ریرا احمدی
صدیقه وسمقی که در رشتههای علوم دینی و فقه و مبانیِ اسلامی تحصیل کرده و در مورد مسائل سیاسی و اجتماعی و فقهی قلم زده در حوزهی سیاست نیز فعال بوده است؛ اگرچه، فعالیت سیاسی او یکدست نبوده و تحولات زیادی راپشت سر گذاشته است.
خانم وسمقی نمایندهی مردم تهران در نخستین دورهی انتخابات شوراهای شهر و روستا و سخنگوی این شورا بود. او که در مهر ۹۶ پس از بازگشتن به ایران به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به پنج سال حبس و در آبان ۹۸ بعد از امضای بیانیهی ۷۷ نفر به یک سال حبس محکوم شد، در اسفند ۱۴۰۲ به دلیل مخالفتاش با حجاب و نظام حاکم راهیِ زندان اوین شد. نامهی اعتراضی به علی خامنهای علیه حجاب اجباری و درآوردن روسری دو نقطهعطف سیاسیِ دیگر در زندگیِ سیاسی و اجتماعی صدیقه وسمقی هستند که به بعد از برآمدن جنبش «زن، زندگی، آزادی» بر میگردند.
نگاهی به کارنامهی سیاسیِ وسمقی از زمان فعالیتاش در شورای شهر تهران در سال ۷۷ تا بازداشتشدناش در اسفند ۱۴۰۲ تحولات چشمگیری را در فمینیسم اسلامی نشان میدهد که در نتیجهی فعالیت او، به عنوان یکی از مطرحترین نواندیشان دینی، به وجود آمده است.
Ad placeholder
معنای نامه وسمقی به خامنهای
برای ملموسساختن تغییراتی که فمینیسم اسلامی از دوران اصلاحات تا به امروز دیده است، به بندی از نامهای که صدیقه وسمقی در سال ۱۴۰۲، پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی»، خطاب به علی خامنهای نوشته است را اشاره میکنم:
با توجه به این که در قرآن کریم بر لزوم پوشاندن موی سر برای زنان تصریح نشده و الگوی سختگیرانهی جمهوری اسلامی در رابطه با پوشش زنان از قرآن به دست نمیآید و آرای فقیهان در این باره بر تفسیر شخصی و سلیقهای آنان از واژههایی مانند جلباب و خمار استوار شده و با توجه به تنوع و اختلاف روایات و حتی تناقض آنها با یکدیگر که از مجموع آنها نمیتوان با قاطعیت و یا حتی توجیه مقبول، الگوی جمهوری اسلامی را الگوی شرعی معرفی نمود مگر با اعمال سلیقهی شخصی.(منبع)
وسمقی در این بند با لحنی جسورانه و با اعتماد به نفس و با اتکا بر متون دینی این استدلال حاکم که التزام به حجاب از آن رو بر زنان واجب است که نص قرآن و روایات بر رعایت آن بر زنان دستور داده است را به چالش میکشد. او در جایگاه یک فقیه زن علی خامنهای را مورد پرسش قرار میدهد و میگوید که الگوی تحمیلیِ جمهوری اسلامی برای حجاب سلیقهای و شخصی است و هیچگونه مرجع متقن قرآنی و دینی ندارد. وسمقی با لحن محکم و مستندش علی خامنهای را این گونه مورد سؤال قرار داد:
تبیین فرمایید که الگوی جمهوری اسلامی برای پوشش زنان که مورد تأکید و تأیید جناب عالی است بر کدام دلایل قطعی و خدشهناپذیر دینی و با کدام استدلال استوار شده است؟ (همانجا)
در واقع، موقعیت این گونه است که فقیه زن علیه فقیه مردی که خودش را ولی فقیه میخواند شوریده و او را مورد بازخواست قرار داده است و از او جواب میخواهد. وسمقی استدلال میکند از آن جایی که حجاب از نص قرآن و روایات به صراحت قابل استخراج نیست، جمهوری اسلامی میبایست در قوانیناش در مورد حجاب اجباری برای زنان بازنگری کند. نکتهی بسیار مهمی که در متن وسمقی وجود دارد این است که او مانند بسیاری از نواندیشان دینی مخالف حجاب اجباری نیست، بلکه اساساً مخالف حجاب است و اصلاً اعتبار آن را به لحاظ دینی و با استناد به خود متون دینی زیر سؤال میبرد. این نگرش متمایز بعد از این که وسمقی روسریاش را از سر افکند جلوهی عینی یافت.
Ad placeholder
تأثیر بر فمینیسم دینی
صدیقه وسمقی، به عنوان یکی از مطرحترین فمینیستهای اسلامی، پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی»، در دو مرحله در رادیکالشدن فمینیسم اسلامی تأثیر گذاشت. یکی زمانی که به صورت نظری و با استناد بر متن قرآن و روایات با حجاب اسلامی برای پوشش زنان مخالفت کرد و دیگری زمانی که با برداشتن روسریاش به صورت علنی مخالفت خودش را با حجاب نشان داد.
پیامد رادیکال حرف صدیقه وسمقی این است که حجاب بر هیچ زن مسلمانی واجب نیست و تاکنون رویکرد مسلمانان به حجاب اشتباه بوده است. به یک معنا، رادیکالیتهای که در موضعگیریِ صدیقه وسمقی نسبت به حجاب اسلامی وجود دارد را میتوان بلاموضوع شدن حجاب برای تمام زنان مسلمان دانست. این رادیکالیته خودش را در توافق نظر و عمل وسمقی در دو سطح مخالفت نظری با حجاب اسلامی و شرعی و برداشتن حجاب توسط او به عنوان یک کنش عملی نشان داد. در آخر این که فقط نباید فراموش کرد که نظر و کنش متمایز و مترقیِ صدقیقه وسمقی و جهشی که او در فمینیسم اسلامی به وجود آورد در بستر جنبش «زن، زندگی، آزادی» بود که محقق شد. این جنبش بود که با برجسته کردن ستم و تبعیضی که توسط حکومت اسلامی بر زنان رفته است زمینهی لازم را برای اقدامات مترقی حتی در جریان فمینیسم اسلامیِ ایرانی به وجود آورد.