دستاوردهای جنبش ژینا و تلاش رژیم برای تصویب قانون عفاف و حجاب. آیا زنان به پیش از جنبش زن زندگی آزادی برمیگردند؟

دستاوردهای جنبش ژینا و تلاش رژیم برای تصویب قانون عفاف و حجاب

آیا زنان به پیش از جنبش زن زندگی آزادی برمیگردند؟

وریا صنیعی

روز 25 شهریور سال 1401، زمانیکه مهسا ژینا امینی در بیمارستان کسری تهران جان شیرینش را در اثر سرکوب وحشیانه مامورین حکومتی از دست داد، کسی از مقامات رژیم فکرش را هم نمیکرد مرگ این فرشته بی گناه سرآغاز جنبش بزرگی شود به نام زن، زندگی، آزادی که نه تنها تمامی شهرهای ایران را در بر میگرد که از مرزهای کشور هم فراتر میرود. خبر قتل حکومتی مهسا ژینا امینی موج گسترده ایی از اعتراضات را ابتدا در زادگاهش سقز و سپس تمامی شهرهای کردستان و ایران دامن زد. این اعتراضات وسیع گسست تاریخی بین حکومت و مردم ایران را بیش از پیش آشکار کرد. گسستی که تا آن روز سابقه نداشت این چنین مردم سراسر ایران را متحد کند و معترضین یک صدا شعار مترقی زن، زندگی، آزادی را سر دهند.

از خودگذشتگی مردم در این جنبش پیام محکمی به سران جنایتکار جمهوری اسلامی فرستاد. در تهران معترضین شعار از کردستان تا تهران ستم علیه زنان را سردادند. در شمال ایران معترضین در دفاع از تهران به خیابان آمدند و مردم َشهرهای آذربایجان در دفاع از مردم کردستان خیابانها را به میدان مبارزه علیه رژیم تبدیل کردند و معترضین کردستان در دفاع از بلوچستان شعار سردادند.  سرکوب بی رحمانه نیروهای رژیم هم نتوانست معترضین را منصرف کند و بر خلاف جنبشهای دی 96 و آبان 98، جنبش زن، زندگی، آزادی تمامی محاسبات رژیم را برهم زد. تا جاییکه فرمانده هان سپاه پاسداران و نیروهای انتظامی به کمبود نیرو برای کنترل اعتراضات اذعان کردند. خشم فروخفته چهار دهه سرکوب چنان نیرویی به زنان بخشیده بود که در سراسر ایران حتی زنان معتقد به حجاب هم در حمایت از زنان معترض، حجاب از سر برداشته و به معترضین پیوستند.

سوزاندن روسری و مقنعه در کلانشهرها و شهرهای کوچک چنان گسترش یافته بود که لرزه بر اندام آخوندهای مرتجع انداخته بود. لذا مرتجعین مدهبی مدام فریاد سرکوب بیشتر و اعدام معترضین را سر میدادند. بازداشت هزاران نفر و محاکمه معترضن در دادگاههای چند دقیقه ایی، همچنین اعدام بی گناهان خشم عمومی را بیشتر کرد تا جاییکه رژیم برای سرکوب بیشتر دانش آموزان را مسموم کرد و در تهران به تجمع پزشکان یورش برد. مرگ صدها معترض و زخمی شدن صدها معترض دیگر، تجاوز به معترضین و شکنجه های سخت برای اعتراف اجباری صدای سازمانهای بین الامللی و کشورهای مدافع حقوق بشر را هم درآورد. تا پیش از جنبش زن، زندگی، آزادی سابقه نداشت که کشورهای جهان به اجماعی عمومی برای محکومیت جمهوری اسلامی برسند. در این میان اما اختلافات درونی اپوزسیون و مواضع ضد و نقیضشان تیشه بر ریشه این جنبش زد و معترضین را مایوس و دلسرد کرد. اما زنان شجاع ایرانی هیچگاه متوقف نشدند و در این راه هم تعداد زیادی از زنان و مردان بازداشتی که آزاد شده بودند بعد از مدتی به صورت مشکوکی جانشان را از دست دادند. این اولین بار در جهان بود که جنبشی اجتماعی حول حقوق زنان شکل میگرفت. زنان در محوریت این جنبش قرار داشتند و به طرز اعجاب آوری، زنان در بسیاری از کشورهای جهان به این جنبش پیوستند و شعار زن، زندگی، ازادی چنان همه گیر شد که لرزه بر تن تمامی حکومتهای مرتجع خاورمیانه انداخت.

