ساعد سپیدار
اگرچه از دورانهای قدیم که بعید بتوان تاریخ دقیقی برای آن مشخص کرد افرادی در ایران بودهاند که با انجام کارهای خیر مثل وقف و ساختن مدرسه، بیمارستان و دارالمجانین به افراد نیازمند، بیماران و معلولین کمک میکردهاند، تنها در صد سال اخیر است که مؤسسات خیریه به صورت رسمی در ایران فعالیت میکنند. نخستین آنها مؤسسه خیریه تبریز است که در سال ۱۲۹۵ شمسی توسط ۱۵ نفر از خیرین تبریزی پایهگذاری شد و تاکنون نیز به فعالیت خود ادامه میدهد. (منبع)
با گذشت زمان، تعدادی خیریه برای کمک به معلولین به وجود آمد. در نوشتار پیش رو که نتیجهی مصاحبه با یک کارمند بهزیستی و دو خیریه است، نگاهی به وضعیت این خیریهها، مشکلاتشان، تعاملاتشان با بهزیستی و تأثیرشان در زندگی معلولین خواهیم داشت.
گمانهزنی در مورد تعداد معلولان
باید در نظر داشت که همهی معلولین با خیریهها سروکار ندارند. با وجود اینکه آماری از تعداد دقیق معلولان در دست نیست، به صورت کلی معلولان ایرانی را از لحاظ میزان نیازشان به دریافت کمکهای مالی و خدمات میتوان در چهار گروه زیر دستهبندی کرد:
- جانبازان بالای ۲۵ درصد که از بنیاد شهید حقوق ماهیانه دریافت میکنند و مشمول کمکهای مالی و بنهای گوناگون برای خرید و تهیه مایحتاج خود میگردند.
- جانبازان زیر ۲۵ درصد که حقوق ماهیانه دریافت نمیکنند.
- معلولینی که تحت پوشش بهزیستی هستند.
- معلولانی که به دلایل مختلف به بهزیستی مراجعه نکردهاند.
- معلولینی که دارای توان مناسب مالیاند و کمک مالی دریافت نمیکنند.
تعداد کل جانبازان کشور ۵۷۴ هزار و ۱۰۱ نفر است که ۳۳۶ هزار و ۲۸۲ نفر معادل ۵۹ درصد جانبازان زیر ۲۵ درصد و ۲۳۷ هزار و ۸۱۹ نفر معادل ۴۱ درصد نیز جانبازان ۲۵ درصد و بالاتر هستند. (منبع) جانبازان بالای ۲۵ درصد از طریق دریافت مستمری، حق پرستاری، بنهای خرید کالا و تجهیزات، پوشش خدمات درمانی و سهمیه برای دانشگاه فرزندانشان حمایت میشوند. جانبازان زیر ۲۵ درصد نیز تحت پوشش بیمه خدمات درمانی و مشمول برخی سهمیههای دولتی هستند اما تنها هزینه کمک معیشتی اندکی دریافت میکنند که پاسخگوی مخارجشان نیست. (منبع)
در هر صورت جانبازان تحت حمایت بنیاد شهید و یا کمیته امداد، عمدتاً سر و کاری با مراکز خیریه ندارند. از تعداد آن دسته از معلولینی که خود و یا خانوادهشان توان مالی مناسبی دارند و از پس مخارج خود برمیآیند اطلاعی در دست نیست لکن با توجه به شرایط عمومی جامعه میتوان اینگونه فرض کرد که تعدادشان به مراتب از معلولینی که دارای وضعیت مناسبی نیستند، کمتر است. برخی از این معلولان با خرید دارو و تجهیزات مورد نیازشان از مراکز غیر دولتی در خانه نگهداری میشوند و برخی دیگر با پرداخت هزینههای مراکز خصوصی نگهداری از معلولان، در این مراکز بستری شده و از خدمات مورد نیازشان بهرهمند میشوند.
از میان معلولینی که در بالا به آنها اشاره شد، تنها دستهی سوم و چهارم یعنی معلولانی که تحت حمایت بهزیستی هستند و کسانی که به بهزیستی مراجعه نکردهاند، به انحاء مختلف با مراکز خیریه سروکار دارند. سازمان بهزیستی افرادی که دارای مشکلات و بیماریهای زیر باشند را تحت حمایت قرار میدهد: افرد نابینا، کم بینا، ناشنوا، کم شنوا، افراد دارای معلولیت جسمی حرکتی، افراد با آسیب نخاعی، اشخاص با اختلالات طیف اتیسم، بیمار روانی مزمن، فرد با اختلالات هوشی رشدی (معلول ذهنی) و سالمندان معلول. (منبع) به طور کلی تعداد معلولان تحت پوشش بهزیستی ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر اعلام شده است. (منبع) همچنین به نظر میرسد تعداد معلولانی که جزو این دسته از افراد قرار ندارند و توسط بهزیستی به عنوان معلول تشخیص داده نشده و یا به دلایل مختلف به بهزیستی مراجعه نکردهاند زیاد باشد. این افراد نیز عمدتاً به دلیل مشکلات جسمی یا ذهنی، دچار مشکلات مالی شده و مراجعه به خیریهها میتواند تنها راه آنان باشد.
