
بهرام رحمانی
روزنامه اسرائیلی هاآرتص و مجله مارکر در افشاگری تازهای اعلام کردند که شبکهای سازمانیافته مستقر در اسرائیل و با تامین مالی غیرمستقیم کابینه دولت اسرائیل طی ماههای اخیر فعالیت گستردهای برای بهبود وجهه رضا پهلوی و تبلیغ مطالبه «بازگشت سلطنت» را در رسانههای اجتماعی دنبال کردهاند.
در همین رابطه موسسه دانشگاهی سیتیزن لب(Citizen Lab) از دانشگاه تورنتو شبکهای مجزا اما همسو را مستند کرده که با حسابهای جعلی و محتوای تولیدشده با هوش مصنوعی، روایتهای مقامات اسرائیلی را به زبان فارسی به افکار عمومی فارسی زبان منتقل میکند.
بنا بر اعلام هاآرتص، این شبکه با استفاده از حسابهای جعلی در پلتفرمهایی مانند ایکس و اینستاگرام و به کارگیری ابزارهای هوش مصنوعی برای تولید و توزیع پیام، محتواهایی هماهنگ منتشر کرده و همزمان پستها و مواضع گیلا گملیئل، وزیر اطلاعات دولت اسرائیل و از نزدیکان رضا پهلوی در سرزمینهای اشغالی را نیز تبلیغ کرده است.
بر اساس این گزارش زمینه سیاسی این عملیات به سفر رسمی رضا پهلوی به اسرائیل در اوایل سال ۲۰۲۳ بازمیگردد که میزبان وی در این سفر «گیلا گملیئل» بود.
Copyright Twitter
بر اساس یافتههای آزمایشگاه پژوهشی سیتیزنلب وابسته به دانشگاه تورنتو، همزمان شبکهای دیگر همین ماموریت را در فضای مجازی دنبال می کند. این شبکه شامل دهها حساب جعلی است که تصاویر پروفایلشان با هوش مصنوعی ساخته شده و فعالیتشان از ۲۰۲۳ آغاز و اوایل ۲۰۲۵ شدت گرفته است.
نتایج بررسی محققان «سیتیزن لب»، نشان میدهد که بین اقدامات نظامی اسرائیل در طول جنگ ۱۲ روزه با ایران و محتوای این کارزار آنلاین هماهنگی وجود داشته است. مثلا نشانههایی وجود دارد که عوامل این کارزار پیش از حمله اسرائیل به زندان اوین، از این حمله اطلاع داشته و پیشاپیش محتواهای خود را آماده کرده بودند.
جالبترین مورد در فعالیت این شبکه جعلی، همزمان با حمله اسرائیل به زندان اوین رخ داد؛ وقتی که شبکه مذکور دقیقاً همزمان با بمباران اوین شروع به انتشار مجموعهای از ویدئوهای جعلی و مطالبی کرد که از قبل آماده شده بود. نکته عجیب در عملکرد این شبکه، انتشار یک ویدئو از اوین در لحظه انجام بمباران بود که بعداً مشخص شد جعلی بوده و با هوش مصنوعی تولید شده است.
یکی دیگر از فعالیتهای این شبکه، تشویق ایرانیان برای رفتن به زندان برای آزاد کردن زندانیان بوده است. شبکه مذکور همینطور در ایجاد فراخوان برای اعتراض و شعار علیه رهبر ایران نقش داشته است.
تجزیه و تحلیل فعالیت این حسابهای کاربری توسط «سیتیزن لب» نشان میدهد که شبکه مذکور با چندین کانال تلگرامی نیز ارتباط دارد.
اگرچه بیشتر حسابهای این شبکه جعلی در سال ۲۰۲۲ و همزمان با اعتراضات در ایران راهاندازی شدند، اما فعالیت آنها با شروع جنگ با ایران تشدید شد. شبکهی تبلیغاتی کشفشده از این کارزار، بر مجموعهای از شخصیتهای جعلی متکی است که خود را به عنوان شهروندان ایرانی جا میزنند.
یافتههای نشریه اسرائيلی «هاآرتص» و مرکز تحقیقات«مارکر» نشان میدهد بخشی از حمایتهای مطرح شده از رضا پهلوی در شبکههای اجتماعی ساختگی بوده و شبکهای از حسابهای جعلی فارسیزبان مستقر در اسرائیل با بودجه مورد حمایت دولت نتانیاهو، در حال انتشار محتواها به نفع رضا پهلوی و تبلیغ بازگشت سلطنت بودهاند.
