رامتین شهرزاد
نامش علی صاحبی و از روانشناسان مشهور ایران است که او را بهعنوان یک پزشک متخصص روانشناسی با فوقدکتری از استرالیا معرفی میکنند. در اینستاگرام، ۴۰۳ هزار فالور دارد و ویدیوهایش صدها هزار مرتبه دیده میشوند.
وبسایت انتخاب بهتر، گروه روانشناسی بهداشت و سلامت روان، دیگر فعالیتهایش در زمینه روانشناسی را عرضه میکند و مجموعهای از کتابها، بستههای آموزشی، کارگاههای آموزشی و… میفروشد. در ایران تدریس میکند و شاگردانش هم بعضا روانشناسان مشهوری میشوند.
صاحبی عضوی از «جنبش روانشناسی مثبتنگر تئوریس انتخاب و موسسه واقعیت درمانی ویلیام گلسر» در ایران است. در معرفی او نوشتهاند که چهل کتاب، چهارده دوره آموزشی، چندین مجموعه سخنرانی و ۳۵ مقاله در مجلات علمی و پژوهشی دارد.
او حدود نیمی از سال را در استرالیا و بقیه آن را در ایران میگذراند. در ۱۵ تیر سال جاری/ پنج ژوئیه ۲۰۲۴ میلادی براساس حکم دادگاه او مجوز /پروانه کارش را در استرالیا از دست داد و تا دو سال از تاریخ اعلام حکم، حق درخواست تجدیدنظر ندارد. علی صاحبی در این فاصله اجازه ندارد هیچگونه فرآیند درمانی و روانشناسی در استرالیا انجام دهد.
صاحبی پیشتر در تِکتاک به زبان فارسی هم از این صحبت کرده بود که «آیا میتوان تجربه شادمانی در زندگی داشت بدون اینکه فضای اطرافت تغییر کند؟»
در جمهوری اسلامی، روانشناسی عمومی از علم روز فاصله گرفته است. بعضی از متخصصهای سلامت روان انگار بعد از پایان تحصیل ماشین علمآموزی خود را پارک کردهاند و بیخیال ارتقاء دانش خود شدهاند. در کنار آن، بخش خصوصی بر سلامت روان حاکم شده است و گرانقیمت شدن تلاش برای توجه به وضعیت سلامت روان، جامعه را به این سوق داده است تا سراغ معجزه بروند و خواستار سریعترین و ارزانترین شیوه درمان باشند.
نتیجه، گسترش شیوههایی است که طی آنها تلاش میشود با یک کارگاه یا چند جلسه مشاوره، مشکلاتی را حل کنند که فرد در گذر زندگیاش، حتی بهشکل روزمره با آنها دست به گریبان است.
این گزارش حاوی اشاره و توضیح آزار جنسی است، لطفا احتیاط لازم را مدنظر داشته باشید. اگر میخواهید در فضایی امن نسبت به آزار جنسی در موضوع روانشناسی یا موارد مشابه با حفظ هویت فردی صحبت کنید، لطفا با نویسنده این مقاله تماس بگیرید: ramtin@radiozamaneh.com
خلاصه حکم کمیسیون وابسته به نظام پزشکی استرالیا برابر حکم دیوان محاکمات ایالتی
کمیسیون شکایتهای مراقبتهای درمانی استرالیا در وبسایت خود خلاصه این حکم را اینچنین منتشر کرد (برای مطالعه متن در این وبسایت، بایستی ویپیان را در استرالیا تنظیم کنید چون این وبسایت برای کشورهای دیگر باز نمیشود):
آقای صاحبی متهم شده است که در فاصله نوامبر ۲۰۲۰ میلادی تا مه ۲۰۲۱ میلادی، زمانی که بهعنوان یک روانشناس بخش خصوصی در حومه شمالی شهر سیدنی [در استرالیا] کار میکرد:
۱. نتوانسته است مرزهای حرفهای و/یا مرزهای جنسی مناسب با یک بیمار را رعایت کند.
