سوران کریمیان
گرچه تخریب محیطزیست یک مسئله جهانی است، اما ادبیات انتقادی پیرامون اکولوژی سیاسی نشان میدهد که چنین گزارههای تعمیمیافتهای فاقد قدرت توضیحی دربارهی روابط ساختاری و سیاسی-اجتماعی، مکانیسمهای متفاوت و اهداف خاص پشت پدیدهی زیستبومکٌشی در برخی مناطقِ دارای تفاوتهای تاریخی-فرهنگی با جامعه یا دولت مسلط است. ازاینرو، مفاهیمی همچون «نژادپرستی اکولوژیک» و «اکو-آپارتاید» در توضیح پیچیدگیهای ساختاری و سیاسی دخیل در استراتژیهای تخریب زیستبوم گروههای بهحاشیهراندهشدهی نژادی-اتنیکی-ملی بکار گرفته میشوند. در رابطه با کوردستان، این مفاهیم در تلاقی با اصطلاحاتی همچون «استعمار داخلی» و «پیرامونیسازی ملی»، بینشهایی نوینی به مسئله محیطزیست کوردستانِ تحت سلطهی دولت-ملتهای چهارگانه خاورمیانه تزریق کردهاند.[۱]
ازاینرو، بحرانهای زیستمحیطی در مناطق اتنیکی/ملی نه ناشی از سوء مدیریت بلکه پیامد بلافصل تلاقی دولت سرمایهداری و کردارهای استعماری به نسبت این مناطق است. بهلحاظ تاریخی، «مدیریت استعماری منابع طبیعی کوردستان» از سوی دولتهای ترکیه، ایران، عراق و سوریه با توسعه روابط سرمایهداری در این کشورها و تشدید «استعمار داخلی» در کوردستان کم تا بیش همزمان و همراستا است. در دهه ۱۹۵۰، استثمار سیستماتیک و تخریب اولیه محیطزیست کوردستان آغاز شد و در دهه ۱۹۷۰ شاهد ساخت اولین پروژههای سرمایهگذاری بزرگ و زیانآور بهویژه سدها، حفاری نفت و معادن بود. این اقدامها و سرمایهگذاریهای مرتبط با آن آواره شدن، تخیله مناطق و مهاجرت از مناطق روستایی شهرها را به دنبال داشت که خود به دو شکل پروسهی استعمار داخلی را تثبیت مینمود: بهرهمندی مناطق مرکزی و دولتهای مسلط از نیروی کار ارزان در بخشهای ساختوساز و صنعت (استثمار اقتصادی) و تعمیق همسانسازی فرهنگی (استعمار فرهنگی) بود.[۲]
در دهه ۱۹۹۰، این دولتها، بهویژه ترکیه [۳] و ایران، صدها سد، طرح کشاورزی، استخراج معادن و سایر پروژههای بهلحاظ معیارهای زیستمحیطی غیرپایدار و فاجعهبار را آغاز نمودند که مهمترین و جامعترین آنها، «مدیریت آبها و رودخانههای مرزی» و «پروژههای انتقال آب بینحوضهای» بوده است. پروژههای انتقال آب بین حوضهای از مناطق پیرامونی – یعنی انتقال آبهای رشتهکوههای زاگرس که شامل استانهای چهارمحال و بختیاری، خوزستان، کوردستان و لرستان- به مناطق مرکزی به هدف تأمین آب صنایع سنگین و آببر در اصفهان، کرمان و یزد و همچنین توسعهی کشاورزی در آنجا بوده است. درواقع، تا جایی که به کوردستان مربوط است، سدهای زیادی استانهای کوردستان، ایلام، کرمانشاه و مناطق کوردی استان آذربایجان غربی به هدف مدیریت تنش و بحران آب در مناطق مرکزی ایران و حفظ و تداوم فعالیتهای اقتصادی (صنعتی و کشاورزی) در مناطق مرکزی بدون توجه به پیامدهای عمیق اجتماعی-اقتصادی و اکولوژیکی مناطق پیرامونی تأمینکننده آب – که خود بر درجههای مختلف از تنش آبی و توسعهنیافتگی اقتصادی-اجتماعی رنج میبرند- بهوضوح نشاندهندهی رویکرد استعماری حاکمیت به مناطق اتنیکی-ملی فرودست و بازتولید روابط ساختاری مرکز/پیرامون در حوزهی محیطزیست است. طی چند دههی گذشته، ۱۴ سد فقط بر روی سرشاخههای «رودخانهی سیروان» باهدف تکمیل چهار پروژه مهم انتقال آب بین حوضهای که در حال حاضر در این منطقه فعال هستند ساختهشده است.[۴]
