلام کرد که تصمیم دارد حملات بیشتر را متوقف کند.
نهادهای اطلاعاتی آمریکا پیش از حملات نتیجهگیری کرده بودند که ایران هنوز تصمیم به ساخت سلاح هستهای نگرفته است، اما میزان کافی از اورانیوم غنیشده را در اختیار دارد که اگر تصمیم به ساخت بمب بگیرد، میتواند این کار را در مدت نسبتا کوتاهی انجام دهد.
کاخ سفید روز چهارشنبه ۴ تیر 1404-۲۵ ژوئن 2025، اعلام کرد هیچ شواهدی در دست نیست که نشان دهد ایران پیش از حملات هوایی آمریکا، ذخایر اورانیوم غنیشده خود را از تاسیسات هستهای خارج کرده باشد.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش روز شنبهاش به شورای امنیت سازمان ملل گفت که عباس عراقچی در روز نخست جنگ به او نامهای ارسال کرده و گفته که ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی به مکان دیگری منتقل خواهند شد. گروسی میگوید که آنها نمیدانند که این ذخایر اکنون در کجا نگهداری میشود.
کارولین لیویت، سخنگوی کاخ سفید، در گفتوگو با شبکه فاکسنیوز گفته است: «تاکید میکنم که ایالات متحده هیچگونه مدرکی دریافت نکرده مبنی بر اینکه ایران، اورانیوم با درصد غنای بالا را پیش از حمله منتقل کرده باشد. گزارشهایی که خلاف این را ادعا میکنند، نادرست هستند.»
این اظهارات در پاسخ به گزارشهایی منتشر شد که بر اساس یک سند اطلاعاتی محرمانه، احتمال میداد ایران پیش از بمباران تاسیسات فُردو، نطنز و اصفهان، حدود ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصدی خود را تخلیه کرده باشد.
سخنگوی کاخ سفید افزود: «آنچه اکنون در محلهای هدفگیریشده وجود دارد، زیر آوار ناشی از حملات موفق شنبه شب مدفون شده است.»
در همین راستا، جان راتکلیف، مدیر آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا(سیا)، نیز در بیانیهای اعلام کرد که بر اساس اطلاعات قابلاعتماد، «برنامه هستهای ایران بهشدت آسیب دیده است.»
او تصریح کرد: «اطلاعاتی تازه و با منبع و روش معتبر که سابقه دقت بالایی دارد، نشان میدهد چندین سایت اصلی هستهای ایران به طور کامل نابود شدهاند و بازسازی آنها ممکن است سالها زمان ببرد.»
از سوی دیگر، آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز اعلام کرد که به دلیل آغاز درگیریها، نظارت بر مواد هستهای ایران متوقف شده و سرنوشت بخشی از اورانیوم غنیشده مشخص نیست.
رافائل گروسی در گفتوگو با شبکه فرانس۲ گفته است: «ما دیگر امکان نظارت بر مواد را از لحظه آغاز حملات نظامی نداریم، اما نمیخواهم این تصور را ایجاد کنم که اورانیوم غنیشده گم یا پنهان شده است.»
با وجود این، شبکه سیانان روز سهشنبه 3 تیر، با استناد به یک سند اطلاعاتی گفت که حملات آمریکا صرفا موجب تاخیر چندماهه در برنامه هستهای ایران شده و برخلاف ادعای ترامپ، این برنامه بهطور کامل از بین نرفته است.
این گزارش خشم ترامپ را برانگیخت و او خواستار اخراج خبرنگار این رسانه شد. ترامپ اعلام کرد که پیت هیگست، وزیر دفاعش روز پنجشنبه در یک نشست خبری از عملیات نظامی آمریکا دفاع خواهد کرد.
از راست کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، یوهان وادفول، وزیر امور خارجه آلمان، دیوید لامی، وزیر امور خارجه بریتانیا و ژان نوئل بارو، وزیر امور اروپا
بیانیه تروئیکای اروپایی برای فعال کردن مکانیسم ماشه
سه کشور اروپایی فرانسه، بریتانیا و آلمان، همراه با مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، روز پنجشنبه ۱۸ ژوئیه 2025، در گفتوگویی با وزیر خارجه ایران، عباس عراقچی، هشدار دادند اگر تهران فورا مذاکرات هستهای را از سر نگیرد و تا پایان ماه اوت–اواسط شهریور، پیشرفت ملموسی در این زمینه حاصل نشود، مکانیسم موسوم به «بازگشت خودکار تحریمها» یا مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد که به بازگشت تحریمهای سازمان ملل متحد علیه ایران میانجامد.
توافق هستهای سال ۲۰۱۵(برجام) که ایران، سه کشور اروپایی، چین و روسیه در آن باقی ماندهاند، پس از خروج ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ دچار فروپاشی نسبی شد. این توافق در ازای محدودیتهایی در برنامه هستهای ایران، تحریمها را رفع کرده بود. طبق مفاد این توافق، اگر یکی از طرفها به این نتیجه برسد که ایران آن را نقض کرده است، میتواند مکانیسمی را فعال کند که در نهایت به بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل در عرض ۳۰ روز منجر میشود. این بند تا پیش از انقضای قطعنامه شورای امنیت در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ معتبر است.
قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که این توافق را تایید میکند، در تاریخ ۲۶ مهر 1404- ۱۸ اکتبر 2025، منقضی میشود و طبق مفاد آن، تحریمهای سازمان ملل میتوانند دوباره اعمال شوند. این فرآیند حدود ۳۰ روز طول میکشد.
اروپاییها بارها هشدار دادهاند که اگر توافق هستهای جدیدی حاصل نشود، «مکانیسم ماشه» را فعال خواهند کرد که بر اساس آن در صورت نقض مفاد توافق توسط ایران، تمام تحریمهای قبلی سازمان ملل علیه این کشور را بازمیگرداند.
از زمان حملات هوایی اسرائیل و آمریکا به ایران، بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل ایران را ترک کردهاند. در حالی که ایران اعلام کرده آماده دیپلماسی است، هیچ نشانهای مبنی بر از سرگیری قریبالوقوع دور ششم مذاکرات هستهای بین واشنگتن و تهران وجود ندارد.
دیپلماتها میگویند حتی اگر مذاکرات از سر گرفته شود، دستیابی به یک توافق جامع قبل از پایان ماه اوت -آخرین مهلت تعیینشده توسط اروپاییها– غیرواقعی بهنظر میرسد، بهویژه بدون حضور بازرسان در محل برای ارزیابی برنامه هستهای باقیمانده ایران.
وبسایت اکسیوس پیش از این به نقل از سه منبع گزارش داده بود که مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، و وزیران خارجه فرانسه، آلمان و بریتانیا در یک تماس تلفنی روز دوشنبه ۲۳ تیر-۱۴ ژوئیه توافق کردند که پایان ماه اوت را بهعنوان مهلت غیررسمی برای دستیابی به یک توافق هستهای با ایران تعیین کنند.
در ادامه مجموعهای از تحولات تنشآلود پس از پایان جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، بیانیه تند سه کشور اروپایی عضو برجام علیه تهدیدات مطرحشده علیه رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ممکن است نخستین گام عملی برای فعالسازی «مکانیسم ماشه» باشد؛ ابزاری که میتواند همه تحریمهای بینالمللی پیش از توافق هستهای ۲۰۱۵ را بازگرداند.
آنچه پس از جنگ ۱۲ روزه روی میز جمهوری اسلامی گذاشته شده شرایط نابرابر و تحقیرآمیز تسلیم بیقید و شرط است و بهنظر میرسد طرفهای غربی این موقعیت را رها نخواهند کرد.
بیانیه غیررسمی اروپا
در بیانیهای که روز دوشنبه ۳۰ ژوئن–۹ تیر از سوی وزرای خارجه بریتانیا، فرانسه و آلمان منتشر شد، این کشورها تهدید علیه گروسی را محکوم کرده و از ایران خواستند همکاری کامل خود با آژانس را از سر بگیرد. آنها همچنین خواستار تضمین امنیت کارکنان آژانس در خاک ایران شدند.
واکنش اروپا به مقاله روزنامه «کیهان»، وابسته به دفتر رهبر جمهوری اسلامی، بود که در آن گروسی به جاسوسی برای موساد متهم شده و خواستار محاکمه و حتی اعدام او شده بود. این مواضع، هرچند رسمی نیستند، اما بهطور سنتی بهعنوان لحن «پیشزمینهای» سیاست خارجی حکومت ایران تلقی میشوند.
