
جایزه صلح نوبل، جایزهای سیاسی به گرایشات راست و یا کم ربط به صلح!
بهرام رحمانی
bahram.rehmani@gmail.com
کمیته نروژی جایزه صلح نوبل اعلام کرد که خانم ماریا کورینا ماچادو، رهبر راست افراطی ونزوئلا، برنده جایزه صلح نوبل شده است. او در واکنش گفت که این جایزه را به مردم کشور خود و همچنین دونالد ترامپ تقدیم میکند، آنهم در زمانی که آمریکا به قایقهای ونزوئلا حمله کرده، و در تدارک هجوم نظامی به آن کشور است.
او از کودتای آمریکایی نافرجام سال ۲۰۰۲ در کشورش حمایت کرد. او از تحریمهای بینالمللی علیه مردم و کشور خود حمایت کرده است. او از جامعه بینالمللی تقاضا کرد که در کشورش مداخله بشر دوستانه داشته باشد تا آقای مادورو را به زور سرنگون کنند. بارها گفته است که مدل سیاسی او مارگرت تاچر است.
جایزه صلح نوبل به راستی یک جایزه سیاسی به گرایشات راست است و ربطی به صلح ندارد.
ماریا کورینا ماچادو، برنده جایزه نوبل صلح در ویدئویی که برای «کنفرانس ایران ۲۰۲۵» ضبط شده و ماه گذشته در این همایش پخش شد، از رضا پهلوی و «اتحادیه ملی برای دموکراسی ایران» برای دعوت از او تشکر کرد و گفت:
«رژیمهای ایران و ونزوئلا همکاری نزدیکی با هم دارند و به تهدیدی برای جهان بدل شدهاند و باید شکست بخورند. او در این پیام ابراز امیدواری کرد که روزی مردم ایران و ونزوئلا بتوانند آزادی خود را جشن بگیرند.»
نیوروزک تایمز نوشت: خانم ماچادو در نشستی خبری در اسلو، در کنار یوناس گاخر استوره، نخستوزیر نروژ، حضور یافت. همزمان، دولت ترامپ فشارهای خود علیه مادورو را بهطور چشمگیری افزایش داده است. روز چهارشنبه، ایالات متحده یک نفتکش ونزوئلایی را در سواحل این کشور در آمریکای جنوبی توقیف کرد.
ماچادو از حامیان سرسخت کارزار فشار دولت ترامپ علیه مادورو بوده است. دولت ترامپ حکومت مادورو را متهم میکند به اینکه ایالات متحده را از مواد مخدر و مجرمان «سیلآسا» پر کرده است.
روز پنجشنبه، خانم ماچادو از پاسخ مستقیم به پرسش یک خبرنگار درباره دیدگاهش نسبت به تهدید اقدام نظامی آمریکا در ونزوئلا طفره رفت. اما او مواضع دولت ترامپ درباره دولت مادورو را تکرار کرد و او را به «مغز متفکر جنایتکاری» تشبیه کرد که بهگفته او، طیف گستردهای از فعالیتهای غیرقانونی را با مشارکت دشمنان آمریکا هدایت میکند.
او گفت: «ونزوئلا مدتهاست که مورد تهاجم قرار گرفته است. ما عوامل روسی داریم، عوامل ایرانی داریم، گروههای تروریستی مانند حزبالله و حماس داریم که آزادانه و با هماهنگی رژیم فعالیت میکنند. ما چریکهای کلمبیایی و کارتلهای مواد مخدر را داریم.»
در پاسخ به پرسشهایی درباره توقیف نفتکش، خانم ماچادو اعلام کرد که از قطع منابع مالی دولت مادورو حمایت میکند. او افزود که مادورو خود را از طریق قاچاق طلا، قاچاق انسان، مواد مخدر و فروش غیرقانونی نفت تأمین مالی میکند.
خانم ماچادو چند ساعت پس از آن وارد اسلو شد که دخترش، آنا کارینا سوسا ماچادو، جایزه را بهجای او دریافت کرد.(آنتولی کورمانائف و هنریک پرایزر لیبل / نیویورک تایمز / ۱۱ دسامبر ۲۰۲۵)
وال استریت ژورنال نیز در گزارش خود نوشت: به گفته فردی نزدیک به این عملیات، طی ده ساعت نفسگیر، ماچادو و دو نفری که به او در فرار کمک میکردند، با ۱۰ ایست بازرسی نظامی روبهرو شدند و هر بار از دستگیری گریختند تا سرانجام نیمهشب به ساحل برسند.
آن فرد میگوید پس از چند ساعت استراحت، مرحله بعدی سفر آغاز شد: عبور خطرناک از دریای کارائیب به سوی کوراسائو. او و همراهانش ساعت پنج صبح سوار یک قایق چوبی معمولی مخصوص ماهیگیری شدند، اما بادهای شدید و امواج متلاطم حرکت را کند کرده بود.
به گفته منبع نزدیک به عملیات، این فرار که نزدیک به دو ماه برنامهریزی شده بود، توسط شبکهای در ونزوئلا انجام شد که پیشتر نیز به افراد دیگری برای خروج از کشور کمک کرده بود. این گروه پیش از آغاز حرکت تماس مهمی با ارتش آمریکا برقرار کرد تا به نیروهای آمریکایی حاضر در منطقه درباره سرنشینان قایق هشدار دهد. آمریکا در سه ماه گذشته بیش از ۲۰ قایق مشابه را بمباران کرده و بیش از ۸۰ نفر را که متهم به قاچاق مواد مخدر بودند، کشته است.
آن فرد میگوید: «ما هماهنگ کردیم که او از یک منطقه مشخص حرکت کند تا آنها قایق را منفجر نکنند.»
به گفته افرادی آشنا با موضوع، دولت ترامپ از این عملیات آگاه بود، اما میزان دخالت آن نامشخص است. نیروی دریایی آمریکا و پنتاگون پرسشها را به کاخ سفید ارجاع دادند که پاسخی نداد.
تقریبا همزمان با عبور آنها، دو جنگنده F-18 نیروی دریایی آمریکا وارد خلیج ونزوئلا شد و حدود ۴۰ دقیقه در مسیر منتهی از ساحل به کوراسائو بهصورت دایرهوار پرواز کرد؛ طبق دادههای ردیابی پرواز، این نزدیکترین ورود هواپیماهای آمریکایی به حریم هوایی ونزوئلا از زمان آغاز افزایش حضور نظامی آمریکا در سپتامبر بوده است.
ماچادو حدود ساعت ۳ بعد از ظهر سهشنبه به کوراسائو رسید. فردی متخصص در «عملیات خروج» خصوصی به استقبالش رفت. ماچادو که از سفر طولانی خسته بود، در هتل اقامت کرد و شب را آنجا ماند.(منبع: وال استریت ژورنال، ترجمه برای اخبار روز توسط شبنم آذری)
کمیته نوبل روز جمعه اعلام کرد که جایزه صلح نوبل سال ۲۰۲۵ به ماریا کورینا ماچادو، رهبر جریان راست افراطی و چهره شاخص مخالفان دولت ونزوئلا، اعطا شده است. این تصمیم با واکنشهای گسترده و تفسیرهای سیاسی متعددی همراه شده، بهویژه در شرایطی که بسیاری گمان میکردند دونالد ترامپ یکی از گزینههای اصلی دریافت این جایزه باشد.
