الاهه نجفی
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، پنجشنبه ۷ شهریور، تنها یک روز بعد از دریافت حکم انتصابش به بهانه نکوداشت امین تارخ به موزه سینما رفت. او در سالن فردوس گفت:
نگاه دولت در حوزه سینما، حمایت از سینمایی است که حامی جامعه باشد. در واقع نگاه دولت نسبت به رسانهای که واقعیتهای زندگی و نیز آرزوها و آمال انسان را به تصویر میکشد حمایتی خواهد بود.
در جریان قیام ژینا، در مراسم خاکسپاری امین تاریخ بود که فاطمه معتمد آریا در همبستگی با معترضان بدون حجاب اجباری ظاهر شد.
سخنگوی دولت این سخنان را در شرایطی بیان کرد که عباس صالحی، وزیر ارشاد اسلامی در دولت چهاردهم در مرحله استقرار و رایزنیها و بررسیها برای انتخاب همکاران و مدیرانش است. از محمد حمیدی مقدم، محمد مهدی طباطبایینژاد و به ویژه از ابراهیم داروغهزاده به عنوان گزینههای ر یاست سازمان سینمایی به عنوان مهمترین نهاد سیاستگزار دولت در زمینههای سینمایی یاد میشود.
عباس صالحی، یک شخصیت حوزوی مورد تأیید علی خامنهایست که سانسور را یک امر قانونی میداند. تخصص او در زمینههای فرهنگی و حوزه است. ابراهیم داروغهزاده که در دولت دوازدهم به جای حبیب ایلبیگی بر مسند معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی که مهمترین مرجع سانسور محصولات سینمایی ایران است، تکیه داده بود، تغییراتی در ساز و کار سانسور سینمای ایران ایجاد کرد: دست نهادهایی مانند سازمان فارابی، سازمان سینمایی اوج (وابسته به سپاه) حوزه هنری، انجمن سینمای دفاع مقدس و شهرداریها را از بودجه فرهنگی دولت تا حدی کوتاه کرد و در همان حال با در نظر داشتن خطوط قرمز ایدئولوژیک، زمینههای سرمایهگذاری «بخش خصوصی» و پولشویان در سینمای ایران را فراهم آورد، بدون آنکه بهانهای به دست ولایتمداران بدهد. او نیز مانند رئیس دولت یک پزشک است.
Ad placeholder
وفاق ملی یا آشتی ملی؟
فاطمه مهاجرانی در ادامه سخنانش در سالن فردوس موزه سینما درباره موضع دولت نسبت به هنرمندانی که به دلیل حمایت از خواستههای معترضان در قیام ژینا ممنوع از کار شدهاند گفت:
انشاءالله در این زمینه وفاق ملی ایجاد میشود.
برخی از مخالفان دولت، به ویژه طرفداران جبهه پایداری در روزهای گذشته شعار «وفاق ملی» دولت پزشکیان را از جنس و جنم فراخوان ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ محمد خاتمی به «آشتی ملی» خوانده بودند.
آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ۲۷ بهمن ۱۳۹۶ در دیدار با گروهی از اهالی آذربایجان شرقی در انتقاد از فراخوان محمد خاتمی گفته بود:
یک عدهای تعبیر «آشتی ملی» را میگویند؛ اینها به نظر من معنی ندارد؛ مردم با هم متحدند؛ چرا میگویید آشتی؟ مگر مردم باهم قهرند؟
خامنهای در انتقاد از پیشنهاد «آشتی ملی» گفته بود:
مردم با آن کسانی که روز عاشورا آمدند وسط خیابان و با قساوت و بیحیایی، جوان بسیجی را در خیابان لخت کردند و کتک زدند، قهرند و آشتی هم نمیکنند.
این گفته رهبر جمهوری اسلامی به وقایع سال ۱۳۸۸ اشاره میکند. در آن سال، در اعتراض به نتایج دهمین دوره انتخابات بحثبرانگیز ریاست جمهوری مردم در شهرهای بزرگ ایران به خیابانها ریخته بودند. در جریان این اعتراضات چندین نفر از معترضان کشته و صدها تن از فعالان سیاسی و مدنی و روزنامهنگار بازداشت شدند.