نظر به اینکه مناطق فرودست ملی ورای مرزهای مصنوع دولت-ملتها دارای اشتراکهای تاریخی و سیاسی-فرهنگی با دیگر گروههای بهحاشیهراندهشده در چارچوب دیگر دولتها هستند، هرگونه تلاش در راستای مدیریت آبهای مرزی دوچندان خصلت استعماری به دولتهای مسلط میبخشد؛ چراکه برای مثال اصلیترین ویژگی پروژههای سدسازی ایران در کوردستان این است که نهتنها توسعهزدایی و ناپایداری زیستمحیطی را برای روژهلات (کوردستان ایران) به بار آورده، بلکه با «تسلیحاتیکردن آب» از طریق بهرهبرداری یکجانبه و ممانعت از پرداخت حقابه مناطق پاییندست سدها (در اینجا مشخصاً مناطقی از حکومت اقلیم کوردستان) به تهدیدی سیاسی-اجتماعی برای کوردها در عراق نیز تبدیل شده است.
یکی از اصلیترین پروژههای آبی در این رابطه «سد داریان» است. سد داریان، ازجمله بزرگترین سدهای ایران و ساختهشده بر رودخانهی سیروان در «پاوه» بهرغم تمامی اعتراضهای مردمی و ان.جی.اوهای محیطزیستی در روژهلات و اقلیم کوردستان در قالب «کمپین نجات کانی بل»[۵v] و «کمپین نجات دجله و تالابهای عراق»[۶]، بین سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۴ ساخته و آبگیری شد. هدف از ساخت سد داریان بهرهبرداری از منابع آب رودخانه سیروان بهمنظور تولید انرژی برقابی به میزان متوسط سالیانه ۵۵۰ میلیون کیلووات ساعت برق از طریق جاری نمودن آب به سمت عراق و انتقال آب با تونل نوسود برای کشاورزی در دشت ازگله، سرپل ذهاب و سومار اعلام شده است. همچنین، در پاییندست سد، سد تنظیمی «هیرویی» واقع است که تونل نوسود با ۴۸ کیلومتر طول به مخزن آن متصل است و آب را برای کشاورزی در دشت ازگله و سرپل ذهاب منتقل میکند که تا سومار ادامه دارد.[۷] اما بهباور برخی مطلعین و همچنین فعالین محیطزیستی کوردستان، هدف این پروژه (همچون دیگر پروژهها) انتقال آب بینحوضهای به هدف مصارف صنعتی و کشاورزی مناطق مرکزی ایران است.
توسعهزدایی از هورامانِ روژهلات
رسانههای دولتی و آژانسهای گردشگری در ایران بهطور مداوم توسعهی اقتصادی-اجتماعی منطقه هورامان را به دلیل احداث سد داریان تبلیغ و گاه سدسازی را محور توسعه پایدار کوردستان نیز قلمداد میکنند. بازنماییها رسانهای از چشماندازهای زیبای قایقرانی در پایاب سد، حجم در حال افزایش گردشگران در روستاهای هورامان، تقویت زیرساختهای ارتباطی و خدماتی-رفاهی از قبیل ساخت هتلها و اقامتگاههای خصوصی (بعضاً از طریق زمینخواری و مرتعخواری) باعث تقویت دوچندان این نگرش شده است که سد داریان نهتنها پیامدهای منفی توسعهای به دنبال نداشته، بلکه درآمدزایی و اشتغال ساکنین بومی منطقه را رقم زده است. تمامی این موارد فقط در شرایطی قابلتوجیه است که منطقهی مذکور را بهلحاظ اقتصادی و معیشتی پیش از ساخت سد داریان راکد و فاقد پتانسیل توسعه محلی فرض گرفت.