زنی از جناح راست با لقب «بانوی آهنین کاراکاس»
به گزارش اومانیته؛ ماریا کورینا ماچادو، ۵۶ ساله و از خانوادهای ثروتمند در صنعت فلزات، از سالها پیش بهعنوان یکی از مخالفان سرسخت سوسیالیسم بولیواری شناخته میشود. شرکتهای پدر او در دوران هوگو چاوز ملیسازی شد و از آن زمان، او به یکی از پرصداترین چهرههای ضدچاوئیست در ونزوئلا بدل شد.
کمیته نوبل در بیانیه خود اعلام کرد:
«او این جایزه را به پاس تلاشهای خستگیناپذیرش در دفاع از حقوق دموکراتیک مردم ونزوئلا و مبارزهاش برای گذار عادلانه و مسالمتآمیز از دیکتاتوری به دموکراسی دریافت میکند.»
ماچادو که در رسانههای غربی بهعنوان «بانوی آهنین کاراکاس» توصیف شده، از چهرههای مورد حمایت آشکار دولت ایالات متحده است. واشنگتن از سالها پیش برای سرنگونی دولت نیکلاس مادورو فشارهای اقتصادی و سیاسی گستردهای اعمال کرده و حتی برای دستگیری رئیسجمهور ونزوئلا جایزه تعیین کرده است.
انتخابات جنجالی و مناقشه بر سر حقانیت
آخرین انتخابات ریاست جمهوری ونزوئلا در ژوئیه ۲۰۲۴ برگزار شد و پیروزی مادورو بهسرعت از سوی مخالفان به چالش کشیده شد.
ماچادو به دلیل حکم سلب صلاحیت سیاسی از سوی دولت نتوانست در انتخابات شرکت کند و از ادموندو گونسالس اوروتیا، دیپلماتی ناشناخته، حمایت کرد که جایگزین او در رقابت انتخاباتی شد.
اپوزیسیون اعلام کرد که گونسالس در واقع پیروز واقعی انتخابات است، اما شورای ملی انتخابات نتایج جزئی را منتشر نکرد و مدعی شد سامانه رأیگیری مورد حمله سایبری قرار گرفته است.
نوبل صلح در خدمت سیاست یا اصول انسانی؟
تصمیم کمیته نوبل برای اعطای این جایزه به چهرهای با مواضع صریح ضدچپ و پیوندهای نزدیک با جریانهای راست جهانی، با انتقادهایی از سوی دولتهای مترقی آمریکای لاتین روبهرو شده است.
برخی ناظران این انتخاب را «پیامی سیاسی علیه مادورو و متحدانش» توصیف کردهاند و حتی رسانههای اروپایی آن را «جایزهای با بوی واشنگتن» دانستهاند.
در سوی دیگر، حامیان ماچادو از تصمیم کمیته استقبال کردهاند و آن را «تقدیر از مقاومت مردم ونزوئلا در برابر استبداد» نامیدهاند.
«جایزه صلحی که صلح نمیآورد»
تحلیلگران معتقدند که این تصمیم در عمل میتواند به افزایش تنش میان کاراکاس و واشنگتن بینجامد.
چند روز پیش از اعلام این جایزه، دولت مادورو از «نفوذ غیرقانونی جنگندههای آمریکایی در حریم هوایی ونزوئلا» شکایت کرده بود. در این شرایط، انتخاب یکی از چهرههای مورد حمایت واشنگتن برای جایزهای با عنوان «صلح»، بیش از آنکه نشانه آشتی باشد، یادآور قطبیشدن سیاسی تازهای در نیم کرده جنوبی است.
یک «جایزه تسلیبخش» برای ترامپ؟
برخی تحلیلگران غربی نیز این انتخاب را «نوعی جایزه تسلیبخش» برای دونالد ترامپ توصیف کردهاند که در روزهای اخیر، پس از موفقیت در میانجیگری میان اسرائیل و حماس، انتظار دریافت جایزه صلح نوبل را داشت.
اما در نهایت، نوبل صلح به جای رییسجمهوری که در چندین جبهه نظامی و دیپلماتیک درگیر است، به سیاستمداری تعلق گرفت که از سوی منتقدانش به افراطگرایی، پیوند با نخبگان اقتصادی و تمایل به مداخله خارجی متهم میشود.
بازتاب در ونزوئلا و جهان
در کاراکاس، رسانههای دولتی این انتخاب را «دخالت آشکار در امور داخلی کشور» و بخشی از «جنگ روانی علیه مردم ونزوئلا» توصیف کردهاند. در مقابل، گروههای اپوزیسیون از آن بهعنوان پیروزی تاریخی برای دموکراسی در آمریکای لاتین یاد میکنند.
با این حال، یک واقعیت روشن است: صلح نوبل ۲۰۲۵ بیش از هر زمان دیگر، رنگ و بوی سیاست گرفته است و نام برندهاش در سال 2025 نه نماد آشتی، بلکه نشانهای از شکافهای عمیق در آمریکای لاتین امروز است.
ونزوئلا: نه به فریب نوبل!
بیانیه زیر یکی از بیانیههایی است که در ونزوئلا در مورد جایزه صلح نوبل امسال منتشر شده است.
نه به فریب نوبل!
آری به رهایی ملتها!
برادران و خواهران ما در «پاتریا گرانده»(میهن بزرگ آمریکای لاتین)،
امروز امپراتوری و همدستان رسانهای آن، نمایشی تازه از ریاکاری را جشن میگیرند.
ماریا کورینا ماچادو، نماینده الیگارشی «مانتوانا» و خدمتکار سرمایه خارجی، با جایزه صلح نوبل ۲۰۲۵ مورد تقدیر قرار گرفته است.
ما، از سنگر حقیقت انقلابی، این جایزه را همانگونه که هست افشا میکنیم:
ابزاری بیشرمانه از ژئوپلیتیک امپریالیستی برای پاداش دادن به تسلیم و مجازات کرامت ملتهایی که جرات مقاومت دارند.
این جایزه نه نشانی از صلح، بلکه چکی سفید برای بیثباتسازی کشورها است. هدف آن مشروعیتبخشی به چهرهای است که آشکارا برای واگذاری حاکمیت ملی ما توطئه کرده است.
خیانت دیپلماتیک
خود ماچادو وعده داده است که به نام حکومتی که نماینده مردم ونزوئلا نیست، سفارت ونزوئلا را به اورشلیم منتقل کند – اقدامی در خدمت طرح صهیونیستی و توهینی آشکار به آرمان فلسطین.
این وعده صلح نیست؛ اعلام همسویی با رژیمی آپارتایدی است.
کودتاچیِ جایزهگرفته
این نوبل، پاداشِ سالها فعالیت برای درخواست مداخله نظامی خارجی در خاک ونزوئلا است؛ طرحهایی که حتی وزارت دفاع کشور آنها را افشا کرده بود.
آیا این همان «مبارزه مسالمتآمیز» است که کمیته اسلو از آن سخن میگوید؟
جایزهای برای جنگ اقتصادی
در حالی که مردم ونزوئلا با شجاعتی قهرمانانه در برابر محاصرهای اقتصادی و بیرحمانه مقاومت میکنند، امپراتوری یکی از معماران محلی آن محاصره را مفتخر به جایزه کرده است.
این جایزه چیزی نیست جز باجگیری با پوشش افتخار: «تسلیم شو یا رنج بکش.»
