نقش طبقه کارگر در مبارزات اجتماعی و سیاسی ایران

در شرایط کنونی ایران، طبقه کارگر در بحرانی عمیق و چندوجهی گرفتار آمده است. بیکاری گسترده، تورم افسارگسیخته، دستمزدهای معوقه و ناامنی شغلی فزاینده، زندگی میلیون‌ها کارگر را به تباهی کشانده است. اما در دل همین بحران، نقش حیاتی و تعیین‌کننده‌ای که طبقه کارگر می‌تواند در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران ایفا کند، بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است.

ارتش عظیم بیکاران در ایران که ناشی از بحران اقتصاد سرمایه‌داری و تحریم‌های بین‌المللی است، به ابزاری نیرومند برای فشار بر کارگران شاغل تبدیل شده است. این وضعیت پیامدهای چندگانه‌ای به بار آورده: از یک سو شدت استثمار را افزایش داده و دستمزدهای واقعی را به پایین‌ترین سطح ممکن رسانده، و از سوی دیگر دولت و سرمایه‌داران را در تعرض به حقوق کارگران بی پروا تر کرده است.

بر اساس آخرین تحقیقات، نرخ بیکاری ایران دست‌کم پنج برابر کشورهای توسعه‌یافته است. در چنین شرایطی، بیش از نیمی از کارگران واحدهای غیردولتی و حتی بخشی از واحدهای دولتی با تأخیر در پرداخت دستمزد و تهدید بیکاری مواجه‌اند. این وضعیت علاوه بر فشار اقتصادی، اضطراب روانی عمیقی را در میان کارگران ایجاد کرده است.

تجربه سال‌های اخیر به روشنی نشان داده که تعرض روزافزون سرمایه‌داران و دولت به حقوق کارگران، نتیجه مستقیم دو عامل است: بیکاری ساختاری و فقدان تشکل‌های طبقاتی و توده‌ای کارگران. تنها از طریق ایجاد و تقویت این تشکل‌هاست که می‌توان از پیامدهای ویرانگر قوانین نظام سرمایه‌داری جلوگیری کرد.

در شرایطی که رژیم جمهوری اسلامی تحت فشار داخلی و خارجی قرار گرفته و توازن قوا به زیان آن تغییر کرده، فرصت مناسبی برای شتاب بخشیدن به سازمان‌یابی طبقه کارگر فراهم آمده است. فعالین و پیشروان کارگری باید این فرصت را برای تشکل‌یابی و نیز توجه به وظایف سیاسی خطیری که بر دوش جنبش کارگری قرار گرفته، در شرایط سیاسی کنونی از دست ندهند.

در اوضاع کنونی، حضور متشکل طبقه کارگر در صحنه سیاسی اهمیتی حیاتی یافته است. نه هیچ‌یک از جریان‌های اپوزیسیون قانونی در ایران که در پی یافتن راه‌حلی در چهارچوب قانون اساسی موجودند، ونه اپوزسیون راست که در خارج کشور به دخالتهای امپریالیستی دل بسته اند، قادر به تحقق خواسته‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کارگران و مردم زحمتکش نیستند. تنها یک انقلاب رهایی‌بخش است که می‌تواند این خواسته‌ها را تضمین کند.

اما تا زمان فراهم شدن شرایط چنین تحولی، طبقه کارگر دست روی دست نمی‌گذارد. حضور طبقه کارگر به عنوان یک نیروی سازمان‌یافته، حتی در زمینه مطالبات صنفی، در شرایط سیاسی کنونی ماهیتی سیاسی دارد و رژیم نیز  به همین اعتبار  با آن برخورد می‌کند. اعتصابات کارگری حول مطالبات عاجل می‌تواند سرمایه‌داران و دولت را از تعرض به زندگی کارگران باز دارد و توازن قوای مناسب‌تری برای پیشبرد مبارزه در جهت سرنگونی جمهوری اسلامی فراهم آورد.

سه مطالبه محوری برای جنبش کارگری ایران عبارتند از:

افزایش دستمزد متناسب با نرخ تورم واقعی: دستمزدها باید به گونه‌ای تعیین شوند که تأمین‌کننده یک زندگی انسانی باشند، نه صرفاً حداقلی برای بقا. پرداخت به‌موقع دستمزدها: تأخیر در پرداخت دستمزد نه تنها فشار اقتصادی را افزایش می‌دهد، بلکه نشانه‌ای از احتمال تعطیلی واحد تولیدی و بیکارسازی است.تأمین بیمه بیکاری مکفی: در شرایطی که بیکاری به یک تهدید دائمی تبدیل شده، وجود بیمه بیکاری کافی ضرورتی انکارناپذیر است.

تجربه نشان داده که مبارزات پراکنده کارگری کمتر موفق به تحمیل مطالبات خود شده‌اند. برای تبدیل این مبارزات پراکنده به یک جنبش سراسری، دو گام اساسی ضروری است: وحدت در مطالبات و شعارها: تثبیت مطالبات و شعارهای واحد در میان کارگران، زمینه‌ساز ایجاد روحیه همبستگی، آگاهی طبقاتی و اعتماد به قدرت جمعی طبقه کارگر است. این ساده‌ترین شکل وحدت، نیروی پراکنده کارگران در کارخانه‌های مختلف را حول خواسته‌های کلی طبقه متمرکز می‌کند.گسترش شبکه فعالین و پیشروان کارگری: در نبود تشکل‌های توده‌ای رسمی، شبکه مرتبط از رهبران و فعالین کارگری است که باید این خلأ را پر کند. هماهنگی و همزمانی مبارزات، جلب به‌موقع همبستگی و حمایت متقابل، تنها از طریق ارتباط نزدیک این فعالین ممکن است.

مبارزات سالیان طولانی، شمار زیادی از فعالین و پیشروان رادیکال کارگری را پرورده است که به‌خوبی جهت عمومی منافع طبقه کارگر را تشخیص می‌دهند. اکنون زمان آن رسیده که این شبکه در هماهنگی و همکاری گسترده به نیازهای مبارزه پاسخ دهد.

فعالین کمونیست درون جنبش کارگری وظیفه دارند که با درک مسئولیت‌های سیاسی خطیری که بر دوش طبقه کارگر قرار گرفته، برای تأمین حضور مستقل این طبقه در صحنه سیاسی تلاش کنند. آن‌ها باید آگاهی به مبانی استراتژی سوسیالیستی را هرچه بیشتر در درون جنبش کارگری رواج دهند.

مبارزه متحدانه و سراسری کارگران نه تنها طبقه سرمایه‌دار و رژیم جمهوری اسلامی را از تعرض به حقوق کارگران باز می‌دارد، بلکه فضای مبارزه‌جویی را در جامعه تداوم می‌بخشد و پیشروی مبارزه برای سرنگونی رژیم را تضمین می‌کند. طبقه کارگر ایران با تکیه بر تجربیات انباشته، فعالین پرورش‌یافته و مطالبات روشن خود، می‌تواند نقش محوری در تحولات آینده ایران ایفا کند. ضمانت این نقش‌آفرینی در گرو تشکل‌یابی، وحدت در مطالبات و مبارزه‌ای یکپارچه و سراسری است.

0 FacebookTwitterWhatsappTelegramEmail

پیام

گالری

ما را دنبال کنید! ​

تماس

  Copyright © 2023, All Rights Reserved Payaam.net