از فریاد «غیر شرافتمندانه» تا گام‌های نخست برای مذاکره مستقیم

سایت پیام

ایوب دباغیان

٢٠ فروردین ۱۴۰۴

جمهوری اسلامی از آغاز، حیات خود را بر پایه‌ی سوءاستفاده از مفاهیم ارزشی و انقلابی بنا نهاده است. در رأس این بازی ایدئولوژیک، خامنه‌ای به‌عنوان رهبر مطلقه‌ی نظام، سال‌ها با زبان تهدید، مذاکره با آمریکا را «ذلت‌بار»، «غیر شرافتمندانه» و «حرام» اعلام کرده بود. او همیشه مذاکره با «شیطان بزرگ» را عبور از اصول انقلاب و نشانه‌ای از ضعف می‌دانست. اما امروز، همان رهبر و همان نظام، در سایه‌ی بحران‌های انباشته و ترس از فروپاشی، با تمام قوا در پی گفت‌وگو با همان دشمن قدیمی است.

♦️ از فتوای حرام بودن تا التماس پشت پرده در عمان

در حالی که خامنه‌ای هنوز در رسانه‌ها و منبرها، مذاکره‌ی مستقیم با آمریکا را مردود می‌داند، در پشت‌پرده، دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی وارد فاز گفت‌وگوهای غیررسمی و پنهانی شده است. نشست اخیر در عمان، در ۲۳ فروردین، با واسطه‌گری دولت عمان، نقش‌آفرینی قطر و حتی عربستان سعودی، نشانه‌ای از این چرخش پنهانی است. این مذاکرات اگرچه مستقیم نیستند، اما به‌وضوح مقدمه‌ای برای تماس‌های مستقیم و توافقات پشت‌پرده‌اند.

نظامی که سال‌ها جوانان معترض را به جرم شعار علیه سیاست‌های ضدآمریکایی‌اش به زندان انداخت یا اعدام کرد، حالا مجبور شده برای بقای خودش، به دامان همان دشمن پناه ببرد. این چرخش نه نشانه‌ی بلوغ، بلکه گواهی است بر سقوط، ترس و بن‌بست مطلق.

♦️ خامنه‌ای؛ از «مقاومت» به «تسلیم»

سال‌ها خامنه‌ای تلاش کرده است تا با زبان تهدید، مردم و نهادهای حکومتی را زیر پرچم «مقاومت»، «شرافت» و «عزت» در برابر آمریکا کنترل کند. او به‌عنوان ستون اصلی رژیم، همواره در پی تحکیم تظاهر به «قدرت» و «خودمختاری» کشور بود. این شعارها برای آن بود که مردم باور کنند تنها راه نجات کشور در مقاومت در برابر غرب و به‌ویژه آمریکا نهفته است. اما امروز، وقتی پای بقای نظام در میان است، همان شعارها کنار گذاشته می‌شوند. این چرخش نه از روی تجدیدنظر فکری یا دگردیسی سیاسی، بلکه حاصل بن‌بست عملی، فشار تحریم، و ترس از انفجار اجتماعی است.

نظامی که دیروز فریاد می‌زد «مذاکره با آمریکا حرام است»، امروز به این درک رسیده که بدون تنش‌زدایی با دشمن دیرینه‌اش، بقای سیاسی‌اش ممکن نیست. بحران‌های انباشته‌شدهاز فروپاشی اقتصادی و خشم اجتماعی تا شکست سیاست‌های منطقه‌ای و انزوای دیپلماتیکخامنه‌ای را به جایی کشانده که حتی گام‌هایی به‌سوی گفت‌وگوی مستقیم، دیگر غیرممکن نیستند.

♦️ فروپاشی یک تظاهر ایدئولوژیک

خامنه‌ای و اطرافیانش به‌خوبی می‌دانند که نمی‌توانند برای همیشه به تظاهر به استقلال و عزت ملی ادامه دهند. ساختار فاسد اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی، که به‌خاطر فساد گسترده و سیاست‌های ناکارآمد، اعتماد مردم را از دست داده است، نمی‌تواند از فشارهای داخلی و خارجی جان سالم به‌در ببرد. نهادهای حکومتی، با همه‌ی ترفندهای ایدئولوژیک و تبلیغاتی، نمی‌توانند این واقعیت تلخ را پنهان کنند که هر روز از بقای نظام کاسته می‌شود.

