شورای عالی کار در آخرین لحظات سال ۱۴۰۲ حداقل دستمزد سال ۱۴۰۳ را با توجه به مزایا با افزایش ۳۵ و سه دهم درصد به ۱۱ میلیون تومان در ماه رساند. با توجه به نرخ فعلی یک دلار که بالای ۶۰ هزار تومان می باشد، کارگران شاغل مشمول قانون کار قرار است حدود ۱۸۳ دلار در ماه دستمزد داشته باشند. طبعا تمام کارگرانی که در مناطق آزاد و یا در کارگاههای کمتر از ده کارگر کار میکنند قانون کار شامل حالشان نمی شود. باید به اینها کلیه کارگرانی را اضافه کردکه در بازار غیر رسمی کار میکنند و عمدتا زنان و مهاجران را شامل میشوند؛ اینان نیز از این حداقل دستمزد محرومند. اما این همه اش نیست کارفرماها با توجه به وجود ارتش ده میلیونی بیکاران و از طریق تهدید به اخراج همان مقدار تعیین شده توسط شورای عالی کار را به کارگرانشان نمی پردازند. دستمزد های معوقه نیز به جای خود. کارشناسان با احتساب این موارد نتیجه گرفته که کارگران در ایران به طور نسبی در ماه ۷۵ دلار در ماه دستمزد میگیرند.
این امری آشکار است که فقرِ ناشی از کمی درآمد و دستمزد پائین در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی بیداد میکند.بانک جهانی در گزارشی در آذرماه ۱۴۰۲اعلام کرد که در سالهای اخیر فقر در جمهوری اسلامی به۴۰ درصد افزایش یافته و مقدمتا زنان و کودکان را فقیرتر کرده است.این بانک نوشته که عامل اصلی بسیاری از امراض تنگدستی است.بانک مذکور طبق معمول فقر را به لحاظ طبقاتی مورد پژوهش و ارزیابی قرار نداده و یا اینکه در گزارش علنی اطلاعاتی در این مورد در اختیار جامعه قرار نمی دهند که مثلا فقر در میان طبقه کارگر و بویژه زنان طبقه کارگر چگونه عمل میکند. اما تمام آمارگیری ها و حتی یک مشاهده ساده در همه کشور ها و مخصوصا در جمهوری اسلامی به ما میگوید که فقر ناشی از کمی درآمد اساسا طبقه کارگر، بویژه کارگران غیر متشکل، مهاجر، زنان و کودکان، را تحت تاثیر قرار میدهد.
توجه به فقر مزمنی که در ۴۵ سال گذشته بر کارگران از جانب کارفرمایان و حکومت اسلامی تحمیل شده و نیز افزایش ۳۵ درصدی کنونی که ده در صد کمتر از تورم اعلام شده توسط بانک مرکزی می باشد معلوم میکند که خانواده کارگری در فقری بازهم تباه کننده تر فرو می روند. این میزان از فقر هم بر تندرستی اعضای خانواده کارگری تاثیر ویرانگر دارد و هم بر موقعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آنان در حال و آینده.
موسسه مطالعاتی “درک جامعه” مستقر در لندن نوشته است که تاثیرات فقر روی تندرستی یک قرن است که ثبت گردیده و روشن شده که کیفیت تندرستی جسمی و روحی به تمامی با میزان درآمد ارتباط دارد. این موسسه نوشته محرومان در جامعه از انواع ناخوشیها و مرگ زود رس مربوط به کمی درآمد رنج میبرند.گروه مبارزه با فقر کودکان نیز نوشته اند که تنگدستی قبل از هر چیز کیفیتِ تغذیه، فعالیت آموزشی، اجتماعی، ورزشی و آینده کودکان را به خطر می اندازد. بزرگسالان نیز در نتیجه فقر نه تنها دچار انواع امراض و کوتاهی طول عمر شده، بلکه به لحظ سیاسی و اجتماعی نیز لطمات شدید می بینند. گروه “حفاظت از جمعیت” هم نوشته اند فقر ناشی از کمبود منابع نیست، بلکه ناشی از نبود عدالت اقتصادی و سیاسی می باشد.” این گروه با آوردن فاکت های مشخص برگرفته از پژوهش های طولانی ثابت کرده اند که به هر میزان که مردم از ثروت های تولید شده محروم نگه داشته شده اند به همان اندازهبلایای طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و نظایر آنها بر آنها تاثیرات مخرب میگذارند.
تاثیرات مخربِ فقر ناشی از مزد کم بر موقعیت آموزشی زنان و مردان کارگر و کودکان آنها با مشاهداتی ساده نیز کاملا واضح می باشد. تاثیرات فقر بر موقعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز به همین وضوح می باشد. سیستم سود محور سرمایه داری همیشه تمایل به دادن دستمزدی بخور و نمیر همراه با محروم کردن آن از اوقات فراغت داشته است. یکی از دلایل سرمایه داران از دست به دهان نگهداشتن کارگران و جلوگیری افزایش دستمزد و نیز از کوتاه کردن ساعات کار همین محروم کردن کارگران از فراغت و پرداختن کارگران به امور اجتماعی و سیاسی بوده است.
مزد، یا به قولی بردگی مزدی و استثمار ناشی از آن از جانب صاحبان سرمایه زیربنای تمام مصیبت های کنونی جهان می باشد. سرانجام الغای مزد به دست زنان و مردان مزدبری که به صورت یک طبقه درآمده و در تشکل های سیاسی و طبقاتی خود متشکل شده اند برخواهد افتاد. اما انچه که تا رسیدن آن روز که باید به طرزی خستگی ناپذیر برای تحقق آن مبارزه شود، بهبود میزان دستمزد است، که تاثیرمستقیم روی تندرستی جسمی، روحی و موقعیت آموزشی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کارگران و خانواده های آنان دارد.