سیران سعدی
کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان که پس از کشتهشدن ژینا امینی و آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی» از سوی کنشگران داوطلب تشکیل شده بود، چند هفته پیش با انتشار اطلاعیهای به کار خود پایان داد. به واسطه فعالیتهای این کمیته افکار عمومی و رسانهها از بازداشت بسیاری از معترضان و همینطور وضعیت آنها در شرایط بازداشت در جریان جنبش «زن، زندگی آزادی» مطلع شدند.
برای بررسی نحوه شکلگیری و عملکرد این کمیته با شیوا نظر آهاری از اعضا و گردانندگان آن به گفتوگو نشستیم. نظرآهاری دبیر و سخنگوی سابق کمیته گزارشگران حقوق بشر، سردبیر وبسایت زاگاه و موسس کتابخانه صوتی مطالعات زنان است.
اهداف و دلایل شکلگیری کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان
نظرآهاری در گفتگو با رادیو زمانه درباره شکلگیری کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان توضیح میدهد در آنزمان بهدلیل حجم بالای بازداشتها و شدت سرکوب و همچنین شمار بالای کشتهشدگان، ضرورت وجود گروهی که صرفاً بر مسئله بازداشتشدگان تمرکز کند احساس میشد.
او به چگونگی شکلگیری کمیته پیگیری نیز میپردازد و میگوید: «در آن روزها که شاید هر دقیقه اسامی یک بازداشتی جدید میآمد، دهها نفر به شبکههای اجتماعی ما پیام میدادند و با شمارههایمان تماس میگرفتند تا در مورد دستگیری عزیزانشان اطلاعرسانی کنند یا مشاوره دریافت کنند.»
نظرآهاری درباره روند کاری کمیته در اوج روزهای سرکوب خیزش ژینا میگوید: ما باید مرتب لیست بازداشتشدگان را بهروز میکردیم و لازمه این کار این بود که «دائماً تمامی اخبار را رصد کنیم، واقعی را از غیرواقعی تشخیص دهیم و برای زندانیان پروفایل درست کنیم.»
هدف اصلی کمیته، ثبت اسامی بازداشتشدگان در شهرهای مختلف و رصد وضعیت آنها بود. آنگونه که این عضو کمیته بیان میکند اولین و مهمترین کاری که برای کمیته تعریف شد، ثبت اسامی دستگیرشدگان و رصدکردن وضعیتشان بود و «در طول دوره فعالیت بیش از یک و نیم ساله، کمیته موفق شد بیش از پنج هزار نام بازداشتشدگان را به ثبت برساند که این لیست به طور روزانه بهروز میشد.»
شیوا نظرآهاری در همین ارتباط اضافه میکند: «اولین و مهمترین کاری که برای خودمان تعریف کردیم، ثبت اسامی دستگیرشدگان (به فارسی و انگلیسی) و رصد کردن وضعیتشان بود. انتشار دفترچههای راهنما برای خانوادهها و معترضین که شامل دستورالعملهای مختلفی بود. از حقوق متهم گرفته تا دستورالعملهایی برای دوران بازداشت و بازجویی یا راهنماهایی برای اینکه اگر عزیزانتان دستگیر شدند به کدام نهادها باید مراجعه کنید.»
به گفته او هدف دیگری که کمیته دنبال میکرد برقراری ارتباط خانوادههای بازداشتیها با وکلای داوطلب بود. نظرآهاری اشاره میکند: «کمیته میخواست ارتباط خانوادهها را که اکثر آنها از مردم عادی بودند با وکلا برقرار کند تا بتوانند به آنها خدمات حقوقی ارائه کنند. همچنین راهاندازی دو خط مشاوره حقوقی به بسیاری از دستگیرشدگان در دسترسی به خدمات حقوقی کمک کرد».