۲. او کمیسیونِ شکایتها را نسبت به ماهیت تعاملات حرفهای و شخصی خود با بیمارانش فریب داده است.
۳. جلسات گروه درمانی را بهشکل نامناسب در خانهاش برگزار کرده است و در این مکان، این دورهها همراه با معاشرت با بیماران، از جمله نوشیدن الکل همراه بوده است.
۴. در حفظ سوابق بالینی بیماران بهشکل مناسب، کوتاهی کرده است.
حکم دیوان محاکمات (tribunal) مدنی و اداری ایالت نیو ساوث ویلز استرالیا البته مفصلتر است و جزییات بیشتری از شیوه کار، نادیده گرفتن روند اداری، پاسخگویی گیجکننده با اتکا به ترجمه نامناسب از زبان فارسی به انگلیسی را به دادگاه را به همراه دارد.
خبر این حکم به رسانههای انگلیسیزبان نیز رسید.
پرمخاطبتر از بقیه، روزنامه نیویورک پست، از رسانههای نامآشنای ایالت نیویورک در آمریکا، گزارش «روانشناس سلبریتی پس از آنکه متن اساماسهای محکومکنندهاش نشان از رابطه جنسی با یک بیمارش را داد، مجوز کارش را [در استرالیا] از دست داد» نوشته سارا کیگان را منتشر کرد و مفصل از این حکم گفت. مطلبی که بلافاصله همراه با یک گزارش دیگر به فضای فارسیزبان شبکههای اجتماعی راه یافت و ترندِ شبکههای اجتماعی شد.
با وجود تمامی دلایل دیگر، علی صاحبی در پاسخی که در اینستاگرام منتشر کرد، ادعا کرد این حکم محدود به شکایت یک بیمار است و در کوتاهی نسبت به توجه به روندهای حقوقی استرالیا خلاصه میشود.
سابقه کوییر هراسی علی صاحبی
پیشتر، علی صاحبی در ویدیویی رابطه با همجنس/همجنسگرایی را برخلاف علم روز، یک اختلال روانی معرفی کرده بود، هرچند با گسترش اعتراض در فضای مجازی، این ویدیو را برداشت و عذرخواهی کرد.
پس از انتشار پست مذکور مهرنوش احمدی در اینستاگرام نوشت:
متاسفانه نمونه ایشون فقط ذرهای از تخلفات در جامعه روانشناسی ایران رو نشون میده که معمولا به دلایل مختلف پیگیری نمیشن. قربانیان معمولا ضربات روانی شدیدی از این سواستفادهها میبینند و امکان گزارشدهی و جبران خسارات روانی و غیره براشون بسیار محدود هست.
صاحبی از جمله متخصصهایی است که با خبرگزاری بینالمللی قرآن صحبت میکند (مثال اینجا، اینجا و اینجا).
Ad placeholder
«یک پاسخ: من علی صاحبی هستم و میبایست از شما عذرخواهی کنم»
علی صاحبی در واکنش به حکم دادگاه استرالیا عکسی با پسزمینه سفید در حساب اینستاگرام خود منتشر کرد که بر روی آن نوشته شده بود: «یک پاسخ». او در ابتدای منتی که همراه با این طرح منتشر کرد نوشت:
من علی صاحبی هستم و میبایست از شما عذرخواهی کنم. چون اشتباه بزرگی را مرتکب شدم. اشتباه من این بود که فردی از آشنایان در سال ۲۰۲۱ اتهامی به من وارد کرد که من آن را جدی تلقی نکرده و بدون مستندات کافی و بدون وکیل به جلسه دادگاهی وارد شدم که فرد شاکی با دو وکیل مبرز در دادگاه حضور داشتند و به واسطه عدم آگاهی من از فرایند و جدی نگرفتن ادعاها در وهله نخست و عدم آمادگی و عملکرد ضعیف در دادگاه به هیچ عنوان نتوانستم ادعاهایم را اثبات کنم.