در گزارش این رسانههای اسرائيلی آمده است: در اوایل سال ۲۰۲۳، رضا پهلوی، فرزند آخرین شاه ایران که در انقلاب ۱۳۵۷ سرنگون شد، نخستین سفر رسمی خود را به اسرائیل انجام داد. در این دیدار، «گیلا گملیئل»، وزیر وقت اطلاعات اسرائیل(و وزیر علوم کنونی)، او را «ولیعهد ایران» خطاب کرد و رسانههای اسرائیلی نیز این سفر را نشانهای از «نبود دشمنی میان دو ملت ایران و اسرائیل» دانستند.
هرچند پهلوی در میان بخشی از ایرانیان مقیم خارج از کشور محبوبیت دارد، اما روشن نیست که در داخل ایران از جایگاه مشابهی برخوردار باشد. او میراثدار پدری است که حکومتش با وجود گرایش به غرب، با فساد، سرکوب و شکنجه مخالفان شناخته میشد.
با این حال، رضا پهلوی در سالهای اخیر با شعارهای دموکراسیخواهانه و دفاع از حقوق بشر سخن گفته است. در کنفرانس خبری مشترک با وزیر اسرائیلی گفت: «از لخوالنسا در لهستان تا ماندلا در آفریقای جنوبی، همه جنبشهای موفق بر پایه مقاومت مدنی و بدون مداخلهی خارجی شکل گرفتند؛ اما هیچیک بدون حمایت بینالمللی به پیروزی نرسیدند.»
او سپس از خبرنگاران خواست بازخورد سفرش به اسرائیل را در شبکههای اجتماعی بررسی کنند و گفت: «کافی است خودتان در توییتر و اینستاگرام جستوجو کنید؛ پاسخ را با چشمان خود خواهید دید.»
اما یافتههای «هاآرتص» و «مارکر» نشان میدهد بخشی از این بازخوردها ساختگی بودهاند: شبکهای از حسابهای جعلی فارسیزبان مستقر در اسرائیل که با بودجهی خصوصیِ دارای حمایت دولتی فعالیت میکردند، در حال انتشار محتوایی به نفع رضا پهلوی و تبلیغ بازگشت سلطنت بودند.
شبکهای از حسابهای جعلی فارسیزبان
پنج منبع مطلع به این دو رسانه گفتهاند که پس از سفر پهلوی به اسرائیل و بهویژه پس از آغاز جنگ دوازدهروزه با ایران، یک عملیات آنلاین گسترده با محوریت زبان فارسی آغاز شد. به گفتهی سه منبع، افراد فارسیزبان برای ادارهی حسابهای جعلی در پلتفرمهایی چون «ایکس»(توییتر سابق) و اینستاگرام استخدام شدند. این حسابها با کمک ابزارهای هوش مصنوعی پیامها را تولید، سازماندهی و منتشر میکردند و حتی پستهای گیلا گملیئل ــ متحد اسرائیلی پهلوی ــ را بازنشر میدادند.
دو منبع دیگر گفتهاند برخی از شرکتکنندگان در پروژه از اینکه از بودجهی عمومی برای تبلیغ یک وزیر خاص استفاده میشود، ناراضی بودند.
پژوهشگران مستقل پیشتر بخشی از این شبکه را شناسایی کرده بودند. این حسابها با هشتگهایی مانند کینگ رضا پهلوی یا همان «شاه_رضا_پهلوی» فعالیت میکردند و پیامهای پهلوی را بازنشر میدادند. ویدئویی با عنوان «سال آینده در تهران آزاد» که با هوش مصنوعی ساخته شده و در آن نتانیاهو، گملیئل و رضا پهلوی در خیابانهای تهران قدم میزنند، یکی از نمونههای این فعالیت بود که بازدید میلیونی گرفت.
همزمانی با حملات به زندان اوین
گزارش تازهی «سیتیزن لب» با عنوان «فرار از زندان» (Prison Break)نشان میدهد همین شبکه هنگام حملهی هوایی اسرائیل به زندان اوین در ۲۳ ژوئن، پیش از انتشار نخستین خبر در رسانههای ایرانی، شروع به پستگذاری درباره «انفجار در اطراف زندان» کرده بود. چند دقیقه بعد، ویدئویی منتشر شد که ظاهرا صحنهی انفجار را نشان میداد – و بعدا مشخص شد جعلی بوده است. به گفته محققان، همزمانی دقیق این انتشار با عملیات نظامی نشان میدهد که گردانندگان شبکه از قبل از حمله آگاه بودهاند.