این نوبل برای ماچادو نیست؛ برای دستورکاری است که او نمایندهاش است – همان سناریویی که در کشورهای دیگر برای توجیه تجاوزها، تحریمهای مرگبار و جنگهای ترکیبی اجرا شده است.
این پیام روشنی است به ملتهای جهان:
مخالفتِ مفید و مورد پسند غرب، تامین مالی و تشویق خواهد شد؛ اما مقاومت واقعی، شیطانی و منزوی میشود.
در برابر این فریب تنها یک راه وجود دارد:
شورش!
ما صلح قبرستانهای آنان را نمیخریم!
ما دموکراسی بمبها و تحریمهایشان را نمیپذیریم!
صلح ما زاده عدالت، حاکمیت و همبستگی میان ملتهای ستمدیده است؛ صلحی که از دفاع از زمین، بذرها و حق ما برای آیندهای آزاد از امپراتوریها برمیخیزد.
بگذار صدای ما در همه جا طنین اندازد:
¡El pueblo unido jamás será vencido!
ملت متحد هرگز شکست نخواهد خورد!
دور باد امپریالیسم از آمریکای ما!
زنده باد مقاومت بولیواری!
تا پیروزی نهایی!
برای میهن، حاکمیت و سوسیالیسم
جنبش کنوکو – جبهه ملی جمعهای انقلابی سرخیو رودریگز
چگونه نروژ، زادگاه جایزه صلح نوبل، از جنگها سود میبرد؟
نروژ، کشوری که نامش با «جایزه صلح نوبل» و دیپلماسی صلحطلبانه گره خورده، در پشت این چهره انسانی و اخلاقی، واقعیتی متناقض را پنهان کرده است. پژوهش تازهای نشان میدهد صندوق ثروت ملی نروژ -بزرگترین صندوق سرمایهگذاری جهان با بیش از دو تریلیون دلار دارایی– در دهها شرکت تسلیحاتی سهامدار است؛ شرکتهایی که بسیاری از آنها مستقیما در تامین جنگافزار برای اسرائیل نقش دارند. از غولهای آمریکایی چون پالانتیر، ریتیون و جنرال الکتریک گرفته تا شرکتهای اروپایی چون رولز–رویس و لئوناردو، همه بخشی از زنجیره جهانیای هستند که ماشین جنگی تلآویو را تغذیه میکند. در حالی که نروژ خود از بنیانگذاران روند صلح اسلو و میانجی تاریخی مناقشه فلسطین و اسرائیل بوده است، سرمایهگذاریهای نظامیاش اکنون آن را در مظان «همدستی در نسلکشی غزه» قرار داده است – اتهامی که از سوی جامعه مدنی و گزارشگران سازمان ملل با صدایی بلندتر از همیشه مطرح میشود.
صندوق ثروت ملی نروژ، که سالها بهعنوان الگویی از سرمایهگذاری اخلاقی شناخته میشد، اوایل امسال بهخاطر خارج کردن سرمایه خود از چند شرکت اسرائیلی مورد تحسین قرار گرفت. با این حال، پشت چهره صلحطلب و وجهه اخلاقی نروژ، تناقضی آشکار نهفته است.
به باور برخی تاریخپژوهان، نوبل در زمان اتحاد نروژ و سوئد زیر یک پادشاهی مشترک(که در سال ۱۹۰۵ منحل شد) نروژ را کشوری «صلحگراتر و دموکراتیکتر» از سوئد میدانست. در همان سال، جایزه صلح نوبل به بانو برتا فون زوتنر، اشرافزاده اتریشی–بوهمیایی، نویسنده و فعال ضدجنگ، اهدا شد؛ به پاس «جسارت او در مخالفت با وحشتهای جنگ.»
اما در پسِ این پیشینه صلحطلبانه و شهرت نروژ بهعنوان نماد «قدرت نرم و دیپلماسی صلح»، واقعیتی متناقض وجود دارد. پژوهش تازهای از موسسه «Shadow World Investigations» برای پایگاه خبری «میدلایستآی» نشان میدهد که صندوق دولتی نروژ در همان صنعتی سرمایهگذاری کرده که سوخت لازم برای جنگافروزی و نسلکشی اسرائیل در غزه را تامین میکند.
صندوق نفت نروژ -که بهطور رسمی «صندوق بازنشستگی دولتی جهانی» نام دارد– بزرگترین صندوق ثروت ملی جهان است و بیش از ۲ تریلیون دلار دارایی در اختیار دارد. این صندوق از محل درآمدهای چند دههای صنعت نفت و گاز نروژ شکل گرفته و اندازه آن از صندوقهای مشابه همچون صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان، اداره سرمایهگذاری ابوظبی(امارات) و اداره سرمایهگذاری کویت -که هر یک حدود ۱ تریلیون دلار دارایی دارند– بسیار بزرگتر است.
بر اساس گزارش اخیر، این صندوق هماکنون بیش از ۲۰ میلیارد پوند(۲۶ میلیارد دلار) سهام در ۴۹ شرکت از میان ۱۰۰ شرکت برتر تسلیحاتی جهان دارد؛ شرکتهایی که اکثرا بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، سلاح و تجهیزات به اسرائیل عرضه میکنند. این سرمایهگذاریها با دستورالعملهای اخلاقی خود صندوق در تضاد است؛ دستورالعملهایی که تصریح میکنند شرکتهایی که مرتکب نقض گسترده یا نظاممند حقوق بشر یا تخلفات جدی علیه افراد در زمان جنگ یا مناقشه میشوند، باید از فهرست سرمایهگذاریها کنار گذاشته شوند.
برای نمونه، شرکت البیت سیستمز -بزرگترین شرکت تسلیحاتی اسرائیل– از سال ۲۰۰۹ از فهرست سرمایهگذاری صندوق حذف شده است، چراکه سامانه نظارتی این شرکت در ساخت دیوار حائل در کرانه باختری مورد استفاده قرار گرفته است. شورای اخلاق صندوق که به دولت نروژ و مدیران صندوق درباره موارد حذف توصیه ارائه میدهد، اعلام کرده بود که سرمایهگذاری در البیت «خطر غیرقابل قبول همدستی در نقض جدی اصول بنیادی اخلاقی» را در پی دارد.
با این حال، سرمایهگذاریهای کنونی صندوق در شرکتهای تسلیحاتی مرتبط با اسرائیل، با مواضع رسمی نروژ در حمایت از حقوق ملت فلسطین و تشکیل دولت مستقل فلسطینی نیز در تضاد است. این در حالی است که نروژ خود یکی از میانجیهای اصلی توافقات تاریخی اسلو در اوایل دهه ۱۹۹۰ بود؛ توافقاتی که میان اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین به رهبری یاسر عرفات امضا شد و قرار بود سرآغاز روندی برای صلح پایدار در خاورمیانه باشد.
کمیته نوبل نروژ در اسلو
گرچه اسامی نامزدهای دریافت جایزه نوبل صلح محرمانه است، اما نمایندگان مجلس نروژ و دانشگاهیان این امتیاز را دارند که اسامی کاندیداهای مورد نظر خود را بهطور عمومی اعلام کنند.
