بخش حقوق
به دعوت «کمپین دفاع از شریفه محمدی» (متشکل از اعضای خانواده) و در ساعات پایانی شب ایران در سهشنبه ۱۹ تیر، طوفان توییتری «اعتراض به حکم شریفه محمدی» برگزار شد. خشم فعالان مدنی، بخصوص فعالان کارگری در این طوفان نمایان بود. کاربران با هشتگهای «شریفه محمدی» و «آزادی شریفه» خواستار لغو حکم اعدام محمدی و آزادی بیشرط و سریع او شدند.
دستگاه قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی در ادامه پروندهسازی برای فعالان کارگری و صنفی، هفت ماه پس از بازداشت شریفه محمدی، او را به «بغی» متهم کرده؛ اتهامی که در دادگاه بدوی به صدور حکم اعدام منجر شده است.
کمپین دفاع از شریفه محمدی گفته است استناد دستگاه قضایی برای کیفرخواست با اتهام بغی، عضویت شریفه محمدی در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری و انتساب این تشکل کارگری به یک تشکیلات خارج از کشور _ کومله _ است. پیش از این یک منبع نزدیک به شریفه محمدی به «زمانه» گفته بود وزارت اطلاعات با منسوب کردن او به کومله به دنبال پروندهسازی به قصد صدور حکم قضایی طولانیمدت است.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری اتهام بغی و پروندهسازی دستگاه قضایی علیه شریفه محمدی و کمیته را «مضحک و خندهدار» خواند و خواستار آزادی فوری او شد.
سعید دهقان، وکیل حقوق بشر در ایکس/توییتر سابق نوشت:
حتی اگر آقایان، نظر چهار تشکل مستقل کارگری مبنی بر «از اساس ساختگی» بودنِ مستندات پرونده #شریفه_محمدی را نپذیرند، باز هم باید ثابت کنند:
۱- چگونه «عضویت در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارکری» منتهی به اتهام «بغی» علیه «اساس نظام ج.ا» شده؟
۲- برای این «قیام مسلحانه»ی ادعایی، شریفه از چه سلاحی بجز بیان و توانش استفاده کرده؟
۳- اعتراض به فقر و تبعیض و فساد و ظلم، چه منافاتی با «اساس نظام» دارد که یک فعال کارگری باید به مجازات اعدام محکوم شود؟!
سندیکای کارگران شرکت واحد در ایکس نوشت:
حکم بیشرمانه اعدام علیه فعال کارگری و مدنی شریفه محمدی بر اساس اتهام واهی و بی پایه و اساس «بغی» صادر شده است. این حکم ظالمانه از کوچکترین وجاهت انسانی و قانونی برخوردار نیست و باید فوری لغوگردد. #آزادی_شریفه
یک هنرمند در ایکس گفت:
یاد گرفتهاند به مرگ بگیرند که به تب راضی شویم! #شریفه_محمدی بیگناه است و نه تنها حکم اعدام باید لغو شود، بلکه او باید بیقید و شرط آزاد شود.
«گناه دختر من چیست؟»
مادر شریفه محمدی، فعال کارگری زندانی، روز دوشنبه ۴ تیر ۱۴۰۳، در ویدئویی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، میگوید:
نزدیک به هفت ماه است دخترم را گرفتهاند و به من خبری از او نمیدهند.
او در این ویدئو میگوید:
من مادر شریفه هستم. نزدیک به هفت ماه است که دخترم را گرفتهاند و به من خبری از او نمیدهند. من چندین بار به رشت آمدم و از مسئولین زندان خواستم به من جوابی بدهند. التماسشان کردم که بگویند گناه دخترم چیست؟ به من بگویید گناه دخترم شریفه چیست؟ آیا میخواهید همچنان او را در بازداشت نگه دارید؟ خانه و کاشانه و فرزند و همسر شریفه او را انتظار میکشند. فرزندش بلاتکلیف و چشم انتظار مانده، شغلش را از دست داده.
مادر شریفه در ادامه میگوید که سالها پیش پسرش که اسیر عراقیها شد او نه بالشی زیر سرش گذاشت و نه تشکی برای خواب داشت. فقط چشم به راه و به در دوخته بود که او برگردد. او برگشت و حالا برای شریفه دخترش نگران است و چشم انتظار اوست. او روی تشک نمیخوابد و زیر سرش بالش نمیگذارد تا شریفه برگردد.
