یک دانشجو
همه چیز با سرپرست شدن زهرا ناظم بکائی در دانشگاه الزهرا شروع شد. ناظم بکائی در تاریخ ۱۱ دی ۱۴۰۱ به عنوان سرپرست دانشگاه الزهرا انتخاب و سپس در تاریخ ۲۲ فروردین ۱۴۰۲ به مدت چهار سال به ریاست دانشگاه الزهرا منصوب شد.
بکائی در حالی عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا و همچنین به ریاست این دانشگاه منصوب شد که مقطع دکتری خود را در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات گذراندهاند. چگونه کسی که دانشگاه آزاد درس خوانده، میتواند در دانشگاه دولتی عضو هیئت علمی و رئیس این دانشگاه شود؟
از زمان سرپرستی و سپس ریاست بکائی، روز به روز فشارهای حراستی و صنفی بر دانشجویان الزهرا بیشتر شده است. دانشگاه هم فضاهای قابلاستفاده برای دانشجویان را کاهش داده است و هم خدمات رفاهی را، و از سوی دیگر، فشارهای انضباطی، بهویژه در رابطه با پوشش را افزایش داده است.
بستن در غربی و حصارکشی باغ نو
در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۲ که دانشجویان بعد از اتمام تعطیلات عید به در غربی خوابگاه دانشگاه مراجعه کردند با نوشتهای مواجه شدند مبنی بر این که در غربی بسته شده و از سایر درهای دانشگاه وارد شوند.
درِ غربی نزدیکترین در به ساختمان خوابگاهها بود و دسترسی مناسبی برای رفتوآمد دانشجویان به پل مدیریت و میدان ده ونک داشت ولی حالا دانشجویان مجبور هستند با بارهای سنگین چمدان خود و یا برای دریافت وسایلی که پیک میآورد کل دانشگاه را برای رسیدن به در شمالی یا شرقی دور بزنند.
بارها دانشجویان به بستهشدن این در اعتراض کردند اما ترتیب اثری داده نشد و مسئولین علت اقدامشان را اعتراض ساکنان این محل عنوان میکردند.
سوالی که مطرح میشود این است که چگونه در تمام این سالها که این خوابگاه در این محله بوده ساکنان اعتراضی نداشتند و چرا ناگهان به این امر اعتراض کردند؟ علت اعتراض آنها دقیقاً چیست؟ دانشجویان همچنان در محله ده ونک و خیابانهای اطراف آن رفتوآمد دارند، پس اعتراض ساکنان این محله نمیتواند دلیل موجهی باشد. همچنین اهالی ده ونک از درمانگاه دانشگاه استفاده میکنند و بستهشدن این در آنها را هم به زحمت میانداخت چون نیز مجبور شدهاند برای رفتوآمد به درمانگاه از سایر درها وارد دانشگاه شوند.
ماجرای دیگر حصارکشی محوطه باغ نو بود. در تابستان ۱۴۰۲، زمانی که بسیاری از دانشجویان خوابگاه نبودند محوطه باغ نو خوابگاه را حصار کشیدند. این در حالی است که محوطه باغ نو یکی از جاهایی در خوابگاه بود که دانشجویان از آن به عنوان فضایی برای استراحت، جشنهای دورهمی، درس خواندن، ورزش و مواردی از این قبیل استفاده میکردند.
بعد از اعتراض دانشجویان به این موضوع ادعا کردند چون برخی از دانشجویان در اینجا از مواد مخدر استفاده میکردند محوطه را حصار کشیدند. پس چگونه در سالهای گذشته این اتفاق نیفتاده؟ سالهای سال دانشجویان خوابگاهی از این محوطه استفاده کردند ولی اکنون برخی دانشجویان در این محوطه از مواد مخدر استفاده میکنند؟
Ad placeholder
ماجراهای حراست و کنترل پوشش دانشجویان
ماجرای سوم شرط امضای مرامنامه برای تایید انتخاب واحد در ترم پاییز امسال بود. دانشجویان در تمامی مقاطع وقتی برای ثبتنام ترم پاییز وارد صفحه گلستان شدند با صفحهای روبهرو شدند مبنی بر اینکه برای قطعیشدن انتخاب واحد باید برگه مرامنامهای را امضا کنند و آن را تحویل دانشگاه بدهند. این برگه را نه تنها باید دانشجو بلکه والدین نیز باید امضا میکردند.
این مرامنامه با فهرستکردن مجموعهای از «جرایم»، دانشجویان را تهدید میکند و از آنان تعهد میگیرد که در صورت «تخلف» از مرامنامه، با آنها برخورد انضباطی میشود. این «جرایم» در چهار مقوله «تخلفات عمومی»، «تخلفات آموزشی و اداری»، «تخلفات سیاسی» و «تخلفات اخلاقی» دستهبندی شدهاند.
