رفتن، فقط برای زنده‌ماندن

رفتن، فقط برای زنده‌ماندن

روایت کوچ همیشگی مردم ایران؛ از سرکوب تا جنگ

ایوب دباغیان

۱۷ ژوئن ۲۰۲۵

این مردم، سال‌هاست پای رفتن گرفته‌اند؛

یک‌بار برای زندان،

بار دیگر برای مهاجرت،

و این‌باربرای فرار از جنگ و نجات جان.

این سرزمین، گویی برای ایستادن ساخته نشده است.

هر نسلی، بخشی از عمرش را در کوچ گذرانده؛ نه به میل، بل به اجبار.

خانه‌ها در ایران، سال‌هاست به «رفتن» خو گرفته‌اند:

درهایی که با بدرقه‌ی مأموران امنیتی گشوده شده‌اند،

چمدان‌هایی که با اشک مادران و حسرت پدران بسته شده‌اند.

و حالا، سایه‌ی جنگ است که مردم را تا مرز دیگر می‌رانَد.

در این دهه‌ی تلخ، رفتن، تنها راه مانده برای بسیاری شد؛

یک‌بار برای گریز از زندان و سرکوب،

بار دیگر برای ساختن آینده‌ای دور از فقر، سانسور و تبعیض.

و امروز، دوباره راهی‌اند؛

این‌بار با هراس از آوار و آتش،

با دلهره‌ی موشک و مرگ،

با اضطراب آینده‌ای بی‌قطعیت و بی‌پناه.

اما مگر یک ملت، چند بار می‌تواند ترک کند، دل بِکند، خاطره‌ها را جا بگذارد و باز از نو آغاز کند؟

همین مردم، با استخوان‌های خود ستون‌های جامعه را نگاه داشته‌اند؛

همان‌ها که روزی در خیابان‌ها فریاد زدند،

در سلول‌ها تاب آوردند،

و در تبعید جان دادند.

اکنون، نه برای آرمان و آزادی،

بل فقط برای بقا، ناچارند پناه بجویند.

و این، تلخ‌ترین شکلِ رفتن است:

رفتن، فقط برای زنده‌ماندن.

وطن، در تاریکیِ جنگ و سرکوب، خانه‌ی ناامن‌ترین انسان‌ها شده است؛

انسان‌هایی که نه در میدان نبرد،

بل در صف نان، در کلاس درس، در متروی صبحگاهی و در رختخواب شبانه‌شان،

بمباران می‌شوند؛

بمباران جسم، بمباران روان، بمباران امید.

ریشه‌ها و راه رهایی

جنگ، ناگهانی آغاز نشد.

دهه‌ها سرکوب، فساد، تبعیض، فقر و دروغ، جامعه‌ای خسته و آسیب‌دیده ساخت.

جمهوری اسلامی با سیاست‌های ماجراجویانه‌ی منطقه‌ای،

حمایت از گروه‌های نیابتی در منطقه،

و اصرار بر ادامه‌ی پروژه‌ی مشکوک اتمی و غنی‌سازی اورانیوم با اهدافی نامعلوم،

عملاً بهانه را به‌دست نیروهای جنگ‌طلب داد تا «امنیت» را ابزار جنگ کنند.

از آن‌سو، اسرائیل با بهره‌کشی از ترس و تهدید و با تحمیل جنگ بر خلق‌ها،

در لوای دفاع از خود، بار دیگر بمباران و ویرانی را به مردم عادی تحمیل کرده است.

هردو قربانی می‌گیرند: مردم بی‌پناه.

این وضع، نتیجه‌ی حکومت‌هایی‌ست که بقای خود را در جنگ می‌بینند،

نه در صلح.

نه در عدالت اجتماعی.

نه در آزادی انسان.

چاره چیست؟

برای پایان این کوچِ بی‌پایان،

باید جنگ را از دست دولت‌ها پس گرفت،

و صدای مردم را به خیابان و رسانه بازگرداند.

باید ساختاری نوین و مردمی بنیان نهاد:

بدون ولایت، بدون امپریالیسم، بدون تبعیض.

چاره، تنها در اتحاد مردم است؛

در همبستگی طبقه‌ی کارگر، زنان، جوانان، قومیت‌ها، خلق‌ها؛

در رهایی جمعی از بند جنگ‌طلبی، استبداد، و سرمایه.

در حکومتی که مردم را فقط برای مردن می‌خواهد،

رفتن، مقاومت است.

اما روزی خواهد رسید که رفتن، پایان گیرد؛

روزی که «ماندن»، خود شکلی از آزادی باشد.

روزی که وطن، نه محل فرار، که خانه‌ی زندگی باشد.

0 FacebookTwitterWhatsappTelegramEmail

پیام بگذارید

رویدادهای مهم

پیام

گالری

ما را دنبال کنید! ​

تماس

  Copyright © 2023, All Rights Reserved Payaam.net