با این حال، حتی الگوی سنتی موضعگیریهای کیهان نیز این بار در فضای مبهم پس از جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و ایران دچار آشفتگی شده است. مواضع مقامات ارشد جمهوری اسلامی در هفتههای اخیر نوسان قابلتوجهی داشته و بهنظر میرسد خطوط تاکتیکی معمول نیز از انسجام برخوردار نیستند.
عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، در اظهاراتی گروسی را «عنصر مخرب» خوانده و گفته بود که در ایران جایی برای او نیست. با این حال اصلاحطلبان به دولت و رهبر جمهوری اسلامی هشدار میدهند که نباید با حمله به آژانس و مدیرکل آن بهانه اقدامات مخرب بعدی را به اسرائیل و آمریکا داد.
عراقچی و دیگر مقامهای جمهوری اسلامی معتقدند که گزارش جامع گروسی که در هفته نخست ماه ژوئن به شورای حکام ارائه شد، نقشی کلیدی در توجیه حملات ۱۲ روزه اسرائیل ایفا کرده است. آنها همچنین میگویند دوپهلو حرف زدن گروسی و اینکه او مدام میگوید براساس اطلاع آژانس «ایران ذخایر اورانیوم غنیشده لازم برای ساخت چندید بمب هستهای در اختیار دارد» بخشی از کارزار متهم کردن ایران به ساخت بمب اتمی است.
اسماعیل کوثری نماینده مجلس شورای اسلامی در پاسخ به پرسشی درباره فعال کردن مکانیسم ماشه از سوی اروپا گفت:
«آنها اگر راست میگویند چرا آمریکا برجام را پاره کرد؟ بنابراین در اینجا قانون معنایی ندارد بلکه باید با قدرت به آنها برخورد کرد.» کوثری درباره پیشبینی لازم برای بعد از فعال شدن مکانیسم ماشه نیز گفت:
«نهایتش تحریمشدن است که این تحریمها را در گذشته نیز اعمال کردند؛ بنابراین در واقعیت وضعیت چیزی نیست که آنها در حال بزرگ کردن آن هستند.»
علی لاریجانی، مشاور علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی نیز درباره مذاکرات هستهای گفت:
«الان بحث مذاکره نیست. مذاکره یک تاکتیک است؛ اجازه بدهید رهبری آنجایی که لازم میبینند از این مسئله استفاده کنند. … معتقد هستم که هیچ عجلهای برای مذاکره نیست. آنها با ما جنگیدهاند، باید اول بگویند چرا جنگ کردند.»
«مکانیسم ماشه»
یکی از نکات کلیدی که در پس بیانیه تروئیکای اروپایی نهفته، احتمال استفاده از «مکانیسم ماشه» (Snapback)است. بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، که توافق هستهای ۲۰۱۵ را تایید کرده بود، هر یک از طرفهای باقیمانده در برجام میتوانند در صورت تخطی ایران از تعهداتش، روند بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل را آغاز کنند.
این مکانسیم در مهرماه ۱۴۰۴–اکتبر ۲۰۲۵، منقضی میشود و با پایان اعتبار آن، بندهای اصلی مربوط به تحریمهای هستهای علیه ایران نیز از دستور کار شورای امنیت خارج خواهد شد. بنابراین، اگر تروئیکای اروپایی قصد استفاده از این ابزار را داشته باشند، باید در تابستان امسال، یعنی در هفتههای آینده، تصمیم سیاسی خود را نهایی کنند.
بیانیه اخیر اروپا، بهویژه با اشاره مستقیم به گروسی و جایگاه آژانس در ساختار نظارتی برجام، میتواند نشانهای از آمادهسازی برای این فرآیند باشد؛ بهویژه در شرایطی که همکاری ایران با آژانس به صورت رسمی به حالت تعلیق درآمده است.
تعلیق همکاری ایران با آژانس
به گزارش ایسنا، مجلس شورای اسلامی روز چهارشنبه ۴ تیر با طرح تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی موافقت کرد. این تصمیم در پی انتقادهای گسترده تهران از عملکرد آژانس و شخص مدیرکل آن، رافائل گروسی، اتخاذ شده است.
ارائه این طرح به مجلس شورای اسلامی پس از آن انجام شد که طی هفتههای اخیر برخی مقامات بلندپایه در تهران احتمال تعلیق همکاری با آژانس مستقر در وین را مطرح کرده بودند. کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی این طرح را تدوین کرده است. جزئیات این طرح هنوز منتشر نشده است.
صبح روز چهارشنبه در زمان معرفی این طرح، علی خضریان، نماینده مجلس شورای اسلامی گفت که این طرح «دولت را ملزم میکند، تا زمانی که رعایت کامل حقوق حاکمیت ملی و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران و تأمین امنیت مراکز هستهای بر اساس چارچوب منشور سازمان ملل متحد صورت نگرفته، این همکاری در وضعیت تعلیق بماند.»
در گفتههای خضریان، مشخص نیست که نهاد ناظر سازمان ملل در امور هستهای چطور قرار است تضمین عدم تجاوز یک کشور خارجی به برنامه هستهای ایران را ارائه کند. ممکن است سازوکارهای مورد نظر نویسندگان این طرح در جزئیات آن ذکر شده باشد.
در هر صورت اگر این طرح به قانون تبدیل و اجرایی شود، برنامه هستهای ایران از نظام بازرسیهای مداوم آژانس خارج میشود و ایران به سمت سیاست «ابهام هستهای» گام برخواهد داشت. وضعیتی که در آن نهاد ناظر سازمان ملل هیچ دسترسی نخواهد داشت و اینکه در قلب برنامه هستهای چه میگذرد را تنها گزارش و تخمین نهادهای اطلاعاتی تعیین خواهد کرد.
این طرح توسط شورای نگهبان نیز تایید و به دولت ابلاغ شده است. طبق این قانون، تصمیمگیری درباره میزان و شکل اجرای تعلیق همکاری، بهعهده شورای عالی امنیت ملی گذاشته شده است.
ایران بارها اعلام کرده است که برنامه هستهایش صرفا صلحآمیز است و قصد ساخت سلاح هستهای ندارد. با این حال، غنیسازی اورانیوم تا سطح ۶۰ درصد و بیپاسخ ماندن پرسشهای آژانس درباره مواد کشفشده در سایتهای اعلامنشده، باعث شده اعتماد نهادهای بینالمللی و کشورهای غربی بهشدت کاهش یابد.
روز دوشنبه ۹ تیرماه، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ایران در نشست خبریاش گفت: «چهطور انتظار دارند که ما در چنین شرایطی، امنیت بازرسان آژانس را تضمین کنیم؟»
او همچنین اعلام کرد که مصوبه مجلس ایران برای پایان همکاری با آژانس، توسط شورای نگهبان تصویب شده و از این پس برای دولت لازمالاجر است.
در ادامه، بقایی گفت که ایران نمیتواند در حالی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی حملات اخیر به تاسیسات صلحآمیز هستهایاش را محکوم نکرده، همچنان تعهدات خود ذیل معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای را اجرا کند.
در چنین وضعیتی بهنظر میرسد، بیانیه اروپا را باید نه صرفا یک هشدار دیپلماتیک، بلکه مقدمهای برای یک چرخش استراتژیک ارزیابی کرد.
گروسی: همکاری با ایران ضروری است
اما گروسی با انتشار بیانیهای، بر ضرورت از سرگیری همکاری بین ایران و آژانس تاکید کرد و گفت که چنین همکاریای برای رسیدن به یک راهحل دیپلماتیک حیاتی است.
او همچنین افزود که بازرسان آژانس در طول جنگ در ایران حضور داشتهاند و آمادهاند بار دیگر برای بررسی وضعیت مواد هستهای به تاسیسات بازگردند.
او گفت که نامهای هم به عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی نوشته و خواستار دیدار با او شده است. وزارت خارجه دریافت این نامه و یا پاسخ به آن را تایید نکرده است. این نشان میدهد که جمهوری اسلامی در حال تخمین وضعیت و به دست آوردن آمادگی برای تعیین رفتار خود در قبال پرونده هستهای پس از این جنگ ۱۲ روزه است.
