بخش جامعه
سعید مدنی، جامعهشناس زندانی، پس از تبعیدش از زندان اوین به زندان دماوند، در نامهای به رئیس قوه قضائیه به تاریخ ۳۰ فروردین، در اعتراض به تبعیدش به زندان دماوند نوشت که «تبعید غیرقانونی است و هیچ چیز مانع از وفاداریم به مقاومت مدنی مردم نخواهد شد.»
تبعید سعید مدنی باعث نگرانی خانوادهی او به خاطر وضع سلامتی و امنیتاش شده است. در نامهای که انتشار دادهاند، آمده:
سعید مدنی از ۱۴ فرودین در یکی از سلولهای قرنطینهی زندان دماوند نگهداری میشود و اجازه تردد به بند و آشپزخانه زندان را برا حفظ امنیت ایشان ندادهاند. با وجود ناراحتی معده و همچنین سابقهی جراحی برداشتن کیسه صفرا که مربوط به دوره زندان پیشین است، غذای ناسالم زندان در مدت دو هفته مشکلات گوارش او را تشدید و او را متحمل دردهای شدید کردهاست.
اندیشه بر مقاومت، اندیشه همچون مقاومت
سعید مدنی قهفرخی (زاده ۱۴ آذر ۱۳۳۹)، جامعهشناس است، فکر کرده است، تدریس کرده است، کتاب نوشته است (فهرست آنها در اینجا)، اعتراض کرده است و بارها به زندان رفته است. آخرین مورد: دستگیری در اردیبهشت ۱۴۰۱؛ برایش ۹ سال حبس بریدهاند.
همچنان که در نامهی سعید مدنی به رئیس قوه قضائیه آمده عزم او جزم است که در هر زندانی که باشد، به مقاومت مدنی خود ادامه دهد. اندیشه بر مقاومت، جانمایهی مقاومت او در زندان است. جلوهی آن را اکنون میبینیم در گفتوگوی مفصل دو زندان سیاسی: حسین رزاق و سعید مدنی. رزاق بحثکنان پرسیده، و مدنی پاسخ داده است.
◄لینک دریافت نسخهی PDF “گفتوگوهای زندان، مجموعه گفتوگوهای حسین رزاق با سعید مدنی“
در جایی از این گفتوگو (ص. ۱۱۹ به بعد) حسین رزاق از سعید مدنی میخواهد خود را توصیف کند و بگوید بیشتر مایل است فعال مدنی خوانده شود یا فعال سیاسی. پاسخ سعید مدنی بیان اصل فکر او وشخصیت او به زبان خود اوست:
اول باید چند نکته را روشن کنم. این را بارها گفتهام که در جامعهی ایران و اصولا تحت نظامهای اقتدارگرا هر امری سیاسی است؛ چون با قدرت سروکار دارد. چه بخواهید و چه نخواهید، چه فعالیتی انجام دهید که با سیاست ارتباط داشته باشد، به معنای خاص سیاسی که در پی تغییر یا جابجایی در قدرت باشد، چه مسائل دیگری همچون کمک به خانوادههای بیبضاعت یا مراجعه به محلات فقیر و تهیدست، همگی از دید نظام سیاسی مسلط امری سیاسی محسوب میشود چراکه میتواند قدرت آن را به چالش بکشد. بنابراین در جامعهی ایران امر غیر سیاسی وجود ندارد. دربارهی سوال شما نیز نکته ابتدایی این است که فعالیت مدنی به مجموعه فعالیتهایی گفته میشود که در بیرو ن از ساخت قدرت و مستقل از ساختاره ا و نهادهای قدر ت انجا م م یشود. به سخن دیگر جامعهی مدنی دربرگیرندهی شمار زیادی از میدانهای عمومی بالقوه خودمختار و نسبتا منفک از حکومت است. فعالیت کنشگران مدنی که اغلب در سازمانهای جامعهی مدنی انجام میشود جامعهی تودهای را دستخوش تغییرات مهم و اساسی میکند. بنابراین جامعهی مدنی در عین تکثر، عرصهی حضور همگان است؛ کنشگران در آن خود را شهروند میدانند نه تابع و مرید، روابط و تصمیمات مبتنی بر گفتوگو و خرد جمعی است و دربردارندهی آزادی نسبی افراد، و در نهایت اینکه جامعهی مدنی استقلال نسبی از قدرت مستقر دارد… از این گذشته، فعالیت مدنی حوزههای متفاوتی هم دارد؛ یعنی متناسب با تمایل، علاقه یا استعداد میتوانید در حوزههای متفاوتی فعالیت داشته باشید… با این توضیحات، من فعال مدنی هستم چرا که در حوزههایی فعالیت میکنم که هویت، منابع، سیاستها و مدیریتی مستقل از قدرت حاکم و مستقر دارند. البته در برخی از حوزهها هم به صورت خاص فعالیت کردهام؛ اول در حوزهی سیاسی که به مفهوم آن دسته از فعالان مدنی است که تلاش میکنند برای تغییر در ساخت قدرت، رویکردی انتقادی نسبت به نظام حاکم و ساختار موجود داشته باشند. در حوزهی اجتماعی هم بنا بر تحصیلات و علایقم فعالیت داشتهام و با بسیاری از سازمانهای جامعهی مدنی در زمینههای مختلف مثل فقر، نابرابری و گروههای در معرض خطر، مثل کودکان و زنان همکاری داشتهام و در عین حال در خدمت برخی سازمانهای حقوق بشری هم بودهام. در ضمن پژوهشگر مسائل اجتماعی ایران نیز هستم. بنابراین خود را یک فعال مدنی میدانم که در بخشهای مختلف جامعهی مدنی اعم از سیاسی، اجتماعی و علمی فعالیت کردهام…
Ad placeholder
مضمون “گفتوگوهای زندان”
“گفتوگوهای زندان” میان حسین رزاق و سعید مدنی، در نسخهای که لینک دانلود آن را در این صفحه مییابید، دارای یک مقدمه و پنج فصل است:
- فصل اول؛ پس از مهسا
- فصل دوم؛ نه اصلاح، نه انقلاب، گذار
- فصل سوم؛ معجزه جنبشها
- فصل چهارم؛ خشونت نه، مقاومت آری
- فصل پنجم: رفراندوم؛ ابتکار ملی
محور گفتوگوها تأمل بر وضعیت جامعهی ایران و حال و روز و آیندهی جنبشهای اعتراضی و مدنی در آن است. سعید مدنی جامعهی ایران را یک جامعهی جنبشی و شبکهای توصیف میکند و به خاطر پویش اجتماعیای که در آن وجود دارد، بر این نظر نیست که بر این جامعه ناامیدی غلبه دارد. سعید مدنی حکومت را دستخوش یک بحران ساختاری میبیند، ساختار آن را تعمیرناپذیر میبیند و از این نظر با مشی اصلاحطلبی مخالف است. او برای غلبه بر نظام موجود، طرفدار مبارزهی مدنی و بری از خشونت است و میگوید خشونتورزی به این بهانه که رژیم خشونتورز و سرکوبگر است، موجه نیست. امید او به تقویت جامعهی مدنی است. جامعهی مدنی از نظر او نیروی اصلی جنبش گذار به یک نظم عادلانه و دموکراتیک است.