پروژه انتقال آب از سد کارون ۳ (طرح فدک) به شهرهای شمال شرق استان خوزستان که شامل ایذه، باغملک، قلعه تل و حواشی آن هستند به مؤسسه « فاطر» هلدینگ تخصصی نیرو قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء سپاه پاسداران واگذار شده است.
هدف این پروژه که ایستگاه پمپاژ، خط انتقال، تونل مکانیزه، تصفیهخانه و پست برق را شامل میشود، تأمین آب شرب شهرهای ایذه، قلعه تل و باغملک و آب کشاورزی ایذه شمالی و جنوبی است.
سود پروژههای انتقال آب در جیب سپاه
وزیر نیرو در وبسایت خاتمالانبیاء ۲۳ دی خبر داد که این طرح با اجرای ۱۴ کیلومتری تونل بهصورت یکپارچه و مستقیم بین سد کارون۳ و شهرستان ایذه در منطقه شمال شرق استان خوزستان و برای تأمین کامل آب این منطقه اجرا خواهد شد.
استاندار خوزستان نیز ۱۰ دی در گزارشی که خبرگزاری فارس منتشر کرد گفت برای این طرح قرار است دو تونل در مسیر حفر کنند و آب را از کوهها عبور دهند. به گفته حسینی محراب این پروژه « کار بزرگی است و هزینه سنگینی در بر دارد». پروژههای انتقال آب اغلب طرحهایی هزینهبر هستند و احتمالاً مهمترین علتی که بیشتر این پروژهها را به خاتمالانبیاء و شرکتهای وابسته به سپاه یا بیت رهبری میسپارند، سودآوری آنهاست.
اردلان توتچی، دانشآموخته دکترای علوم محیط زیستی به رادیو زمانه میگوید یکی از دلایل انتخاب این پروژه سپردن آن به ارگانی همچون خاتمالانبیاء است. او به رادیو زمانه میگوید:
امکانِ سپردنِ بدون تشریفات پروژه به نهادهای حکومتی و خودی مانند سپاه پاسداران (قرارگاه خاتم الانبیاء) به بهانه ضرورت و فوریت، پروژههای این چنینی را در میان حاکمان جمهوری اسلامی بسیار محبوب کرده است.
ابراهیم رئیسی همچون اکثر رؤسای جمهوری میکوشد در دوره چهار ساله دولت خود طرحهایی بزرگ اجرا کند که بتواند بر روی آن مانور تبلیغاتی دهد. به گفته اردلان توتچی تصمیمگیران در هر سطحی، صرفاً به دنبال ایجاد سر و صدای رسانهای برای پوشاندن بیعملیهای خود هستند؛ چرا که برنامهریزی و اجرای یک طرح جامع اصلاح آبیاری و کشاورزی بسیار پیچیدهتر، پرهزینهتر و بلند مدتتر است و امکان بهرهبرداری تبلیغاتی چندانی از آن میسر نیست.
Ad placeholder
آیا این پروژه راهحل مناسبی برای تأمین آب شرب ایذه است؟
راههای بسیاری برای تأمین آب شرب منطقه وجود دارد اما دولت تصمیم گرفته آب سد کارون ۳ را به این منطقه اختصاص دهد که در عمل حدود ۹۰ درصد آن برای کشاورزی مصرف خواهد شد. این در حالی است که روند تأسیس سد کارون ۳ برای این استان منجر به زیر آب رفتن ۶۳ روستا، از بین رفتن هزاران درخت و حاشیهنشینی روستانشینان شد. اما آیا انتقال آب این سد به ایذه معقولترین گزینه است؟
اردلان توتچی به توزیع نامتناسب امکانات در کشور و استان خوزستان اشاره میکند و میگوید در ابتدای دهه ۹۰ طرح مشابهی برای آبرسانی به مسجدسلیمان انجام شد و موجب بهبود وضعیت آب آشامیدنی این شهر گردید. بنابراین به گفته او در چنین شرایطی طبیعتاً انتظاری مشابه در ایذه نیز ایجاد خواهد شد.
این دانشآموخته دکترای علوم محیط زیستی در انتقاد به پروژه انتقال آب سد کارون ۳ به رادیو زمانه میگوید:
طرحهای انتقال آب بسیار پرهزینه هستند و صرفاً در موارد بسیار استثنایی در بین گزینهها قرار میگیرند. در ایران و در غیاب برنامهریزیهای بلندمدت، مسئولان جمهوری اسلامی اغلب به دنبال مرهمهای موضعی و بعضاً راهحلهای مخرب و ناعادلانه بودهاند. این طرح بهخصوص، با منحرف کردن حدود ۱۵۰ میلیون مترمکعب در سال، در زمره طرحهای بزرگ انتقال آب قرار میگیرد، اما مشکل حتی اینجا نیست [این حجم برابر تقریباً ۵٪ از ظرفیت سد کارون ۳ است].
او در ادامه میگوید:
معضل اصلی در نبود بررسیهای کارشناسی و برنامهریزی طولانیمدت در مقیاس ملی و استانی است. مسئولان جمهوری اسلامی در تمامی چهار دهه گذشته از تنش آبی در استان خوزستان آگاه بودهاند و با وجود این بر طبل گسترش کشاورزی و متعاقب آن جمعیت بیشتر، در دشت خوزستان کوبیدهاند. شهروندانی که با تضمین دولت اقدام به سرمایهگذاری در بخش کشاورزی کردهاند، حالا و در مواجه با کمآبی با فشارهای اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند.