اما واقعیت این است ساخت سد مذکور تهدیدی قابلتوجه برای تنوع زیستی و یکپارچگی اجتماعی در هورامان است. بهلحاظ پیامدهای زیستمحیطی آسیبهای تکاندهنده به رودخانه سیروان و اکوسیستم منطقه وارد نموده و برهمزدن تعادل محیطزیستی و انحراف جریان و مسیر طبیعی رودخانهی سیروان باعث ایجاد تغییرات اقلیمی در هورامان شده است. [۸] سد داریان بر نهتنها منجر به تخریب و از بین رفتن بخش اعظمی از چشمه معروف به «کانی بل» – که دارای جایگاهی معنوی در میان مردم آن منطقه است-، روستایی با قدمت ۶۰۰۰ ساله، بخشی از مراتع و چراگاهها و منطقهای مهم ازنظر اکتشافهای باستانشناختی را نیز برای همیشه غرق کرد. بر همین اساس، فعالین محیطزیست کوردستان معتقدند این سدها بخشی از میراث فرهنگی و هویت منطقه هورامان را از بین برده و تهدیدی برای نظامهای فرهنگی و اجتماعی آن و درنتیجه کاهش سرمایه اجتماعی در آن منطقه است.[۹] گفتی است که در همان ابتدا نیز ساخت سد باعث زیر آب رفتن بخشی از روستاهای هجیج، روار و داریان شد و بیش درنتیجه حداقل صدها خانوار که منازل مسکونی، باغها و چراگاههایشان را از دست داده بودند مجبور به مهاجرت به شهرهای مریوان، پاوه و کرمانشاه و اسکان مجدد در مناطق حاشیهنشین و نواحی منفصل شهری این شهرها شدند.
بهلحاظ اقتصادی نیز ساخت این سد به دلیل از بین بردن منابع بومی اقتصاد معیشتی روستاهای حاشیه رودخانهی سیروان بر منطقه تأثیرهای مخربی گذاشته است، زیرا با ساخت و آبگیری سد بسیاری از مردم روستاهای هورامان بهویژه روستاهای هجیج، روار، سلین و بلبر معیشت خود را از دست دادهاند. در حقیقت، منابع اقتصادی و درآمد مردم روستاهای هورامان تا حد زیادی به کشاورزی، باغداری، دامداری و … وابسته است و بخش قابلتوجهی از اراضی و مراتع منطقه توسط سد و مسیر آن دچار آبگرفتگی شده و یا دسترسی روستاییان به آن را سخت کرده و حتی در بسیاری از نقاط مسدود کرده است. این امر باعث کاهش اقتصاد دامداری روستاهای واقع در حاشیه رودخانه سیروان و کوههای شاهو و کوسالان شده است.[۱۰] همچنین، تغییرهای آب و هوایی ناشی از احداث سد خسارت شدیدی به باغهای گردو و انار روستاییان وارد کرده است و زیر آب رفتن جنگلها و مراتع نیز باعث از این رفتن شغل جنگلداری و دیگر فعالیتهای متکی بر این منابع شده است.
در یککلام، احداث سد داریان در رابطه با وضعیت اقتصادی، اجتماعی و پایداری محیطزیستی هورامان نمونهای از توسعهزدایی در روژهلات است.
