کاوه روشنگر
حیدو هدایتی که در سال ۱۳۶۸ در بوشهر متولد شده با آهنگ «قطار خالی» در میان مخاطبان شبکههای اجتماعی بسیار مورد توجه قرار گرفت. این هنرمند جنوبی از خانوادهای علاقهمند به موسیقی میآید، در سال ۱۳۸۷ از جنوب به تهران آمد، بعد از پایان تحصیلاتش در رشته فیلمسازی در برخی پروژههای سینمایی و تلویزیونی مشغول کار شد، در زمینه عکاسی هم فعالیت دارد و چندین نمایشگاه گروهی و انفرادی برگزار کرده است. نام اصلی او حیدر است اما دوستان و آشنایانش او را حیدو خطاب میکنند.
نخستین قطعهی منتشر شده از او «موسی تو» نام دارد که در سال ۹۵ منتشر شد. البته این هنرمند دربارهی آثار خود گفته است که هرگز به فکر انتشار آنها نبوده است تا اینکه یکی از همکارانش به نام آرش پاکزاد به او پیشنهاد انتشار آثارش را داده است.
تا به حال یک آلبوم از حیدو منتشر شده است به نام «تریشکو» و سه تکآهنگ با عنوانهای «قشنگ»، «لُکه» و «دانه» که از آن میان «قشنگ» خوشاقبالتر بوده است.
در آثار حیدو حال و هوای موسیقی پرشور مردمان خونگرم جنوب، از جزایر خلیج فارس تا سواحل بوشهر و هرمزگان و جنوب خوزستان را به خوبی میتوان سراغ گرفت. حیدو در آثارش به زادگاهش وفادار است و لهجهی جنوبی را در اجرای خود حفظ میکند. همچنین سعی میکند که از سازهای بومی جنوبی (متداولترین آن دمام است) استفاده کند. «قطار خالی» نیز با همین خصوصیات به یکی از موسیقیهای موفق در توصیف حال و هوای جنوب ایران تبدیل شده است.
در آثار حیدو احساسات عمق میگیرند و به خوبی نمایان میشوند؛ این اتفاق با تاکید او بر بومیسازی موسیقی غربی و تلفیق صدای سازهای جنوبی با موسیقیهای Ambient و Folk و dream-Rock و حتی در اثری مثل «واگرد»: Post-rock شکل میگیرد.
Ad placeholder
قِشنگ
قشنگ از حیدو هدایتی در سال ۲۰۲۲ از لیبل موسیقی زنگ منتشر شده است و آخرین آهنگ منتشر شده در صفحهی ساندکلود این خواننده است.
حیدو هدایتی خوانندهی این اثر و ترانهی آن نوشتهی طالب هاشمینژاد است. گیتار این آهنگ را حسین توحیدی نواخته و میکس و مسترینگ آن را کاوه عابدین انجام داده است.
موسیقی با صدای ریتم گیتار نزدیک به ریتم گیتارهای اسپانیایی شروع میشود و حالت «آرپژ پیوسته» [فرانسوی: ARPEGE. نواختن تک به تک نتهای یک آکورد به جای اجرای همزمان آنها] را دارد.
آهنگ بیشتر از اتکا به بالا و پایین رفتن موسیقی به اجرای خواننده متکی است.
پس از دو دقیقه از گذشت آهنگ ریتم آرپژ تبدیل به ریتم آکورد میشود و این ریتم آکورد دوباره به آرپژ آغازین باز میگردد.
خواننده با کنترل شدت و بلندی صدا به خوبی آشناست و از این تکنیک به خوبی برای شکل دادن به روند موسیقی و انتقال روایت ترانهی نوشته شده استفاده میکند.
موسیقی به کلی از ترکیب عامهپسند گیتار آکوستیک و ترانه ساخته شده که از برخی لحاظ یادآور آهنگهای زنده یاد فرامرز اصلانیست.
پایان آهنگ نیز به سادگی رقم میخورد: ترکیب فرود خواننده و صدای نفس او و کادانس کوتاه گیتار. [فرانسوی: Cadence . یکربندی ملودیک یا هارمونیک است که احساس توقف، پایان و فرود در یک قطعه موسیقی را ایجاد میکند.]
Ad placeholder
در ستایش زیبایی
موسیقی بسیار آکوستیک و مناسب اجرای زنده است. شاید بتوان زمان بلند اثر را نکتهای منفی تلقی کرد؛ در هر صورت صدای گوشنواز گیتار شنونده را در تمام این شش دقیقه همراهی میکند و او را به پایان ترانه میرساند.
ترانهای که قسمت اصلی آن با تمرکز بر یک کلمه و نشان دادن توانایی خواننده گره خوده است؛ کلمهی «قشنگ» که حیدو با آن را با گویش جنوبی «قِشنگ» میگوید.
سکوتهای خواننده در موسیقی نقشی حیاتی را ایفا میکنند زیرا باعث میشوند که گوش شنونده از صدای خواننده خسته نشود و همچنین باعث میشود که صدای گیتار و موسیقی این ترانه بیشتر شنیده شود. صدای گیتار و خواننده نیز به خوبی ترکیب شدهاند.
کلمهی «قشنگ» در سرتاسر ترانه حضور دارد و نقشی تکمیلکننده را برای ترانه آن ایفا میکند؛ ترانه هم بیشتر درگیر توصیف زیبایی است و زیبایی یار را بینقص میشمارد. حیدو در یکی از اجراهای زنده این ترانه گفته است:
یه شاعر، آقای سن بالایی هم بود، اومد شعری خوند در آن شب شعر، آخرش کلمهیی داشت توی قافیهش، میگفت قِشنگ و این قِشنگ به یاد من مونده بود. گشتم شعره رو پیدا کردم، خوندیم و آهنگسازی کردیم.
و این همان نقطه صفر شکلگیری یک ترانه است: این درک که شعر ظرفیت پذیرش موسیقی را دارد.
ترانه «قشنگ» روایت یک عاشق از معشوق خود را در بر دارد و سعی در بیان زیبایی رؤیاگونهی او دارد. پس مانند هر ترانه عاشقانه دیگری بیانگر زیبایی کمال مطلوب است، اینبار اما با کلمات ساده با گویش مردمان خونگرم جنوب ایران که آن را دلنشین میکند.
در پایان نقدی که میتواند متوجه این اثر باشد، سادگی بیش از اندازه آن و قسمتهای اوج خواننده است که بدون ریسک است و بسیار رو به تکنیکهای عامهپسند خوانندگی میرود و نُتهای کشداری را ادا میکند که برای گوش شنونده ایرانی تکراریست؛ نُتهایی که مطلوب شنوندگان ایرانیست و به راحتی آنها را میپذیرند اما یک منتقد موسیقی را فریب نمیدهند و نشان از عدم نوآوری دارند، در هر صورت موسیقی ساختار روایتگر مناسبی دارد و با اثری گوشنواز روبروییم که فضایی زیبا را میسازد؛ فضایی گیرا که شنونده را با خود همراه میکند و با زیبایی مطبوع و ملایمی که دارد تا پایان اثر او را با خود میبرد.