در ویدئوهای دیگر، آیتالله علی خامنهای در قالبی طنزآمیز و با چهره «هیتلر» در فیلم سقوط بازسازی شده بود. این محتواها صرفا از سوی دو حساب مرتبط با شبکه منتشر شدند.
«سیتیزن لب» نتیجه گرفته است که این کارزار، با هماهنگی یا بهسفارش دولت اسرائیل انجام شده است. بهگفته محققان، «این حسابها دقیقاً همزمان با حملات هوایی فعال شدند و احتمال اینکه فرد یا نهادی بدون اطلاع از برنامهی ارتش اسرائیل بتواند چنین محتوایی را در آن زمان کوتاه آماده کند، بسیار کم است.»
تشویق به ناآرامی در ایران
پس از حمله، حسابهای مرتبط مردم را به تجمع مقابل زندان اوین و «آزاد کردن بستگانشان» تشویق کردند. در پستهای دیگر، کاربران ساختگی مردم را ترغیب میکردند که به خیابان بیایند یا از بانکها پول خود را خارج کنند. برخی از همین حسابها نیز به جنبش واقعی «مرگ بر دیکتاتور» پیوستند و ویدیوهای ساختگی از شعارهای شبانه در بالکنها منتشر کردند تا خود را بخشی از اعتراضات واقعی جلوه دهند.
بهرهگیری از مسائل واقعی در ایران
«سیتیزن لب»، همچنین دهها کانال تلگرامی مرتبط با این شبکه را شناسایی کرده که با موضوعاتی چون بحران آب، فساد و ناکارآمدی زیرساختها فعالیت داشتهاند. یکی از این حسابها با ظاهر یک زن ایرانی، صفحهای در اینستاگرام و گروهی در تلگرام راهاندازی کرده و از زنان خواسته بود «داستان خود را در محیطی امن بازگو کنند.»
پژوهشگران تاکید کردهاند که این روشها مشابه همان تکنیکهایی است که بازیگران وابسته به جمهوری اسلامی برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی اسرائیل بهکار میبرند.
محققان «سیتیزن لب» توانستهاند با استفاده از روشها و ابزارهای مختلف، شبکهای از حسابهای جعلی در سکوهای ایکس و اینستاگرام را شناسایی کنند که با وجود آنچه وانمود میکنند، کاربران آنها واقعی نیستند و عکس پروفایل آنها ساخته هوش مصنوعی است.
اگرچه بیشتر حسابهای این شبکه جعلی در سال ۲۰۲۲ و همزمان با اعتراضات در ایران راهاندازی شدند، اما فعالیت آنها با شروع جنگ با ایران تشدید شد. شبکه تبلیغاتی کشفشده از این کارزار، بر مجموعهای از شخصیتهای جعلی متکی است که خود را بهعنوان شهروندان ایرانی جا میزنند.
یکی از وظایف این حسابهای جعلی، ایجاد فراخوان برای احیای سلطنت با تکیه بر رضا پهلوی است. آنها هشتگهایی مانند KingRezaPahlavi را به اشتراک گذاشته و تبلیغ میکنند. البته این کارزار محدود به زبان فارسی نیست و برای تاثیرگذاری بیشتر در شبکههای اجتماعی، به زبانهای انگلیسی و آلمانی نیز فعالیت است. با وجود ظاهر ایرانی این کارزار، ریشههایش به درون اسرائیل برمیگردد و در واقع یک عملیات نفوذ خارجی است که تامین مالی آن از بودجه دولت اسرائیل و پول مالیاتدهندگان اسرائیلی انجام میشود.
هماهنگی شبکه حسابهای جعلی با ارتش اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه
نتایج بررسی محققان «سیتیزن لب» نشان میدهد که بین اقدامات نظامی اسرائیل در طول جنگ ۱۲ روزه با ایران و محتوای این کارزار آنلاین هماهنگی وجود داشته است. مثلا نشانههایی وجود دارد که عوامل این کارزار پیش از حمله اسرائیل به زندان اوین، از این حمله اطلاع داشته و پیشاپیش محتواهای خود را آماده کرده بودند.
