م. مهراد
نگهداری از افراد دارای معلولیت ذهنی توسط دولت −بر روی کاغذ− معمولاً شامل عرضۀ مجموعهای از خدمات حمایتی برای این افراد است، از جمله کمکهای مالی، دسترسی به مراقبتهای بهداشتی و درمانی، کمکهای مسکن، و حمایتهای شغلی. حمایت اغلب از طریق برنامههای دولتی مانند بیمه از کارافتادگی تامین اجتماعی و برنامه توانبخشی حرفهای و ساخت آسایشگاههای مجهز جهت نگهداری از این افراد انجام میشود. هدف حمایت از افراد دارای معلولیت ذهنی این است که اطمینان حاصل شود این افراد میتوانند منابع و حمایتهای لازم برای زندگی مستقل دسترسی داشته و تا حد امکان مشارکتی کامل در جامعه داشته باشند. این ممکن است شامل دسترسی به خدمات مراقبت از سلامت و روان، آموزش شغلی و کمک به کاریابی، و سایر منابع برای کمک به افراد دارای معلولیت ذهنی برای داشتن زندگی پربار و رضایتبخش باشد. تمامی اینها میتواند به کاهش برچسبزنی اجتماعی و رفع موانعی کمک کند که افراد دارای معلولیت ذهنی اغلب در دسترسی به خدمات و حمایتهای مورد نیاز خود با آن مواجه هستند.
«علی عبدالهی» عکاس خبرگزاری «میزان» تصویرهایی از مرکز نگهداری افراد دارای معلولیت ذهنی در مشهد منتشر کرده است. این مجموعه بهتمامی با تکنیک سیاه-سفید عکاسی شده تا با حذف رنگ، فضای واقعی آسایشگاه بر ما آشکار شود.
آسایشگاه معلولستیز
از همان نخستین عکس، با جو معلولستیز آسایشگاه مواجه میشویم.
قاب افقی، جمعی از افراد دارای معلولیت ذهنی را در بر گرفته است. افراد در اتاقی مسجدمانند روی زمین نشستهاند، پر واضح است که مسئولین آسایشگاه اهمیتی به مکان و شرایط نگهداری آنان نمیدهند.
هر کدام از افراد مشغول انجام کار خاصی است اما در این میان عمل یکی از آنهاست که بازنمایانندهی شرایط ضعیف رسیدگی در آسایشگاه است؛ آنکه آستین پیرهنش را به دهان برده است.
برای افراد دارای معلولیت ذهنی مهم است که مراقبتهای جامعی را دریافت کنند که نیازهای سلامتی جسمی آنها را برطرف کند. این ممکن است شامل کار با یک تیم چندرشتهای از ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی، از جمله پزشکان، روانشناسان، درمانگران، و سایر متخصصان باشد تا اطمینان حاصل شود که تمام جنبههای سلامت آنها بهدرستی مدیریت میشود، که این مرکز نگهداری فاقد آن است.
دومین تصویر فردی را نشان میدهد که میان دو تخت دراز کشیده و با لبخند به ما نگاه میکند.
تخت سمت راست تصویر، خالی است و بر تخت سمت چپ فرد دیگری دراز کشیده که پایش در تصویر قابل رویت است. عکاس با این شیوه قاببندی و نشاندادن شادی سوژه توانسته مفهوم آزادی را بازنمایی کند.
فرد در تصویر خوشحال است که در میان حفاظهای تخت محصور نشده و در مکان دلخواهش، حتی اگر زمین سفتی باشد، دراز کشیده. بسیار مهم است که زمان انتخاب تختِ افراد دارای معلولیت، با پزشکان، کادر درمانگر و مراقبان برای تعیین نیازهای این افراد مشورت شود. علاوه بر این با درنظرگرفتن عواملی مانند تحرک فرد، نگرانیهای ایمنی، اولویتهای آسایشی و هرگونه حمایت یا کمکی که ممکن است در تخت نیاز داشته باشد، میتوان به آسایش فرد کمک کرد.
تصویر سوم، دو سینی چای همراه با یک یَغلَوی را کنار تخت نشانمان میدهد.
عکاس توانسته با استفاده از کادربندی اریب و پرسپکتیو در گوشههای کادر، نگاه ما را به سمت پای فرد دراز کشیده بر تخت و صندلی خالی، هدایت کند. فضای اتاق آسایشگاه سیاه، محقرانه و بازنمایانندهی فضای کلی حاکم بر آسایشگاه است. از سویی دیگر این عکس بر شرایط غذایی نامناسب افراد این مرکز صحه میگذارد.
اطمینان از تغذیه مناسب و رژیم غذایی سالم برای افراد دارای معلولیت ذهنی، مثل همهی افراد دیگر، ضروری است تا از رفاه و کیفیت زندگی آنها حمایت شود. البته افراد دارای معلولیت ذهنی ممکن است که بسته به شرایط خود و هرگونه مشکلات سلامتی، نیازها یا محدودیتهای غذایی خاصی داشته باشند. برخلاف تمامی این نکات، شرایط تغذیهای افراد این آسایشگاه اسفبار است.