از مزیتهای دیگر این جنبش حضور گرایشهای مختلف بود. تمامی آنها بر خلاف جنبشهای قبلی که خواهان آزادی بیان یا حق رای و اجابت خواستهای صنفی بودند، عبور از جمهوری اسلامی را فریاد زدند. بر خلاف روند دمکراتیکی که در داخل به پیش میرفت، اپوزسیون خارج کشور بر خلاف انتظارها عملا ثابت کرد که هنوز با دمکراسی واقعی فاصله دارد. در سالگرد جنبش شیوه دیگری از مبارزه این بار از ظرف خانواده های دادخواه شکل گرفت. بازداشت خانواده های دادخواه و بستن درب گورستانها هم نتوانست مانع از حضور و همبستگی دادخواهان شود. به باور بسیاری از فعالین سیاسی جنبش دادخواهان ایران ظرفیت گسترش جنبش انقلابی را همانند مادران دادخواه آرژانتین دارد و دیدار مادران دادخواه کردستان با مادران دادخواه شهرهای دیگر، امیدها را در دل مبارزین شعله ور ساخت و جوانان انقلابی با پخش تراکت و  نوشتن شعار راه جانباختاگان را ادامه دادند. جنبش مهسا هزینه های بی سابقه ایی به حکومت تحمیل کرد، زنان دیگر به پیش از جنبش زن، زندگی، آزادی بر نخواهند گشت. گسترش جنبش به درون زندانها گواه این شعار بود که بر سنگ مزار مهسا امینی نوشته شده بود. مادر مهسا این چنین نوشته بود: “ژینا جان نام تو رمز خواهد شد”، و اینگونه هم شد. بعد از گذشت دو سال از این جنبش، حکومت همچنان تلاش دارد تا با قانون عفاف و حجاب مانع از تکثیر انقابیگری شود اما دیگر توان آن را ندارد.  این رژیم با تمام معیارهای دنیای مدرن بیگانه است و سطح آگاهی جوانان ایرانی بسیار بالاتر از مقامات رژیم است. اینگونه است که شجاعت تکثیر شده و زنان بر خلاف تمامی قوانین دست و پاگیر همچنان به شیوه ایی گسترده در مکانهای عمومی بدون حجاب اجباری حاضر میشوند. استفاده ابزاری رژیم از مزدوران صادراتی هم نتوانست پیام آزادیخواهی و برابری طلبی این جنبش را به حاشیه ببرد. اکنون زنان و مردان ایران مصصمم تر از همیشه منتطر فرصت دیگری هستند تا کار این رژیم عصر حجری را تمام کنند. پایه های نظام لرزان شده است، میزان گسست طرفداران رژیم روز به روز در حال گسترش است و اختلافات درونی در کنار تضعیف موقعیت رژیم در منطقه، همچنین ناتوانی در حل بحرانهای متعددی که دامنش را گرفته است، پیروزی را نوید میدهد. فعالین در داخل کشور از گذشته درس گرفته و به دنبال ایجاد آلترناتیو و ایجاد رهبری در درون کشور هستند. مردم ایران دیگر منتظر احزاب و جریانهای خارج کشور نخواهند شد، تمامی نشانه ها حاکی از حرکتهای زیرپوستی برای روز رهایی است و مبارزان به این امید تمامی سختیها را به جان میخرند.

وریا صنیعی

0 FacebookTwitterPinterestEmail

پیام بگذارید

پیام

گالری

ما را دنبال کنید! ​

تماس

  Copyright © 2023, All Rights Reserved Payaam.net