روز ۵ مارس ۲۰۲۵ برابر با ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، کمیته نوبل نروژ اعلام کرد که ۳۳۸ کاندیدا(شامل ۲۴۴ فرد و ۹۴ سازمان) برای دریافت جایزه صلح نوبل نامزده شدهاند. در میان نامزدها، افرادی از ایتالیا، روسیه، آمریکا، فلسطین، پاکستان، کانادا، لهستان، هنگکنگ، سوریه، چین، آذربایجان، ونزوئلا، بلاروس، مصر و کوزوو به چشم میخورند.
پرحاشیهترین نامی که در فهرست نامزدهای امسال به چشم میخورد، دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکاست. تاکنون دهها نفر از آمریکا، پاکستان، اسراییل، کامبوج و به تازگی جمهوری آذربایجان و ارمنستان از ترامپ برای دریافت جایزه نوبل صلح حمایت کردهاند. این حمایتها در حالی انجام شده که ترامپ دستکم در حوزه اقتصاد و تجارت جهان به موجودی منفور بدل شده است. رئیس جمهور آمریکا با اعمال تعرفههای سنگین تجاری بر واردات کالا بسیاری از کشورها از جمله کانادا، مکزیک و اروپاییها را با مشکلات زیادی روبهرو کرده است. حامیان ترامپ او را به دلیل کمک به حل بحران بین هند و پاکستان، کمک به آزادسازی گروگانهای اسراییلی، تلاش برای برقراری صلح در خاورمیانه و پایان جنگ غزه، همچنین کمک به حل مناقشه مرزی تایلند و کامبوج شایسته دریافت جایزه نوبل صلح دانستهاند.
چه کسی تصمیمگیری میکند؟
کمیته نروژی نوبل شامل پنج فرد منصوب از سوی پارلمان میشود. آنها اغلب سیاستمداران بازنشسته هستند اما همیشه هم اینطور نیست. کمیته کنونی به ریاست یک وکیل است و شامل دو عضو فرهنگستان.
آنها از تمامی احزاب سیاسی نروژ هستند و انتصاب آنها بر توازن قدرت در پارلمان اثر میگذارد.
آنها چهطور تصمیمگیری میکنند؟
اعضای کمیته درباره تمامی کاندیداها بحث میکنند و سپس یک فهرست کوتاه تهیه میکنند. هر کدام از کاندیداها سپس توسط گروهی از مشاوران برجسته و سایر کارشناسان مورد ارزیابی و آزمون قرار میگیرند.
این کمیته تقریبا هر ماه یکبار به بحث در مورد کاندیداها تشکیل جلسه میدهد. معمولا در نشست نهایی کمیته تصمیم میگیرند که میتواند در آغاز اکتبر باشد.
این کمیته به دنبال دستیابی به اتفاق نظر در مورد انتخاب خود است. اگر نتواند، با اکثریت آرا تصمیم گیری میشود.
آخرین بار یکی از اعضا در اعتراض جلسه را ترک کرد که مربوط به ۱۹۹۴ است چون یاسر عرفات، رهبر فقید تشیکلات خودگردان فلسطین جایزه خود را با شیمون پرز، رییس سابق دولت اسارئیل و اسحاق رابین، نخست وزیر سابق اسرائیل تقسیم کرد.
چه کسی کاندیدا میشود؟
اسامی برگزیدگان کمیته برای ۵۰ سال است که محرمانه مانده اما آنهایی که برگزیده میشوند میتوانند برگزیده شدن خود را افشا کنند.
تنها چیزی که کمیته نوبل نروژ درباره آن نظر میدهد تعداد برگزیدگان است، امسال، ۳۱۸ کاندیدا – ۲۱۱ فرد حقیقی و ۱۰۷ سازمان هستند.
آنهایی که ما از کاندیداتوری آنها خبر داریم، گرتا تونبرگ، دختر نوجوان محیط زیستی و جمعه برای آینده، ناتو، دادگاه حقوق بشر اروپایی، جولیان آسانژ، موسس وبسایت افشاگر ویکیلیکس، ادوارد اسنودن، مقاطعه کار سابق آژانس امنیت ملی آمریکا و چلسی منینگ، عامل افشای انبوه اسناد محرمانه دولتی آمریکا به وبسایت ویکی لیکس، مردم هنگ کنگ و لجین الهذلولی، فعال محبوس سعودی هستند.
دیگر رقبای احتمالی گزارشگران بدون مرز، کمیته حفاظت از خبرنگاران، آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، سازمان بهداشت جهانی و «تدروس ادهانوم گبریسوس»، مدیر این سازمان هستند.
جایزه برنده چیست؟
یک مدال، یک گواهی، ۱۰ میلیون کرون سوئدی(۱.۱۰ میلیون دلار) و توجه فوری جهانی.
دزموند توتو، اسقف آفریقای جنوبی در بیوگرافی خود گفته که برنده جایزه صلح نوبل یک شمشیر دو لبه است: یک روز کسی به شما گوش نمیدهد اما روز بعد، من یک پیشگو هستم.
کاخ سفید لیستی از نام رهبران هفت کشور را منتشر کرد که از نامزدی دونالد ترامپ برای دریافت جایزه صلح نوبل حمایت میکنند.
به گزارش خبرگزاریها، کاخ سفید لیستی از نام رهبران 7 کشور را منتشر کرد که از نامزدی دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا برای دریافت جایزه صلح نوبل حمایت میکنند.
براساس این گزارش، این لیست شامل نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان، الهام علیاف رییس جمهور آذربایجان، برایس اولیگو گوما رییس جمهور گابن، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل، هان مانت نخست ویر کامبوج، اولیور دوهانگیره وزیر امور خارجه رواندا و دولت پاکستان است.
این در حالی است که دولت پاکستان در 20 ژوئن سال جاری، پیشنهاد داد دونالد ترامپ به دلیل ایفای نقش میانجی در حل درگیری نظامی بین این کشور با هند، نامزد دریافت جایزه صلح نوبل 2026 شود.
علاوه بر این، بنیامین نتانیاهو نیز در تاریخ 8 جولای، ترامپ را به دلیل تلاش برای تضمین صلح و امنیت در جهان و بهویژه در خاورمیانه، برای دریافت جایزه صلح نوبل پیشنهاد داد.
این در حالی است که نتانیاهو دوسال است که در حال نسلکشی در باریکه غزه است و تاکنون بیش از 60 هزار نفر از مردم محروم و ستمدیده فلسطین را با بمبارانهای شدید، محاصره غذایی و دارویی و… به قتل رسانده است و همچنان این روند جنایتکارانه را ادامه میدهد.
قتل و کشتار دولت اسرائیل سبب شد که دیوان بینالمللی دادگستری در نخستین روز آذرماه سال 1403 حکم بازداشت نتانیاهو و یوآو گالانت وزیرجنگ سابق این دولت را به جرم «ارتکاب جنایات جنگی در غزه» صادر کند.
حالا و در چنین شرایطی است که نخستوزیر دولت اسرائیل که زشتترین چهره یک باند جنایتکار را از خودش ارائه داده است، کارفرمای خودش را برای دریافت جایزه صلح نوبل معرفی میکند.
همچنین نخست وزیر کامبوج نیز در تاریخ 7 اوت ترامپ را برای ایفای نقش حیاتی در احیای صلح و ثبات در مرز بین کامبوج و تایلند، برای دریافت جایزه صلح نوبل پیشنهاد داد.