سه تصویر بعد شرایط «کارگاه بازی» را نشانمان میدهد. انجام «بازی» میتواند تاثیرات مختلفی بر افراد داشته باشد. برخی از مزایای بالقوه آن عبارتند از: رشد شناختی، تعامل اجتماعی، بهزیستی عاطفی، مهارتهای حرکتی، فعالیت هدفمند. همانگونه که از تصاویر نیز پیداست، سطح «کارگاه بازی» آسایشگاه با مهدکودک برابری میکند. ابزار بازیشان لگوهاییست که از طریق اتصال آنها به یکدیگر میتوانند خانه، راه و… خلق کنند. در دو تصویر، زن و مردی از کادر آسایشگاه حضور دارند که به معلولین در ساخت درست لگو کمک میکنند. با وجود تمامی اینها، بازیها باید با توجه به نیازها، تواناییها و ترجیحات فردی افراد انتخاب شوند. همچنین بازیها باید به گونهای باشند که باعث حضور فعال تمامی افراد شوند اما همانگونه که در پسزمینه دو تصویر پیداست، تعدادی از معلولین با بیحوصلگی بر روی صندلیهایش نشستهاند و هیچ مشارکتی با سایرین ندارند. برای تعیین مناسبترین بازیها باید با متخصصان مراقبتهای بهداشتی، درمانگران یا مربیانی که در کار با افراد دارای معلولیت ذهنی تجربه دارند، مشورت شود.
تصویرهای هفت و هشت بازنمایی حالات درونی و ذهنی معلولین هستند.
در هر دو تصویر از تکنیک عکاسی با سرعت شاتر پایین به منظور طولانیکردن زمان باز بودن شاتر دوربین استفاده شده. با استفاده از این تکنیک، نور مدت زمان بیشتری بر حسگر تصویر دوربین تاثیر میگذارد و سوژه در چندین زمان مختلف به صورت متحرک ثبت میشود. عکاس برای نشاندادن درون مشوش و افکار پریشان فرد از این روش استفاده کرده. در هر دو تصویر، تن فرد بهصورت متحرک و نامعین ثبت شده، گویی او هیچ آرام و قراری ندارد. بیقراری رفتاری رایج در میان افراد دارای معلولیت ذهنی است. این رفتار میتواند به شکلهای مختلفی بروز کند و ممکن است در اثر عوامل مختلفی از قبیل اضطراب، مسائل حسی، مشکلات ارتباطی، بیشفعالی، عوارض جانبی دارو و مسائل رفتاری ایجاد شود. مدیریت بیقراری در افراد دارای معلولیت ذهنی ممکن است شامل ترکیبی از راهبردهای متناسب با نیازها و شرایط خاص فرد باشد. مهم است که عوامل تاثیرگذار بر فرد شناخته و درجهت کنترل آنها اقدام شود. اما همانگونه که عکاس بر ما آشکار ساخته، در این آسایشگاه هیچ اقدامی در راستای کنترل بیقراری افراد انجام نمیشود و آنها به حال خود رها شدهاند.
آخرین تصویر این مجموعه مربوط به محوطهی آسایشگاه است. کادر عکس نامتعادل، دارای شیب از راست به چپ، است و تمامی افراد با لباسی یکسان در محوطه حضور دارند. فضای گرفته و سیاه-سفید عکس بیشتر یادآور زندان است تا آسایشگاه.
عکاس از طریق نامتعادلسازی تصویر توانسته شرایط نامتعال و واژگونمانند آسایشگاه را بر ما آشکار سازد. محوطه آسایشگاه باید به گونهای طراحی شود که محیطی امن، درمانی و حمایتی را برای ساکنان فراهم کند. چیدمان فضای محوطه باید به گونهای باشد که نیازهای معلولین را برطرف سازد و در عین حال باعث رفاه حال آنها شود به همین منظور باید دارای باغچه، گل و گیاه، وسایل ورزشی، نیمکت و… باشد. بر خلاف تمامی استانداردها، فضای این آسایشگاه به جای ایمن بودن، امنیتی است و با افراد بسان زندانیان برخورد میشود.
همانگونه که در این مجموعه مشاهده شد، آسایشگاه معلولان ذهنی مشهد، مکان مناسبی جهت نگهداری معلولین ذهنی نیست. در توضیح این آسایشگاه، به نقل از وبسایت فرارو، چنین آمده است:
در آسایشگاه معلولین ذهنی ضامن آهو در شهر مشهد ۷۰ معلول در گروه سنی ۱۶ تا ۶۰ سال نگهداری میشود. معلولان شدید ذهنی رشد ضعیف و حداقل توان تکلم را دارند، آموزشپذیر نبوده و بهره آنها از مهارت برقراری ارتباط با دیگران در حداقل ممکن است لذا شرایط نگهداری را از خانودهها سلب کرده است. شهر مشهد دارای ۱۲۰ هزار معلول ذهنی طبقهبندی شده است.
حتی از همین متن مختصر هم میزان تبعیض و پیشداوری در مورد افراد دارای معلولیت ذهنی قابل مشاهده است. استفاده از اصطلاح «طبقهبندی» در متن نشان دهندهی گروهبندی افراد دارای معلولیت و جداسازی آنها از جامعهی انسانهای به اصطلاح «سالم» و منزویسازی پیشفرضانهشان است، مفاهیمی که توسط مجموعه تصاویر بازنمایی شدهاند.