نازیلا معروفیان
آتشسوزی در جنگل «دهری» برای روزها ادامه داشته و نیروهای مسئول تلاش چندانی برای مهار این آتشسوزی انجام ندادند. در این گزارش، «زمانه» با داوطلبانی که خود از اهالی روستاهای اطراف این جنگل هستند، گفتوگو کرده است. برای حفظ امنیت، هویت این داوطلبان نزد زمانه محفوظ است.
جنگل «دهری» در محدوده شهر ثلاث باباجانی تا نزدیکی مرز عراق واقع شده است. در پایین این جنگل (کوه) رودخانهای به اسم «زمکان» قرار دارد. در میانه این رودخانه چندین روستا وجود دارد که به لحاظ قدمت دارای تاریخ بسیار پربار و قدیمی اند و به اصطلاح به آنها «دۆلی دەرە» گفته میشود.
یکی از داوطلبانی که اهل یکی از همین روستاها بوده و برای مهار آتش به کمک رفته است، در گفتوگو با رادیو زمانه میگوید:
از چهارشنبه عصر، دهم مرداد ماه ۱۴۰۳ این آتشسوزی آغاز شده و تا به الان ادامه دارد. شروع آتشسوزی از روستای «گۆڕیشە» بوده و تا به این لحظه تا روستای «بوستانآباد» ادامه یافته است. یعنی در واقع آتشسوزی، ۱۵ کیلومتر طول را در برگرفته است.
این فعال محیطزیست در ادامه میگوید:
توانستیم شبهنگام بخشی از آتشسوزی را مهار کنیم اما به دلیل موقعیت جغرافیایی این جنگل و نبود کمکهای اولیه از جانب مراکز دولتی، متاسفانه صبح روز بعد آتشسوزی دوباره شدت گرفت.
این فعال محیطزیست درباره علت این آتشسوزی میگوید:
هنوز مشخص نیست دلیل اصلی آتشسوزی این مناطق چیست اما طبق گفتهها، مشاهدات و البته تجربیات ما، سپاه پاسداران در این ماجرا دخیل است و دلیل این امر هم این است که از سکونت پیشمرگههای مخالف نظام در این مناطق جلوگیری کنند.
Ad placeholder
آتشسوزیهای زنجیرهای در جنگلهای کردستان و زاگرس از میانههای دهه ۸۰ آغاز شد.
به گزارش انجمن سبز چیا، در سال ۱۳۹۹، دستکم ۱۸۸ مورد آتشسوزی، در جنگلهای پیرامون مریوان و سروآباد رخ داده است. بر اساس یک گزارش دیگر از این انجمن، آمار آتشسوزی جنگلهای مریوان و سروآباد در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال گذشتهاش بیش از ۱۳ برابر افزایش یافته است. به گفته یکی از اعضای هیئت مدیره این انجمن، این آمار تنها در نیمه اول سال ۱۴۰۲و بدون احتساب آتشسوزیهای اطراف سروآباد به بیش از ۳۳۰ مورد رسیده است.
«انجمن سبز چیا» یک سازمان محیطزیستی مردمنهاد در ایران است که در زمینههای حفظ محیطزیست، جنگلها و مراتع و فرهنگسازی و مشارکت مردمی فعالیت میکند.
احتمال زندگی برخی از اعضای احزاب اپوزیسیون کُرد مخالف جمهوری اسلامی در این مناطق، فرضیه انگیزههای امنیتی پشت تخریب جنگلهای این مناطق را قوت داده است. ساکنین محلی معتقدند نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران و بهویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به بهانه «پاکسازی» این مناطق از نیروهای احزاب اپوزیسیون کُرد دست به اقدامهای تخریبی در این نواحی میزنند.
به گزارش وبسایت دادههای باز ایران طی سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰، سالانه بهطور میانگین ۲۱ هزار هکتار از جنگلها و مراتع ایران در آتش سوخته است.
https://infogram.com/a153_iwf_fa1-1hxr4zx87z7wq6y
بر اساس آمار انجمن سبز چیای مریوان که در سال ۱۳۷۸ در مریوان تاسیس شد، در سال ۱۴۰۲ تنها در آخرین آتشسوزی که از روز ۱۲تا ۱۶مرداد در جنگلهای اطراف شهرستان مریوان رخ داد، دو هزار و ۳۵ هکتار از این جنگلها در آتش سوخت.