«آخه واقعا چرا اینقدر به یک زن قوی حسادت میکنید»
یک کاربر اینستاگرام در کامنت یکی از پستهای رادیو زمانه نوشت:
زیر فشار شکنجه برای شریفه حکم صادر شده! و جرمی که اصلا بهش مربوط نیست رو بهش چسبودن! آخه واقعا؟! اینقدر به یک زن قوی حسادت میکنید و تحمل وجودش را ندارید؟!
محمد حبیبی، فعال کارگری در ایکس نوشت:
دفاع از شریفه محمدی، دفاع از فعالیت سندیکایی است. دفاع از حق تشکلیابی است. و این حکم به ناحق، تلاشی است برای ایجاد وحشت و هراس از هر نوع سازماندهی جمعی .ما فعالان صنفی معلم در کنار او هستیم و به این حکم ناعادلانه و غیر انسانی اعتراض میکنیم.
محمدکریم آسایش در ایکس نوشت:
آیا عضویت (آن هم در سالها پیش) در«کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» جرم است؟ آیا فعالیت برای حق تشکل کارگران مطابق قانون اساسی، قانون کار و مقاوله نامههای سازمان بینالمللی کار جرم است؟
«صدور حکم اعدام برای یک فعال کارگری اوج وحشت حکومت از هرگونه کنشگری صنفی را نشان میدهد»
یک عضو کمپین دفاع از شریفه محمدی انتساب اتهام بغی به این فعال کارگری را «بیاساس»، «کذب» و نمونهای روشن از «ظلم و ستمی که جمهوری اسلامی بر فعالان اجتماعی روا میدارد» توصیف میکند و معتقد است دادستانی که کیفرخواست را صادر و دادگاهی که بر اساس این کیفرخواست شریفه محمدی را محاکمه کرده، «مرتکب خبط بزرگی شدهاند». او به «زمانه» گفت:
اتهام بغی باید یکسری عناصر مادی و معنوی مشخص داشته باشد. مطابق قوانین جزائی جمهوری اسلامی اگر فردی به صورت متشکل و گروهی، به صورت مسلحانه علیه کلیت نظام قیام کرده باشد، میتواند به بغی متهم شود. در حالی که هیچ کدام از این عناصر در باره شریفه محمدی صدق نمیکنند.
بر اساس ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ «گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران قیام مسلحانه کند، باغی محسوب میشود، و در صورت استفاده از سلاح، اعضای آن به مجازات اعدام محکوم میگردند».
محمد امیریمقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران در ایکس نوشت:
#شريفه_محمدی، پس از ماهها سلول انفرادی و شکنجه، بدون دادرسی عادلانه، در دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شده است. علاوه بر غیرانسانی بودن، این حکم هیچگونه وجاهت قانونی ندارد. صدور حکم اعدام برای یک فعال کارگری اوج وحشت حکومت از هرگونه کنشگری صنفی را نشان میدهد. ما از جامعه جهانی و بخصوص تشکلهای کارگری، بهویژه سازمان جهانی کار میخواهیم تا برای نجات جان شریفه محمدی و دفاع از حقوق قانونی او تلاش کنند! #نه_به_اعدام
«هیچ یک از مصادقهای اتهام بغی درباره شریفه صدق نمیکند»
شریفه محمدی که از آذر ۱۴۰۲ در زندان حبس شده است اما به گفته یک عضو کمپین دفاع از او، از سال ۱۳۹۰ به بعد عضو هیچ تشکلی نیست. او در دهه ۸۰ خورشیدی عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری بود. این تشکل در سال ۱۳۸۳ به منظور کمک به کارگران برای ایجاد تشکلهای مستقل شکل گرفت و در تمام سالهای بعد به صورت علنی فعالیت کرد. عضو کمپین دفاع از شریفه محمدی اتهام نسبت داده شده به او را «واهی»، «بی اساس» و «دارای ایرادات حقوقی متعدد» توصیف کرد و افزود:
هیچ یک از مصادقهای اتهام بغی در باره شریفه صدق نمیکنند. چرا که یک؛ او عضو هیچ تشکیلاتی نیست. تا سال ۹۰ عضو کمیته هماهنگی بوده اما بعد از آن یک فعال اجتماعی منفرد است. دو اگر هم عضو کمیته هماهنگی میبود بازهم کار غیرقانونی نکرده است. کمیته هماهنگی یک تشکیلات قانونی و علنی است که به وزارت کار برای ثبت رسمی نامه ارسال کرده و هیچگاه هیچ مقام امنیتی، قضایی و دولتی با وجود درخواست مکرر اعضای این تشکل برای ثبت، نامهای مبنی بر غیرقانونی بودن آن ندادهاند. و سوم اینکه کمیته هماهنگی علاوه بر درخواست ثبت، چند مرتبه از وزارت کار برای برگزاری مجمع عمومی درخواست سالن کرده است. بنابراین چنین تشکلی این همه علنی و در چارچوب قانون نمیتواند غیرقانونی باشد.