Ad placeholder
دستاوردهای کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان
کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان توانست اولین فهرست اسامی محکومان به اعدام را منتشر کرده و گزارشهای دست اول از وضعیت بازداشتگاهها و شکنجهها ارائه کند. دستاورد دیگر این کمیته معرفی وکیل به صدها بازداشتی بود. نظر آهاری معتقد است:
شاید بزرگترین دستاورد ما این بود که نشان دادیم واقعاً میشود بدون های و هوی، بدون فاند و رانت، بطور داوطلبانه و مستقل، یک کار جمعی اثرگذار انجام داد.
یکی از موفقیتهای کمیته که نظرآهاری به آن اشاره میکند «انتشار اولین اسامی محکومان به اعدام در پرونده روحالله عجمیان و بازداشتیهای اکباتان در پرونده قتل آرمان علیوردی است.» به تأیید او کمیته پیگیری تنها گروهی بود که توانست در مورد شکنجههای بازداشتشدگان پرونده عجمیان اطلاعات مهم و دست اول ارائه کند: این کمیته توانست در «در مورد شکنجههای بازداشتشدگان پرونده عجمیان و همینطور درباره شب اعدام محمد حسینی و محمد مهدی (کومار) کرمی گزارشی حاوی اطلاعات مهم و دست اول منتشر کند.»
نظرآهاری تأکید میکنه که پیگیری وضعیت بازداشت شدگان «اولین جایی بود که خبر مفقود شدن نیکا شاکرمی و گلوله خوردن ابوالفضل آدینهزاده را منتشر کرد».
او همچنین کمیته را میانجی ارتباط دستگیرشدگان و آسیبدیدگان جنبش با حمایتهای حقوقی، مالی، پزشکی و روانپزشکی معرفی کرده و میگوید:
«یکی دیگر از دستاوردها این بود که به بسیاری از بازداشتشدگان وکیل معرفی کردیم و بعدتر با راهاندازی دو خط مشاوره حقوقی کمک کردیم تا بسیاری از دستگیرشدگان به خدمات حقوقی دسترسی پیدا کنند. کمیته همچنین با توجه به عملکردش خیلی سریع با شبکههای داوطلب دیگری که در آن زمان شکل گرفتند وصل شد و به همین واسطه توانست شرایط حمایتهای مالی، پزشکی و روانپزشکی از آسیبدیدگان جنبش و بازداشتشدگان را تسهیل کند.»
چالشهای مستندسازی
شیوا نظرآهاری مستندسازی گسترده کمیته پیگیری و گزارشها و اسنادی که این کمیته پیگیری جمعآوری کرده است را «بخشی مهم و ماندگار در تاریخ نقض حقوق بشر در ایران» میداند. او درباره چالشهایی که کمیته در این امر با آن مواجه بوده میگوید:
یکی از چالشهای پیش روی کمیته، راضیکردن خانوادهها و اطرافیان دستگیرشدگان برای خبری کردن موضوع دستگیری عزیزانشان بود که انرژی زیادی از اعضا برد.
به باور این فعال حقوق بشر مستقل و داوطلبانه بودن کمیته در عینحال به اعضای آن در میان شبکه کنشگران اعتبار بخشید، چراکه «آنها [خانوادهها و نزدیکان دستگیرشدگان] میدانستند کسی در کمیته پیگیری به دنبال ارتزاق از رنج مردم نیست، کسی به دنبال مطرح شدن و کسب نام نیست.»
شیوا نظرآهاری چالش دیگر بر سر راه کمیته را «تأیید اسامی» عنوان میکند. او میگوید:
صدها خبر و اسم میآمد که ما باید در آن شرایط تصمیمگیری میکردیم که آیا واقعی است یا نه. زمانی که حجم کار زیاد است و سرعت وقایع هم بالا است، دقت کار بطور طبیعی پایین میآید. شبکههای اجتماعی پر بود از اخبار غیرواقعی که توجه زیادی را هم جلب میکرد. مثلا گاهی کیسهایی در شبکههای اجتماعی بالا میآمد که همه به آن واکنش نشان میدادند، خیلیها منتظر واکنش کمیته پیگیری بودند که ببینند ما تأیید میکنیم یا نه. یا میپرسیدند چرا سکوت کردهایم.