صاحبی در ادامه از جامعه روانشناسی و مشاوره کشور و متخصصان سلامت روان، عذرخواهی کرد و همچنین از مخاطبانی که به گفته او «به دلیل عدم توجه کافی به این موضوع مهم که باعث نگرانی و خشم، رنجش و ابهام برای شما عزیزان شده». او افزود:
نکته دوم این که گلایهای دارم از عزیزانی که موضوعاتی را به صورت عمومی به من نسبت دادهاند که در حکم دادگاه مندرج نبوده و حتی فراتر از ادعاهای فردی که به بنده اتهام وارد کرده بوده است! سپاسگزار عزیزانی هستم که کمی صبر پیشه کردند و از بنده و تیم ما نسبت به این موضوع پرسش کردند و فورا واکنش نشان ندادهاند. من با قدرت و جدیت برای ارائه مستنداتم برای رفع این اتهام اقدام میکنم اما این به معنای نپذیرفتن اشتباهاتم نیست و حتما برای جبران آن اقدام خواهم کرد.
بهرغم اینکه در ابتدای متن، صاحبی برابر حکم دادگاه میگوید دو سال حق درخواست تجدیدنظر ندارد، اما در پایان پستش نوشت:
پس از اقدام برای ارائه مستندات کافی و دفاع کامل حتما شما را در جریان نتیجه خواهم گذاشت و حتی اگر حکم دادگاه کماکان به همین شکل باقی بماند، رأی دادگاه و تبعات آن را میپذیرم و حتما درصدد جبران آن بر خواهم آمد. از صمیم قلبم آرزو میکنم، در چنین شرایطی قرار نگیرید. همه ما مانند «چای کیسهای» هستیم. فقط وقتی داخل آب جوش میرویم معلوم میشود که چقدر رنگ داریم امیدوارم این آب جوش طعم و عطر مسئولیت پذیری، اجتماع دوستی و درستکاری به همراه داشته باشد.
ادعای استعاره: «کل بدنتو بخورم مثل گاوی که گوسالهاش را میلیسد»
در حکم دادگاه اشاره به بیمار الف (Client A) میشود. در سیستم قضایی برخی کشورها مانند استرالیا و در موضوع آزار جنسی، نام افراد شاکی یا افراد در معرض آزار منتشر نمیشود تا از آنها در مقابل برخوردهای طرفداران فرد مقابل (متهم) یا خود آن فرد، محافظت شود.
در بخشی از حکم دادگاه اشاره به پیام صوتیای میشود که بیمار الف در ۱۲ مه ۲۰۲۱ از علی صاحبی دریافت کرده. طبق یافتههای دادگاه این روانشناس در این پیام صوتی میگوید:
«کل بدنت رو میلیسم/میخورم، میخوامت. خیلی برام عزیزی، خیلی دوستداشتنیای، عزیزم، دوستم، عشقم.» (ترجمه از متن انگلیسی حکم دادگاه، متن فارسی در دسترس ما نیست)
صاحبی در حکم دادگاه مکرر اشاره میکند که حرفهایش اشتباه ترجمه شدهاند. بهدنبال آن، گفتوگویی با او صورت گرفته که از سوی کمیسیون شکایتهای مراقبتهای درمانی استرالیا به دادگاه ارائه شده است. این گفتوگو شفاهی است و متن آن پیاده شده است. آنچه میخوانید ترجمه از متن انگلیسی است.
دانشیار (عضو هیئت علمی) ویلکوکس: خب، به نظر شما فکر میکنی کدوم قسمت اشتباه ترجمه شده؟
دکتر صاحبی: قبلا توضیح دادم. در آخرین توضیحنامهام (statement) گفتم «لیسیدن تو» یک استعار است، یعنی یک گذاره بر مبنای یک عمل حقیقی نیست. فقط یک عبارت واقعا محبتآمیز و دوستانه است که به دختران و پسرانمان میگوییم، چون «لیست بزنم/بخورمت» کوتاه یک ضربالمثل است که میگوید «شبیه به گاوی که گوساله خود را میلیسد». این فقط یک استعاره در زبان فارسی است و در واقع فقط یک اشتباهی است که آنها میگویند – میدانی، فقط به کلمه اشاره میکنند و ترجمه محتوا را مدنظر ندارند.