Ad placeholder
خودکفایی، بلای جان خاک و آب سرزمین
ابراهیم رئیسی ۱۸ اسفند در سفری که به استان خوزستان داشت به اهمیت کشاورزی در خوزستان اشاره کرد و هدف آبرسانی به این منطقه را اشتغالزایی دانست و بر تقویت «دامداری و کشاورزی» در این ناحیه تأکید کرد.
استاندار خوزستان گفت که با اجرای این پروژه انتقال آب اراضی ایذه، باغملک، رامهرمز و مناطق اطراف از لحاظ کشاورزی متحول میشود و همراه با اجرای «طرح کشاورزی ۵۵۰ هزار هکتاری علی خامنهای»، زمینهای مسیر را تا جایی که بودجه تخصیص داده شود آماده خواهند کرد.
فرمان «خودکفایی» روحالله خمینی که با روی کار آمدن جمهوری اسلامی تاکنون بر تمام سیاستهای کشاورزی حاکم شد سبب شد سیاستگذاریها در حوزه کشاورزی به بازدهی کوتاهمدت بدون در نظر گرفتن جوانب گوناگون زیستمحیطی و ظرفیت سرزمین صورت بگیرند. خامنهای نیز پا جای پای خمینی گذاشت و «خودکفایی» خط مشی سیاستگذاریها را تعیین کرد. نتیجه این بود که خاک بسیاری از نواحی ایران بهشیوهای ناپایدار بهرهبرداری شد و آب شیرین نیز در این فرایند هدر رفت.
براساس آمار وزارت نیرو در سال ۱۳۹۹ متوسط مصرف آب کشاورزی در ایران ۹۲ درصد است؛ یعنی ۸۲ میلیارد لیتر آب، در بخش کشاورزی مصرف شده درحالیكه این میزان در جهان ۷۰ درصد است. مهدی قمیشی، کارشناس آب و هیئت علمی مهندسی آب و محیط زیست دانشگاه اهواز در گفتوگویی که ۹ دی با وبسایت انتخاب داشت گفت راندمان آبیاری در کشور ۳۰ درصد است و از آبی که وارد زمینهای کشاورزی میشود ۷۰ درصد آن هدر میرود. این یعنی ۳۰ درصد آب صرف رشد گیاه میشود و ۷۰ درصد آن هدررفت محسوب میشود درحالی که میتوان سطح راندمان را دو برابر افزایش داد.
همزمان کاظم خاوازی، وزیر کشاورزی در آذر ماه سال ۱۳۹۹ به خبرگزاری ایلنا گفت ۶۰ درصد از خاک زراعی ایران کمتر از یک درصد مواد آلی دارد در حالی که خاک سالم برای کشاورزی باید بین دستکم سه تا شش درصد محتوای ارگانیک داشته باشد. این به این معنی است که نه تنها با بحران عظیم آب روبهروییم بلکه بحران بیابانزایی در ایران نیز بسیار وخیم است.
بحران آب در ایران با انقلاب در سال ۱۳۵۷ آغاز نشده و پیشزمینه تاریخی این بحران به دوره پهلوی باز میگردد، زمانیکه اصلاحات ارضی اجرا شد. در پی اصلاحات ارضی زمینهای دولت و مالکان بزرگ به خردهمالکها فروخته یا توزیع شد. اراضی را به خردهمالکان واگذاری کردند تا برای طرحهای تولیدی کشاورزی و غیرکشاورزی مثل صنایع و امور مربوط به اراضی زراعی و باغی به کار روند. در همین فرایند کشاورزی در ایران نیز مکانیزه و صنعتی شد و هدف غایی کشاورزی تبدیل شد به بهرهوری تولید هرچه بیشتر بدون در نظر گرفتن پیامدهای انسانی و زیستمحیطی.
چه باید کرد؟
از آنجایی که ایران کشوری نیمه خشک بهشمار میآید و تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین بر تسریع روند خشکسالی تأثیر خواهد داشت. نخستین قدم «فراموشی هژمونی خودکفایی» در حوزه سیاستگذاری در این حوزه و تحول کشاورزی است.
به گفته توتچی، دم دستترین راهحل میتواند کاهش سطح زیر کشت و اختصاص آب آن به مصارف شرب باشد. اما به گفته این دانشآموخته محیط زیست، حتی چنین تصمیمهایی نیاز به مشورت و همفکری با شهروندان و اقناع آنها دارد که فعلأ در ایران رؤیایی بیش بهنظر نمیرسد.
کشاورزی پایدار و استفاده از روشهای مدرن کشاورزی همچون کشاورزی گلخانهای از اساسیترین گامهایی هستند که برای مدیریت آب و صرفهجویی از هدررفت آب شرب باید برداشته شوند. همچنین باید از کاشتن غلات و میوهها و سبزیجاتی که آب بسیاری مصرف میکنند پرهیز کرد و در صورت لزوم محصولاتی که آب بسیاری طلب میکنند را از کشورهای پر آب همسایه وارد کرد زیرا در درازمدت بهصرفهتر خواهد بود و آسیب زیست محیطی بیشتری به سرزمین وارد نمیکند.
احیای خاک که در فرایند کشاورزی پایدار رخ میدهد یکی از راههای بهبود بحران آب و همزمان حاصلخیزی زمین، محصولات بیشتر و سلامت محصولات غذایی است.