این فعال حقوق بشر در ادامه میافزاید:
بیشتر اوقات واقعاً براساس تجربه پیشین عمل میکردیم. به هرحال کمیته پیگیری در خارج از ایران شکل گرفته بود. ما مثلا خبرنگاران شرق نبودیم که بتوانیم تلفن را برداریم زنگ بزنیم به خانواده فلان زندانی یا فلان مقام مسئول و در مورد صحت یک خبر جویا شویم. به خاطر شرایط امنیتی در ارتباطمان با ایران هم بسیار محتاط عمل میکردیم تا امنیت کسی را به خطر نیندازیم. بنابراین در اغلب موارد با بررسیهای دقیق اخبار و گزارشها و تجربهمان به نتیجهگیری میرسیدیم. مثلا در مورد «حسن فیروزی» چند روزی تمام شبکههای اجتماعی از اسم و عکس او پر شد و برخی از رسانهها هم از اعدام قریبالوقوع او نوشتند و ماجرا تا آنجا پیش رفت که گفتند قرار است فردا اعدامش کنند، اما خب خبر دروغ بود و کمیته پیگیری از همان ابتدا به این خبر دروغ ورود نکرد.
اگرچه این کمیته با آزادی بسیاری از بازداشتشدگان و نظر به وجود سازمانهای حقوق بشری متعدد، فعالیت خود را متوقف کرده اما به گفته نظرآهاری و همچنین برپایه اطلاعیه منتشرشده، این کمیته صفحات خود را در شبکههای اجتماعی باز نگه داشته تا در صورت نیاز در آینده بتواند به سرعت کار خود را از سر بگیرد.
Ad placeholder
فشارهای روانی خردکننده بر اعضا
نظرآهاری در ادامه گفتوگو به فرسودگی روحی و روانی اعضای کمیته در طول این مدت اشاره میکند و میگوید: «فکر میکنم همه ما در این دوره هم به دلیل فشار بالای کار، چون عملاً داشتیم دو شیفت کار میکردیم و هم بخاطر تلخی اخباری که از نزدیک در معرض آنها بودیم، در مقاطعی به فروپاشی روانی رسیدیم.»
او این تجربه را چنین توضیح میدهد: «وقتی شما از نزدیک دارید پروندهای را پیگیری میکنید، دیگر آن فرد برای شما فقط یک نام نیست، یک معترض که یک روز صبح خبر اعدامش را بخوانید و گریه کنید. برای شما خیلی نزدیکتر است. دوباره بلند شدن و کار کردن پس از چنین روزهایی، چقدر سخت و چالشبرانگیز است.»
ضرورت کار جمعی و عبور از سلبریتیها
نظرآهاری در بخشی از گفتگو با رادیو زمانه، برپایه تجربه فعالیت کمیته پیگیری وضعیت بازداشت شدگان توصیهها و پیشنهادهایی برای گروهها و سازمانهای حقوق بشری ارائه میکند. او میگوید: «برای سازمانهای حقوق بشری توصیه خاصی نمیتوانم داشته باشم، چون مدل کاری آنها متفاوت است. اما برای گروهها و شبکههای کنشگری آینده، اگر فقط یک تجربه از کار کمیته پیگیری بتوانم منتقل کنم، همین اهمیت و ضرورت “کار جمعی” است.»
عضو کمیته پیگیری وضعیت بازداشت شدگان با اشاره به اهمیت کار جمعی تأکید میکند: «نیازمند این هستیم که این جمعها و گروهها تعدادشان بیشتر شود و فضاها را از اشخاص و چهرهها بازپس بگیریم.»
او در پایان به تجربه گذشته از کار جمعی و سازماندهی ارجاع میدهد و تصریح میکند: «در گذشته جامعه مدنی ما، گروهها و جمعهای مختلفی وجود داشتند و افراد هویتشان را از جمع میگرفتند. این جمعها کنار هم میتوانستند حرکات بزرگتر را سازماندهی کنند. ما برای موفقیت جنبشهایمان نیاز به سازماندهی داریم و این سازماندهی را همین گروههای کوچک جامعه مدنی میتوانند ایجاد کنند نه تکچهرههایی که تبدیل به سلبریتی میشوند.»