دانشیار ویلکوکس: خب با اینوجود، بههرحال این چیزی بیشتر از صرف «لیسیدن» است… خب، این طوری که من متن را میخوانم، فراتر از استعاره گاو با گوساله است.
دکتر صاحبی: اوکی، ولی من اول فارسیاش مد نظرم بود. حالا توی توضیحنامهام این آمده – که دوباره، متن ترجمه است. توضیحنامهام میگوید که (کلمهها به زبان فارسی است) به این معنی که شما فردی دوستداشتنی هستی و خیلی عزیزی و رفیق خوبی هستی. بر این مبنا، هیچچیز جنسیای در اینجا نیست، خب برای اینکه واقعاً – چون واقعا بهش علاقه داشتم و یک آدم خیلی عالی بود، خیلی رفتارشو و همهچیزشو دوست داشتم، روحاش، نگرشاش، همهچیز شخصیتش عالی بود. بر همین مبنا – آنچه اینجا میگویم، فقط قدردانی از خصایص اوست، اگر توی فارسی این را بگویی واقعا هیچی نیست، میدانی، صحبت را اینگونه میشود گفت که میگویم «تو خیلی عزیزی – و بقیهاش».
نویسنده این گزارش به این مثل/استعاره فارسی در موضوع «گاو که گوسالهاش را میلیسد» آشنا نیست. تلاش برای یافتن آن در موتور جستوجوگر گوگل هم به نتیجهای نرسید.
یک کاربر ایکس در واکنش به همین استعاره خواندن «لیسیدن/خوردن» در زبان فارسی ضمن اشاره به فرهنگ «سرزنش قربانی» نوشت:
علی صاحبی سلبریتیروانشناس در استرالیا بخاطر روابط با مراجع محکوم شده مجوزش رو گرفتن و دادگاه حکم داده و نیویورکپست خبر رو زد و خود طرف گفته لیسیدن در فارسی استعاریه و جنسی نیست و خلاصه گند داستان درومده. امروز در این مورد استوری گذاشتم و بعضیا گفتن: لابد خودشون خواستن!! :/
سرزنش فردی که در معرض آزار جنسی قرار گرفته است یکی از شیوههای مرسوم بیاعتبار خواندن آزار جنسی است. هرچند در واقعیت، این سرزنش از عمل صورت گرفته، رفع مسئولیت نمیکند.
یک کاربر ایکس با انتشار اسکرینشاتی منتسب به صاحبی که رادیو زمانه نمیتواند مستقلا صحت آن را تایید کند نوشت:
حالا توی این ماجرای دکتر علی صاحبی یه نکته برام جالب بود :)) آقای دکتر عبارتهای فارسی رو مستقیم ترجمه کرده و از معشوق خارجی میپرسه «عزیزم، عشق کی بودی تو؟» و معشوق خارجی هنگ کرده و جواب نداده :)))
Ad placeholder
شرح آزار جنسی در حین مستی
توضیح: تجاوز و تعرض جنسی شامل هرگونه عمل جنسی (سکس) است که بدون رضایت دوطرفه انجام شده باشد، از جمله در مواقعی که فرد بهدلیل مصرف الکل یا مواد مخدر توان ابراز نارضایتی از آن عمل جنسی را ندارد. برخی از کشورها در سالهای گذشته در تعریف تجاوز جنسی بر لزوم بهزبان آوردن رضایت تاکید کردهاند و «فقط بله به معنی بله است» را یک گام جلوتر از «نه یعنی نه» که بر لزوم ابراز عدمرضایت است، در قوانین مربوط به تجاوز و تعرض جنسی گنجاندهاند.