جالبترین مورد در فعالیت این شبکه جعلی، همزمان با حمله اسرائیل به زندان اوین رخ داد؛ وقتی که شبکه مذکور دقیقا همزمان با بمباران اوین شروع به انتشار مجموعهای از ویدئوهای جعلی و مطالبی کرد که از قبل آماده شده بود. نکته عجیب در عملکرد این شبکه، انتشار یک ویدئو از اوین در لحظه انجام بمباران بود که بعدا مشخص شد جعلی بوده و با هوش مصنوعی تولید شده است.
یکی دیگر از فعالیتهای این شبکه، تشویق ایرانیان برای رفتن به زندان برای آزاد کردن زندانیان بوده است. شبکه مذکور همینطور در ایجاد فراخوان برای اعتراض و شعار علیه رهبر ایران نقش داشته است.
تجزیه و تحلیل فعالیت این حسابهای کاربری توسط «سیتیزن لب» نشان میدهد که شبکه مذکور با چندین کانال تلگرامی نیز ارتباط دارد.
انتشار تصاویر ساختگی از حمله به زندان اوین
این روزنامه گزارش داد: «موسسه سیتیزن لب نتایج تحقیقات خود را با مارکر و هاآرتص به اشتراک گذاشت که طی هفتههای گذشته بهطور جداگانه راستیآزمایی شدند. این تحقیقات شبکهای متشکل از ۵۰ حساب کاربری را افشا کرد که محققان بر اساس چندین نشانه اطمینان دارند که واقعی نیستند.
این حسابهای کاربری با مواردی که محققان اسرائیلی شناسایی کرده بودند متفاوتند. سیتیزن لب با روشها و ابزارهای متعددی قادر به شناسایی کاربرانی بودند که هویت جعلی داشتند. برخی از آنها پی بردند که تصویر نمایه بسیاری از کاربران ساخته هوش مصنوعی بوده است.
هاآرتص در ادامه نوشت:«بهتآورترین مورد از ارتباط شبکه حسابهای کاربری با اسرائیل کارزاری است که با رخدادی واقعی همزمان بود–حمله اسرائیل به زندان اوین. این کارزار مبحث اصلی تحقیقات سیتیزن لب تحت عنوان «فرار از زندان» است.
حمله اسرائیل حدود ۱۱:۴۵ صبح ۲۳ ژوئن رخ داد و حدود یک ساعت ادامه داشت. ساعت ۱۱:۵۲ دقیقه و پیش از انتشار اولین گزارشها از این حمله در رسانههای ایران، حسابهای کاربری این شبکه فعالیت خود را در این زمینه آغاز کرده و «انفجار در محوطه زندان» را گزارش دادند. پستهای ایکس به گونهای طراحی شده بودند که القا شود این حسابهای کاربری متعلق به ایرانیانی است که ساکن محدوده این حمله هستند.
دقایقی بعد از ظهر، در حالی که بمباران زندان هنوز ادامه داشت و رسانههای ایرانی گزارشدهی درباره این رخداد را آغاز کرده بودند، حساب کاربری دیگری مرتبط با این شبکه ویدیویی را منتشر کرد که بهظاهر نشان میداد انفجار در زندان است و اشاره میکرد که این علت صدایی بوده است که پیشتر شنیده شد. حسابهای کاربری مختلفی که به عنوان بخشی از این شبکه شناسایی شدهاند یکی پس از دیگری این ویدیو را به اشتراک گذاشتند.
این ویدیو طبق افشاگری روزنامه نیویورکتایمز تصاویر واقعی صحنه بمباران نبود. اما این نتایج زمانی به دست آمد که رسانههای سراسر جهان آن را به اشتراک گذاشته بودند. صفحه TelAviv_Tehran@ این ویدیو را منتشر کرد که محققان میگویند با هوش مصنوعی ساخته شده بود.
این مطلب میافزاید: «محققان سیتیزن لب این کارزار را به اسرائیل یا بازیگر دیگری که برای آن کار میکند نسبت دادهاند. آنها بازه زمانی رخدادها را مبنای ارزیابی خود در این باره قرار دادهاند؛ ظاهرا حسابهای کاربری این شبکه اولین منابعی بودهاند که درباره این حمله گزارش دادهاند و توانستند طی حمله یا بلافاصله پس از آن تصاویر ساختگی را تولید و منتشر کنند.
