[نام محفوظ]
خیره شده به نقطهای در اتاق، همزمان که دوستش میگوید «حالا نمیدانیم چه باید بکنیم؛ باید منتظر بمانیم تا ببینیم باز هم مصاحبه میشویم یا نه». بعد همانطور که گوشی موبایلش دستش است، گروههای تلگرامی و اکانتهای اینستاگرامی مرتبط با پناهجویان را چک میکند.
م. ۳۵ ساله که ۸ سال است در دنیزلی زندگی میکند، بهتازگی به مصاحبهای که از سوی سازمان ملل انجام شد، دعوت شده بود؛ مصاحبهای که برای برخی پناهجویان ترتیب داده شده بود تا در صورت قبولی، آنها را به یونان بفرستند.
با این حال، بهگفته او «شرایط مصاحبه بسیار بد بود و به عدهای گفته بودند به خاطر ندانستن زبان انگلیسی رد شدهاند».
او میگوید:
منِ پناهجو و بقیه بعد از این مدت طولانی زندگی در ترکیه، به زبان ترکی مسلط شدهایم. در جلسه مصاحبه، آمادگی صحبت به زبان انگلیسی را نداشتم. من در رستوران کار میکنم و نیازی به زبان انگلیسی ندارم و حتی بیشتر آنچه را هم که بلد بودم، یادم رفته است.
این پناهجو توضیح میدهد که «از ۸ سال پیش چندین بار مصاحبه شدم و سال گذشته هم برای مصاحبه رفتم. بعد از ۷ سال دوباره در اداره مهاجرت ترکیه مصاحبه و قبول شدم؛ از آن زمان تاکنون خبری نشده بود تا اینکه چندی پیش با من تماس گرفتند و گفتند کشور یونان برای شما در نظر گرفته شده و پرسیدند قبول میکنید؟»
او ادامه میدهد:
مگر چاره دیگری هم داشتم جز قبول کردن؟ در تماس تلفنی از من درباره میزان تسلط ما به زبان انگلیسی پرسیدند، و اینکه آیا پاسپورت دارم یا خیر.
او افزود که «در طول مصاحبه، مصاحبهکننده من را در شرایط بسیار بدی قرار داده بود و من با اضطراب بسیار جواب سوالها را میدادم، در حالیکه مترجم هم بسیار بد و زننده رفتار میکرد و ترجمه جملات را طور دیگری میگفت، حتی در جایی من متوجه شدم که معنی حرفم را کاملا اشتباه بیان کرده است».
م. مانند بسیاری دیگر که در این مصاحبه قبول نشدهاند، در وضعیت ناامیدکنندهای قرار گرفته و میگوید:
بعد از ۸ سال، واقعا نمیدانم چه باید بکنم. سازمان ملل ایرانیهای کمی را میپذیرد و قبولیها بیشتر مربوط به سوریهایهاست؛ چون ایران کشور در جنگ محسوب نمیشود، ایرانیها را گذاشتهاند در ته لیست قبولی.
اضطراب روزافزون پناهجویان از ترس ادامه اقامت در کشور واسط (ترکیه) بدون آیندهای مشخص و نرسیدن به کشوری امن، باعث شده تا آنها به رفتن از این کشور «به هر قیمتی» فکر کنند، چرا که دولت ترکیه و اداره مهاجرت نامه «دیپورت» به برخی پناهجویان داده است.
حدود یک ماه پیش، رسیدن نامه دیپورت بهدست پناهجویی بهنام ساناز جالویی، پس از ۹ سال سرگردانی و انتظار، باعث شد که او، خودش را از پنجره طبقه چهارم به پایین پرت کند و جانش را از دست بدهد. آیلین کرمیار، نوجوان ۱۷ ساله هم چند روز پس از خودکشی ساناز، از ترس دیپورت شدن به ایران، خودش را از ارتفاعی به پایین پرت کرد، اما جان بهدر برد و آسیب بسیار زیادی دید.
اگر در ایران هستید و به خودکشی فکر میکنید، پیش از هر اقدامی با یکی از شماره های زیر تماس بگیرید: اورژانس اجتماعی: ۱۲۳، اورژانس شهری: ۱۱۵، صدای مشاور: ۱۴۸۰، اورژانس روانپزشکی تهران: ۴۴۵۰۸۲۰۰.
این اولین و آخرین موارد از خودکشی پناهجویان و پناهندگان ایرانی در ترکیه بهشمار نمیآید، چرا که امیدهای آنها برای خروج از ترکیه و اسکان در کشور سوم کمکم رنگ میبازد. اما در سوی دیگر، آنها عموما در شبکههای اجتماعی دنبالکننده گروههایی با عنوانهایی مانند رهایی از ترکیه، نجات و … هستند؛ پناهجویان دستهدسته عضو این گروهها میشوند تا شاید راهی برای نجات از این وضعیت پیدا کنند.