بیمار الف در بخشی از حکم دادگاه، آزار جنسی را شرح میدهد. لطفاً با احتیاط لازم این توصیف آزار جنسی را بخوانید یا این بخش این گزارش را رد کنید.
۳۹. در ۱ مه ۲۰۲۱، به خاطر دارم که به خانهاش رفتیم و هیچکسی به جز من نبود. حرفهای کلی میزدیم و یک بطری ویسکی گرانقیمت آورد و شروع به نوشیدن کردیم.
۴۰. همهچیزی که آن شب رخ داد در خاطرم نیست، چون الکل نوشیدم. با وجود این، بهخاطر دارم که آقای صاحبی چند بار بهم نوشیدنی داد و متوجه نشدم که چه زمانی مست شدهام.
۴۱. بیدار شدم و در تختخواب بودم، نمیدانم چگونه به تخت آمدهام.
۴۲. به روشنی در خاطر دارم که آقای صاحبی در حال انجام عمل جنسی با من بود. درحقیقت در گذر آمیزش جنسی بیدار شدم.
۴۳. در این تختخواب با من خیلی عمیقاً جنسی رفتار میکرد، مثل یک مرد ۲۰ساله رفتار میکرد [و با من سکس میکرد].
۴۴. به من بیاندازه عشق ورزید و این کارش انگار مرا به «بهشت» برد.
۴۵. بعدتر، آقای صاحبی انگشتان پایم را یک به یک بوسید، که در فرهنگ من موضوع مهمی است، و به این باور رسیدم که عمیقاً عاشقم شده است.
۴۶. در خاطر دارم که در میانه شب بیدار شدم، کنارم خوابیده بود.
۴۷. بهخاطر ندارم بهخاطر مستی بیاندازهام به او اجازه و رضایت [consent] برای یک عمل کامل جنسی داده باشم. احساس میکردم که یک رابطه جنسی نباید شکل میگرفت و در حالتی که افسرده بودم، از من سوءاستفاده کرده است.
۴۸. به خاطر ندارم آن شب دیگر چه اتفاقی افتاد، چون مست بودم و از حال رفته بودم.
۴۹. در هفتههای پس از این رابطه[ی جنسی] احساس میکردم که با او در یک رابطه کامل هستم. مرا به این باور رسانده بود که ازدواجش شکست خورده است و رابطهای دیگر بهعنوان زن و شوهر بین آنها نیست. در آخر هفته بعد از آن شب وقتی برای قدم زدن و نوشیدن به ساحل رفته بودیم، این را بهم گفت.
۵۰. برایم پیامهای زیادی میفرستاد که آنها را در قالب جنسی درک میکردم.
۵۱. آقای صاحبی همیشه مرا به خانهاش دعوت میکرد، و در پیامهای ضبط شده میگفت میخواهد به من «خدمت» کند.
۵۲. در بند ۴۲ توضیحنامهام در حمایت از شکایتم نوشتهام…، گفتم که آقای صاحبی برای ۱۶ آوریل (۲۰۲۱) بلیط گرفته بود. احتمالا این گفتوگو در ۱۶ مه ۲۰۲۱ رخ داده است.
۵۳. در تمامی مدت صحبت، او ازم فاصله گرفته بود، بارها و بارها از همسرش گفت.
۵۴. احساس کردم که یک رابطه کوتاهمدت با من برنامهریزی کرده است، با توجه به اینکه میخواهد به ایران برگردد.
برخی از کاربران شبکههای اجتماعی به تفاوت اهمیت اصول حرفهای و نفوذ متهمان به تجاوز یا تعرض جنسی در ایران و استرالیا نوشتند.
یک کاربر ایکس در توییتی که در زمان نوشتن این گزارش بیش از ۱۰۳هزار مرتبه دیده شده است نوشت:
در ماجرای برقراری رابطه جنسی دکتر علی صاحبی با مراجعش در استرالیا که منجر به باطل کردن پروانه کارش شد، از مهمتر اهمیت یک سیستم نظارتی قدرتمنده که اسم و رسم طرف براش مهم نیست، اینکه اون آدم با آلیس یا گلاسر کار کرده براش اهمیتی نداره. اصل، تعهد و پایبندی به اصول اخلاق حرفهایه.