در همین حال، پس از آنکه باکو و یروان توافقنامه صلح در کاخ سفید را با حضور دونالد ترامپ امضا کردند، الهام علیاف و نیکول پاشینیان از تمایل خود برای پیوستن به کشورهایی خبر دادند که از نامزدی ترامپ برای دریافت جایزه صلح نوبل 2026 حمایت میکنند.
البته نباید از نظر دور داشت که اعطاءکنندگان جایزه صلح نوبل، خود نیز در مواردی با سیاسیکاری، این جایزه را به افرادی اعطا کردهاند که شایستگی دریافت آن را نداشتهاند و اینچنین از درجه احترام و اعتبار این جایزه کاستهاند، تا جایی که امروز فردی چون نتانیاهو وقیحانه به خود اجازه میدهد، ترامپ را برای این جایزه کاندید کند.
و اکنون با توجه به عملکرد پارلمان نروژ در اعطای جایزه صلح نوبل به افرادی مثل آنگ سان سوچی نخستوزیر سابق میانمار که دستش به خون صدها مسلمان این کشور هم آلوده است و از قضا در سال 1991 برنده نوبل هم شده است؛ هیچ بعید نیست که ترامپ هم سال آینده برنده این جایزه بشود.
نامزدهای عجیب جایزه صلح نوبل
1. آدولف هیتلر – 1939
2. ژوزف استالین – 1945 و 1948
3. بنیتو موسولینی – 1935
4. دونالد ترامپ(چندین بار، از جمله 2020 و 2025)
5. مناخم بگین – برنده 1978
6. موارد دیگر
چرا فیفا جایزه صلح را برای ترامپ اختراع کرد؟
جایزه صلح فیفا قرار بود نمادی از «قدرت متحدکننده فوتبال» باشد، اما در عمل تبدیل به نمایشی از سیاسیکاری فیفا و تلاش برای تطهیر چهره رییسجمهوری شد که بهجای صلح، نامش با تهدید گره خورده است.
پس از ناکامی دونالد ترامپ در رسیدن به جایزه نوبل صلح، در یکی از حیرتانگیزترین و جنجالیترین لحظات تاریخ فوتبال، فدراسیون بینالمللی فوتبال(فیفا) در مراسم قرعهکشی جام جهانی ۲۰۲۶ در مرکز کندی واشنگتن، نخستین «جایزه صلح فیفا» را به دونالد ترامپ، رییسجمهور آمریکا اهدا کرد؛ اتفاقی که تنها در چند ساعت موجی از تمسخر، خشم و شگفتی را در سراسر جهان برانگیخت.
این جایزه که هیچ سابقهای نداشت و حتی نام آن برای نخستین بار در همان مراسم مطرح شد، نه معیار مشخصی داشت، نه روند انتخاب و بررسی داورانهای طی کرده بود و نه حتی به گفته برخی مقامات ارشد فیفا، با اطلاع یا تصویب شورای فیفا ایجاد شده بود. از این رو، بسیاری آن را نه یک تقدیر ورزشی، بلکه نماد جدیدی از تبدیل شدن فیفا به ابزاری سیاسی برای خوشخدمتی به کاخ سفید دانستند.
خلق ناگهانی یک جایزه ناشناخته
در ابتدای مراسم، ویدئویی با لحنی اغراقآمیز اعلام کرد که قرار است «جایزه صلح فیفا» سالانه به فردی اهدا شود که دستاورد «استثنایی» در حوزه صلح داشته باشد. لحظاتی بعد جیانی اینفانتینو رئیس فیفا، ترامپ را فراخواند و با شور فراوان مدالی را به او داد که به گفته خودش «میتواند هر جا خواست آن را بزند».
او ترامپ را نماینده «پنج میلیارد هوادار فوتبال» معرفی کرد و اعلام کرد که رییس جمهوری آمریکا «کاملا سزاوار» چنین افتخاری است. ترامپ هم در پاسخش با لبخند مدال را بر گردن انداخت و همان ادعاهای قدیمی درباره پایان دادن به «هشت جنگ» و «نجات میلیونها زندگی» را تکرار کرد.
اما آنچه برای بسیاری غیرقابل باور بود، صرفاً سخنان ترامپ نبود؛ بلکه این واقعیت بود که جایزهای بدون سازوکار، معیار و حتی شفافیت اداری خلق شده و یکباره به رییسجمهوری اهدا میشود که نه در حوزه صلح، بلکه در حوزه عملیات نظامی و تنشهای بینالمللی شهرت دارد.
خشم جهانی؛ از تمسخر تا حیرت
واکنش جهانی تقریباً فوری، تند و گسترده بود. شبکههای اجتماعی با موجی از نظرات انتقادی پر شد و کاربران این اقدام را «کمدی سیاسی»، «توهین به مفهوم صلح» و «باجخواهی سیاسی» توصیف کردند. بسیاری نوشتند که فیفا برای راضی نگه داشتن ترامپ «جایزهای اختراع کرده» و برخی این اقدام را با لحنی تمسخرآمیز «ساختن آبنبات برای کودک» توصیف کردند.
حتی شخصیتهای شناختهشده رسانهای و فعالان بینالمللی نیز این جایزه را ابزاری برای تطهیر چهره ترامپ دانستند و آن را نشانه دیگری از سیاسیشدن کامل فیفا معرفی کردند. شدت واکنشها تا حدی بود که نام جایزه، ظرف چند ساعت به یکی از پرتکرارترین موضوعات جهانی تبدیل شد و بسیاری این اقدام را مصداق ریاکاری در سازمانی دانستند که همیشه خود را «بیطرف از سیاست» معرفی کرده است.
تناقض آشکار با قوانین بیطرفی سیاسی فیفا
فیفا سالها بازیکنان را فقط به دلیل نوشتن یک جمله درباره جنگ غزه، یا ابراز همدردی با قربانیان جنگها جریمه کرده بود؛ اما اکنون همان سازمان، در اوج تنشهای انتخاباتی آمریکا، جایزهای با عنوان «صلح» را به رئیسجمهوری اعطا میکرد که دستور حملات دریایی، تهدیدهای نظامی علیه ایران، حمایت بیقید و شرط از اسرائیل در جنگ غزه و سیاستهای مهاجرتی خشنش بارها مورد انتقاد نهادهای حقوق بشری قرار گرفته است.
بسیاری از تحلیلگران این رفتار را نشانهای از استاندارد دوگانه دانستند: جایی که بازیکنان از کوچکترین اشاره سیاسی منع میشوند، اما مدیران ارشد فیفا خود در بالاترین سطح ممکن وارد سیاست میشوند.
پیوندهای سیاسی ترامپ و اینفانتینو
روابط نزدیک اینفانتینو با ترامپ سالهاست که موضوع بحث رسانههاست. حضور مداوم او در مراسم سیاسی آمریکا، دیدارهای متعددش با ترامپ در کاخ سفید و حمایتهای آشکار او از ایده اعطای «نوبل صلح» به ترامپ، همگی تصویری از پیوند سیاسی این دو ارائه داده که اکنون با اعطای این جایزه بیشتر روشن شده است.
برخی منابع داخلی فیفا نیز گفتهاند که از زمان ناامیدی ترامپ از کسب جایزه نوبل، فشارهایی برای ایجاد یک جایزه جایگزین وجود داشت و اینفانتینو به دنبال روشی برای «جبران» این ناکامی بوده است. این رابطه در ماههای اخیر بیش از پیش در معرض توجه قرار گرفت؛ زمانی که ترامپ در فینال جام باشگاههای جهان، بدون هیچ نقش رسمی در مراسم، وسط جشن قهرمانی ایستاد و اینفانتینو مدالی اضافه به او داد تا «یادگاری» ببرد.