اکنون طرفداران دولت میگویند «وفاق ملی» با «آشتی ملی» تفاوت دارد. وفاق ملی مقدمه و پیشدرآمد «آشتی ملی»ست. روزنامه شرق نوشته است:
گفتمان وفاق ملی زودتر از آنچه تصور میشد نمای واقعی به خود گرفته و در حال نقشآفرینی در سپهر سیاسی ایران امروز است. دلیل اصلی این چشمانداز نیز اخبار خوبی است که در چند روز اخیر در حوزههای مختلف در رفع برخی موانع و محدودیتها ازجمله بازگشت استادان اخراجی به دانشگاه یا حضور زنان در کابینه و… میشنویم.
مسعود پزشکیان وعده داده بود که دستکم ۲۰ درصد از نامزدهای پیشنهادی برای اعضای کابینه دولت، از «زنان و اقلیتها» باشند. اما تاکنون فقط چهار زن به هیأت دولت راه یافتهاند: فرزانه صادق مالواجرد، به عنوان وزیر راه و شهرسازی و زهرا بهروز آذر به عنوان معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده، و ریاست سازمان محیط زیست ایران هم به شینا انصاری سپرده شده است. فاطمه مهاجرانی هم سخنگوی دولت است. از وزیر سنی و از بازگشت استادان اخراجی دانشگاهها هم خبری نیست. به هر حال به اعتبار همین تبلیغات رسانههای طرفدار دولت میتوان گفت «وفاق ملی» رمزواژهای برای بازگشت همه کسانی به کار است که در دولت رئیسی در پی سیاست «خالصسازی» و «یکدستسازی» حذف شده بودند. از جمله بسیاری از سینماگران معترض.
بازیگران معترض و همسو با مردم
در جریان قیام ژینا دستکم ۲۰ بازیگر زن در ایران ممنوع از کار شدند.
در نخستین روزهای آغاز این اعتراضها، کتایون ریاحی، از بازیگران سرشناس سینمای ایران عکسی از خودش بدون حجاب تحمیلی را در اینستاگرام منتشر کرد. فاطمه معتمدآریا چنانکه پیش از این گفته شد در مراسم خاکسپاری امین تارخ، بدون روسری سخنرانی کرد. حضور فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت مراسم موزه سینما برای امین تارخ، همراه با درخواست تلویحی بازیگران معترض به سینما از این نظر هم دارای یک اهمیت نمادین و چه بسا حامل یک پیام به سینماگران باشد.
معتمدآریا علاوه بر این، بدون حجاب تحمیلی همراه با جعفر پناهی و محمد رسولاف با خانواده کیان پیرفلک ملاقات کرد. او بعد از بازداشت توماج صالح به همراه جعفر پناهی و محمد رسولاف به دیدار خانواده توماج رفت و در مراسم خاکسپاری کیومرث پوراحمد نیز همراه با کتایون ریاحی و گلاب آدینه بدون روسری حضور پیدا کرد. ترانه علیدوستی از مهمترین بازیگران ایران در آبان ۱۴۰۱، با انتشار عکس بیحجابش در اینستاگرام به زنان معترض پیوست. سپس هنگامه قاضیانی ویدئویی در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد که او را در خیابان نشان میداد و در همان حال موهای بلندش را پشت سرش میبست و دست خود را به علامت پیروزی بلند میکرد.
در فاصله بین مهر تا آذر ۱۴۰۱ پانتهآ بهرام، مریم بوبانی، لیلی رشیدی، الهام پاوهنژاد، تهمینه میلانی، کتانه افشارینژاد، سحر مصیبی، شراره دولتآبادی، آبان عسگری، هایده حائری، سحر زکریا، باران کوثری، سپیده ابطحی، مژگان ایلانلو و مینا اکبری به جمع معترضان پیوستند.