یک کاربر دیگر ایکس با بازنشر توییت بالا نوشت:
قبلا از تجربه یک درمان خوب با یک تراپیست جوان ولی حرفهای گفتم ولی تجربه چندماه اخیر بهم نشون داد درمان حرفهای در ایران کاملا به شانس وابسته است و هیچ ضمانتی نداره. بهترین تراپیستهای ایران در نبود اصول حرفهای باید با آزمون و خطا راهشون رو یاد بگیرن و مراجع فقط یک نمونه است.
شاگرد صاحبی: «اگر کسی آبرو برده باشد، خود صاحبی است»
جواد فروزان (با نام کامل محمدجواد فروزاننژاد) که در اینستاگرام ۲۹۱هزار فالور دارد و خود را «بنیانگذارِ تیم تخصصیِ روانشناسانِ قرار» معرفی میکند، در چند استوری به این حکم دادگاه واکنش نشان داد. او خود را شاگرد علی صاحبی معرفی کرد و در واکنش به آنچه «فاز مراقبت از آزارگر» خواند، نوشت:
تنها کسی که داره آبروی دکتر صاحبی رو میبره، خودِ ایشونه. بقیه صرفا دارن وظیفهشون رو انجام میدن. مراقبت از حیثیت روانشناسی و مراجعین.
او همچنین خطاب به بیماران دکتر گفت:
مثلا: اگر در مجموعهی پل یا انتخاب بهتر به عنوان روانشناس مشغولید، یه کاری که در راستای مطالبهگری میتونین انجام بدین اینه که پیگیری کنین که یا ایشون رو از این دو مجموعه اخراج کنن، یا خودتون این دو فضا رو ترک کنین…
فروزان در پاسخ به یک کاربر که در استوری اینستاگرام پرسیده بود: «وااااای شما بگید دیگه به کی میشه اعتماد کرد انقدر استرستم رفته بالا که حرکت سینوسی سلولهای بدنمو قشنگ حس میکنم» نوشت:
با چه میزان دستاورد میشه این بیاعتمادی را شست؟ بعد بر فرض ما درمانگرها سکوت کردیم، این بیاعتمادی حل میشه؟
درنهایت او چند نکته را مطرح کرد که بخشی از آنها را اینجا میتوانید بخوانید:
- در موضوع رابطهی جنسی: هرگونه رفتار جنسی میانِ درمانگر و مراجع، خطاست و مسئولیتش با درمانگره! هرگونه!!!
- در فیلم فلایت، خلبان کوکائین میزنه و سوار هواپیما میشه. همهچی خوب بوده. یهو هواپیما یه قطعهاش میشکنه و به مشکل میخوره سقوط میکنه ولی چون خلبان روی کوکائین بوده، یه کار خارقالعاده میکنه و مسافرا رو نجات میده. یکی از جملات دادگاهش خیلی تاثیرگذار بود: «تو اعتمادِ عمومیِ مردم رو خدشهدار کردی!»
- بعد هم مسئله زندگی شخصی و خصوصی ایشون نیست. کسی اعتراض نکرد که چرا ایشون به همسرش خیانت کرده یا نکرده، مساله آزارگری به عنوانِ درمانگره و باید همه مطلع بشن تا بتونن از خودشون مراقبت کنن.
یک کاربر ایکس نوشت:
من نمیدونم تو کشورهای دیگه چجوریه اما اینجا چیزی به اسم کنسل کردن گویا نداریم. علی صاحبی لیترالی تو دادگاه استرالیا محکوم و مجوز کارش باطل شده، بعد هموطن همیشه در اوج منشن گذاشته واسش که ما نباید براساس شایعه آبروی فخر ایران زمین رو ببریم و اخلاق چی میشه پس؟ خستهام ازت ایرانی.