انتقادهای حقوقبشری و پیامدهای بینالمللی
واکنشها محدود به فضای مجازی نبود. فعالان حقوق بشر، پژوهشگران و نهادهای بینالمللی اعطای این جایزه را «تطهیر سیاسی» و «سوءاستفاده از مفهوم صلح» توصیف کردند. مقام سابق سازمان ملل، این جایزه را «ابتذال مطلق» خواند و گفت فیفا پس از سکوتش در برابر جنایات اسرائیل اکنون با ساختن یک جایزه جعلی تلاش میکند چهره ترامپ را تبرئه کند.
بسیاری تاکید کردند که اقدامات ترامپ از حملات دریایی در کارائیب تا فرمانهای نظامی درباره ایران و سیاستهای ضد مهاجرتی هیچ نسبتی با مفهوم صلح ندارد و انتخاب او تنها یک پیام دارد: فیفا برای حفظ روابط سیاسی خود با دولت آمریکا حاضر است اصول ادعاییاش را کنار بگذارد.
فروپاشی آخرین نشانههای بیطرفی فیفا
فیفا سالهاست که زیر بار پروندههای فساد، رشوهگیری و نفوذ دولتها قرار دارد و اقدام اخیر اینفانتینو ضربه دیگری به مشروعیت این سازمان وارد کرد. تحلیلگران میگویند فیفا اکنون از اصول بنیادینی که بر پایه آن بنا شده فاصله گرفته و اعطای چنین جایزهای نشان میدهد که شعار «فوتبال بدون سیاست» به شعاری پوچ و تبلیغاتی تبدیل شده است.
برخی حتی معتقدند جایزه صلح، نه ابزاری برای تقدیر، بلکه تلاشی برای تثبیت روابط سیاسی و کسب رضایت واشنگتن است؛ زیرا میزبانی جام جهانی ۲۰۲۶ و بخش مهمی از پروژههای مالی فیفا، مستقیم یا غیرمستقیم وابسته به همکاری دولت آمریکا است.
در واقع جایزه صلح فیفا، قرار بود نمادی از «قدرت متحدکننده فوتبال» باشد، اما در عمل تبدیل به نمایش آشکاری از سیاسیکاری فیفا و تلاش برای تطهیر چهره رییس جمهوری شد که بهجای صلح، نامش با تهدید نظامی و بحرانهای بینالمللی گره خورده است.
پیام برنده نوبل صلح به کنفرانس ایران با حضور رضا پهلوی: «ماموریت ما مشترک است و پیروز میشویم:؟!
(یویونیوز – تاریخ انتشار ۱۰/۱۰/۲۰۲۵)
ماریا کورینا ماچادو، رهر اپوزیسیون ونزوئلا که روز جمعه بهعنوان برنده جایزه نوبل صلح اعلام شد، یک ماه پیش، یکی از مدعوان و سخنرانان چهارمین کنفرانس سالانه ایران بود که توسط «اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران» (NUFDI)در واشنگتن برگزار شد.
کورینا ماچادو با ارسال پیامی ویدیوی به این کنفرانس، پس از تشکر از اتحادیه و رضا پهلوی برای دعوت به این کنفرانس، شرحی از مبارزات ۲۶ ساله مخالفان نیکولاس مادورو، رئیس جمهوری ونزوئلا ارائه کرد و سپس تاکید کرد: «میدانیم که رژیمهای ایران و ونزوئلا همکاری نزدیکی با هم دارند و به تهدیدی واقعی برای نیمکره ما بدل شدهاند.»
او افزود: «حضور نظامی فزاینده و تبادل فناوریهای خطرناک، اکنون بیش از هر زمان دیگری، همه ما را در معرض خطر قرار داده است و به همین دلیل است که آنها باید شکست بخورند.»
کورینا ماچادو ادامه داد: «رژیمهای کاراکاس و تهران باید بفهمند که جهان دیگر اقدامات آنان را تحمل نخواهد کرد و هیچ چیز نمیتواند مردمی را که آزادی را برگزیدهاند، متوقف کند.»
او افزود: «وظیفه ما این است که ساختار جنایتکاری را که در ونزوئلا قدرت را در دست دارد و از حمایت دیکتاتورهایی همچون حکومت ایران برخوردار است، از هم بپاشیم.»
رهبر اپوزیسیون ونزوئلا خاطرنشان کرد: «در نهایت، حتی درون خود رژیم نیز شکافهای فزایندهای نمایان شده است. من یقین دارم که آزادی ونزوئلا پیامدهای جهانی خواهد داشت و به کاتالیزوری برای جوامعی دیگر، مانند مردم شجاع ایران، تبدیل خواهد شد. ماموریت ما مشترک است و ما پیروز خواهیم شد.»
رضا پهلوی، فرزند آخرین شاه سرنگون شده ایران، پس از آن که کمیته نوبل واقع در اسلو پایتخت نروژ، روز جمعه ۱۰ اکتبر نام «ماریا کورینا ماچادو» را بهعنوان برنده جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۲۵ میلادی اعلام کرد، با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس به او تبریک گفت.
پهلوی، خانم کورینا ماچادو را دوست عزیز خود خطاب کرد و ادعا کرد: «او مدافع خستگیناپذیر دموکراسی و کرامت در ونزوئلاست و چراغ امید برای آزادیخواهان در سراسر جهان. ایرانیان در کنار مردم ونزوئلا در مبارزهشان ایستادهاند. بهزودی هر دو ملت ما آزاد خواهند شد.»
ماریا کورینا ماچادو، رهبر اپوزیسیون ونزوئلا و برنده نوبل صلح، ماه قبل در کنفرانسی به دعوت و با حضور رضا پهلوی، از ماموریت مشترک خود و رضا پهلوی برای پیروزی بر رژیم ونزوئلا و ایران سخن گفته بود.
ماریا کورینا ماچادو، رهبر اپوزیسیون ونزوئلا که روز جمعه بهعنوان برنده جایزه نوبل صلح اعلام شد، یک ماه پیش، به دعوت رضا پهلوی، یکی سخنرانان کنفرانسی تحت عنوان «اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران» بود که در واشنگتن برگزار شد.
کورینا ماچادو با ارسال پیامی ویدیوی به این کنفرانس، پس از تشکر از رضا پهلوی برای دعوت به این کنفرانس، شرحی از مبارزات ۲۶ ساله مخالفان نیکولاس مادورو، رییس جمهوری ونزوئلا ارائه کرد و سپس مدعی شد: «میدانیم که رژیمهای ایران و ونزوئلا همکاری نزدیکی با هم دارند و به تهدیدی واقعی برای نیمکره ما بدل شدهاند.»
به روایت یورو نیوز؛ او ادعا کرد: «حضور نظامی فزاینده و تبادل فناوریهای خطرناک، اکنون بیش از هر زمان دیگری، همه ما را در معرض خطر قرار داده است و به همین دلیل است که آنها باید شکست بخورند.»
یورگن واتنه فریدنس، رییس کمیته نوبل نروژی. عکس: DN.
رسوایی جدید در مورد جایزه صلح نوبل ۲۰۲۵؟!