سیتیزن لب در نتایج تحقیقات خود با اشاره به همگام بودن فعالیت این حسابهای کاربری با اقدامات ارتش اسرائیل علیه ایران در ماه ژوئن نوشته است که «ما معتقدیم با وجود امکانپذیر بودن از نظر فنی، بعید به نظر میرسد طرف سومی بدون اطلاع از برنامههای ارتش اسرائیل قادر به آمادهسازی این محتوا و انتشار آن در چنین فرصت کوتاهی بوده باشد.»
(از سمت راست) دیدار «رضا پهلوی» با «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر دولت اسرائیل و «گیلا گاملیل» وزیر اطلاعات وقت این دولت
روزنامه هاآرتص نوشت: « این حسابهای کاربری که ویدیوهای حمله به زندان را به اشتراک گذاشته بودند و شماری دیگر از آنها پس از حمله به اوین شروع کردند به تشویق ایرانیها به این که به زندان بروند و «اعضای خانوادهشان را آزاد کنند». سیتیزن لب نتیجهگیری کرد که این کارزار هدف ایجاد آشوبی را دنبال میکرد که میتوانست به ایجاد بیثباتی در حکومت کمک کند. برخی پستهای دیگر با همین ماهیت نیز در شبکههای دیگری یافت شد که اسرائیلیها شناسایی کردند.
حتی پیش از حمله به زندان نیز پیامها و ویدیوهایی با همین روحیه در ایکس منتشر میشد. یکی از این کاربران نوشته بود که «تهران بیدفاع است» و دیگری پیشنهاد کرده بود که مردم شهر باید به بانکها هجوم ببرند و پولهایشان را خارج کنند. طبق گزارشها، در روزهای آغازین جنگ یک گروه هکری اسرائیلی به یک بانک وابسته به سپاه پاسداران حمله کرد.»
در ادامه این مطلب مطرح شد: «محققان دریافتند یک کارزار حامی اسرائیل یک گزارش خبری جعلی و ویدیویی جعلی از یک خواننده ایرانی منتشر کرده بود که در حال اجرای آهنگی اعتراضی است. به طور مثال، این شبکه اسکرینشاتی از یک گزارش شبکه بیبیسی فارسی را درباره فرار مقامات ارشد ایرانی از کشور منتشر کرد که بیبیسی فارسی بعدا تایید کرد چنین گزارشی را منتشر نکرده است.
تحلیل بسیاری از حسابهای کاربری شناساییشده توسط سیتیزنلب آشکار میسازد که این شبکه همچنین با بسیاری از کانالهای تلگرامی مرتبط است که ترغیب به برپایی اعتراضات در ایران میکردند.
نزدیک به ۱۰ گروه تلگرامی مختلف که ترغیب به اعتراضات میکردند و وابسته به حسابهای کاربری این کارزار در ایکس بودند نیز شناسایی شدند که شامل گروههایی درباره مسائلی از جمله بحران آب، مدیریت ناموفق زیرساختها و فساد بود.»
«راز زیمت»، پژوهشگر موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل در تلآویو هشدار میدهد که اگرچه بیشتر ایرانیان خواهان تغییرند و از حکومت اسلامگرایان ناراضیاند، اما رویای آنان داشتن یک زندگی عادی است، نه بازگرداندن سلطنت. او معتقد است پهلوی انتخاب نخست ایرانیان نیست، تنها به این دلیل ساده که «او از اواخر دهه ۱۹۷۰ هرگز پایش را به ایران نگذاشته است.»
آلبرتو فیتارلی، سرپرست تیم پژوهش سیستیزنلب گفت: «اگرچه استفاده از چنین ابزارها و تاکتیکهایی در حکومتهای خودکامه امری رایج است، اما دولتهای دموکراتیک باید از بهکارگیری این روشها پرهیز کنند. نسبت دادن عملیات نفوذ به بازیگران و حامیان آنها نیازمند شاخصهای فنی است که بهندرت بهطور عمومی قابل مشاهده است. اغلب، پلتفرمهای رسانههای اجتماعی دروازهبان این دادهها هستند.»
