نگاهی به وضعیت دختران در ایران
سخنی به مناسبت روز جهانی کودکان دختر
یازدهم اکتبر، روزی است که سازمان ملل متحد آن را به عنوان روز جهانی دختران کودک نامگذاری کرده است. هدف از این روز، روشنگری در زمینه نابرابریهای جنسیتی و فراهم کردن فرصتهای بیشتر برای دختران زیر ۱۸ سال در سراسر جهان است.
روز جهانی دختر بچهها، یادآور ضرورت دیدن و شنیدن موقعیت دخترانِ زیر ۱۸ سالی است که بهطور ساختاری با تبعیض مواجهاند. این روز بناست آگاهی عمومی را درباره نابرابریهای جنسیتی افزایش دهد، دولتها را به اقدام مؤثر وادارد، و زمینهساز گسترش فرصتهای برابر در آموزش، سلامت، حقوق، امنیت و مشارکت اجتماعی شود. با این حال، فاصله میان اهداف اعلام شده سازمان ملل و واقعیت زندگی میلیونها دختر بهویژه در جوامعی که قانون، فرهنگ و ساختار قدرت همزمان علیه آنان صف کشیدهاند، بسیار عمیق است.
آمارهای سازمان ملل متحد و یونیسف تصویری تلخ از وضعیت دختران در سراسر جهان ارائه میدهد. بنا بر دادههای بینالمللی، دهها میلیون دختر هنوز از آموزش ابتدایی محروماند. در بسیاری از کشورها، از هند تا جوامع محروم، دختر بودن به معنای مواجهه با هزینههای اجتماعی و اقتصادی مضاعف است.
دختران ۵ تا ۱۴ ساله در مقیاس جهانی صدها میلیون ساعت بیش از همسالان پسر خود کار خانگی میکنند؛ کار ناپیدایی که آینده آموزشی و سلامت آنان را قربانی میکند. حدود ۲۰۰ میلیون دختر در جهان ختنه شدهاند و سالانه سه میلیون دختر در معرض این خطر قرار دارند. هر سال ۱۲ میلیون دختر خردسال مجبور به ازدواج میشوند و در حال حاضر از هر پنج زن جهان، یکی زیر ۱۸ سال ازدواج کرده است. جدیدترین تحقیقات یونیسف نشان میدهد که از هر هشت دختر در جهان، یک دختر قبل از ۱۸ سالگی مورد شدیدترین خشونت و آزار جنسی قرار گرفته است. در مناطق جنگی و بحرانزده، از غزه تا اوکراین، یمن، لبنان و سودان، دختران در معرض سطوح شدیدتری از خشونت، بیخانمانی، یتیمی، قطع آموزش و ناامنی مزمن قرار دارند.
روز جهانی کودکان دختر در ایران با تفسیری متفاوت و حتی متناقض با اهداف بینالمللی آن برگزار میشود. این روز دختر از سال ۱۳۸۶ وارد تقویم ایران شده، اما نه در یازدهم اکتبر، بلکه مصادف با روز تولد فاطمه زهرا. این انتخاب و تعریف خاص از واژه “دختر” که بر خلاف تعریف سازمان ملل محدوده سنی مشخصی ندارد و تنها بر باکره بودن زن تأکید میکند.
برنامههای روز دختر در ایران بر “عفاف و نجابت دختر” تأکید دارند، نه بر آگاهی آنها نسبت به تبعیضهای جنسیتی یا حمایت از فرصتهایی که میتواند به استقلال آنها کمک کند. تبلیغ ازدواج زودهنگام، راه و رسم “همسرداری” و الگو برداری از “امامان شیعه” بخشی از ساختار نظام آموزشی ایران برای دختران است.
در ایران، دختران با تبعیضهای ساختاری عمیقی روبرو هستند. سهم دختر از ارثیه نصف سهم پسر است. در مناطق محروم، سالانه هزاران دانشآموز دختر به دلایل گوناگون از ادامه تحصیل بازمیمانند.
یکی از جدیترین چالشهای پیش روی دختران ایرانی، ازدواج در سنین پایین است. در رژیم اسلامی، ازدواج دختران ۹ ساله شرعی است و علیرغم وجود قانونی متفاوت، والدین میتوانند دختران ۹ سال و بیشتر را به خانه شوهر بفرستند. بسیاری از این ازدواجها، بهویژه برای دختران خانوادههای فقیر و کمدرآمد و دختران افغانستانی پناهنده در ایران، اصلاً در جایی ثبت نمیشود.
براساس پایگاه اطلاعات سازمان ثبت احوال، سالانه حدود یکهزار و پانصد تا دو هزار نوزاد از مادران کمتر از ۱۵ سال در ایران متولد میشوند. این در حالی است که چنین ازدواجهایی در بسیاری از کشورهای جهان مصداق تجاوز به کودکان و جرم جنایی محسوب میشود، اما در جمهوری اسلامی امری قانونی و متداول است.
دختران خانوادههای تهیدست، بازمانده از تحصیل، دختران خردسال کار و خیابان با انواع مصیبت جسمی و روانی روبرو هستند. وجود قوانین ارتجاعی و زنستیز اسلامی و فرهنگ مردسالار حاکم بر جامعه، مشکلات این دختران را دوچندان کرده و آنان را در معرض تعرض باندهای قاچاق انسان و مواد مخدر قرار داده است.
دختران خردسال به شوهر داده شده که مادر میشوند، با مشکلات چندوجهی روبرو میشوند. بسیاری از آنها به دلیل بارداری و زایمان در سنین پایین تا پایان عمر از مشکلات سخت جسمی رنج میبرند. این دختران نه تنها از دوران کودکی محروم میشوند، بلکه از آموزش، سلامت و امکان رشد و شکوفایی نیز بازماندهاند.
سازمان ملل متحد از کشورهای عضو خواسته است با امضای “سند ۲۰۳۰” تلاش کنند تا سال ۲۰۳۰ میلادی به برابری جنسیتی کامل برسند. اما جمهوری اسلامی ایران این سند را به دلیل مغایرت آن با شرع اسلام امضا نکرده است.
ستمهای پایهای تحمیل شده بر کودکان دختر، بخشی از ستم طبقاتی در جوامع است و به طور مستقیمتر باید آن را زیرمجموعه ستم بر زنان قرار داد. رفع بخشی از این ستمها و مصائب موجود و تحقق بخشهایی از حقوق زنان با مبارزه متحدانه همه انسانهای آزاده و شرافتمند ممکن است.
روز جهانی دختر فرصتی است برای یادآوری این واقعیت که دختران کودک در ایران با چالشهای عمیقی روبرو هستند که ریشه در قوانین تبعیضآمیز، فرهنگ مردسالار و فقر دارد. تا زمانی که این ساختارها تغییر نکنند و دختران به عنوان انسانهایی با حقوق برابر شناخته نشوند، این روز یادآور درد و رنجی است که میلیونها دختر ایرانی هر روز تحمل میکنند.
در کشوری که قانون و سیاست عمومی بر کنترل و تبعیض تکیه دارد، «روز دختر» نمیتواند روزِ شادی و امید باشد. اما تاریخ نیز نشان میدهد که مقاومت مدنی، آگاهیبخشی، همبستگی اجتماعی و پیگیری خستگیناپذیر، میتواند این وضعیت را تغییر دهد. توانمندسازی دختران، نه فقط حق آنان، که شرط پیشرفت و سلامت یک جامعه است. هر گامی که تبعیض را عقب میراند، از مدرسه امن تا قانون عادلانه،سرمایهای برای آیندهای انسانیتر است.