اشخاصی که این گروهها را مدیریت میکنند عموما خارج از ترکیه و افرادی هستند که خودشان زمانی در ترکیه پناهجو بودهاند، اما کسی از اهداف آنها خبر ندارد. برخی نیز «قاچاقبر» هستند و تلاش میکنند از این وضعیت آشفته برای خود «مشتری» پیدا کنند. تازهترین پیشنهاد مطرح شده در این گروهها، رفتن دستهجمعی پناهجویان بهسوی مرزهای یونان است. آنها از پناهجویان کشورهای مختلف میخواهند تا به صورت «گروهی» و در زمانی مشخص، این کار را انجام دهند تا به ادعای آنها، این هجوم پناهجویان، باعث شود تا یونان مرزهایش را به روی آنها باز کند.
آخرین باری که این اتفاق افتاد، هفته پایانی فوریه ۲۰۲۰ بود و دولت ترکیه با تبلیغات غیررسمی پناهجویان را به طرف مرز یونان فرستاد، حتی پناهجویان بازداشت شده در کمپهای ترکیه را آزاد کرد و با در اختیار گذاشتن اتوبوس و وسایل حملونقل عمومی، آنها را گروه گروه به طرف مرزهای یونان روانه کرد.
در همان زمان، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه اعلام کرد که بیش از ۱۸ هزار نفر مهاجر تاکنون از مرز ترکیه خارج شدهاند و احتمالا این رقم به بیش از ۲۵ تا ۳۰ هزار نفر خواهد رسید و مرزها بعد از این هم بسته نخواهد شد.
اردوغان در میان درگیریهای سیاسی با اروپا از چند ماه پیش از آن واقعه، هشدار داده بود که «اگر شرایط به همین منوال پیش برود مجبور خواهیم شد مرزهای خود را برای خروج مهاجران باز کنیم و دیروز این کار را کردیم.» اما اتفاقی که افتاد این بود که پلیس یونان برای متوقف کردن پناهجویان از گاز اشکآور استفاده کرد و در نهایت کار به درگیری انجامید.
تعیین تکلیف وضعیت پناهجویان در ترکیه، آنقدر مساله مهمی شده که در دو انتخابات اخیر ترکیه، ریاست جمهوری و پارلمان و انتخابات شهرداریها، اخراج پناهجویان بهویژه سوریها، از نکاتی بود که بخشی از مردم ترکیه با شور عجیبی از آن حمایت میکردند و کاندیداهایی که در شعارهای انتخاباتیشان ایجاد شرایط سخت برای پناهجویان و اخراج آنها از ترکیه را اعلام میکردند با اقبال بیشتری روبهرو شدند.
در برخی شهرها، پس از انتخابات این کاندیداها بهعنوان شهردار، آنها حتی به تابلوهایی که در آن شهر به زبانی غیر از ترکی بود حمله کرده و آنها را پایین کشیدند.
بهگفته پناهجویی، «ما تا مدتها بعد از انتخابات جرات نداشتیم در پارکها و مناطق تفریحی حاضر شویم چرا که میترسیدیم به ما حمله کنند. رفتار مردم قبل و بعد از انتخابات بسیار تغییر کرده و خیلی از پناهجویان نفرت دارند.»
این مساله در شهرهای پناهندهنشین بسیار دیده شده؛ در نتیجه تلاش برای خروج هر چه سریعتر از ترکیه برای این پناهجویان اولویت پیدا کرده است.
اینکه چرا ترکیه برای پناهجویان برزخ و گاه جهنم است، بهدلیل وضعیت نابسامانی است که پناهجویان در این کشور دارند. اداره مهاجرت پناهجویان را به شهرهای مشخصی میفرستد و آنها برای مدت نامشخصی باید در آنجا بمانند.
یک زن پناهجو که دهه سوم زندگیاش را پشت سر میگذارد، میگوید که نزدیک به ۱۰ سال پیش در ترکیه درخواست پناهندگی به سازمان ملل داده و بارها مصاحبه شده اما هنوز جواب مشخصی نگرفته است.
او میگوید «وضعیت پناهجویان بسیار بد است. این تنها بخشی از ماجراست، چرا که این بلاتکلیفی بر وضعیت روحی و روانی ما تاثیر منفی بسیاری گذاشته است. ما به بسیاری از امکانات دسترسی نداریم و سالهاست در یک شهر کوچک زندگی میکنیم.»
در ترکیه پناهجویان عمدتا در شهرهای دنیزلی، مانیسا، وان، یالوا و … به انتظار کشور سوم بهسر میبرند و به سختی هزینههای زندگی را تامین میکنند.