به گفته «انجمن چیا سبز» منابع حکومتی از سوختن نزدیک به هزار هکتار از جنگلهای شهرستان مریوان در تیرماه خبر داده بودند. همین منابع تایید کردهاند که در نیمه اول سال ۱۴۰۲ بیش از سه هزار هکتار از جنگلهای استان کردستان در آتش سوختهاند.
گزارشهای انجمن سبز چیا نشان میدهد که در شش ماه ابتدای سال ۱۴۰۲، تنها در اطراف مریوان بیش از پنج هزار هکتار از این جنگلها در آتش سوخته است.
در این میان یکی دیگر از عوامل دخیل در تشدید خشکسالی و افزایش آتشسوزیها مساله انتقال آب از سرچشمههای زاگرس به مناطق مرکزی ایران است. فعال محیطزیست ساکن در ثلاث باباجانی درباره انتقال آب این مناطق به زمانه میگوید:
نیروهای حکومتی آبهای موجود در ثلاثباباجانی را به دیگر مناطق منتقل میکنند و همین باعث کمآبی این مناطق میشود.
فعالان محیط زیست معتقدند که نیروهای حکومتی به فکر نابود کردن محیط زیست مناطق کردنشین و از سویی پاکسازی گروههای پیشمرگه مخالف حاکمیت به ویژه «پژاک» در این ناحیه هستند.
با اینکه بیش از یک هفته از آتشسوزی در منطقه ثلاثباباجانی میگذرد اما هنوز نتیجهای از علت و سرمنشا این اتفاق از سوی مقامهای مسئول اعلام نشده است.
یکی از فعالان و داوطلبان حاضر در این منطقه به زمانه میگوید:
دولت مطلقا هیچ کمک مورد توجهی برای مهار آتشسوزی نکرده است.
به گفته این منابع محلی:
تنها دو مرتبه هلیکوپتر آبپاش به این منطقه ارسال شده که آن هم فشار و مخزن آب به اندازهای ناچیز بود که آن میزان آب هنوز به آتش نرسیده تبدیل به بخار شد. از سمتی دیگر فاصله آبگیری هلیکوپتر تا محل آتشسوزی تا اندازهای طولانی بود که تا بازگشت دوباره هلیکوپتر، نه تنها آتش شعلهورتر بلکه بخش عظیمی از پوشش گیاهی هم به اصطلاح تبدیل به خاکستر میشد.
یکی دیگر از فعالان محیطزیست کُرد در گفتوگو با خبرنگار زمانه تاکید میکند که:
جز دو مرتبهای که حکومت دو هلیکوپتر مهار را به این منطقه فرستاد هیچ کمکی در هیچ ابعاد دیگری برای مهار آتشسوزی و جلوگیری از بین رفتن این پوشش گیاهی توسط آنها صورت نگرفته است. بنده یقین دارم اگر این دو بار هم این دو هلیکوپتر را فرستادند صرفا برای شانتاژ خبری بوده و بس.
او در ادامه میافزاید: «از سویی دیگر ادارات هلالاحمر و محیط زیست اصلا نیروی فعال کارآمدی ندارد تا در راه مهار این آتشسوزی به ما کمک کند.»
این فعال محیط زیست میگوید با بخشدار کرمانشاه تماس گرفته اما نتیجهای حاصل نشده است. او میگوید:
جالب اینجاست ما با بخشدار کرمانشاه تماس گرفتیم که نیروهای بسیج و سپاه خود را برای کمک به ما به این مناطق بفرستید، رسما درخواست ما را رد کردند. یعنی این افراد فقط برای کشتار و سرکوب مردم آماده باشند و لاغیر.
خوشبختانه تا به این لحظه هیچ کدام از افراد داوطلب و فعالان محیطزیست بازداشت نشدهاند؛ اما در گذشته نیروهای حاکمیتی از بازداشت فعالان محیطزیستی بخصوص فعالان محیطزیستی کُرد ابایی نداشتند.
برای مثال عبدالواحد بوتیمار، روزنامهنگار و عضو تحریریه نشریه «انجمن سبز چیا» از سوی دادگاه به «محاربه» و سپس به «اعدام» محکوم شد. یا در شهریور ۱۴۰۲ و با نزدیک شدن به اولین سالگرد قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی به منزل فعالان محیط زیست ساکن مریوان حمله و گروهی از آنها را همراه با خشونت بازداشت کردند.