آزاده صمدی یکی از بازیگران شناختهشده تئاتر، سینما و تلویزیون ایران که از ابتدای اعتراضات با معترضان همراه شده بود، در مراسم خاکسپاری رضا حداد بدون حجاب شرکت کرد. او به اتهام «جریحهدار کردن اخلاق و عفت عمومی از طریق کشف حجاب» به شش ماه محرومیت از فعالیت در فضای مجازی و مراجعه به مراجع رسمی روانپزشکی، برای درمان آنچه که «بیماری شخصیت ضداجتماعی» او در حکم عنوان شده بود، محکوم شد. این نخستین «جنونانگاری» سینماگران معترض ایران بود.
علاوه بر این در سال گذشته حدود ۳۰ تا ۴۰ فیلم در دولت سیزدهم بدون مجوز ساخته شدند و در جشنوارههای خارجی به نمایش درآمدند. اگر این روند ادامه پیدا کند به معنای از دست رفتن بخش عمدهای از حاکمیت دولت بر سینمای ایران است. بنابراین بیش از آنکه سینماگران از این تحولات بهرهمند باشند، دولت به همکاری سینماگران نیاز دارد، و با اینحال نهادهای سانسور همچنان دستنخورده باقی ماندهاند.
در آستانه تشکیل دولت چهاردهم متنی با سربرگ شورای عالی انقلاب فرهنگی و با عنوان «آییننامه ضوابط صدور پروانه فیلمسازی و نمایش فیلم» منتشر شده بود که اگر به امضای ریاست جمهوری برسد به اجرا درمیآید. بر اساس این آئیننامه برخلاف قوانین جمهوری اسلامی سازمان سینمایی از برخی اختیارات قوه قضائیه در تنبیه و مجازات سینماگران معترض برخوردار میشود. برای این منظور ابزاری در قالب یک «هیأت عالی» متشکل از ۹ نفر طراحی شده است که به گفته کامبیز نوروزی، حقوقدان سینمای ایران را به یک «پادگان» تبدیل میکند. هنوز تکلیف این آییننامه فراقانونی معلوم نشده است.
مصادره «خون جوانان»
فاطمه مهاجرانی، معاون سابق وزارت آموزش و پرورش در جریان سفر انتخاباتی محمدجواد ظریف به اراک در چهارچوب کارزار انتخابانی پزشکیان مورد توجه قرار گرفت. مهاجرانی در بخشی از سخنان خود از مهرشاد شهیدی،از کشتههای اعتراضهای ۱۴۰۱ در این شهر نام برد و با اعلام حمایت از مسعود پزشکیان گفته بود:
به عنوان یک مادر اجازه نخواهم داد مهرشاد شهید دیگری بر خاک بیافتد، اجازه نمیدهیم اندکی تمامیتخواه کوچههای ما را پر از خون جوانان کنند.
https://www.instagram.com/meisammalayeri1360/reel/C8-RCObtD3U/
امیر شهیدی، پدر مهرشاد شهیدی با انتشار پیامی در شبکه ایکس، این صحبتها را «سوءاستفاده از نام» فرزندش و « بیاخلاقی سیاسی» خوانده بود.
مهرشاد شهیدی در ۴ آبان ۱۴۰۱ و در ۱۹ سالگی بر اثر ضربات متعدد باتون به سر، بهدست نیرویهای امنیتی جمهوری اسلامی در اراک کشته شد. او یک سرآشپز ماهر، یک ورزشکار موفق و دانشجو بود و به یکی از نمادهای جنبش بدل شد.
همین فاطمه مهاجرانی هنگامی که رئیس «مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان» بود سخنرانی کرده بود. در سال ۱۳۹۸ در مراسمی که در آموزش و پروش برگزار شد گفته بود:
امیدوارم بتوانیم دانشآموزانی را تربیت کنیم که برای حفظ تمامیت ارضی کشورشان و ارزشهای نظام جمهوری اسلامی ایران به سرمشق سردار سلیمانی نگاه کنند.
