شمس الدین امانتی
برگرفته از؛ خبرنامه کومه له.
مبارزهٔ خونین و قهرمانانهٔ کارگران شهر صنعتی البرز.
در ادامهٔ درگیریها و جنگ و گریزها و لجن پراکنیهای اخیر حزب جمهوری اسلامی بر علیه نیروهای مترقی و انقلابی، ساعت یک بعدازظهر روز چهارشنبه ۲۷/۳/۶۰ جلسه سخنرانی توسط حزب جمهوری اسلامی و پاسداران شهر صنعتی ترتیب داده شده بود که در آن قرار بود استاندار زنجان صحبت کند. به همین منظور از طرف سپاه پاسداران شهر صنعتی قزوین به کارخانجات اعلام میشود که در ساعت مقرر کارخانه را تعطیل کرده و به محل سخنرانی بیایند.
بعد از تعطیل کارخانجات حدود ساعت یک بعدازظهر دقیقه به دقیقه بر تعداد کارگران در محل خیابان اصلی شهر صنعتی افزوده میشود. بر طبق روال معمول، حزب اللهی های رژیم اسلامی هم مشغول انجام وظیفهٔ ننگین خود میگردند و شعارهایی بر علیه نیروهای انقلابی میدهند.
اکثریت قریب به اتفاق کارگران که از رفتن به محل سخنرانی امتناع ورزیده بودند در خیابان اصلی باقی میمانند. حزب اللهی ها و پاسداران مجددا از کارگران دعوت میکنند که به محل سخنرانی بروند. ولی وقتی با خودداری کارگران از رفتن به سخنرانی روبرو میشوند بار دیگر شعارهای خود را بر علیه نیروهای انقلابی از سر میگیرند. رفته رفته بر خشم کارگران افزوده گشته و جو اجتماع حاضر در خیابان، لحظه به لحظه متشنج تر میشود.
دیری نمی پاید که شعار پُرطنین مرگ بر بهشتی چون موجی عظیم و پُرشکوه بر سراسر خیابان اصلی صنعتی البرز جاری شده و روح وحدت و یگانگی را بر تودهٔ کارگران میدهد و همچنین تیغی بر قلب پاسداران سرمایه فرومیبرد. پاسداران که شکست خود و وحدت و یگانگی انقلابی کارگران را می بینند، آنان را به گلوله میبندند.
درگیری کارگران قهرمان از یک طرف و پاسداران جنایتکار از طرف دیگر شروع شد و در آغاز دو تن از پاسداران که مبادرت به شلیک گلوله کرده بودند توسط کارگران به شدت مضروب و مجروح شدند. به دنبال این حرکت قهرمانانه کارگران مبادرت به راهپیمایی بطرف قزوین می نمایند تا ابعاد وسیع تری به مبارزهٔ عادلانهٔ خود بدهند.
در این راهپیمایی پُرشکوه حدود ۱۵ هزار کارگر قهرمان شرکت داشتند که طنین گامهای آن سکوت چندین سالهٔ جادهٔ بغض آلودی را که مدتها شاهد غارت دسترنج آنان بود در هم شکست و نغمهٔ نوید نخستین پیروزیها را در فضا پراکنده ساخت.
جلادان سرمایه که از این حرکت دلیرانه به وحشت افتاده بودند برای جلوگیری از پیوستن زحمتکشان و مبارزان داخل شهر قزوین که به کمک کارگران شهر صنعتی می شتافتند، فاصله بین پلیس راه قزوین و ۳ راه شهر صنعتی را با گذاردن خودرو های دولتی و افراد مسلح مسدود می نمایند. هنگامی که راهپیمایان پس از طی ۷ کیلومتر به سه راهی شهر صنعتی میرسند پاسداران با شلیک رگبار هوایی از آنها می خواهند که متفرق شده، به شهر صنعتی برگشته و با سرویسها به خانه بروند.
ولی چون با عزم پولادین کارگران شجاع مواجه میشوند بار دیگر وحشت زده و دیوانه وار لوله های سلاحشان را بطرف کارگران نشانه میروند. برای ساعتها سه راهی شهر صنعتی و اطراف جادهٔ کرج – قزوین و باغ های مُشرف به آن صحنهٔ زد و خورد کارگران دلیر و پاسداران رژیم میگردد.
غرش مسلسلهای پاسداران سرمایه و فریاد مرگ بر خمینی کارگران مبارز و مشتهای گره کرده شان و مقاومت چندین ساعتهٔ قهرمانانهٔ آنها صحنه ای بود از یک حماسه که بیشک بر صفحات تاریخ مبارزات کارگران ایران نقش خواهد بست. طبق اطلاع حدود شش قبضه اسلحهٔ ژ – ۳ و کلت و کلاشینکف بوسیله کارگران مصادره شده و فرماندهٔ سپاه پاسداران شهر صنعتی قزوین بنام «احمد طاهرخانی» نیز بشدت مضروب گردیده و در بیمارستان بسر میبرد و تعدادی از پاسداران نیز شدیدا مصدوم شده اند که بنا به اخبار رسیده دو تن از آنها به هلاکت رسیده اند.
در این نبرد حماسه آفرین حداقل چهار تن از کارگران قهرمان شهر صنعتی البرز(تا هنگام تهیهٔ این
گزارش) به شهادت رسیده اند و به کاروان شهدای راه رهایی طبقه کارگر پیوسته اند.
نوزده تن دیگر از مبارزین بوسیلهٔ گُلوله زخمی شده اند و عده زیادی در اسارت بسر میبرند.
ما با ادامهٔ راه سُرخشان درودهای بیکران خود را نثارشان میکنیم و یادشان را گرامی میداریم.
دهم خردادماه ۱۴۰۴قزوین.