Ad placeholder
خیریه به جای بهزیستی؟
پرسش اساسی این است که اگر سازمان بهزیستی معلولان را تحت حمایت خود دارد، نقش خیریهها در این میان چیست و چرا معلولان به خیریهها مراجعه میکنند؟
از طریق مصاحبهای که با یکی از خانمهای شاغل در بهزیستی که حدود ۱۲ سال سابقه کار در این سازمان را دارد، به این نتیجه رسیدیم که بودجهای که از سوی دولت به بهزیستی تعلق میگیرد بسیار ناکافی است و به همین دلیل خیرین و خیریهها نقش چشمگیری در فرآیند کمک به معلولان دارند، به گونهای که کمکهای مالی که توسط خیرین اهدا میشود بیشتر از دولت است.
کافی نبودن بودجهی بهزیستی امری کاملاً مشخص است. پس از اینکه ردیف بودجهی سال ۱۳۹۹ تصویب شد، سازمان بهزیستی در بیانیهای که توسط ایلنا منتشر شد اعلام کرد:
سهم معلولان از بودجه بهزیستی در واقع ۲ هزار و ۷۸۷ میلیارد و ۳۲۶ میلیون تومان است. بدین معنا که سهم معلولان از ردیف بودجه بهزیستی تنها ۱۸,۵ درصد مقدار مورد نیازی است که توسط کارشناسان بهزیستی برای اجرای قانون معلولان برآورد شده است. یعنی معلولان امسال ۸۱,۵ درصد از بودجه مورد نیاز خود را دریافت نمیکنند. این در واقعیت امر به این معناست که تک تک ردیف بودجههایی که قرار است زندگی مطلوبتری برای معلولان بسازد، میزان اشتغال آنها را افزایش دهد، خدمات توانبخشی را به صورت ارزان در اختیارشان قرار بدهد، کمک هزینههایی بابت نگهداری به خانوادههایشان تعلق بگیرد، محیط زندگی، کار و اماکن عمومی برای معلولان مناسبسازی شود، مستمری را افزایش دهد و… همگی تنها عناوینی هستند که روی کاغذ میآیند و با ناکامی در برآوردهسازی روبهرو میشود.» (منبع)
پس از سال ۱۴۰۱ نیز وضعیت بدتر شد و سهم معلولان از ردیف بودجهی بهزیستی حذف شد.
به گفتهی این کارمند بهزیستی: «بهزیستی بدون کمک خیرین و خیریهها حتی یک روز هم قادر به ادامه حیات نیست».
هنگامی که یک فرد معلول به بهزیستی مراجعه میکند برای دریافت مستمری و تجهیزات توانبخشی مورد نیاز، وارد چرخهی کمیسیون پزشکی میشود که برای به نتیجه رسیدن این کمیسیون، بسته به نیاز شخص از دو هفته تا دو سال زمان لازم است. دلیل این زمان طولانی نرسیدن اعتبارات لازم به بهزیستی است. در این مرحله بسیاری از این معلولان به خیریهها معرفی میشوند.
اکثر خیریههایی که معمولاً مراکز نگهداری از معلولان نیز به حساب میآیند زیر نظر بهزیستی فعالیت دارند. تعداد اندکی از مراکز نگهداری نیز آزاد هستند و برای آن دسته از معلولانی که از لحاظ مالی توانایی مناسبی دارند، تأسیس شدهاند.
طبق گفتههای مسئول یکی از خیریههای مطرح در یکی از کلانشهرها، هنگامی که فرد معلول به خیریه معرفی میشود، بر اساس منابع مالی که آن خیریه در اختیار دارد خدماتی از قبیل کمکهای نقدی، اهدای لوازم توانبخشی مثل ویلچر و عصا و…، اهدای بن خرید لباس، توزیع بستههای مواد غذایی، توزیع بستههای لوازمالتحریر به دانشآموزان معلول و برگزاری کلاسهای آموزشی و اردوهای تفریحی را به معلولان ارائه میدهد. همچنین به گفتهی این شخص در چند سال اخیر تعدادی از خیریههای موجود اقدام به فروش اجناسی مثل صنایع دستی یا لوازم ضروری آشپزخانه و… کردهاند تا از طریق سود حاصل از این اقلام به معلولین کمک کنند. هنگامی که از امکان پذیرش اتباع خارجی در این خیریهها از این فرد پرسیدیم، اینگونه پاسخ داد که تنها آن دسته از اتباع خارجی که اقامت داشته باشند مشمول یک سری از خدمات خاص این مراکز خواهند شد.