♦️ گام‌های نخستین در عمان؛ آغاز فرآیند جدید

در واقع، آنچه در نشست عمان، ولو به‌صورت غیرمستقیم، شاهدش خواهیم بود، نشانگر تسلیم تدریجی ساختار قدرت در برابر واقعیت‌های بیرونی است. در چنین شرایطی، که امکان هرگونه اقدام مؤثر داخلی برای حل بحران‌ها وجود ندارد، مذاکره با آمریکا، برای سرپوش گذاشتن بر روی ضعف‌های داخلی، به یک ضرورت تبدیل شده است. این مذاکرات اگرچه هنوز در پشت پرده و با دست‌کم گرفتن افکار عمومی برگزار می‌شود، می‌توانند نقطه‌ی آغاز مسیری جدید در سیاست‌های خارجی جمهوری اسلامی باشند.

♦️ تغییرات ظاهری، سیاست‌های ثابت

در جمهوری اسلامی، تغییرات در رأس قوه‌ مجریه، مانند انتخاب رئیس‌جمهور جدید، اغلب به تغییرات ظاهری و چهره‌ای محدود می‌شود. اما در واقع، سیاست‌های کلیدی و تصمیم‌گیری‌های اساسی همچنان در دستان مقام رهبری و نهادهای قدرت متمرکز باقی می‌ماند. تصمیم‌گیری در خصوص مسائل مهم داخلی و خارجی، از جمله مذاکرات بین‌المللی، همواره تحت کنترل رهبری قرار دارد.

در چنین ساختاری، مذاکره با آمریکا و دیگر کشورهای بزرگ، نه به‌عنوان نتیجه‌ای از تحولات دموکراتیک یا خواست عمومی، بلکه به‌عنوان یک انتخاب استراتژیک از سوی اتاق‌های بسته‌ی قدرت انجام می‌شود. این امر نشان‌دهنده‌ی آن است که سیاست‌های کلیدی جمهوری اسلامی، مستقل از تغییرات ظاهری، به‌طور عمده تحت کنترل نهادهای غیر منتخب باقی می‌ماند.

♦️ مذاکره؛ نه تابو و نه نجات‌بخش

مذاکره به‌خودی‌خود، نه شرافتمندانه است و نه خائنانه. مهم آن است که چه کسی، با چه هدفی، و در چه شرایطی پشت میز مذاکره می‌نشیند. در جمهوری اسلامی، مذاکره زمانی که در انحصار نظام باشد «نرمش قهرمانانه» نامیده می‌شود؛ اما اگر فعالان سیاسی یا اپوزیسیون سخن از گفت‌وگو کنند، به‌سرعت «خائن» و «وطن‌فروش» خطاب می‌شوند. همین معیارهای دوگانه است که مشروعیت سیاسی نظام را زیر سؤال برده و بی‌اعتمادی عمومی را عمیق‌تر کرده است.

♦️ پایان یک نمایش طولانی؟

جامعه‌ی ایران به‌خوبی این تناقضات را درک می‌کند. مردمی که سال‌ها زیر بار تحریم، سرکوب، شعارهای تهی و فقر فزاینده زندگی کرده‌اند، می‌دانند که این مذاکرات، نه برای تأمین منافع آن‌ها، بلکه برای نجات نظام در لحظه‌ی بحران است.

اما این‌بار شاید بازی طبق نقشه‌ی خامنه‌ای پیش نرود. نسل جدید دیگر فریب شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «عزت اسلامی» را نمی‌خورد. آن‌ها خواهان چیزهایی واقعی‌اند: آزادی، عدالت، رفاه و کرامت انسانی. رژیمی که فقط در لحظه‌ی خطر به سمت مذاکره با دشمن دیرینه‌اش می‌دود، دیر یا زود زیر وزنە همین تناقض‌ها از درون فرومی‌پاشد. این‌بار، شاید خامنه‌ای و همراهانش بیش از هر زمان دیگری، در برابر واقعیت‌های اجتماعی و بحران‌های روزافزون داخلی، مجبور به پذیرش شکست و توازن جدیدی در سیاست خارجی و داخلی شوند.

0 FacebookTwitterWhatsappTelegramEmail

پیام بگذارید

رویدادهای مهم

پیام

گالری

ما را دنبال کنید! ​

تماس

  Copyright © 2023, All Rights Reserved Payaam.net