حضور مداوم وزیر اطلاعات سابق دولت اسرائیل و وزیر علوم کنونی اسرائیل در کنار رضا پهلوی
فعالان جنبش همبستگی با فلسطین در غرب اروپا و آمریکای شمالی شاهد صحنههای تاسفآوری بودهاند: دیاسپورای ایرانی سلطنتطلب با اشتیاقی متعصبانه از نسلکشی فلسطینیها به دست اسرائیل حمایت میکنند. این افراد در تجمعات حامی اسرائیل، با پرچمهای ایران دورهی پهلوی، شانهبهشانه ناسیونالیستهای یهودی، راست افراطی و دیگر حامیان کشتارجمعی راهپیمایی میکنند. آنها در بحثهای تلویزیونی قتل سیستماتیک کودکان فلسطینی را توجیه میکنند. حمایتشان فقط لفاظی نیست، زیرا اغلب نسبت به دیگر هموطنان حامی فلسطین با تهدید و ارعاب جسمانی واکنش نشان میدهند. در یکی از تظاهرات 2024 در لندن، یکی از جوانان سلطنتطلب یک زن مسن فعال ایرانی را «تروریست» خطاب کرد و به او توصیه کرد که «برو پیش حماس تا بهت تجاوز کنند» و سپس زن را در فضای مجازی به خاطر سن و آسیبپذیریاش مسخره کردند.
فعالان ایرانی حامی فلسطین بارها گزارش دادهاند که پیامهای تهدید به مرگ دریافت میکنند. ماموران خودخوانده ایرانی با باتومی به دانشجویانی که در دانشگاه اوکلاهاما چادر زده بودند، حمله کردند. این روشها بهشدت یادآور رفتار اراذل و اوباش غیرنظامی است که در ایران به معترضان حمله میکنند. شوروشوق صهیونیسم سلطنتطلبانه بسیار تعجبآور بهنظر میرسد، چراکه برخلاف روندهای مشهود در سایر نقاط جهان است. در سراسر غرب، درحالیکه حمایت دولتی، شرکتی و رسانهای از نسلکشی اسرائیل ثابت مانده، افکار عمومی، که روزانه با تصویر کودکان گرسنه، خانوادههای سوزانده و امدادگران کشتهشده بمباران میشود، از وحشیگری اسرائیل فاصله میگیرد. اما سلطنتطلبان ایرانی در جهت مخالف حرکت میکند. شور و شوق صهیونیستی آنها با هر جنایتی که بهطور زنده پخش میشود شدت میگیرد، حتی با حمله اسرائیل در ژوئن 2025 به کشور خودشان که بیش از 1000 ایرانی، از جمله زنان و کودکان بیگناه را کشت.
این شور و شوق سلطنتطلبانه فقط یک نمود از پدیدهای گستردهتر است. احساسات طرفدار صهیونیسم ایرانی در سراسر طیف به صلاح اپوزیسیون، چه در خارج از کشور و چه داخل ایران، نمود پیدا میکند. فضای مجازی ایرانیها پر است از این شواهد: در داخل ایران و در استادیومهای ورزشی کشور شعار «پرچم فلسطین را در کونتان فرو کنید» سر میدهند یا در کنار نمادهای تهران پرچم اسرائیل را بالا میبند و فریاد میزنند: «زندهباد اسرائیل»!
زمانی که بابک اسحاقی، خبرنگار شبکه ایران اینترنشنال، عبارت «زن، زندگی، آزادی» را بر ویرانههای نسلکشی غزه مینویسد، دشمنی واکنشوار او فقط بخشی از این تصویر است؛ رضایت او از نابودی فلسطینیهای بیگناه جنبه دیگری است که در توضیحهای رایج نادیده گرفته میشود. نگرش ضدفلسطینی این گروه از ایرانیها باید بهعنوان خصومت عمیق، انسانزداییشده و نژادپرستانه، ریشهدار در آنچه «ناسیونالیسم جابهجاشده» ایرانی در نظر گرفته شود. این ایدئولوژی، که بهویژه در میان سلطنتطلبان قدرتمند است.
خود رضا پهلوی، مدعی تاجوتخت، در این کارزار تبلیغاتی که گیلا گاملیل، وزیر سابق اطلاعات اسرائیل، نقشآفرین بوده، وارد شد؛ رضا پهلوی و همسرش در ۲۰۲۳ به اسرائیل سفر کردند و «ارزشهایی» را که گویا با اسراییلیها «شریکیم» ستودند. این استراتژی به طرز مخربی کارآمد است و اکنون از طریق نفوذ اسرائیل بر رسانههای طرفدار سلطنت، بهویژه شبکه ایران انترنشنال، که امروزه از بسیاری منابعِ اسرائیلی هم مشتاقانهتر طرفدار اسرائیل شده، نهادینه شده است. بنابراین، برای فهم اینکه چرا برخی از ایرانیان میتوانند حملات نظامی به کشور خود را تحسین کنند، سهلتر است. اسرائیلیها با خوشحالی گفتمان سلطنتطلبان و شاهپرستان را پذیرفتهاند، حتی در تبلیغات نظامیشان در اوجِ بمباران ایران نیز به «آزادی» ایرانیان از «سلطه بیگانگان» تاکید میورزند. در چنین روندی، سلطنتطلبان هر حمله اسرائیل را در حکم رهایی از حکومتی بهظاهر غیرایرانی تحسین میکنند.