Ad placeholder
تسلیحاتیکردن آب: نشانهگرفتن زیستپذیری اقتصادی-اجتماعی اقلیم کوردستان
دولت ایران طی دو دهه گذشته در یک پروژه بزرگ مدیریت رودخانههای مشترک مرزی، نهفقط جریان آب را به باشوور (اقلیم کوردستان) محدود کرده، بلکه آن را به یک اهرم فشار سیاسی و دیپلماتیک علیه آن تبدیل کرده است. در حال حاضر مجموعهای از سدهای بزرگ و کوچک بر روی رودخانههای مرزی زاب کوچک و سیروان ساخته شده است که آب و برقآبی ایران را تأمین میکند، اما جریان آب به باشوور محدود کرده است. برای مثال، ساخت سد برقآبی سردشت در ایران از ۲۰۱۷ به بعد منجر به کاهش ۸۰ درصدی جریان آب زاب کوچک از شاخههای رودخانه دجله به شهر قلادزه در اقلیم کوردستان شده و حتی بالقوه کرکوک و مناطق جنوبیتر عراق را نیز وارد تنش آبی میکند. سد گاران که در سال ۲۰۱۳ در نزدیکی مریوان تکمیل شد، تاکنون دریاچه دوکان و دریاچه دربندیخان در باشوور را تحت تأثیر قرار داده و به تهدیدی در کمبود آب آشامیدنی شهر سلیمانیه –که به دریاچه دوکان وابسته است- تبدیل شده است. [۱۱] همچنین، کاهش جریان آب رودخانه سیروان، معروف به رود دیاله در عراق، اثرهای منفی بسیاری بر مردم و جوامع پاییندست در مرکز و جنوب عراق خواهد داشت.[۱۲]
در رابطه با اقلیم کوردستان، پیامدهای ساخت سد داریان بیش از دیگر سدها بهنظر میرسد. با استناد به گزارشهای موجود در رابطه با پیامدهای این سد در باشوور میتوان گفت که صدها روستای اقلیم کوردستان در حاشیه رودخانه سیروان و همچنین دو شهر کلار و هلبجه که از خشکسالی و کمآبی رنج میبرند، متأثر از این سد وارد تنش آبی شدهاند، چراکه به دلیل سد داریان آب رودخانه سیروان در بخش اقلیم کوردستان ۶۰ درصد کاهش یافته است. ممانعت یا تعلل دولت ایران در پرداخت حقآبه اقیلم بهصورت مستقیم صدها هزار نفر را در استانهای سلیمانی و هلبجه تحت تأثیر قرار خواهد داد.
کاهش جریان آب رودخانه سیروان تأثیر زیادی بر بخش کشاورزی، برقآبی و شیلات در اقلیم کوردستان داشته است. بر اساس آمار، در صورت کاهش بیشتر آب ایران، بیش از ۳۲۰۰ هکتار از اراضی کشاورزی هلبجه، سیدصادق و دربندیخان از بین خواهد رفت.[۱۳] کاهش تولیدهای کشاورزی امنیت غذایی باشوور را به خطر خواهد انداخت و متعاقباً منجر به وابستگی اقتصادی بیشتر به صادرات محصولهای کشاورزی ایران میشود. گزارش دیگری هشدار میدهد که حدود ۷۵۰ هکتار زمین کشاورزی و ۴۰۰ پروژه ماهیگیری در اقلیم کوردستان ممکن است با نابودی مواجه شود.[۱۴]
بههمین دلیل، در سالهای اخیر، حکومت اقلیم کوردستان و تمامی بخشهای استان هلبجه ازجمله احزاب سیاسی، جامعه مدنی و سازمانهای غیردولتی به ساخت سد داریان در ایران و عدم پرداخت حقابه آنها از رودخانه سیروان و زاب کوچک اعتراض نمودهاند. مردم باشوور معتقدند ایران آب را همچون یک ابزار سیاسی-نظامی علیه آنها بکار گرفته و زیستپذیری اجتماعی-اقتصادی شهر و روستاهای آنها را نشانه گرفته است.[۱۵]
Ad placeholder
پانویسها:
[۱] Pinar Dinc, ‘Environmental Racism and Resistance in Kurdistan’, The Commentaries 2, no. 1 (28 March 2022): 39–48; Allan Hassaniyan and Mansour Sohrabi, ‘Colonial Management of Iranian Kurdistan; with Emphasis on Water Resources’, Journal of World-Systems Research 28, no. 2 (25 August 2022): 320–43; Allan Hassaniyan, ‘Iran’s Water Policy: Environmental Injustice and Peripheral Marginalisation’, Progress in Physical Geography: Earth and Environment 48, no. 3 (June 2024): 420–37; Stephen E. Hunt and John P. Clark, eds., Ecological Solidarity and the Kurdish Freedom Movement: Thought, Practice, Challenges, and Opportunities, Environment and Society (Lanham, Maryland: Lexington Books, 2021).
