59
چهار دوست در کنار هم به راه افتادند. در جادهای شنی قدم برمی داشتند که زمانی در هر دو طرفش خانههای زیادی وجود داشت. با قاطعیت قدم برمی داشتند. از بالا که نگاه می کردی، مضطرب به نظر نمی رسیدند. هر از گاهی بر سرعت خود می افزودند. تانک ها جاده را سخت شخم زده اند. به کجا می روند؟ از مقصدشان هرگز آگاه نخواهیم شد. پاره سنگ های دو سوی جاده، آن ها را همراهی می کند دستشان خالی است، هیچ سلاحی ندارند. در گذشته، اینجا ناحیه السِکه در همسایگی خان یونس بود که اکنون به ویرانه ای بدل شده است. مرد سمت (…)
–
2024/05