روزنامه تلگراف: ایران هزاران سانتریفیوژ را در اماکن مخفی نگهداری میکند
روزنامه تلگراف بریتانیا به نقل از کارشناس برنامه هستهای ایران گزارش داد که جمهوری اسلامی صدها یا حتی هزاران سانتریفیوژ پیشرفته را در سایتهای مخفی نگهداری میکند؛ سانتریفیوژهایی که توانایی تولید اورانیوم با غنای تسلیحاتی را دارند.
این رسانه نوشت بخش زیادی از اورانیوم غنیشده ایران پیش از حملات اخیر آمریکا به سایتهای فردو، نطنز و اصفهان به مکانهای سری منتقل شده است.
به نوشته این کارشناس هستهای ایران «در حال حاضر شاید نتوانند اقدامی انجام دهند، اما در آینده همه ابزارهای لازم برای ساخت بمب را دارد.» او افزود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در چهار سال گذشته از تأسیسات کلیدی ایران بازدید نکرده و احتمالا این کشور سایتهای مخفی دیگری در اختیار دارد.
گزارش تلگراف میافزاید که طبق ارزیابی آژانس، ایران دستکم ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰ درصد در اختیار دارد که در صورت غنیسازی تا ۹۰ درصد، برای ساخت ۹ تا ۱۰ بمب اتمی کفایت میکند.
توافقات نهان و آشکار ترامپ و نتانیاهو بر علیه ایران
تایمز اسرائیل گزارش داده است که اسرائیل با چراغ سبز محتمل واشنگتن خود را برای بازگشت به تقابل نظامی آماده میسازد، اگر نشانههایی از احیای فعالیتهای هستهای ایران آشکار شود.
بهنوشته تایمز اسرائیل، دولت اسرائیل بر این باور است که اگر جمهوری اسلامی ایران بار دیگر تلاش برای احیای برنامه هستهایاش را آغاز کند، آمریکا آمادگی آن را دارد که مجوز حملاتی تازه در خاک ایران را صادر کند. اکنون بهنظر میرسد، اورشلیم خود را برای وقوع احتمالی این سناریو آماده میسازد.
شبی که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، مهمان دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا در کاخ سفید بود و شام رسمی صرف میکردند، دو طرف از عملیات هوایی ماه گذشته علیه تاسیسات هستهای ایران با عنوان «موفقیتی چشمگیر» یاد کردند. با اینحال، هر دو تاکید داشتند که در صورت تداوم مسیر فعلی تهران، احتمال بازگشت به درگیری همچنان به قوت خود باقی است.
بر پایه گزارش آکسیوس که به نقل از دو منبع آگاه منتشر شده و مورد استناد تایمز اسرائیل قرار گرفته است، ران درمر، وزیر امور راهبردی اسرائیل، در جریان سفر اخیر خود به واشنگتن، به مقامهای آمریکایی اطلاع داده که کاخ سفید، مشروط به برخی شرایط مشخص، از اقدام نظامی جدید علیه ایران حمایت خواهد کرد.
در گزارش تایمز اسرائیل آمده است که بازسازی فعالیتهای غنیسازی از سوی تهران، یا انتقال اورانیوم با غنای بالا از پناهگاههای زیرزمینی، میتواند آغازگر مرحله تازهای از درگیریها باشد. اینها همان پناهگاههایی هستند که در بمبارانهای ماه ژوئن هدف قرار گرفتند.
بر اساس برآوردهای منتشرشده در تایمز اسرائیل، در این پناهگاهها حدود ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰ درصد انبار شده بود. برخی تحلیلگران اسرائیلی احتمال دادهاند که بخشی از این مواد پیش از حمله به محلی دیگر منتقل شده باشد، اما کاخ سفید این احتمال را رد کرده و تصریح کرده است که ذخایر مذکور همچنان در همان محل باقی ماندهاند.
ران درمر، که درباره گزارش آکسیوس اظهار نظری نکرده، در جریان سفر اخیرش با مقامهایی چون جیدی ونس، مارکو روبیو و استیو ویتکوف دیدار داشته است. به گزارش تایمز اسرائیل، درمر پس از این دیدارها به تلآویو بازگشته و به مقامهای اسرائیلی گفته است که ایالات متحده همچنان بر سیاست «غنیسازی صفر» در قبال ایران پایبند است.
تایمز اسرائیل گزارش میدهد که پیش از برگزاری ضیافت رسمی شام در کاخ سفید، نتانیاهو و درمر نشستی جداگانه با مارکو روبیو و استیو ویتکوف داشتهاند. در جریان این دیدار، ویتکوف اعلام کرده است که دور نخست گفتوگوهای مستقیم میان واشنگتن و تهران، هفته آینده آغاز خواهد شد؛ هرچند زمان و مکان دقیق آن اعلام نشده است.
دونالد ترامپ، که در ضیافت با خبرنگاران سخن میگفت، اظهار داشت: «ایران خواهان مذاکره است و ما هم آمادهایم ببینیم آیا توافقی بر روی کاغذ قابل حصول هست یا نه.» او افزود: «من باور دارم که برنامهی هستهای ایران از میان رفته است»؛ جملهای که چند بار دیگر نیز تکرار شد.
ترامپ، عملیات اخیر را با بمباران اتمی ژاپن در جنگ جهانی دوم مقایسه کرد و با اشاره به تصویر هری ترومن در تالار کاخ سفید گفت: «چنان حملاتی به بسیاری از جنگها پایان دادند.» او افزود: «امیدوارم در آینده نزدیک، بتوانیم تحریمها علیه ایران را برداریم. دلم میخواهد ایران مسیر بازسازی خود را به شکل صلحآمیز دنبال کند، نه با شعارهایی چون «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل.»
نخستوزیر اسرائیل، در پاسخ به این پرسش که آیا جنگ پایان یافته است یا نه، پاسخ داد: «حملات ماه گذشته، دو توموری که موجودیت اسرائیل را تهدید میکردند -یکی هستهای و دیگری موشکی– به عقب راندند. اما برداشتن تومور بهمعنای نابودی کامل آن نیست؛ باید هوشیار بود تا بازنگردد.»
نتانیاهو در پایان افزود که پایش مستمر فعالیتهای ایران برای تثبیت دستاوردهای موجود، حیاتی است و تاکید کرد: «مایلم باور کنم که ایران دیگر عزم آزمودن ما را ندارد، چراکه این اشتباهی بزرگ خواهد بود.»
نتانیاهو، ادعی تغییر جغرافیایی خاورمیانه را مطرح میکند و در این راستا، نزدیک دو سال است در غزه، مشغول نسلکشی و بچهکشی است. بهطور دولتهای مختلف اسرائیل 75 سال که سیاست نابودی فلسطین و اشغال سرزمینهای را تعقیب میکنند.
جمهوری اسلامی ایران نیز حدود نیم قرن یک پروژه ایدئولوژیک گسترده منطقهای را دنبال کرد. پس از این که جمهوری اسلامی انقلاب 1979 مردم ایران را سرکوب کرد و به قدرت رسید، همزمان با سرکوب و کشتار مخالفین در داخل کشور، در پی ایجاد یک محور شیعی فراملی است تا نفوذ تهران را در سراسر خاورمیانه گسترش دهد. این سیاست را با نیروهای نیابتی شبهنظامی، و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تروریسم اداره میکند.
تا اوایل دهه 2020، جمهوری اسلامی در همه عرصههای سیاسی و نظامی عراق، سوریه، لبنان، و یمن رسوخ کرده بود. همپیمانان جمهوری اسلامی بر نهادهای حکومتی سلطه داشتند، تعادل قدرت در این کشورها را بر هم میزدند، و جمهوری اسلامی ایران را در منطقه بهمثابه یک نیروی مخرب و تروریست مطرح بود. اما این قدرقدرتی شیعی از 7 اکتبر 2023، در مسیر سراشیبی افتاد.
با نفوذ هفتم اکتبر اعضای سازمان اسلامی حماس به اسرائیل، اوضاع تغییر کرد. این حمله بهانه و یا فرصت بزرگ و طلایی به دولت اسرائیل داد تا اهداف سیاسی–نظامی خود را در خاورمیانه با جدیت دنبال کند. اسرائیل که مدتها به دکترین «جنگ میان جنگها»، یعنی عملیاتهای محدود و مخفیانه برای تضعیف دشمن بدون تحریک آن بسنده کرده بود، بالاخره شمشیر خود را از رو بست. صبر استراتژیک، جای خود را به رویارویی مستقیم داد. دکترین جدید اسرائیل، تضعیف جمهوری اسلامی بود. به همین دلیل، برای اولینبار مستقیما ایران را مورد هدف نظامی خود قرار داد.