پناهجوی دیگری در اینباره میگوید:
برای یک خروج ساده از شهر هر بار باید درخواست بدهیم و امضا کنیم، دقیقا مانند زندانی با ما رفتار میشود. دائم به شعور و شخصیت ما توهین میشود و هر بار انتخابات ریاست جمهوری یا شهرداریهاست تن و بدن ما میلرزد که در دوران تبلیغات چه چیزهایی علیه ما میگویند؛ اگر چه آنها میگویند مشکل اساسیشان با پناهجویان سوری و افغان است با اینحال تفاوتی نمیکند، همه ما در شرایط یکسانی هستیم. حتی در سالهای اخیر، بیشترین پناهجویانی که در کشور سوم بازاسکان شدهاند بیشتر سوری و افغان هستند تا ایرانی. کسی ما را نمیبیند و هیچ توجهی از سوی گروههای حقوق بشری به ما نمیشود. همه فکر میکنند که اوضاع ما اینجا خوب است اما این اضطرابی که هر روز تحمل میکنیم که چه زمانی بالاخره از این برزخ نجات پیدا میکنیم و بالاخره در یک جایی قرار است ساکن شویم ما را رها نمیکند.
زن پناهجوی دیگری میگوید: «اتفاقات زیادی برای پناهجویان میافتد اما نمیتوانیم کاری کنیم، مثلا شبی در خیابانی در استانبول به من تعرض شد و جرات نداشتم به این مساله اعتراض یا گزارش کنم چون فضای ناامنی برای پناهجویان درست کردهاند که نمیتوانیم اعتراض کنیم و اگر اعتراض کنیم ممکن است ما را درگیر وضعیت دیپورت کنند. ایرانیها هیچ سازمان و نهادی ندارند که موارد قانونی را به ما توضیح بدهند و راه حلی نداریم. افرادی هستند که بهصورت فردی عمل میکنند اما قدرتی نداریم و درمانده شدهایم.»
وخامت اوضاع پناهجویان هم به نقطهای رسیده که اخیرا، بریتان گونِش آلتین (Beritan Güneş Altın) نماینده حزب سبز در مجلس ترکیه در صحن پارلمان درباره شرایط اسفبار پناهندگان در ترکیه و تخلفهای اداره مهاجرت و پلیس این اداره در کمپهای دیپورتی و توجه نکردن دولت این کشور به اسناد و شکایتهای موجود اعتراض کرد و گفت که «از سوی دولت هیچ پاسخی دریافت نمیشود.»
داستان پناهجویان بیشمار است، از پناهجویان کرد و بهایی گرفته تا کسانی که تغییر دین دادهاند یا پناهجوی سیاسی و اجتماعی هستند، هر کدام داستانی دارند که بهدلیل زندگی سختی که رژیم جمهوری اسلامی برای ایرانیان ایجاد کرده است، مجبور به ترک وطنشان شدهاند. با این حال و در حالیکه تقاضای پناهجویی ایرانیان در ترکیه افزایش ۷۰ درصدی داشته است، عمده مسائلی که پناهجویان مطرح میکنند میزان بسیار پایین پذیرش پروندههای پناهجویان ایرانی در ترکیه است که به ۵ درصد هم نمیرسد.
در همین حال، ابطال پروندههای قبولشدگان پناهندگی، منجر به سختتر شدن شرایط برای پناهجویان ایرانی شده که همین امر، اضطراب شدیدی از دیپورت و اخراج به ایران را برای پناهجویان ایجاد کرده است؛ چرا که تهدیدهای صورت گرفته از سوی افراد منسوب به سفارت جمهوری اسلامی در ترکیه پس از جنبش ژینا امینی روزبهروز زندگی را برای پناهجویان سیاسی دشوار کرده است.
این مشکلات و نیازها، نشان از وضعیت نامناسب و پرفشاری است که پناهندگان ایرانی در ترکیه با آن روبهرو هستند و نیازمند توجه و حمایت بیشتر برای حل این مسائل هستند.
در همین حال، تازهترین اخبار، حاکی از «بدتر شدن» شرایط پناهجویان در آینده است؛ در همین زمینه، ونسان کوشتل، فرستاده ویژه دفتر امور پناهجویی سازمان ملل در مرکز و غرب حوزه مدیترانه، گفته است که تشدید سیاستهای ضدمهاجرتی در اتحادیه اروپا میتواند روی سیاست سایر کشورها که سالهای طولانی پذیرای پناهجویان بودهاند تاثیر بگذارد و آنها را به تجدید نظر در این زمینه ترغیب کند.
او همچنین هشدار داده است که چنین تغییری در سیاست اروپا به «دشوارتر شدن مدیریت مهاجرت نه فقط بهسوی اروپا بلکه در تمامی مسیرهای دیگر منجر خواهد شد.»
علاوهبر تمامی این مسائل، سرنوشت انتخابات اتحادیه اروپا بر تغییر سیاستهای پناهجویی در دنیا، نگرانی از حرکت گروههای ایرانی، افغانستانی، پاکستانی و سوری برای دعوت دیگران به رفتن بهسوی مرزهای یونان هم وجود دارد. اتفاقی که میتواند شرایط پناهجویان را بار دیگر به خطر اندازد و مردم ترکیه را بار دیگر تحریک کند تا به دولت این کشور فشار بیشتری بیاورند تا هر چه زودتر پناهجویان را به کشورهایشان برگردانند. چیزی که این روزها و پس از هر بحرانی، چه اقتصادی و چه سیاسی، در گفتار مردم این کشور بسیار شنیده میشود؛ «همهاش تقصیر پناهجویان است!»