وبگاه نشریه «گاردین»، در گزارشی به آغاز تحقیقات در مورد نشت نام برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۲۵ به بیرون قبل از اعلام رسمی و افزایش قابل توجه شرطبندی روی نام «ماریا کورینا ماچادو» بهعنوان برنده جایزه صلح نوبل در سایتهای شرطبندی کشور نروژ پرداخته است. موضوعی که با بازتابهای گستردهای همراه شده است.»
به گزارش گاردین؛ مقامهای نروژی که بر روند اعطای جایزه صلح نوبل نظارت میکنند، در حال انجام تحقیقات در مورد شرطبندیهای مشکوک در فضای آنلاین در رابطه با برنده امسال جایزه صلح نوبل هستند. برخی گزارشها حاکی از این هستند که نام برنده جایزه صلح نوبل امسال، از کمیته انتخاب به بیرون درز کرده است.
شواهد نشان میدهند که قبل از اعلان نام ماریا کورینا ماچادو رهبر مخالفان سیاسی ونزوئلا بهعنوان برنده جایزه صلح نوبل امسال، شرطبندی در فضای آنلاین و بهطور خاص در وبسایت قمارِ Polymarket در مورد اینکه او برنده جایزه صلح نوبل است، افزایش یافته است.
رییس انیسیتو نوبل کریسیتین برگ هارپویکن به بلومبرگ گفته است که «اینطور بهنظر میرسد که ما قربانی یک بازیگر خلافکار شدهایم که سعی دارد بر پایه اطلاعات ما کسب پول کند.»
دو روزنامه نروژی با نامهای Aftenposten وFinansavisen، بعدها متوجه شدند که تنها اندکی قبل از اعلام برنده جایزه صلح نوبل سال 2025، تحرکات مشکوکی در محیط شرطبندی آنلاین رخ داده که گویی برخی از انتخاب ماچادو بهعنوان دریافتکننده جایزه اطلاع داشتهاند.
تا روز پنجشنبه گذشته، یولیا ناولنی، اقتصاددان و همسر الکسی ناولنی مخالف سیاسی اسبق روسی، در وبسایت قمار و شرطبندی Polymarket وضعیت بهتری در قیاس با دیگر نامزدهای دریافت جایزه صلح نوبل داشت. این وبسایت در سالهای گذشته به محلی محبوب برای شرطبندی در مورد رویدادهای سیاسی تبدیل شده است. البته که عمده شرطبندیهای سیاسی این وبسایت معطوف به مسائل سیاسی آمریکا بوده است.
تنها اندکی قبل از اعطای جایزه صلح نوبل 2025، میزان شرطبندی روی ماچادو از ناولنی و دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا به نحو غیرمنتظرهای پیشی گرفته است. جالب است که تنها در یک مورد، یک نفر با شرطبندی روی اینکه ماچادو برنده نهایی جایزه صلح نوبل خواهد شد، توانست 65 هزار دلار سود کند. یک برنده دیگر هم در شرایطی سود خوبی را به جیب زده که همان روزِ انتخاب برنده جایزه صلح نوبل روی ماچادو شرطبندی کرده است.
«یورگن فریدنس»، رییس کمیته نوبل به یک نشریه نروژی گفته است که «کمیته مذکور تمایل زیادی دارد تا اسرار محرمانه خود را حفظ کند. این کمیته در طی نیم قرن اخیر تمامی معیارهای محرمانگی را بهخوبی رعایت کرده است.» البته که برخی مقامهای جایزه صلح نوبل نیز گفتهاند که هنوز زود است در مورد اینکه نام برنده جایزه صلح نوبل 2025 پیش از اعلام به بیرون نشت کرده باشد، حرفی زده شود. با این حال، آنها تاکید کردهاند که انتظار تحقیقات جامعی را در این رابطه دارند.
کوتاه ماندن دست ترامپ از جایزه نوبل صلح 2025، نشانه کم رنگ شدن سایه سیاست از این جایزه نیست، بلکه نشان میدهد که این بار کاخ سفید دستمزد سیاستهای مداخله جویانه در ونزوئلا را گرفته است.
جایزه نوبل صلح به موازات اعتبار جهانی، با انتقادها، اعتراضها و جنجالهای جهانی نیز مواجه است؛ اگرچه آلفرد نوبل نروژی این جایزه را با شعار طرفداری صلح و برادری ملتها با هدف ترویج و ارتقا صلح برای تجلیل از کسانی که بیشترین و موثرترین اقدامها را در این چارچوب انجام دادهاند، تعیین کرد، اما این جایزه به شکل فزایندهای ماهیت خود را بهعنوان نماد صلح جهانی از دست داده و به یک ابزار سیاسی تبدیل شده است.
نقطه سیاه و بحثبرانگیز دیگر کارنامه جایزه نوبل صلح، اعطای این جایزه به باراک اوباما، رییسجمهور سابق آمریکا در سال 2009 است؛ کمیته نوبل در حالی این جایزه را به اوباما که 9 ماه از ورودش به کاخ سفید میگذشت، داد که وی خود به سردرگمی از این انتخاب اعتراف کرد.
اوباما سالها بعد گفت که هنوز نمیداند چرا نوبل صلح را به وی دادهاند؛ ارتش آمریکا در دوره ریاست جمهوری اوباما، در افغانستان، عراق، پاکستان، سوریه، لیبی و یمن مشغول جنگ بود.
تمایل کمیته به سوءتعبیر یا محاسبه نادرست پویایی پیچیده صلح نیز همواره مورد انتقاد بوده است؛ در یک نمونه مهم، کمیته نوبل، جایزه نوبل صلح را در سال 1973 به هنری کیسینجر داد که نقشش در سازماندهی کودتاها و مداخلات نظامی در مناطق مختلف مورد اعتراض بود.
2 عضو کمیته نوبل درپی اعطای جایزه نوبل صلح به کیسینجر استعفا کردند و منتقدان این تصمیم را با عنوان «جایزه نوبل جنگ» دستمایه شوخی و تمسخر کردند.
مورد دیگر اعصای جایزه نوبل صلح به آنگ سان سوچی، سیاستمدار میانماری در سال 1991 بود؛ او پس از به قدرت رسیدن، آزارواذیت اقلیت مسلمان روهینگیا را کلید زد که سازمان ملل از آن با عنوان پاکسازی قومی یاد کرد.
با وجود درخواستهای گسترده برای لغو جایزه آنگ سان سوچی، کمیته نوبل مدعی شد که مسئولیتی در قبال اقدامهای آینده یک برنده جایزه ندارد؛ در این جا نیز پرسشهایی در مورد استانداردهای پاسخگویی کمیته نوبل مطرح شد.
در عین حال، فهرست حذفشدگان از جایزه نوبل صلح هم به اندازه کافی سیاستزدگی این جایزه را نشان میدهد؛ هیچ حذفی بزرگتر از حذف ماهاتما گاندی، صلحطلب هندی نیست که کمیته نوبل وی را شایسته جایزه نوبل صلح ندانست؛ کمیته نوبل بعدا برای توجیه این اقدام ادعا کرد که این مهمترین غفلت تاریخی نوبل بوده است.
اعترافهای کمیته نوبل به اشتباهاتش هرگز نتوانست سایه محاسبات سیاسی بر این کمیته از بین برده و آن را به سمت تجلیل از صلح و عدالت واقعی سوق دهد.