ضربههای شدیدی به حماس و حزبالله لبنان وارد کرد که آنها عمده توان خود بهویژه در عرصه نظامی را از دست دادند. اما زمانی تهاجم اسرائیل به اوج رسید که حکومت بشار اسد، که سالها با حمایت جمهوری اسلامی ایران سر پا مانده بود، با فشار همزمان اسرائیل و سازمانهای مخالف خود بهویژه نیروهای اسلامی، فروپاشید. از دست رفتن سوریه نهتنها به معنای سقوط حکومت سوریه، بلکه کریدور زمینی ایران به لبنان و جبهه اسرائیل را قطع کرد و کمر «هلال شیعه» را شکست.
سال گذشته درگیریهای محدودی بین ایران و اسرئیل به وقع پیوست اما اخیر، اسرائیل بهمدت دوازده روز متوالی جنگ هوایی بیسابقهای را علیه تاسیسات هستهای، مراکز فرماندهی نظامی، و زیرساختهای حیاتی در عمق خاک ایران به راه انداخت. این جنگ، تقریبا فرماندهی ارشد جمهوری اسلامی زمینگیر کرد. خامنهای، فرمانده کل قوا، مجبور شد به پناهگاه برود و رابطهای با فرماندهان نظامی و مدیران سیاسی گسسته شود. با این حال، جمهوری اسلامی، خودش را جمع و جور کرد و موشکهای ویرانگر خود بر سر شهرهای اسرائیل فرستاد. در این مرحله، نیروی هوایی آمریکا حساسترین تاسیسات هستهای ایران را هدف قرار داد، یعنی اماکنی که مدتها مورد هدف اسرائیل بود. اما ترامپ پس از این حملات، بلافاصله خواستار آتشبس میان ایران و اسرائیل شد تا از طولانیشدن جنگ جلوگیری کند و در این راه موفق شد.
اما این آتشبس بهمعنای پایان درگیری نیست. چرا که اسرائیل با حمایت آمریکا، موفق نشد برای همیشه و کامل برنامه هستهای جمهوری اسلامی را نابود کند. در نتیجه پس از برقراری آتشبس نیز، دو طرف در حالی که همچنان یکدیگر را بهشدت تهدید میکنند، ادعای اعلام پیروزی نیز دارند.
اکنون یک موضع مسلم است و آنهم، خاورمیانه دیگر به وضعیت سابق خود بازنمیگردد. و متاسفانه خطر جنگ نیز روزبهروز شدیدتر میگردد.
اسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل که به واشینگتن سفر کرده، روز جمعه در پنتاگون با پیت هگست، وزیر دفاع و ژنرال دن کین، رئیس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده دیدار و گفتوگو کرد.
پیت هگست در آغاز این دیدار از «موفقیت فوقالعاده» حملات ۱۲ روزه اسرائیل به ایران تمجید کرد و بار دیگر گفت که در حملات آمریکا، سه سایت هستهای ایران «کاملا نابود شدند.» او افزود که ایالات متحده امیدوار است ایران در نهایت صلح را انتخاب کند.
اسرائیل کاتز نیز در این دیدار تاکید کرد که اسرائیل «علاوه بر حملات به تاسیسات هستهای، توانایی تولید موشکی ایران را نیز نابود کرد.»
سفر وزیر دفاع اسرائیل به آمریکا حدود یک هفته پس از سفر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، به واشینگتن و دیدار او با دونالد ترامپ و مقامهای ارشد دولت او انجام میشود.
انتقام جمهوری اسلامی از مخالفین خود و افغانها
جمهوری اسلامی ایران با تشدید سانسور و سرکوب علیه مخالفین خود و زندانیان سیاسی و همچنین با اخراج اجباری افغانها، عملا و علنا انتقام شکست خود در برابر اسرائیل را از آنها میگیرد.
سردار مرتضی طلایی، رییس پیشین پلیس تهران، مدعی شده بود که برخی مهاجران افغان با سابقه همکاری با آمریکا، قصد تصرف مراکز نظامی در تهران را داشتند. اسکندر مومنی، وزیر کشور، نیز از ورود اتباع با اهداف خرابکارانه سخن گفته بود.
خبرگاه خمین، از کشتهشدن ۴ شهروند با تیراندازی نیروهای حکومتی خبر داد. تیراندازی نیروهای نظامی جمهوری اسلامی در شهرستان خمین در شامگاه پنجشنبه ۲۶ تیر بهسوی دو خودروی غیرنظامی، منجر به کشتهشدن چهار شهروند از جمله یک کودک ۵ ساله شد.
در چنین موقعیتی، «غلامحسین محسنی اژهای»، رییس قوهقضاییه جمهوری اسلامی، در نشست با روسای کل دادگستری و دادستانهای کشور، خواستار سرعتبخشیدن به رسیدگی و صدور حکم برای پروندههای مرتبط با اسراییل شد.
اژهای روز پنجشنبه ۲۶ تیر۱۴۰۴، تاکید کرد که «پروندههای مربوط به «اسراییل» با هر اتهامی باید در اولویت باشد» و تصریح کرد این دستور شامل «پروندههای جدید و قدیمی» است. او همچنین به دادستانها و مقامات قضایی هشدار داد اگر ضابطان امنیتی در این پروندهها دچار مشکل هستند، با برگزاری جلسات و «هشدار» دادن، روند کار را تسهیل کنند.
رییس قوهقضاییه هفته گذشته نیز در جلسه شورای عالی قوه قضاییه گفته بود تحقیقات درباره این پروندهها زمانبر نیست و خواستار ارجاع سریع آنها به دادگاه و صدور حکم شده بود.
جمهوری اسلامی ایران، همزمان با آغاز جنگ ارتجاعی ١٢ روزه که با حمله اسرائیل به ایران آغاز شد و با موشکپرانیهای حکومت اسلامی به اسرائیل ادامه یافت، سرکوب گستردهای را علیه مردم سازمان داده است. زمانی که مردم زیر بمباران، و هدف موشکها و ریزپرندهها قرار داشتند بدون این که پناهگاهی داشته باشند، دستگیریها و اعدام زندانیان ادامه داشت و با شروع آتشبس گسترش یافت.
۲۷ خرداد، سازمان بسیج از برقراری «گشتهای ایست بازرسی بسیج با سه هزار گردان» توسط ۸۰ هزار گروه جهادی خبر داد که هدف آنان «شناسایی جاسوسان، خائنین و مزدوران داخلی رژیم صهیونی» عنوان شده بود.
سرکوبگران بسیجی و پاسدار در ایستهای بازرسی در گذرگاهها به شکار مردم مشغول شدند. عابران را دستگیر و به کوچکترین بهانهای به آنان شلیک میکنند. شلیک بسیجیان در یکی از ایستهای بازرسی در همدان، به مرگ دو جوان و مصدومیت یک تن دیگر انجامید.
بامداد سهشنبه ۱۰ تیرماه، علیرضا کرباسی و مهدی عبایی حین طبیعتگردی، در ایست بازرسی بسیج در همدان با شلیک مستقیم ماموران به قتل رسیدند. رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح استان همدان مدعی شد سه جوان به ایست ماموران توجه نکرده و گریختهاند.
از فعالان سیاسی و اجتماعی گرفته تا بهائیان، نوکیشان مسیحی، نوجوانان بدون شناسنامه بلوچ، افغانها، کولبران مناطق مرزی غرب کشور و مردم عادی مناطق مختلف، همگی در معرض سرکوب قرار دارند. در حالی که سازمانهای اطلاعاتی خارجی، بهویژه اسرائیل در بالاترین ردههای حاکمیت جاخوش کردهاند، تا کنون بیش از 1300 تن به اتهام جاسوسی برای اسرائیل بازداشت شده و زیر شکنجه قرار گرفتهاند تا به جاسوسی اعتراف کنند و در دادگاههای نمایشی محاکمه شوند. خطر حبسهای طولانیمدت و حتی اعدام آنها را تهدید میکند. اکثر بازداشتشدگان در بازرسیهای شهری گیر ماموران افتادهاند و در تلفن همراهشان فیلمهای صدمات ناشی از حملات اسرائیل یافت شده است. برخی از آنان در شبکههای اجتماعی به سران حکومت انتقاد کردهاند.