روز سوم مهر ۱۴۰۲، که آغاز سال تحصیلی بود، دانشگاه حوالی ساعت هشت صبح برای دانشجویان پیامکی مبنی بر پوشش متناسب با دانشگاه ارسال و تهدید کرد که با دانشجویانی که این موارد را رعایت نمیکنند، برخورد میکند.
رفتهرفته تمرکز دانشگاه روی این موضوع بیشتر و بیشتر شد. هر روز دانشجویان با حراستیهایی مواجه هستند که به پوشش دانشجویان گیر میدهند و حتی اخیراً وارد مرحله جدیدتری شدهاند و به لاک دانشجویان نیز گیر میدهند. حتی ممکن است دانشجو به علت آنکه بر طبق اصول دانشگاه لباس نپوشیده باشد اسمش را یادداشت کنند.
البته این برخوردهای حراست صرفاً به گیتهای ورودی دانشگاه محدود نمیشود و دانشجویان خوابگاهی در گیت خوابگاه نیز با این مسئله مواجهند و بارها دانشجویان به علت اینکه پوششان مورد پسند حراستیها نبوده اجازه خروج نیافتهاند تا اینکه لباس خود را عوض کردند.
یکی دو هفتهای هم می شود که یک دختر حراستی را داخل سلف گذاشتهاند تا اگر کسی پوشش نامناسبی نداشت به او تذکر دهد.
دانشجویان خوابگاهی اگر برای کاری برای مثال خرید و … بخواهند از دانشگاه خارج شوند باید پوشش حراستیپسند داشته باشند و وقتی دانشجو اعتراض می کند که خوابگاهی است و خارج از دانشگاه کار دارد، حراستیها میگویند که چون شما از درهای دانشگاه عبور میکنید باید پوشش متناسب با دانشگاه داشته باشید. آیا بستهشدن در غربی دلیلی بر آن نیست که دانشجویان بیشتر تحت کنترل نظارت قرار بگیرند؟
حتی در روزهای نزدیک تحویل ژوژمان دانشجویان هنر، حراست کارهای این دانشجویان را بازدید کرده و اگر کاری از نظر حراستیها غیرمتعارف بود، برای دانشجویان پروندهسازی میکردند.
Ad placeholder
غذای دانشجویان هر روز آب میرود
یکی از اعتراضات جدی این روزهای دانشجویان دانشگاه الزهرا، موضوع سلف و غذای دانشگاه الزهرا است. موضوعی که بارها دانشجویان اعتراض کردند اما فقط قولهایی برای بهبود و تغییر داده میشود و عملاً تغییری رخ نمیدهد. سال گذشته کیفیت و تنوع غذایی دانشگاه بسیار خوب بود. اکنون غذاهای دانشگاه محدود به لوبیاپلو، عدس پلو، ماکارونی و استامبولی شده و بعد از هر اعتراضی نهایت یکی دو تغییری در آن ایجاد میکنند تا احتمالاً صدای اعتراضات بخوابد. سوپ و آش که سال گذشته کنار غذای اصلی سرو میشدند حالا به عنوان غذای اصلی به دانشجویان داده میشوند.
سالهای گذشته در روزهای پنجشنبه به دانشجویان خوابگاهی ناهار و شام هم داده میشد اما امسال وعدههای این روز حذف شده است. همچنین دانشجویان بومی فقط چهار روز در هفته می توانند غذا رزرو کنند چون از نظر مسئولین، دانشجویان همه روز کلاس ندارند.
برای اینکه دانشجوی بومی بتواند پنج روز در هفته غذا بگیرد باید نامهای مبنی بر اینکه کلاس یا کارهای آزمایشگاهی دارد به واحد مربوطه تحویل دهد. در صورتی که برخی دانشجویان ممکن است برای انجام پروژههای گروهی و یا استفاده از کتابخانه نیاز به آن داشته باشند و در روزهایی غیر از روزهایی که کلاس دارد به دانشگاه مراجعه کنند.
مسئولین علت این موضوعات را نداشتن بودجه عنوان میکنند و اینکه اگر در دانشگاههای دیگر چنین چیزهایی نیست، علتش آن است که خود دانشگاه درآمدزایی دارد اما دانشگاه الزهرا درآمدزایی ندارد. چگونه تا پارسال درآمد و بودجه داشتند ولی امسال ندارد؟ مگر صندوق رفاه برای هر دانشجو مبلغی به این موضوع اختصاص نمیدهد، پس این پولها چه میشود؟ چگونه دانشگاه درآمد برای حصارکشی محوطه باغ نو و افزایش تعداد مأموران حراست دارد اما به غذای دانشجو که میرسد درآمد ندارد؟ چگونه دانشگاه برای ساخت گیتهای جدید خوابگاه و درِ شرقی و تعمیر کردن گیت درِ شمالی درآمد دارد اما برای غذای دانشجو بودجه ندارد؟