Ad placeholder
«یکی از مهمترین اتفاقهای زیستمحیطی ده سال اخیر ایران»
به گفته یکی از داوطلبان مهار آتشسوزی در ثلاثباباجانی «این یکی از مهمترین اتفاقهای زیستمحیطی ده سال اخیر در ایران است که متاسفانه حتی توسط بسیاری از رسانهها در بایکوت خبری قرار دارد. حجم این آتشسوزی تا اندازهای بزرگ است که قابل تصور نیست.»
او همچنین درباره از بین رفتن گونههای مختلف حیوانی تاکید میکند:
حالا فقط بخش پوشش گیاهی نیست، حیوانات بسیاری هم در این آتشسوزی دچار آسیب شده و از بین رفتند.
این فعال محیط زیست میگوید:
ما نمیدانیم دردمان را به که بگوییم. فرماندار ثلاثباباجانی جز دزدی و اخاذی از مردمشهر، کار دیگری را بلد نیست. رستگار یوسفی، نماینده شهر ثلاثباباجانی تنها یک بار به این منطقه آن هم در فاصله چند کیلومتری آمد و بس. نه تنها خودش بلکه هیچکدام از نمایندگانش را هم موظف به سرکشی از این مناطق نکرده؛ از طرفی دیگر ما فعالان محیطزیست حتی یک تماس از جانب ایشان و اطرافیانشان دریافت نکردیم.
او که کاملا از مسئولان قطع امید کرده است میگوید: «حداقل درخواست ما از این مسئولین این است که به خود ما مردم عادی تجهیزات بدهند تا خودمان آتشسوزی را مهار کنیم اما ما هیچ واکنشی دریافت نکردیم. ما نمیدانیم به کجا پناه ببریم.»
این فعال محیطزیست در ادامه میافزاید:
حقیقت تلخ دیگری که وجود دارد این است که همیشه امکان آتشسوزی در مناطق اورامانات و زاگرس، حالا چه به دلایل سیاسی یا غیرسیاسی، وجود دارد. این انتظار وجود دارد که منابع دولتی به مردم این منطقه آموزش دهند که در چنین شرایطی چگونه به مهار آتشسوزی کمک کنند. ما حتی ایستگاه آتشنشانی خارج از شهر نداریم. این دردمان را به که بگوییم؟
فعال محیط زیست ساکن در ثلاثبابانی درباره مشارکت مردم در مهار آتش به زمانه میگوید:
اگر به شما بگویم که کسانی از مردم عادی که برای مهار آتشسوزی به کمک ما میآیند در محدوده سنی ۱۳ تا ۱۸ سال هستند، باورتان نمیشود. این افراد اصلا نه آموزش دیدهاند نه اصلا میدانند در چنین شرایطی چگونه عمل کنند و بدتر خودشان را در معرض خطر قرار میدهند. این دیگر بحثجان انسانهاست؛ چرا همه انسانهای مدعی و طرفدار محیطزیست ما را تنها گذاشتهاند؟
او در ادامه می گوید: «مردم از همه شهرها و روستاهای ایران برای کمک به ما آمده بودند؛ مثل همیشه تنها راه نجاتدهنده ما مردم ایران هستیم.»
این فعال محیطزیست همچنین از نقش پررنگ زنان در کمک به مهار حریق میگوید و اینگونه آن را توضیح میدهد:
نکته قابل توجه حضور پررنگ و بهسزای زنان در این ماجراست. زنان مناطق ثلاثباباجانی با پخت نان، غذا و میوه و مداوای کسانیکه در آتشسوزی دچار آسیب شده بودند کمک بسیار شایانی به تحملپذیرتر شدن این ماجرا کردند.
او در ادامه میگوید:
برخی از زنان، با جمعآوری پول از مردم خیرخواه، چند دمنده ضدحریق را خریداری کردند تا روند مهار آتش تسریع پیدا کند.
متاسفانه بر اساس اظهارات شاهدان محلی، نبود تجهیزات، عدم مدیریت و بیتوجهی مسئولان و از طرفی کینهتوزی مقامهای جمهوری اسلامی نسبت به اپوزیسیون کُرد حتی به قیمت از بین بردن مناطق جنگلی و کوهستانی باعث ادامهدار بودن این وضعیت شده است. بیتوجهی به این وضعیت باعث میشود که جبران آن دهها و یا حتی صدها سال طول بکشد.