دستکم ۹ تن تا کنون به اتهام جاسوسی و همکاری با اسرائیل اعدام شدهاند. سه تن از اعدامشدگان کولبر و کاسب کرد بودند. ادریس آلی، کولبر ۳۳ ساله و آزاد شجاعی، کولبر ۴۵ ساله، تحت شکنجه به جاسوسی اعتراف کرده بودند.
مردم کرد و بلوچ سهم ویژهای از سرکوب دارند. در هفتههای اخیر دهها تن از مردم بلوچ و کرد ربوده یا در خانه دستگیر شدهاند.کارگران و ستمدیدگان کرد و بلوچ که علاوه بر ستم طبقاتی با تبعیض و ستم ملی نیز دست و پنجه نرم میکنند، در سکوت خبری، توسط لباسشخصیها و ماموران امنیتی ربوده یا دستگیر و به مکانهای نامعلومی انتقال داده میشوند بدون این که مشخص باشد اتهامشان چیست.
در خوزستان نیز موج بازداشتها با دستاویز دستگیری جاسوسان اسرائیل، آمریکا و انگلیس شدت گرفته است. فعالان حقوق بشر خوزستان میگویند تاکنون بیش از ٦٠ نفر از این فعالان به قرنطینه زندان شیبان اهواز منتقل شدهاند. گزارشها حاکی از آن است که حال برخی از آنها به دلیل شکنجه و شرایط نامناسب جسمی وخیم است. همچنین دهها نفر دیگر از بازداشتشدگان همچنان در بازداشتگاههای وزارت اطلاعات و حفاظت اطلاعات سپاه تحت بازجویی قرار دارند.
از سوی دیگر، اعمال فشار بر زندانیان سیاسی افزایش یافته و برخی زندانیان سیاسی سابق مجددا احضار و دستگیر شدهاند. سیسیل کوهلر و همسرش ژاک پاریس دو فعال کارگری فرانسوی که از سه سال پیش در زندان به سر میبرند نیز در روزهای اخیر به جاسوسی متهم شدهاند. بهتازهگی نیز یک فرانسوی دیگر دستگیر شده است.
همزمان با تشدید سرکوب، روز یکشنبه ۸ تیر، مجلس ارتجاع طرح «طرح تشدید مجازات جاسوسان و همکاریکنندگان با رژیم صهیونیستی و کشورهای متخاصم» را تصویب کرد که به تشدید مجازاتها در شرایط جنگ یا شرایط امنیتی و نظامی اختصاص دارد. در صورت تصویب این طرح در شورای نگهبان و اجرایی شدن آن، مجازاتها تا سه درجه تشدید میشود. از جمله مجازات «ارسال فیلم و تصاویر به شبکههای معاند یا بیگانه» به علت «تضعیف روحیه عمومی، ایجاد تفرقه یا خدشه به امنیت ملی» میتواند به ۱۵ تا ۲۵ سال حبس بیانجامد. رسیدگی به این «جرائم» در شعبههای ویژه دادگاه انقلاب اسلامی و خارج از نوبت صورت خواهد گرفت.
بر اساس این طرح، افرادی که به جاسوسی برای «دولتهای متخاصم یا برای هر یک از عوامل وابسته به آنها» متهم شوند، به افساد فی الارض محکوم و مطابق ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی به اعدام محکوم خواهند شد.
تماس با رسانههای خارجی، و استفاده، حمل، خرید یا فروش یا وارد کردن یا در اختیار گذاشتن ابزارهای الکترونیکی ارتباطی اینترنتی فاقد مجوز از قبیل استارلینک نیز میتواند به حبس تعزیری و حتی اعدام منجر شود.
سیستان و بلوچستان پیش از جنگ نیز جولانگاه نیروهای نظامی بود. آنها برای ایجاد رعب و وحشت، به روستاها هجوم میبرند، به هر بهانهای به مردم عادی از سوختبر گرفته تا کودکان و بزرگسالان بدون شناسنامه حمله کرده، آنها را دستگیر کرده و با خود میبردند. یک هفته پیش از آغاز جنگ، سه زندانی سیاسی بلوچ در زاهدان در ملاء عام اعدام شدند.
طی جنگ ١٢ روزه و پس از آتشبس تاکنون، دهها کارگر و زحمتکش بلوچ که شماری از آنها بدون شناسنامه بودند، دستگیر شدهاند. افراد بدون شناسنامه به اردوگاههای پناهندگان افغان و سایر بازداشتشدگان به مکانهای نامشخصی انتقال داده شدهاند. پنج کارگر رستوران که در تهران کار میکردند، پنج کارگر ساده بلوچ در مازندران و سه کارگر نوجوان بدون شناسنامه در زمره بازداشتشدگانند.
شامگاه ۲۹ خرداد ۱۴۰۴ زمانی که مردم زیر بمباران دشمن خارجی قرار داشتند، ماموران لباسشخصی در جریان تعقیب یک خودرو، شلیک کردند. حسنیه کلکلی، معلم ۴۱ ساله اهل ایرانشهر به شدت مجروح و به بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان منتقل شد. وی پس از پنج روز جان خود را از دست داد. او زن سرپرست خانواده، معلم دبستانی در یک منطقه محروم و مادر چهار کودک بود.
سهشنبه ۱۰ تیر، ماموران قرارگاه منطقهای قدس جنوب شرق نیروی زمینی سپاه با پشتیبانی پهبادها، به روستای «گونیچ» در شهرستان خاش هجوم بردند و به روی زنان و کودکان آتش گشودند.
بهانه حمله، تعقیب پنج تن از اتباع خارجی بود که به ادعای سپاه به سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل «وابستگی مستقیم» دارند. اما حمله زمانی صورت گرفت که تنها زنان و کودکان در روستا بودند. در اثر این حمله وحشیانه، یک زن بلوچ به نام «خانبیبی بامری» کشته شد و ١١ تن زخمی شدند. یکی از زنان مجروح به نام لالی بامری سه روز بعد در بیمارستان جان باخت و تعداد کشتهشدگان به دو تن رسید.
روز جمعه ۱۳ تیرماه، پس از آن که خبر مرگ لالی بامری منتشر شد، گروهی از زنان خشمگین بلوچ در حالی که شعار میدادند، در خیابانهای منتهی به فرمانداری شهرستان خاش راهپیمایی کردند و با تجمع مقابل فرمانداری خواستار مجازات عاملان یورش به روستای گونیچ شدند.
سپاه پاسداران منطقه جنوب شرق ١٠ تیر، در بیانیهای بیلان عملیات خود علیه مردم بلوچ را اعلام کرد. در بیانیه گفته شده بیش از ۵۰ تن که قصد «عملیات ایذائی و خرابکارانه در زیرساختهای اقتصادی و امنیتی استان را داشتهاند» در عملیات مشابه در جنوب سیستان و بلوچستان دستگیر شده و دو نفر دیگر کشته شدهاند.
در واقع جمهوری اسلامی ایران، سعی دارد با سرکوب مخالفین خود در داخل و اخراج وحشیانه افغانهای مقیم ایران بر شکست خود سرپوش بگذارد.
شهروندان افغانستانی
در حالی که شواهدی مبنی بر «جاسوسی اتباع افغانستان برای موساد» آنگونه که حکومت ادعا میکند، ارائه نشده، موج اخراجها بهشکلی خشن در جریان است. این برخورد نهتنها بار دیگر رویکرد امنیتی جمهوری اسلامی ایران را به نمایش گذاشت، بلکه بار حقوقی و انسانی سنگینی نیز بر دوش جامعه ایران گذاشت که اکنون درگیر تبعات جنگ با اسرائیل و فشارهای اقتصادی و اجتماعی است.
بسیاری از افغانهایی که در روزهای اخیر، آنهم به شکلی غیرانسانی همراه با رفتارهای خشونتآمیز، مصادره اموال و پاره کردن مدارک رسمی اقامتی و شناساییشان از ایران اخراج شدهاند، زاده ایراناند و حتی افغانستان را به چشم ندیدهاند.
تشکلهای مستقل کارگری و کانون نویسندگان ایران و همچنین در خارج کشور، غیر از شاهپرستان بخش عمده نیروهای چپ و آزادیخواه در شبکههای اجتماعی خشم و انزجار خود را از حرکتی که آن را «شرمآور و فاشیستی» خواندهاند، نشان دادند.