در این میانه، رضا اکوانیان یادآور شد:
#شریفه_محمدی به اعدام محکوم شده. #احمدرضا_جلالی در خطر اعدام است. #نسیم_غلامی_سیمیاری #حمیدرضا_سهل_آبادی #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی و شمار دیگری از زندانیان سیاسی نیز در پروندههای جداگانه با اتهام «بغی» مواجه و در خطر صدور احکام سنگین مانند اعدام هستند.
«فاشیسم اسلامی ایران اعدام میکند تا جلوی جنبشها را بگیرد»
منصوره بهکش، از مادران دادخواه در ایکس نوشت:
فاشیسم اسلامی ایران ۴۵ است هزاران مبارز را اعدام کرده یا به طرق مختلف کشته تا جلوی جنبشها و قیامهای مردمی را بگیرد، ولی موفق نشده و به مرگ خود نزدیک میشود.
گوهر عشقی، از مادران دادخواه هم در ایکس نوشت:
فرزندان عزیزم، همانطور که میدانید، ماموران قضایی و امنیتی حکومتِ سیاه، دختر بیگناهم #شریفه_محمدی را در #زندان_لاکان رشت محبوس کردهاند و به اتهام دروغینِ بغی میخواهند اعدامش کنند. مگر او جز مطالبه حقوق پایمال شده کارگران زحمتکش و جان به لب رسیدهای همچون ستّار و محمد من چه کرده است؟ این حکومت دشمن کارگران است. دشمن زنان آگاه است. دشمن آزادی و عشق و زندگی است. هنور بساط انتخاباتِ فرمایشیشان جمع نشده که شریفه را به اعدام محکوم کردند. دوباره بگیر و ببندهای دیوانهوارشان را از سر گرفتهاند! من از نهادهای حقوق بشری، از نماینده ملل_متحد و از همه فعالینِ حقوق انسانها میخواهم فورا در این زمینه مداخله کنید! جان دختر جوانم شریفه هر لحظه در خطر است. این حکومت دفعتا و غافلگیرانه آدم میکشد.درنگ نکنید! صدای شریفه باشیم تا خانواده شریفه و مردم ایران دوباره داغدار نشوند…
گوهر عشقی افزود:
یقین بدانید اگر مویی از سر دخترم شریفه کم شود با همین تن نزار جلو زندانِ لاکان خواهم آمد. مرا هم بکشید! برای سلامتی و استحکام دخترم شریفه دعا میکنم.
گلرخ ایرانی هم در ایکس گفت:
ما جمعی از زندانیان بند زنان زندان اوین، صدای «کمپین دفاع از #شریفه_محمدی» که از همهی وجدانهای بیدار خواسته بود که همه مردم برای #آزادی_شریفه اقدام کنند را شنیدیم و کنار تمام کسانی خطر حکم مرگ تهدیدشان میکند ایستادهایم، ما خواهان توقف اعدامها هستیم.
دستگاه امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی از آذر ۱۴۰۲ شریفه محمدی را برای «اعتراف اجباری» و پذیرش اتهام ساختگی شکنجه و آزار دادند. او را برای مدت طولانی از ملاقات با اعضای خانواده محروم و در بازداشتگاه انفرادی حبس کردند. به او اجازه ندادند وکیل انتخاب کند و اعضای خانوادهاش را تهدید و بازداشت کردند.
نازلی کاموری هم گفت:
در مورد اتهام بغی علیه #شریفه_محمدی: ج.ا این اتهام را به کسانی میزند که ادعا میکند اقدام مسلحانه کردند. چنین چیزی در مورد شریفه هرگز نبوده. فعال کارگری است. ج.ا اتهام را «سلاح» کرده، به صورت ساختگی علیه کارگریها مطرح کرده که فعالیتهای آنها را بزند. استراتژی ارعاب است.