اگر قیام ژینا را در امتداد اعتراضات دی ۹۶ و آبان ۹۸ در نظر بگیریم جا دارد بپرسیم که در این فاصله چه تحول فکری در فاطمه مهاجرانی اتفاق افتاده است؟
Ad placeholder
حاکمیتگریزی سینماگران مستقل ایرانی
در همان حال سینمای مستقل و جامعهگرای ایران مسیر خود را صرفنظر از چرخشها و سیاستهای دولتها در جمهوری اسلامی ایران یافته است. در سال جاری در جشنواره فیلم ونیز فیلم «شاهد» ساخته نادر ساعیور، محصول ایران، اتریش و آلمان در بخش افقها حضور دارد. فیلم «بومرنگ» ساخته شهاب فتوحی در بخش روزهای ونیز حضور دارد. همچنین فیلم «هرجا و هر زمان» ساخته میلاد تنگشیر به عنوان یکی از فیلمهای هفته منتقدان ونیز انتخاب شده است. علی عسگری کارگردان ایرانی هم یکی از اعضای هیئت داوران بخش افقهای جشنواره ونیز است. قبل از این در جشنواره فیلم کن آخرین ساخته او «آیههای زمینی» در بخش نوعی نگاه به نمایش درآمد. او پس از بازگشت از این جشنواره ممنوع از خروج و از فعالیت سینمایی محروم شد، «آیههای زمینی» نمایانگر و بیانگر بخشی از خواستههای معترضان ایرانی در قیام ژینا بود.
«کیک محبوب من» به کارگردانی مریم مقدم و بهتاش صناعیها به شکل زیرزمینی در برلیناله مورد توجه قرار گرفت. فیلم «شهید» ساخته نرگس کلهر جایزه فوروم جشنواره فیلم برلین را به دست آورد. فیلمهای «گوسفند» (ساخته هادی باباییفر)، «خمیازه بزرگ» (ساخته علی یار راستی)، «سیارههای دزدیده شده من» (ساخته فرحناز شریفی) و همچنین فیلم بازسازیشده «بلوغ» اثر سهراب شهید ثالث از سایر فیلمهای ایرانی بودند که در جشنواره فیلم برلین به نمایش درآمدند. تنها به دبیرخانه جشنواره فیلم کن ۲۰ فیلم جامعهگرای ایرانی که بدون مجوز ساخته شده بود ارسال شد. پیش از این امین پوربرقی، از فیلمسازان جوان و مستقل ایران در مصاحبه با زمانه گفته بود:
من بسیار خوشبینم به آینده سینمای مستقل ایران. جشنوارههای مهم سینمایی جهان اکنون متوجه شدهاند که این نوع سینما، (سینمای اجتماعی و سانسورگریز ایران) متعلق به حاکمیت نیست. بلکه حاصل تلاش فیلمسازانی با تفکر مستقل است. آنها دریافتهاند که در ایران یک سینمای دیگر جز سینمای مسلط حاکمیت وجود دارد. اگر تا پیش از این گمان میکردند که فیلمهای سینماگرانی مثل کیارستمیف پناهی یا رسولاف بخشی از بدنه سینمای جمهوری اسلامی را نمایندگی میکند، حالا دیگر از اشتباه بیرون آمدهاند.
بنابراین دولت پزشکیان در یک نگاه کلی نمیتواند این روند را معکوس کند. تنها میتواند با شعار «وفاق ملی» و دعوت به سینماگران ممنوع از کار مانع از گسترش بیشتر حاکمیتگریزی سینماگران شود. با اینحال بدون حذف نهادهای فراقانونی سانسور تحقق این هدف، از نظر داخلی چندان میسر به نظر نمیرسد. اراده حذف این نهادها هم در هیچ دولتی در جمهوری اسلامی وجود نداشته است. از نظر خارجی هم، حمایت جشنوارههای بینالمللی از بخشی از سینمای اجتماعی ایران که زیر سقف سانسور پدید آمده باشد، بیش از همه به توفیق در زمینه مذاکرات با غرب بستگی دارد. بازگشت سینماگران ممنوع از کار صرفاً زمینه را فراهم میکند که چنانچه بر فرض چنین شرایط مطلوبی پیش آمد، دست حاکمیت خالی نماند.
Ad placeholder