ولکر ترک، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل میگوید که اخراجهای اجباری و دستهجمعی مهاجران اهل افغانستان از ایران و پاکستان، «بحران چندلایه حقوق بشر» ایجاد میکند و باید فورا متوقف شود. او هشدار میدهد که اخراج مهاجران به افغانستان زیر اداره طالبان، که در آنجا در معرض شکنجه، مجازات ظالمانه و غیرانسانی و یا تحقیر هستند، اصل اساسی حقوق بینالملل مبنی بر عدم بازگرداندن اجباری را نقض میکند.
مای ساتو، نماینده ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، روز جمعه ۲۷ تیرماه با اشاره به اینکه تهران در سال جاری میلادی بیش از 5/1 میلیون شهروند افغانستان را بازگردانده است، گفت که «حتی برخی از کسانی که مدارک اقامتی دارند نیز هدف اخراج قرار گرفتهاند.»
او افزود: تعداد افغانستانیهای اخراجی از ایران آن قدر زیاد است که تنها «در بازهٔ زمانی ۱۶ تا ۱۹ ژوئیه میانگین اخراجها از ۲۹ هزار و ۶۰۰ نفر در روز فراتر رفته است.»
آمار 5/1 میلیون اخراجی از ایران از ابتدای سال ۲۰۲۵ در حالی است که هنوز پنج ماه دیگر تا پایان سال باقی مانده است.
مای ساتو، تاکید کرد: «این بازگرداندن دستهجمعی، نقض قوانین بینالمللی بوده و افراد آسیبپذیر، از جمله زنان، کودکان و اقلیتها را در معرض خطر شدید پیگرد و خشونت قرار میدهد.»
در حالی که جمهوری اسلامی برخی شهروندان ایران و افغان را به جاسوسی برای موساد متهم کرده است و صدها هزار نفر از آنها را اخراج کرده است؛ وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی باز هم به نفوذ جاسوسان اسرائیلی در بالاترین نهادهای ایرانی اقرار کرده است.
خبرگزاری مهر روز جمعه ۲۷ تیرماه، گزارش داد که خطیب در پاسخ به سئوالی درباره اینکه آیا وزارت اطلاعات به موردی از نفوذ در ردههای بالا برخورد کرده است؟ پاسخ داد: «آنچه در مورد نفوذ وجود دارد، دستگاه قضایی آن را اعلام میکند. هر موردی که نیروهای مسلح، فراجا، وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه اقدام میکنند، توسط قوه قضائیه به جزای خود میرسند.»
او بدون ارائه جزئیات بیشتر افزود: «آنچه در اخبار و اطلاعات اعلام میشود، مستند است نه آنچه که احیانا فکر میکنیم و آن را به صورت غیرواقعی روایت میکنند و یا اینکه خبر جعلی است.»
وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، در این گفتوگو وعده داده که دستاوردهای وزارت اطلاعات درباره نفود در ردههای بالا «اعلام میشوند.»
یک روز پیش، خطیب در مراسمی در تهران خواستار به کار بردن یک «راهبرد تهاجم در درون» در اسرائیل شده بود و گفته بود: «همچنان که موشکهای اثرگذار نیروهای مسلح ما آنها را وادار به توقف کردند، همه مجموعههای اطلاعاتی و امنیتی هم تلاش میکنند.»
اظهارات خطیب در مراسم بزرگداشت غلامرضا محرابی، معاون سابق اطلاعات و امنیت ستاد کل نیروهای مسلح و مهدی ربانی، معاون سابق عملیات ستاد کل نیروهای مسلح مطرح شد. این دو مقام ارشد اطلاعاتی در حملات اسرائیل به ایران به همراه خانوادههایشان کشته شدند.
وزیر اطلاعات ایران در این مراسم، گفته بود که در «چند روز گذشته اسرائیل مجبور شده برنامه توجیهی برای مقابله با نفوذ دستگاههای اطلاعاتی» ایران داشته باشد.
طی یک ماه اخیر اسرائیل گفته است که «۲۵ طرح توطئه» را در خاک این کشور خنثی کرده است. در حالی که در ایران، در طول جنگ اسرائیل و ایران صدها نفر به اتهام آنچه که همکاری با اسرائیل خوانده شده، بازداشت شدند. هر چند مصداق این همکاری چندان مشخص نیست.
پیشتر موسسه هادسون، اندیشکده آمریکایی متخصص در امور امنیتی و دفاعی، در گزارشی نتیجهگیری کرده بود که نفوذ اطلاعاتی و عملیاتی اسرائیل «حاصل سالها آمادهسازی اطلاعاتی مستمر، برتری در جمعآوری اطلاعات، نظارت و شناسایی در زمان واقعی، و نفوذ عملیاتی عمیق بوده است.»
دروغهای شاخدار مقامات جمهوری اسلامی ایران
پس از آنکه حسن کاظمی قمی، سفیر سابق ایران در عراق و افغانستان، در تلویزیون ایران ادعا کرد در جریان جنگ ایران و اسرائیل «۳۰ خلبان اسرائیلی در یک عملیات کشته شدند»، روزنامه کیهان، که زیر نظر نماینده رهبر جمهوری اسلامی اداره میشود، مدعی شد این عملیات «با شلیک یک موشک به محل اختفای خلبانان اسرائیلی انجام گرفت که آدرس آن به دست ایران افتاده بود.»
کاظمی قمی، که در گذشته از فرماندهان نیروی قدس سپاه نیز بوده است، شامگاه ۲۴ تیر در یک گفتوگوی ویژه خبری تلویزیون ایران چنین ادعا کرد: «در یک عملیات که صورت گرفت، ۳۰ خلبان رژیم صهیون کشته شدند. برای این رژیم چیز کمی نیست.»
کاظمی هیچ جزئیات دیگری از منبع و مستندات ادعای خود بیان نکرد و مقامات و نهادهای رسمی جمهوری اسلامی هم این ادعا را تا کنون مسکوت گذاشتهاند.
اما روزنامه کیهان در شماره روز شنبه ۲۸ تیرماه در کنار نقل ادعای کاظمی قمی ادعاهای دیگری نیز در این باره مطرح کرد. کیهان مدعی شد علاوه بر «بسیاری از نظامیان یهودی» که در طول جنگ ۱۲ روزه پنهان شده بودند، «دهها خلبان و خدمه نیروی هوایی» اسرائیل هم «مخفی شده بودند» اما ایران محل اختفای آنها را پیدا کرد و «آن را با یک تیر موشک در هم کوبید.»
تا کنون هیچ گزارش معتبر و مستندی از کشتهشدن خلبانان اسرائیلی در هیچ رسانهای منتشر نشده است. پیشتر، در نخستین روزهای جنگ ۱۲ روزه، تلویزیون ایران بهنقل از ارتش جمهوری اسلامی و همچنین برخی رسانههای نزدیک به سپاه از «ساقط کردن» چندین جنگنده اف۳۵ اسرائیلی و همچنین «به اسارت در آمدن خلبان یکی از این جنگندهها که زن بوده است» خبر دادند.
اما مدتی بعد از اعلام آتشبس، شبکه خبر صداوسیما از این ادعای جمهوری اسلامی عقب نشست و حتی مدعی شد «دشمنان بهدروغ از قول صداوسیما خبرهایی چون سرنگونی جنگنده اف۳۵ و اسارت خلبان زن را منتشر کردهاند.»
براساس گزارش رسمی ارتش اسرائیل، نیروهای هوایی این کشور در ۱۲ روز جنگ علیه ایران یک هزار و ۵۰۰ پرواز عملیاتی انجام داد. در هشتمین روز جنگ نیز اعلام شد ۱۶ اسکادران نیروی هوایی اسرائیل در حملات در آسمان ایران دخیل بودند. هر اسکادران نیروی هوایی اسرائیل بین ۱۲ تا ۲۴ فروند هواپیمای جنگی دارد.
براساس آخرین گزارشها از تلفات حملات موشکی سپاه پاسداران به اسرائیل در ۱۲ روز جنگ، ۲۹ نفر غیرنظامی ازجمله شش عضو یک خانوادهٔ اوکراینی کشته شدند.
در راس دروغگویان حکومتی رهبرشان، علی خامنهای قرار دارد. خامنهای نیز در اولین سخنرانی خود پس از جنگ ۱۲روزه گفت میخواستند با «به خیابان کشیدن مردم کار نظام را تمام کنند». او با اشاره به حمله به پایگاه العدید نیز گفت: «ضربهای از این بزرگتر هم میتوان به آمریکا و دیگران وارد کرد.»