ادعای ناتوانی جنسی متهم
در بخشی از حکم دادگاه، به نقل از علی صاحبی نوشته شده است:
نتیجهگیری از دو توضیحنامه اصلیام:
۱. [بیمار الف] بیمارم نبود. برای همین، ادعاهای او در محدوده فعالیتهای این کمیسیون نیست.
۲. چند سال پیش تصادفی رخ داد و از آن زمان دیگر نمیتوانم کیرم را راست کنم و از لحاظ جنسی بهکل از کار افتادهام. چگونه میتوانم آمیزش جنسی برقرار کنم، حتی اگر به ادعای این فرد، بعد از مستی هم باشد؟ آمادهام تا هر بررسی پزشکی یا پزشکی قانونی در این زمینه صورت بگیرد.
گروه درمانیهای همراه با پارتی و الکل در دوران قرنطینه کووید
در حکم دادگاه اشاره میشود که صاحبی بهشکل مجازی و همچنین حضوری در محل زندگی خود، «گروه درمانی» برگزار میکرده است. بیمار الف، همچنین بیمارهای ب، پ، و د در این گروه درمانیها در بازه زمانی فوریه ۲۰۲۱ تا مه ۲۰۲۱ حاضر میشدهاند. بیمار الف میگوید که در گذر این گروه درمانیها دعوت شده تا همراه دوستانش اگر میخواهند، شب هم بمانند چون مستی میکنند.
در ۱۹ ژانویه ۲۰۲۲، نخستین حکم کمیسیون برای لغو مجوز کار صاحبی عرضه میشود. بعد کار به دادگاه بالاتر میکشد که درنهایت به صدور حکم اخیر علیه صاحبی منجر میشود.
دومین شکایت از صاحبی مرتبط به این گروه درمانیهاست. در حکم دادگاه ذکر شده است:
الف. حضور در فعالیتهایی که ثابت میکند قضاوت و مراقبت صورت گرفته توسط یک متخصص به شکل قابلتوجهیی پایینتر از استانداردهای روانشناسی است که معقولانه از یک نفر با سطح تحصیلات و آموزشهای مشابه انتظار میرود؛ و/یا
ب. حضور در رفتارهای نادرست و برخلاف اخلاق کاری مرتبط به رویههای روانشناسی.
سپس حکم دادگاه از این رفتارهای خلاف اخلاق کاری مثال میزند؛ از جمله اینکه گروه درمانیها نه در محل کار بلکه در محل زندگی صاحبی برگزار شدهاند و همچنین در این گروه درمانیها، خارج از رفتارهای معقول یک روانکاو با بیمارانش، الکل مصرف شده و جلسهها شکل میهمانی گرفتهاند.
برابر حکم دادگاه، جلسههای گروه درمانی در یک گروه واتساپی اعلام میشدند و برای آنها بعضاً هزینه هم دریافت شده است. صاحبی میگوید از بیمار الف برای هزینههای مختلف غیر مرتبط به گروه درمانی پول گرفته است و بعداً هم آن ارقام را به او پس داده است. برای همین ادعا میکند بیمار الف، بیمار او نبوده است.
عدم ثبت دقیق اطلاعات بیماران
حکم دادگاه از عدم طبقهبندی حرفهای دادههای بیماران میگوید، از جمله اینکه تمامی اسناد مرتبط به بیماران به زبان فارسی نوشته شدهاند و مواردی مانند نامههای پزشک برای قبول بیمار، فرمهای رضایتنامه، اطلاعات بیماران و ارتباطات با آنها بخصوص برای بیمار الف، پ و د به شکل قابلقبولی وجود ندارند.
در حکم دادگاه همچنین آمده است که علی صاحبی در میانه سال ۲۰۲۰ تا میانه ۲۰۲۱ میلادی یکی از بیمارانش را استخدام کرده است که از لحاظ اخلاق کاری درست نیست.