این تغییر بهتازگی در واکنش خاموش جامعه بینالمللی به سیاستهای پاکسازی ملی دولت اسرائیل و دیگر مواضع خصمانه، مشهود بود؛ اقدام نظامی به تنها ابزار سیاست خارجی تبدیل شده و دیپلماسی و توافق موقت را به حاشیه رانده است.
ظهور صلح نمایشی که با چشمانداز کوتاهمدت به جای تحول ساختاری تعریف میشود، بر نیاز فوری به تمایز تصویر از محتوا تاکید میکند.
پیگیری و اصرار ترامپ برای کسب جایزه نوبل صلح بهعنوان موضوعی تکاندهنده، با الگویی که در آن برندگان جایزه، افراد دخیل در خشونت، سرکوب و اشغال را نیز در نظر گرفتهاند، سازگار است؛ در این زمینه، ترامپ بیش از آنکه یک مورد استثنا باشد، نشانهای از فرسایش جایزه است.
اعطای آن به ماریا کورینا ماچادو ونزوئلایی همسو و همگام با کاخ سفید در کشورش اقدام میکند، پس از دریافت جایزه نوبل صلح در تماسی تلفنی این جایزه را به ترامپ تعارف کرد؛ پس نتیجه این دور از جایزه نوبل صلح هم به نفع کاخ سفید شد و برد ترامپ هم که تشدید سیاستهای مداخله جویانه در ونزوئلا را در دستور کار قرار داده است، به شکل ضمنی تضمین شد.
تا زمانی که صلحها با حملههای پهپادی، تهدیدهای نمایشی و تبلیغات رسانهای به دست بیایند و حمایت از حقوق بشر و مبارزه با صلح واقعی به حاشیه رانده شود، نمیتوان انتظار داشت که گروگانگیری از جایزه نوبل صلح خاتمه یابد.
نتیجهگیری
طبق وصیت صنعتگر سوئدی آلفرد نوبل، مخترع دینامیت و بنیانگذار جایزه نوبل، این جایزه باید به فردی تعلق گیرد که «بیشترین یا بهترین تلاش را برای تقویت دوستی بین ملتها، حذف یا محدود ساختن ارتشهای رسمی و دائمی و برگزاری و ترویج کنگرههای صلح انجام داده باشد.» از جمله اعضای دولتها و پارلمانها، رؤسای دولتهای فعلی، اساتید دانشگاه در رشتههای تاریخ، علوم اجتماعی، حقوق و فلسفه، و برندگان پیشین جایزه صلح نوبل میتوانند کاندید معرفی کنند.
نامزدها حداکثر تا ۳۱ ژانویه معرفی میشوند. اعضای کمیته تا نخستین زمان برگزاری جلسهشان در فوریه فرصت دارند نامزدهای خود را معرفی کنند.
آخرین باری که یکی از اعضای کمیته در اعتراض به تصمیم گرفته شده استعفا داد، در سال ۱۹۹۴ بود، زمانی که جایزه مشترکا به یاسر عرفات، رهبر فلسطینی و شیمون پرز و اسحاق رابین از اسرائیل داده شد.
یک مدال، یک دیپلم، ۱۱ میلیون کرون سوئدی(۱.۱ میلیون دلار) و توجه فوری جهانی.
جایزه صلح نوبل، که از سال 1901 اهدا میشود، به افرادی تعلق میگیرد که به اعتقاد کمیته نوبل نروژ، تلاشهای برجستهای برای پیشبرد صلح جهانی انجام دادهاند. با این حال، فرآیند نامزدی این جایزه گاهی شاهد پیشنهادهایی عجیب و غریب یا جنجالی بوده است، از جمله افرادی که به دلیل اقدامات اقتدارگرایانه، سیاستهای بحثبرانگیز یا حتی بهصورت طنزآمیز مطرح شدهاند.
طی چند دهه گذشته حتی افرادی مانند آدولف هیتلر و بنیتو موسولینی هم در میان نامزدان فراوان این جایزه قرار داشتهاند. اختصاص این جایزه در سال 1973 به هنری کسینجر وزیر خارجه وقت آمریکا و کسی که سالها سرپرستی یک جنگ خونین در ویتنام را برعهده داشت، آنقدر مضحک بود که ترانهسرا و طنزپرداز مشهور تام لهرر از آن بهعنوان روزی که «طنز سیاسی منسوخ شد» یاد میکند. این همان سالی بود که آخرین جنگ میان اعراب و اسرائیل رخ داد. نزاع خاورمیانه حداقل در دو بازه زمانی در دستورکار و کانون توجه کمیته صلح نوبل قرار گرفت. مناخم بگین، بنیانگذار حزب لیکود نتانیاهو، نخستین فرد صهیونیست بود که در سال 1979 و پس از امضای توافق با انورسادات رییسجمهور مصر، جایزه صلح نوبل را به دست آورد. نامزدی مناخم بگین به دلیل ارتباطاتش با گروههای مسلح یهودی مسئلهای جنجالبرانگیز محسوب میشد. نقش سادات در پروسه صلح نیز به عدم محبوبیت او دامن زد و باعث شد دو سال بعد در رژه نظامی قاهره ترور شود. اسحاق رابین، نخستوزیر پیشین دولت اسرائیل از دیگر کسانی بود که بهای صلح را با خاتمه یافتن زندگیاش به دست مردم خودش پرداخت. او یکسال پس از کسب جایزه صلح نوبلی که بهواسطه برگزاری نشست میان سران دولت اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین دریافت کرده بود، در تلآویو به قتل رسید.
جایزه فیفا نه تنها نتوانست به ترامپ اعتبار ببخشد، بلکه خود فیفا را در مرکز یک رسوایی جدید قرار داد؛ رسواییای که بار دیگر نشان میدهد سازمانی که بازیکنان را بهخاطر یک شعار انسانی جریمه میکند، چگونه میتواند در سطح مدیران خود به ابزاری برای سیاستهای قدرتمندان تبدیل شود. در نهایت، این جایزه بیش از آنکه نماد صلح باشد، نمادی از بهرهبرداری سیاسی از ورزش و ابتذال مفهوم صلح در جهان سیاستزده امروز است.
جایزه نوبل در مجموع تا کنون ۴۹ مرتبه اهدا نشده که عموما به سالهای جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم باز میگردد.
جایزه صلح نوبل در سال مرگ گاندی هم اعطا نشد. این کار عملا به جبران خطای نوبل در حذف گاندی از کاندیداهای سالهای قبل انجام شد.
بیگمان برداشت کسانی چون دونالد ترامپ، از صلح نمایش و معاملهای است که توسط نمایشهای رسانهای، توافقهای نمادین و دیپلماسی قهری هدایت میشود؛ این رویکرد ترامپ در نهایت به رشد بیثباتیها، تعمیق شکافها و جسور کردن متجاوزانی مانند دولت اسرائیل منجر شد.
با وجود این، رویکرد ترامپ اصلا عجیب نبود، بلکه در بستر روندی گستردهتر و الگویی از پیش موجود اتخاذ شده بود؛ چراکه آرمان صلح پس از جنگ جهانی دوم بهطور فزایندهای جای خود را به مدلی از «صلح از طریق قدرت» داده است که زور و نمایش جایگزین گفتوگو و عدالت میشود.
جمعه بیست و یکم آذر 1404-دوازده سپتامبر 2025