صهیونیسم که در اروپا زاده شد، در واکنش به یهودستیزی اروپایی، و از طریق روشهای استعماری اروپایی تحقق یافت و با قدرت امپریالیستی غرب پابرجا ماند، نابترین تبلور برتریجویی سفیدپوستانه در قالبیست که بر خاورمیانه افکنده شده است.
بعید نیست که قربانیان فلسطینی امروز میتوانند پیشدرآمدی باشند بر قربانیان ایرانی فردا، حقیقتهاییاند که از چشم کسانی پنهان میماند که ناسیونالیسم کور جهانبینیشان را شکل داده است.
درحالیکه کودکان غزه با حملات ارتش اسرائیل و گرسنگی میمیرند، برخی از حسابهای ایرانی با هشتگ«بیان اینجوری بخور»، طعنهای «جنسی و رکیک.» این جماعت جشن میگیرند و عکس سفرههای رنگین ایرانی خود را منتشر میکنند، گویی میخواهند فلسطینیهای گرسنه را آزار دهند. این پستترین نقطه اخلاقی در تاریخ معاصر ایران است. این رفتار همهنگام ریاکارانه بودن «سیاست اپوزیسیونی» را نیز برملا میسازد. چنین بیرحمیای از اختلاف سیاسی برنمیخیزد، بلکه از زهری ایدئولوژیک و عمیقتر و بهطور مشخص ناسیونالیسم کور ریشه میگیرد. تنها در پرتو این چارچوب میتوان رفتار سلطنتطلبان را فهمید: ترکیبی از درونیشده عمیق نژادی و نژادپرستی، عطش درمانناپذیر برای احیای قدرت پادشاه، و پذیراشدن غریزی هژمونی غرب و اکنون در راس همه اسرائیل. چنین رفتارهایی هرچند شنیع و نفرتانگیز است اما تابعی از منطق نژادپرستی و ارتجاعی!
اسرائیل از نظر سلطنتطلبان همچون دست غیبی است که «نیرویی قادر به براندازی رژیم بیآنکه آنان هزینهای بپردازند.» هنگامیکه بمبهای اسرائیلی بر خاک ایران فرود میآیند، سلطنتطلبان در خیابانها و در انظار عمومی جشن میگیرند؛ برای دولت و ارتش اسرائیل هورا میکشند؛ کف میزنند؛ شیرینی پخش میکنند؛ میرقصند؛ و همنوا با تبلیغات اسرائیل از «حملات جراحیشده» سخن میگویند که گویا تنها مواضع حکومتی را هدف میگیرند و ضربهای به مردم نمیزنند. صدها قربانی غیرنظامی در این روایت بهسادگی نادیده گرفته میشوند تا «بیگناهی» و «حقانیت» جنگ اسرائیل علیه ایران حفظ شود. در چنین رفتاری، خود رضا پهلوی، «شاهزاده تاجدار» پادشاهی خیالی طرفدار اسرائیل، که تنها در ویدیوهای ساخته هوش مصنوعی وجود دارد، سالهاست برای جلب لابیهای اسرائیلی میکوشد، به امید آنکه سلطنت در ایارن احیا شود! اما شرکای صهیونیست او هرگز به این نکته اشاره نمیکنند که این پیشفرض که «نفوذ یهودیان» میتواند سیاست قدرتهای بزرگ را برای منافع دیگران مهار کند، در واقع از منطق کلاسیک یهودستیزی پیروی میکند، همان منطقی که الهامبخش بیانیه بالفور در ۱۹۱۷ بود.