Ad placeholder
خیریه کافی نیست
هنگامی که برای پرسش از مشکلات موجود برای مراکز خیریه به سراغ یکی از خیرین که در یک مرکز خیریه نگهداری از معلولان فعالیت میکند رفتیم، این شخص بزرگترین مشکل اینگونه مراکز را تعداد زیاد مراجعین و نبود منابع مالی کافی عنوان کرد. به گفتهی او از زمانی که مشکلات مالی و تورم افزایش یافته، تعداد خیرین کاهش یافته و پول موجود، برای پاسخگویی به مشکلات معلولان کافی نیست.
نبود پدریار و مادریار برای نگهداری از معلولان مشکل دیگری است که توسط این خیر مطرح شد. طبق گفتههای او با توجه به حقوقی که این مراکز قادرند برای افرادی که در این مراکز کار میکنند بپردازند، معمولاً فردی که در این مراکز مشغول به کار میشود زیاد دوام نمیآورد؛ چرا که حجم کار بسیار سنگین است و افراد تخصص کافی در نگهداری از معلولان و خصوصاً سالمندان معلول ندارند.
اگر تعداد پدریار و مادریار کافی بود و این مراکز میتوانستند حقوق و بیمهی آنها را بپردازند، بار سنگینی از دوش این مراکز خیریه برداشته میشد. هزینهی سنگین وسایل و تجهیزات مورد نیاز مثل تخت، تشک، ویلچر، توالت فرنگی و… نیز به این مشکلات میافزاید. دارو، تخت و تشک مخصوص معلولان، سمعک و واکر از مواردی است که در تأمین آنها مشکل وجود دارد. به گفتهی او تعداد زیادی از این مراکز نگهداری خیریه، استیجاری هستند که پرداخت اجارهبها و قبوض نیز برای خیرین دشوار است. این در حالی است که دولت (بهزیستی)، در پرداخت میزان اندک یارانهای که قرار بوده به این مراکز بپردازد کوتاهی میکند و اکثراً این یارانه به تعویق میافتد. یارانهای که در صورت پرداخت به موقع نیز حتی ۲۰درصد هزینههای معلولان را هم پوشش نمیدهد.
بر اساس گفتههای کارمند بهزیستی که در بالا ذکر شد، جدای از مؤسسات خیریه و مراکز نگهداری معلولان، خیرین از دو طریق به افراد معلول کمکرسانی میکنند:
• حالت اول اینکه وقتی فرد معلولی دچار مشکل شده و یا برای مراحل درمانی خود در بیمارستان بستری شود، در صورتی که قادر به پرداخت هزینههای خود نباشد، از طریق بهزیستی یا یکی از خیریههای زیر نظر این سازمان به بیمارستان معرفی شده تا خیرین آن بیمارستان، هزینههای درمانی آن شخص را تقبل کنند.
معمولاً هر بیمارستانی تعدادی خیر دارد که بدون وابستگی به سازمان یا خیریهای خاص، در صورت امکان به بیماران نیازمند بستری شده در آن بیمارستان کمک میکنند. به طور مثال تنها یکی از بیمارستانهای دولتی شیراز، حدود ۱۰۰ خیر دارد.
• صورت دوم زمانی است که فرد معلول به خیریههای مستقل که معمولاً در محلههای کوچک شهر وجود دارند مراجعه کرده و کمک میگیرد. این خیریهها که معمولاً در کنار مساجد محله واقع شده، از طریق کمک خیرین، صندوق صدقات مخصوص به خود و دریافت کمکهای مردمی، مبالغی را برای کمک به اشخاصی که در آن خیریه ثبت نام کردهاند اختصاص میدهد. این خیریهها محدودیتی برای پذیرش افراد ندارند و از زنان سرپرست خانوار، افرادی که دارای بیماریاند و قادر به کار نیستند و معلولین حمایت میکنند. به گفتهی این شخص، خیرین نقش مهمی در کمک به معلولین ایفا میکنند چرا که طی دو سال گذشته ورودی معلولین ذهنی و بیماران اعصاب و روان به بهزیستی زیاد شده و تعداد کمتری از خانوادهها نسبت به سالیان قبل، قادر به نگهداری از معلولان در خانه هستند.
سخن آخر اینکه اگرچه با وجود تعداد زیاد خیریهها و خیرین در شهرهای مختلف هنوز مشکلات اساسی گریبانگیر معلولان و خانوادههای آنان است، تصور وضعیت معلولان بدون حضور خیرین دشوار است، چراکه بسیاری از هزینههای بهزیستی، مراکز نگهداری و کمکهای مالی مخصوص معلولان از طریق این خیرین تأمین میگردد.
مسئله اینجاست که در شرایطی که خیرین با تمام توان خود به معلولین کمک میکنند، دولت به جای اینکه پابهپای آنان بیشتر به معلولین رسیدگی کند، روز به روز به نفع خود و به ضرر معلولان از مسئولیتهای قانونی خود شانه خالی میکند تا بار بیشتری بر دوش خیرین و معلولان گذاشته باشد. در هر حال در این حال و هوای اقتصادی ایران، چتر حمایتی خیرین، چتری کوچک اما بسیار حیاتی است.