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، امروز چهارشنبه ۲۵ تیر–۱۶ ژوئیه، در نخستین سخنرانی خود پس از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، خواستار حفظ «وحدت عظیم ملی» شد. او همچنین گفت که در جریان این جنگ میخواستند «با تحریک مردم و به خیابان کشیدن آنها، کار نظام را تمام کنند.»
خامنهای در این سخنرانی که در دیدار با رییس و مسئولان عالی قوه قضاییه و روسای دادگستریهای سراسر ایران انجام گرفت، مدعی شد که «خدا مردم را به پشتیبانی از دولت و نظام وارد میدان کرد و مردم نیز برخلاف تصور دشمن به حمایت و پشتیبانی جانی و مالی از نظام برخاستند.»
رهبر جمهوری اسلامی که در طول جنگ ۱۲ روزه در مخفیگاه بود و تنها به ارسال پیام ضبطشده ویدیویی بسنده کرده بود، در این نخستین سخنرانی خود مدعی شد که در جریان جنگ «وحدت عظیم ملی» شکل گرفته و این وحدت در راستای «پشتیبانی از دولت و نظام» بوده است.
علی خامنهای، همچنین با مقایسه جمهوری اسلامی و دوران پهلوی گفت که «ایران از آن دوران، به جایی رسیده است که نه تنها از آمریکا نمیترسد بلکه آن را میترساند.» خامنهای «این روحیه و اراده ملی» را همان چیزی دانست که به گفته او، ایران را «به آرزوهای بزرگ خود میرساند.»
رسانههای حکومتی و مقامهای ارشد جمهوری اسلامی، از جمله رهبر آن علی خامنهای، پس از آغاز جنگ میان ایران و اسرائیل، بهشکل محسوس و کمسابقهای به ادبیات ملیگرایانه روی آوردند و خود خامنهای در پیام ویدیوییاش بارها از عباراتی چون «ملت ایران» و «فرهنگ و تمدن ایران» استفاده کرد. دیکتاتور، همواره از گرایشات مختلف ملی–مذهبی استفاده میکنند تا احساسات این گرایشات عقبمانده را یکجا تحریک نمایند و پشت سیاستهای دیکتاتوری و غیرانسانی خود بکشانند.
خامنهای زمانی هم که پس از هفتهها غیبت، در مراسمی به مناسبت ماه محرم در «حسینیه بیت رهبری» ظاهر شد، از محمود کریمی، مداح حکومتی، خواست تا ترانه میهنی «ای ایران» را برایش بخواند. در حالی که سرود «ای ایران» چه مدل سلطنتی و چه مدل مذهبی، هر دو فاشیستی هستند و مغایر با انسانیت و همبستگی انسانی.
رهبر جمهوری اسلامی در ادامه این سخنان خود، با اشاره به اینکه «هم دوستان و هم دشمنان بدانند ملت ایران در هیچ میدانی به صورت طرف ضعیف حاضر نخواهد شد»، گفت که جمهوری اسلامی «از همه ابزارهای لازم همچون منطق و نیروی نظامی» برخوردار است، «بنابراین چه در میدان دیپلماسی و چه در میدان نظامی، هر گاه وارد شویم به توفیق الهی با دست پُر وارد خواهیم شد.»
خامنهای بار دیگر اسرائیل را «سرطان» و آمریکا را «جنایتکار» خواند و گفت، با وجود این: «ما به استقبال و پیشواز جنگ نرفتیم اگرچه هر گاه دشمن حمله کرد پاسخ ما کوبنده و محکم بود.»
او با اشاره به همراهی آمریکا با اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه، مدعی شد که اگر اسرائیل «قادر به دفاع از خود بود، اینگونه به آمریکا متوسل نمیشد اما فهمید که از عهده جمهوری اسلامی برنمیآید.»
علی خامنهای در عین حال خواستار «مبارزه با فساد» در درون و بیرون از قوه قضاییه شد و افزود: «مبارزه با فساد باعث ایجاد امید و اعتماد در مردم میشود.»
این در حالی است که برای مثال، یکی از حاضران در محل سخنرانی خامنهای، کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران، بود که به دلیل پرونده واگذاری مشکوک یک باغ چهار هزار و ۲۰۰ متری در شمال تهران، مدتهاست در معرض انتقاد افکار عمومی قرار دارد و فرزند و عروسش نیز به اتهام «فساد مالی» در بازداشت به سر میبرند.
بر اساس گزارشهای رسمی، در جریان جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، ۳۵ فرمانده ارشد نظامی ایران کشته شدند. از مهمترین این افراد میتوان به سرلشکر محمد باقری، رییس ستاد کل نیروهای مسلح و ارشدترین فرمانده نظامی کشور، سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، سرلشکر غلامعلی رشید، فرمانده قرارگاه خاتمالانبیا و چهره کلیدی عملیات نظامی، سرلشکر علی شادمانی، فرمانده جدید قرارگاه خاتمالانبیا که ۱۰ روز پس از انتصاب کشته شد، سرتیپ تمام مهدی ربانی، معاون عملیات ستاد کل نیروهای مسلح، و سردار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه اشاره کرد. این فرماندهان در روز نخست جنگ در منازل خود هدف قرار گرفتند و کشته شدند.
ایران تسلیح نیروهای نیابتیهای خود را از سر گرفته است
جمهوری اسلامی ایران، پس از جنگ 12 روزه تلاشهای جدیدی برای تسلیح متحدان شبهنظامی خود در سراسر خاورمیانه آغاز کرده است.
«نیروهای مقاومت ملی یمن» که متحد دولت بهرسمیتشناختهشده یمن است، این هفته یک محموله بزرگ از موشکها، قطعات پهپاد و سایر تجهیزات نظامی ارسالی برای شورشیان حوثی در ساحل دریای سرخ را رهگیری کردند. دولت جدید سوریه اعلام کرده است که چندین محموله تسلیحاتی، از جمله موشکهای گراد -که در سیستمهای پرتاب چندگانه نصبشده روی کامیونها استفاده میشوند- را در مرزهای خود با عراق و لبنان توقیف کرده است.
ارتش لبنان نیز محمولههایی را که از مرز سوریه وارد شده بودند، شامل موشکهای ضدتانک ساخت روسیه که مورد علاقه حزبالله هستند، ضبط کرده است.
مایکل نایتس، پژوهشگر ارشد موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک در ایالات متحده که تخصصش در زمینه متحدان شبهنظامی ایران است، میگوید: «ایران با ارسال موشک به حزبالله و تسلیحات از عراق به سوریه در حال بازسازی حضور خود در منطقه شامات است.»
نیروهای یمنی روز چهارشنبه اعلام کردند که تعداد بیسابقهای از موشکهای ایرانی ارسالشده برای حوثیها را توقیف کردهاند. این محموله توسط نیروی مقاومت ملی، ائتلاف نظامی همسو با دولت قانونی یمن، رهگیری شد. فرماندهی مرکزی ایالات متحده(سنتکام)، که مسئول عملیات نظامی آمریکا در خاورمیانه است، اعلام کرد این بزرگترین توقیف تسلیحات پیشرفته متعارف ایرانی توسط نیروی مقاومت ملی بوده است – ۷۵۰ تن موشک کروز، موشکهای ضدکشتی و ضدهوایی، کلاهکها، اجزای هدفگیری و موتورهای پهپاد.
این محمولهها در یک کشتی سنتی به نام دَوْ (dhow)و زیر محمولههای اعلامشدهای از کولرهای گازی پنهان شده بودند. این محموله شامل موشکهای ضدکشتی «قدر» ساخت ایران و اجزای سیستم دفاع هوایی «صقر» بود که حوثیها از آن برای سرنگون کردن پهپادهای MQ-9 Reaper آمریکایی استفاده کردهاند.
توقیفهای قبلی توسط دولتهای یمن و ایالات متحده معمولا شامل سلاحهای سبک یا قطعات یدکی بود، نه موشکهای کاملاً مونتاژشده.
این توقیف چند هفته پس از آتشبسی رخ داد که به حملات هوایی ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران پایان داد؛ مجموعهای از حملات که آسیبپذیری ایران را با وجود زرادخانه موشکی و متحدان شبهنظامیاش که برای محافظت از خود ساخته بود، نشان داد.