صاحبی وجود گروه درمانی را رد کرده است و در حکم دادگاه به نقل از او ذکر شده:
من هرگز در خانهام میزبان هیچ نوع درمانی نبودهام. این گروه اجتماعی بود، برای جشنهای فرهنگی مثل نوروز (سال نو ایرانی)، یلدا (جشن طولانیترین شب سال)، سال نو استرالیا، مراسم ترحیم پدرم و مناسبتهای فرهنگی دیگر. این گروه توسط یک دوست من درست شده بود (خانم ثریا حسنیار که برنامه یک گروه اجتماعی را میریخت که نام آن «گپ و چایی» بود).
در حکم دادگاه اشاره به فرمت یکی از این جلسههای گروه درمانی شده است و نوشته شده که در ساعت پنج و بیست دقیقه عصر روزهای جمعه، گروه درمانی در مدت زمان ۱۸۰ دقیقه صورت میگیرد و هر دو هفته یک مرتبه میتوان درخواست ۴۵ دقیقه جلسه خصوصی کرد. دستکم ۱۶ مرتبه این جلسهها برگزار شدهاند و دستکم شش جلسه خصوصی هم برگزار شده است.
صاحبی میگوید این مجلسها با گسترش همهگیری ویروس کووید۱۹ لغو شدند اما در حکم دادگاه به نقل از یکی از حاضران نوشته شده که «این برنامه از وقتی شروع شد که ما در قرنطینه بودیم».
«انتقال متقابل شهوانی» و چند واکنش دیگر
در فرهنگ درمانی سلامت روان در ایران، موضوع اخلاق کاری به روشنی برای مخاطبان این پزشکان مشخص نشده است. با اینحال، رفتار با بیمار یک سوژه تخصصی است که بعضاً در رشتههایی مانند درمان سرطان، برای آن دورههای تخصصی فوق دکترا هم برگزار میشود.
عارف خندان، روانشناس در ایکس نوشت:
اگر رواندرمانگر هستید یا به سمتش قدم برمیدارید، حتماً تا الان ماجرای رسوایی حرفهای/اخلاقی/جنسی آقای علی صاحبی رو شنیدید. و مثل هر روانشناس با سوادی میدونید که هر رذیلتی که در باطن دیگران وجود داره، در باطن ما هم وجودش محتمله. احساسات جنسی بین مراجع و درمانگر محتمله در روانکاوی ازش با عنوان «انتقال متقابل شهوانی» یاد میشه. لازمه مثل همهی چالشهای دیگر اتاق درمان، در موردش بدونیم و مهارت مواجهه باهاش رو داشته باشیم. اگر هم دیدیم در مقابل چالشی آسیبپذیر هستیم، میتونیم از سوپروایزر کمک بگیریم یا مراجع رو به درمانگر دیگری معرفی کنیم.
عارف در ادامه نوشت:
اگر هیچکدام از این کارها رو نکردیم و اصول حرفهای و اخلاقی رو زیر پا گذاشتیم، یعنی هنوز خودمون درست درمان دریافت نکردیم، یا سواد و مهارت کافی نداریم، یا خیلی ساده، بیاخلاقیم! مجازات چنین بیاخلاقیای مرگ نیست، اما محرومیت دائمی از درمانگری، خیلی به جا و منطقیه.
یک کاربر دیگر ایکس نوشت:
دکتر علی صاحبی معروف هم متجاوز از آب دراومدن! ایشون که در استرالیا اینکارها رو کردن… اینجا رو خدا بخیر کنه مخصوصا که فالورهای زیادی هم دارن… کمترین کاری که میشه کرد آگاهی دادن درباره بایدها و نبایدهای اتاق درمانه.
درنهایت، یک کاربر دیگر ایکس گفت:
من دکتر علی صاحبی رو آنفالو کردم، دیگه کتابی که مترجمش ایشون باشه نخواهم خرید و این تنها کارهاییه که از دستم برمیآد، انتظار دارم جافکری اپیزودهای ایشون رو با توضیحِ مسئله پاک کنه.