روز جمعه ۱۱ اکتبر، برابر با بیستم مهر، روز جهانی دختران کودک، یا دختر بچه ها بود. بر اساس جدیدترین تحقیقاتی که از سوی یونیسف در ۱۲۰ کشور صورت گرفته است، از هر هشت دختر در جهان، یک دختر قبل از ۱۸ سالگی مورد شدید ترین خشونت و آزار جنسی قرار گرفته است. ۳۷۰ میلیون دختر و زن زیر سن قانونی در سراسر جهان قربانی این پدیده بودهاند. بهگفته یونیسف اگر خشونت جنسی، کلامی یا حملاتی که در شبکه های انترنتی صورت میگیرد را نیز در نظر بگیریم، از هر پنج دختر در سراسر جهان یک نفر تحت تأثیر این اعمال ضد انسانی قرار گرفتهاند.
بر اساس گزارش یونیسف، خشونت جنسی علیه دختران با تفاوت هائی در تمام قارهها و در همه فرهنگها رخ میدهد. شمار افراد آسیبدیده بهویژه در مناطق جنگی یا بحرانی بیشتر هستند.
بیانیه یونیسف جنایات عظیمی را در بر نمیگیرد که در مناطق جنگی نظیر اوکراین، غزه، لبنان، یمن و سودان علیه دختر بچه ها اعمال شده است. طبعا در هیچکدام از این مناطق آماری مشخص از مصائبی وجود ندارد که بر دخترانِ کودک تحمیل میشود.
بنا به اطلاعات وزارت بهداشت فلسطین شمار جانباختگان حملات اسرائیل به غزه تا دهم اکتبر، منهای اجساد زیر آوارها، به ۴۲ هزار و ۶۵ نفر و شمار مجروحان نیز به ۹۷ هزار و ۸۸۶ نفر افزایش یافته است. دو سوم این قربانیان زنان و کودکانند، که آگاهانه و بر اساسی یک سیاست نژاد پرستانه، هدف قرار گرفته اند. آمار دقیقی از جانباختگان کودک در دست نیست. زیرا همیشه آمار آنها با زنان جانباخته آورده میشود. کابینه بایدن در اول مارس برای نخستین بار آماری در باره قربانیان تجاوز اسرائیل به غزه را منتشر کرد. بر اساس آن آمار که از زبان لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا، ذکر شده ارتش اسرائیل از ۷ اکتبر تا تاریخ مذکور موجب جانباختن بیش از ۲۵۰۰۰ زن و کودک در نوار غزه شده است.
گزارشات بسیار جانگذازی در مورد شیوه جانباختگان کودکان و نیز کودکانی در غزه منتشر شده که یکی از والدین و یا هر دوی آنها را از دست داده اند. آمار این کودکان ۲۰ هزار گزارش شده است. بعضی از موسسات کمک به کودکانِ فعال در غزه این تعداد را ۵۱ هزار کودک یتیم ذکر کرده اند.
در جنگ اوکراین هم کودکان و لاجرم دختران قربانی شده اند که تعدادشان معلوم نیست. گزارشات موجود بیشتر آن کودکانی را در بر میگیرد که توسط مقامات روس به کشور روسیه و یا به بلاروس فرستاده شده اند تا آموزش ببینند. اطلاعات مشخصی و مستقلی در دست نیست تا معلوم شود که این کودکان به اجبار انتقال داده شده اند و یا تمایل خود و خانواده را به همراه داشته است. جنگ گذشته از قربانی شدن، تجارب هولناک دیدن مرگ عزیزان، ویرانی، محرومیت از تحصیل، محرومیت از محبت، بی آیندگی، گرسنگی، مرض و نظایر آنها را برای دختران کودک به همراه آورده است.
در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی دختر بچه های خانواده های تهیدست ، بازمانده از تحصیل، دختران خردسال کار و خیابان با انواع مصیبت جسمی و روانی روبرو هستند. وجود قوانین ارتجاعی و زن ستیز اسلامی و فرهنگ مردسالار حاکم بر جامعه، مشکلات و مصیبت های این دختران را دو چندان کرده است و آنان را در معرض تعرض باندهای قاچاق انسان و مواد مخدر نیز قرار داده است.
دخترانِ خردسال خانواده های فقیر و کم درآمد حتی اگر وارد بازار کار هم نشوند، به علت فقر و تنگدستی خانواده شان علیرغم میل خود، در سنین پائین شوهر داده می شوند. در کنار همه این محرومیت ها و بیحقوقی ها در رژیم اسلامی ازدواج دختران ۹ ساله شرعی است و علیرغم وجود قانونی متفاوت، والدین میتوانند دختران ۹ سال و بیشتر را به خانه شوهر بفرستند. در کنار این معضل، ازدواج بخشی از دختران ایرانی و اکثر دختران کم سن و سال افغانستانی اصلا در جایی ثبت نمیشود و به همین جهت آنها با مصائب بسیار بیشتری روبرویند. دختران خردسال به شوهر داده ای که مادر میشوند با مشکلاتی چند وجهی روبرویند. براساس پایگاه اطلاعات سازمان ثبت احوال رژیم، سالانه حدود یک هزار و پانصد تا دو هزار نوزاد از مادران کمتر از ۱۵ سال در ایران متولد می شوند. ازدواج هایی که چنین شرایط شرم آوری را بر دختران خرد سال تحمیل میکند، در بسیاری از کشورهای جهان مصداق تجاوز به کودکان است و جرم جنایی به حساب میآید، اما این جنایت امروز در جمهوری اسلامی امری قانونی و متداول است.
ستم های پایه ای و تحمیل شده بر کودکان دختر، بخشی از ستم طبقاتی در جوامع بورژوایی است و به طور مستقیم تر باید آنرا زیر مجموعه ستم بر زنان قرار داد. این ستم ها ریشه در نظام سرمایه داری دارد و فقط با نابودی آن ریشه کن می شوند، اما رفع بخشی از این ستم ها و مصائب موجود و تحقق بخش هایی از حقوق زنان را می توان به دولت های سرمایه داری تحمیل کرد. تامین همین حقوق با مبارزه متحدانه همه انسانهای آزاده و شرافتمند ممکن است و باید برای تحقق آنها تلاش کرد.