محمد البشا، بنیانگذار شرکت مشاوره امنیتی خاورمیانه مستقر در ایالات متحده، بشا ریپورت، گفت: «زمان و مقیاس این محموله قویا نشان میدهد که ایران بهسرعت در حال پر کردن ذخایر حوثیها است که توسط حملات هوایی ایالات متحده تخلیه شده است.» او گفت که این نشان میدهد که تهران میخواهد «سرعت عملیاتی بالای خود را در هدف قرار دادن اسرائیل و ترافیک دریایی تجاری حفظ کند.»
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، روز پنجشنبه گذشته گفت هرگونه ادعایی مبنی بر ارسال سلاح از سوی تهران به یمن بیاساس است. تلاش برای تامین مجدد سلاح ممکن است از قبل نتیجه داده باشد.
هفته گذشته، جنگجویان حوثی با استفاده از نارنجکهای راکتی، موشکها و پهپادها دو کشتی تجاری را در دریای سرخ غرق کردند که منجر به کشته شدن دستکم سه خدمه و گروگانگیری دیگران شد. این گروه شبهنظامی همچنین هفتههاست که موشکهای بالستیک به سمت اسرائیل شلیک میکند، هرچند اکثر آنها رهگیری میشوند.
در حالی که محمولههای توقیف شده از طریق کشور جیبوتی در شرق آفریقا، که در دهانه دریای سرخ از یمن قرار دارد، عبور میکردند، نیروی مقاومت ملی اسناد متعددی به زبان فارسی پیدا کرد که نشان میداد مبدا آنها ایران بوده است. این اسناد شامل یک دفترچه راهنما برای دوربینهای مورد استفاده برای هدایت موشکهای ضدهوایی و یک گواهی کیفیت متصل به یک باله موشک تولید شده توسط یک شرکت ایرانی بود.
تلاشهای ایران برای انتقال تسلیحات به حزبالله نیز گسترده بوده است. این گروه شبهنظامی پاییز گذشته پس از عملیات مخفیانه اسرائیل، حملات هوایی و تهاجم زمینی که اکثر زرادخانه و رهبری آن را نابود کرد، مجبور به آتشبس شد.
مایکل کارداش، معاون سابق بخش خنثیسازی بمب در پلیس ملی اسرائیل، میگوید: «در ماههای اخیر روند فزایندهای از تلاشهای قاچاق از طریق یا از مبدا سوریه به حزبالله لبنان مشاهده شده است.»
کارداش، که اکنون مسئول تحقیقات مواد منفجره در شرکت مشاوره امنیتی اسرائیلی Terrogence است، گفت که مسیر تامین تسلیحات با سقوط حکومت بشار اسد، که با ایران همسو بود، و جایگزینی آن با یک دولت متخاصم، مختل شده است. قاچاقچیان اکنون باید پس از ارسال محمولههای کامیونی، سلاحها را در محمولههای کوچک وارد کنند.
در یک نمونه در ماه ژوئن، وزارت کشور دولت جدید سوریه اعلام کرد که موشکهای ضد تانک کورنت ساخت روسیه را در مسیر لبنان در یک کامیون حامل خیار توقیف کرده است. در ماه مه، به گفته رسانههای وابسته به دولت جدید سوریه، شاخه امنیت عمومی موشکهای دفاع هوایی ساخت ایران را در نزدیکی مرز لبنان رهگیری کرد.
با وجود تلاشهای گسترده برای جلوگیری از بازسازی زرادخانه تخریبشده حزبالله، این گروه شبهنظامی، مانند حوثیها، موفقیتهایی کسب کرده است. یک فرد آگاه از عملیات این گروه گفت که حزبالله پهپادها و موشکهای میانبرد خود را تولید میکند و توانسته است شبکههای قاچاق خود را تا حدی بازسازی کند و برخی تسلیحات پیشرفته مانند کورنتها را قاچاق کند.
نتیجهگیری
الان نقطه مناقشهبرانگیز نه این خط و نشان کشیدنها و درخواست ملاقاتهای بیپاسخ که سرنوشت ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد غنیشده است.
بر اساس آخرین اطلاعات، ایران بیش از ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰ درصد در اختیار داشته است. غربیها بر این روایت تاکید میکنند که این مقدار غنیسازی ایران را به آستانه تولید سلاح هستهای نزدیک کرده است که البته ایران همواره آن را رد میکند. با این حال، پس از حملات گسترده آمریکا به سایتهای هستهای فُردو، اصفهان و نطنز وضعیت دقیق این ذخایر هنوز مشخص نیست.
رافائل گروسی در گزارش خود به شورای امنیت سازمان ملل گفت که عباس عراقچی در روز نخست جنگ به او نامهای ارسال کرده و گفته که ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی به مکان دیگری منتقل خواهند شد. گروسی میگوید که آنها نمیدانند که این ذخایر اکنون در کجا نگهداری میشود.
بهنظر میرسد سرنوشت این دخایر ۶۰ درصدی و مناقشه بر سر آن قرار است در قلب تنشهای آتی بر سر پرونده هستهای باشد مگر اینکه در روزها و یا هفتههای آینده میان ایران و آمریکا توافقی بر سر موضوع هستهای به دست آید.
به این ترتیپ، تا زمانی که جمهوری اسلامی در فضای ملتهب و پر سوظن کنونی قصد غنیسازی اورانیوم دارد، همچنان در تحریم یا بدبینی شدید قدرتهای بینالمللی به برنامهاتمیاش باقی میماند و عملا امکان ساخت نیروگاه اتمی نخواهد داشت؛ و تا زمانی که نیروگاه اتمی نداشته باشد، غنیسازی اورانیوم باهدف اعلامشده تولید سوخت اتمی، بیمعناست.
تحریمهای سازمان ملل متحد و تحریمهای اروپا و آمریکا در دی ۱۳۹۴ با توافق برجام رفع شد، اما این فرصت بسیار کوتاه بود چرا که آمریکا در اردیبهشت ۱۳۹۷ از توافق خارج شد و تحریمهایی را در پیش گرفت که اثر اقتصادی آن در عمل مشابه وضعیت قبل از برجام بود. اینک آمریکا در دومین دوره ریاستجمهوری ترامپ میگوید جمهوری اسلامی باید به غنیسازی اورانیوم خاتمه دهد.
پس از پایان دوره ۱۰ سالهای که قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت تعیین کرده بود، مهرماه امسال آخرین موعدی است که دولتهای عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد میتوانند با استفاده «از مکانیسم ماشه» یا بازگشت خودکار قطعنامههای پیشین شورای امنیت استفاده کنند.
با توجه به اینکه اختلافات جمهوری اسلامی با دولتهای عضو دایم شورای امنیت(بهجز چین و روسیه) بر سربرنامه اتمی تهران در بیسابقهترین وضعیت خود است، احتمال اینکه از مکانیسم ماشه استفاده و تحریمهای شورای امنیت هم دوباره علیه برنامه هستهای برقرار شود، بسیار زیاد است. آن قطعنامهها غنیسازی اورانیوم را ممنوع میکند و برنامه موشکهای بالستیک را که از موضوعات شورای امنیت خارجشده بود، دوباره وارد دستور کار این شورا میکند.
تناقض در موضعگیریهای ترامپ و جمهوری اسلامی ایران، میتواند بازتاب دو رویکرد متضاد باشد: واشنگتن میخواهد از فضای رسانهای برای اعمال فشار استفاده کند، در حالی که رژیم ایران بهدلیل وضعیت شکننده داخلی و ترس از واکنش اجتماعی، ترجیح میدهد فضای «عقبنشینی» را منکر شود.
از طرف دیگر، در درون ساختار قدرت حکومت، شکافهایی نیز دیده میشود. بخشی از بدنه امنیتی و سپاه، بهشدت مخالف هرگونه عقبنشینی از برنامه غنیسازی است، در حالی که بخشهای اقتصادی و اجرایی بهشدت تحت فشار تحریمها هستند و خواهان «توافق برای بقا» به هر شکل ممکناند.
بهاینترتیب، غنیسازی اورانیوم که اکنون در قطعنامه ۲۲۳۱ برای ایران مجاز است، دوباره به دستور شورای امنیت ممنوع میشود. در صورت فعال شدن «مکانیسم ماشه»، از آنجا که ایران بر تداوم غنیسازی همچون یک موضوع حیثیتی اصرار دارد، سطح اختلافات بعد از جنگی ۱۲ روزه بر سر غنیسازی، دوباره شعلهور خواهد شد.
شنبه بیست و هشتم تیر 1404-نوزدهم ژوئیه 2025