محمدکریم آسایش یادآور شد:
#شريفه_محمدی چه چیز می خواست جز معیشت شایسته برای کارگران؟ امنیت شغلی برای کارگران؟ایمنی محیط کار؟تأمین اجتماعی برای کارگران؟حق فعالیت صنفی مستقل؟ آیا اینها جرم است؟جرایمی خطرناک؟!
بهمن دارالشفایی هم یادآور کرد:
شریفه محمدی دنبال تشکیل سندیکای کارگری بوده و این کار جرم که نیست هیچ، اصلیترین راه بهبود وضع کارگرهاست. حکم اعدام شریفه محمدی، مثل حکم سنگین ژینا مدرسگرجی و احکام سنگین فعالان حقوق زنان در گیلان، پیامی است به همه فعالان که قرار نیست مجازاتها متناسب با فعالیتها باشد.
«پیامشان روشن است: خفه میکنیم»
رویا حشمتی گفت:
مخاطب چنین حکمهایی فقط شخص محکوم به اعدام نیست، بلکه مخاطبِ اصلی، جامعه و فعالین هستند. پیامشان روشن است: خفه میکنیم. ما هم تا پایان ایستادهایم.
یک کاربر ایکس نوشت:
در خبرها نوشتند #شریفه_محمدی سالها پیش یکی از اعضای «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» بوده است. این که امروز باید از او و مانند او بیشتر بنویسیم در ستایش عملگرایی اوست و هم برای حق زندگی و هم برای آزادی او؛ صدای شریفه باشیم.
شادی امین، فعال مدنی کوییر نوشت:
#شریفه_محمدی، فعال کارگری پس از هفت ماه بازداشت و بازجویی همراه با شکنجه، با اتهاماتی بیاساس به اعدام محکوم شده. حکم شریفه زمینهساز صدور احکام سنگین برای دیگر فعالان خواهد بود. لغو حکم اعدام و #آزادی_شریفه باید به مطالبهای عمومی تبدیل شود.
حامی فرمند، فعال حقوق کودکان تاکید کرد:
همگام با «سهشنبههای #نه_به_اعدام»،در حمایت از زندانیان درمعرض اعدام و #شریفه_محمدی مینویسیم. صدور و اجرای حکم اعدام، مجازاتی جبران ناپذیر، نه تنها برای فرد زندانی، که برای خانواده و از جمله #کودکان_زندانیان است. کودکان را در جریان حمایت از زندانیان زیر حکم اعدام، فراموش نکنیم.
میلاد پورعیسی، خبرنگار نوشت:
نکته مهم بیانیه فعالان مدنی گیلان در اعتراض به حکم اعدام #شريفه_محمدی ، “انتقام” حکومت از این فعالان به دنبال حضور گسترده مردم این استان در اعتراضات ۱۴۰۱ است. ظاهرا حکومت امید دارد با سرکوب “فعالان”، جلو “سازمان یابی” معترضان خیابانی را بگیرد.
«خودشان هم این گروه را یک گروه مبارز مسلحانه نمیشناسند»
ابراهیم اللهبخشی گفت:
مستند دادگاه برای انتساب بغی و صدور حکم اعدام، عضویت شریفه محمدی در «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» بوده است. گروهی که نه تنها در دنیای واقعی هیچگونه فعالیت مسلحانهای نداشته، بلکه حتی در گزارشهای رسانههای امنیتی در ایران نیز به عنوان یک گروه مبارز مسلحانه از آن نام برده نشده است.
اسماعیل بخشی، فعال کارگری گفت:
#شريفه_محمدی تمام عمرش برای استقلال کارگران و تشکلیابی مستقل کارگران و استقلالشان از هر وابستگی به هر گروه و جناح و حزب داخلی و خارجی تلاش کرده است و به مبارزهی بدون خشونت و خونریزی باور داشت اتهامی که به او زدند دروغ است دروغ خواهش میکنم صدایش باشید
پویان مختاری نتیجه گرفت:
#شريفه_محمدی تنها یک روز پیش از دور دوم انتخابات به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد. این در حالی است که او آذر پارسال به اتهام «تبلیغ علیه نظام» بازداشت شد. بر اساس ماهیت این اتهام و قول نهادهای امنیتی خانواده او انتظار آزادی او را داشتند، اما اتهام او به «بغی» به معنای قیام مسلحانه تغییر کرد. این اتهام تنها به دلیل عضویت در «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» صادر شده که یک تشکل قانونی بوده و پیش از آن خانم محمدی از آن استعفا داده بود.