اما واقعیت اما بسیار متفاوت است. اسرائیل به منافع هیچکس جز برنامه خود برای نسلکشیِ فلسطینیها و تسلط بر منطقه با حمایت ایالات متحده آمریکا، خدمت نمیکند. جهانبینیِ اسراییل که در ایدئولوژی برتریجویانه ریشه دارد، هژمونی آمریکایی– اسراییلی را بر تمامی دولتهای خاورمیانه میطلبد. این هدف میتواند از طریق ادغام سرمایهداری محقق شود، همانگونه که در مورد مصر، عربستان سعودی و امارات عربی رخ داده است. اما این هژمونی در مورد جمهوری اسلامی ایران، همانطور که پیشتر در خصوص سوریه اسد نیز صادق بود، باید با زور تحمیل شود.
هدفهای اسرائیل در ایران، بسیار فراتر از تغییر حکومت و یا خلعسلاح هستهای است. سیاستگذاران اسرائیلی میخواهند ایران را بهطور بنیادین ناتوان کنند تا در هر شرایطی و دورهای چالشی علیه هژمونیِ آمریکایی–اسرائیلی در میان نباشد. بنابراین، راهحل ترجیحی اسرائیل، که از سوی نئوکانها در واشینگتن نیز حمایت میشود، شباهتِ زیادی با تجربه سوریه دارد: و یا بالکان. چرا که یک دولت ناتوان، تجزیهشده به اقلیمهای وابسته و سازمانهای مسلحِ ملی و سیاسی که هیچکدام توان مقاومت در برابر اسراییل را نخواهند داشت. در چنین شرایطی، هر تکه کشور برای مقاومت بسیار ضعیف، برای اتحاد بسیار تقسیمشده و برای بقای خود بسیار وابسته خواهد بود. همانگونه که اتستراتژیست آمریکایی–اسرائیلی تاکید میکنند: «نباید هیچ قدرت مستقلی در خاورمیانه وجود داشته باشد که از معماری تبعیت بیرون بزند.» این همان هدفیست که سلطنتطلبان در در دنیای هپروت خود بهسوی آن گام برمیدارند.
نسلکشی فلسطینیها به دست دولت و ارتش اسرائیل، بزرگترین جنایت زمانه ماست. اما برای ما ایرانیان، این همزمان «نسلکشی» انسانهای کشورهای دیگر از جمله ایران نیز هست. آن گروه از سلطنتطلبان ایرانی که تجاوز اسرائیل را تشویق میکنند، یا حقیقت اساسی را نمیفهمند و یا این که رسما طرفدار جنایتکاران هستند. این حمایت بهنوبه خود، شکلی از نژادپرستی است که مردم خاورمیانه را انسانزدایی میکند. نتیجه این است که بخشهایی از افکار حاکمیتهای آمریکایی–اسرائیلی را نسبت به رنجِ فلسطین سنگدل میکند.
همان چارچوبهایی که انقیاد و کشتار فلسطینیان را توجیه میکند، بمباران شهرهای ایرانی را نیز موجه نشان میدهد. صدراعظم آلمان، فریدریش مرتس حتی «از اسرائیل تشکر» کرد که «کار کثیف» را برای تمام اروپا انجام میدهد.
رهایی فلسطین از نسلکشی، رهایی مردم کرد روژآوا، به رهایی ایران از تحریمها و حملات نظامی، و رهاییِ سوریه، یمن و سودان از جنگهای استعماری، بمبارانهای هوایی و درگیریهای نیابتی پیوند میخورد. همه اینها از یک منطق امپریالیستی دولتهای سرمایهدرای پیشرفته جهان، بهویژه دولت دونالد ترامپ در آمریکا، همگی از یک منطق واحد سر برمیآورند که جان آدمیدمیزاد را بهدردنخور میداند. وقتی نابودی فلسطینیها را تشویق میکنند، نیروهایی را تقویت میکنند که همه ما را تهدید میکنند و تحت ستم و استثمار قرار میدهند. حمایت از حق تعیین مردم فلسطین، نماد مبارزه مشترک ما برای کرامت انسانی و آزادی انسان است.
هر جا که قدرتمندان ناتوانان را خرد میکنند، هر جا که منطق استعماری انسانیت ملتی را انکار میکند، هر جا که مقاومت با نیروی سرکوبگر مواجه است یک شعار از مبارزه مشترک، ما را برای کرامت و راه آزادی وحدت میبخشد: «آزاد باد فلسطین» – «سرنگون باد جمهوری اسلامی ایران»!
پنجشنبه یکم آبان 1404-بیست و سوم اکتبر 2025