[۲] Ercan Ayboga, ‘Ecology Structures of the Kurdish Freedom Movement’, in Ecological Solidarity and the Kurdish Freedom Movement, ed. Stephen E. Hunt Hunt (Lanham, Maryland: Lexington Books, 2021), 77-96.
[۳] میتوان به پروژههای تولید انرژی برقآبی و سدسازی که توسط دولت تورگوت اوزال در آغاز دهه ۱۹۹۰ آغاز شد و همچنین پروژه GAP در جنوب آناتولی و دیگر سدها در دولت اردوغان همچون مانند سد منزور و سد ایلیسو در حسنکیف اشاره کرد که منجر به ویرانی و انهدام تمامعیار مناطق کوردی شده است. در این رابطه بنگرید به:
Laurent Dissard, ‘Hasankeyf, the Ilısu Dam, and the Kurdish Movement in Turkey’, in Ecological Solidarity and the Kurdish Freedom Movement, ed. Stephen E. Hunt (Lanham, Maryland: Lexington Books, 2021), 191–201.
[۴] بنگرید به: ‘استعمار زیستمحیطی در ایران: کوردستان در محاصرهی سدها’، نوشته سوران کریمیان، سایت رادیو زمانه.
[۵] بنگرید به: تلاش مردم برای نجات کانی بل/ پاکسازی محیط زیست در برنامهای مردمی، خبرگزاری مهر.
[۶] بنگرید به:
Save the Tigris and Iraqi Marshes Campaign, The Iraqi Civil Society Solidarity Initiative (ICSSI)
[۷] بنگرید به: سد داریان، ویکیپدیا، دانشنامه آزاد.
[۸] بنگرید به: ‘پیامدهای زیستمحیطی و تغییرات اکوسیستمی سد داریان/ سیروان تنها نیست’، سایت خبرآنلاین.
[۹] کورش امینی، ‘واکاوی چالشهای اجتماعی فرهنگی و اقتصادی احداث سد در مناطق روستایی متاثر مطالعه موردی: سد داریان هورامان’، پژوهش و فناوری محیط زیست، شماره ۷، بهار و تابستان ۱۳۹۹، صص ۱۱-۱۰۱.
[۱۰] کورش امینی، فرزاد ویسی و سعدی محمدی، ‘تحلیل و تبیین اثرات احداث سدها بر معیشت پایدار نواحی روستایی (موردی سد داریان هورامان)، مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی، دوره ۸، شماره ۲۷، مرداد ۱۳۹۷، صص ۱۷۶-۱۵۵.
[۱۱] ‘After Cutting of Water Flows, Iraqis Turn to Protest against Iranian Dams’, Iraqi Civil Society Solidarity Initiative (ICSSI) (blog), 8 July 2017.
[۱۲] Kakalaw Abdulla and Dler Abdulla, ‘Iraqi Kurdistan Faces Water “catastrophe” as Iran Cuts off Rivers’, Middle East Eye, 3 September 2020.
[۱۳] Kamal Chomani and Toon Bijnens, ‘The Impact of the Daryan Dam on the Kurdistan Region of Iraq’ (The Iraqi Civil Society Solidarity Initiative (ICSSI), 2016), 4–5.
[۱۴] Banafsheh Keynoush, ‘Water Scarcity Could Lead to the next Major Conflict between Iran and Iraq’, Middle East Institute, 18 March 2021; Abdulla and Abdulla, ‘Iraqi Kurdistan Faces Water “catastrophe” as Iran Cuts off Rivers’.
[۱۵] ‘In Halabja, the Struggle against Daryan Dam Continues’, Iraqi Civil Society Solidarity Initiative (ICSSI) (blog), 28 December 2016.