الاهه نجفی
دو روز قبل از آغاز جشنواره فیلم کن، محمد رسولاف که قرار بود برای اجرای حکم هشت سال زندانش خود را به مقامات قضایی معرفی کند، از ایران گریخت. او اکنون ساکن آلمان است و با گذرنامه موقت دولت آلمان و با حمایت سفارت فرانسه موفق شده در نخستین نمایش بینالمللی تازهترین فیلمش شرکت کند.
۱۷ تیر ۱۴۰۱ محمد رسولاف و مصطفی آلاحمد به علت انتشار بیانیه سینماگران با عنوان «تفنگات را زمین بگذار» در جریان ناآرامیهای خوزستان در پی فروریختن برج متروپل بازداشت شدند. رسولاف پس از چند هفته بازجویی و حبس در سلول انفرادی، برای اجرای حکمهای پیشین به بند عمومی زندان اوین منتقل شد و پس از تحمل حدود هفت ماه زندان، ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ آزادی او ابلاغ شد. چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ اعلام شد که محمد رسولاف به تحمل هشت سال حبس که پنج سال آن سال قابل اجراست، شلاق، جزای نقدی و ضبط اموال محکوم شده است. این حکم توسط شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب اسلامی تهران صادر و در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر تهران تأیید شد. در پی تأیید این حکم بود که رسولاف، بدون گذرنامه و مخفیانه از ایران خارج شد و به آلمان پناه برد. «دانه انجیر معابد» حاصل تجربیات رسولاف در زندانهای جمهوری اسلامی و شناخت او از کارمندان دستگاه قضاییست.
Ad placeholder
ممکن است با خواندن ادامه این مطلب داستان فیلم برای شما آشکار شود.
بازتاب و نمود بیرون در درون
ایمان (با بازی میثاق زارع) حقوقدانی جاهطلب است که به تازگی در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ترفیع گرفته و حالا در مقام بازپرس دادگاه انقلاب فقط یک قدم با مسند قضاوت فاصله دارد. او دستمزد خوبی دریافت میکند و صاحب آپارتمان بزرگتری شده و همسر و دو دختر هم دارد. (سهیلا گلستانی از بازیگران معترض سینمای ایران نقش همسر دادستان را بازی میکند. ستاره ملک و مهسا رستمی هم نقش دختران او را ایفا میکنند.)
با اینحال، ترفیع در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی همراه با قیام ژینا زندگی خانوادگی ایمان را پرتنش میکند. او در صدور کیفرخواست محاربه برای یک زندانی دچار تردید شده، و حالا مقامات بالادستی اش از او انتظار دارند پیگیر نشود. ایمان از یک طرف با یک چالش اخلاقی و حرفهای مواجه است و از طرف دیگر ناآرامیهای اجتماعی در جریان قیام ژینا در خانواده او هم تأثیراتی به جای گذاشته: همسرش همسو با حاکمیت است اما یکی از دخترانش با اعتراضات مردمی همراه و همسوست. از همه اینها سرنوشتسازتر این است که دستگاه قضایی یک قبضه سلاح کمری در اختیار او گذاشته است.
در جریان قیام همسر و دختران ایمان، پنهان از چشم او، به یک زن معترض کمک میکنند. در همین اثنا سلاح کمری او هم گم میشود. چه کسی سلاح را دزدیده؟ دخترش؟ به این ترتیب یک درام خانوادگی رقم میخورد.
بازپرس آنچه را که در دستگاه قضایی فراگرفته، در محیط خانوادگی اجرا میکند. از این نظر این فیلم را میتوان آورده رسولاف از زندانهای جمهوری اسلامی و حاصل شناخت او از مقامات قضایی در سالها رفت و آمد به دادگاهها و بازجویی پس دادنها دانست. به یک معنا میتوان گفت اینبار تمرکز رسولاف بر روابطیست که در داخل چهاردیواریها اتفاق میافتد و بازتابدهنده مناسبات و ناآرامیها و تنشهای بیرونیست. منتقد گاردین مینویسد:
«دانه انجیر معابد» در دنیای مدرن شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام و یوتیوب آغاز میشود و با سبک پیچیدهای که در سینمای اجتماعی اصغر فرهادی سراغ داریم و با آن آشنا هستیم ادامه پیدا میکند: دنیای درهمتنیده واقعیتها و ظرافتها و حساسیت آدمها که سینمای اجتماعی ایران را به یک سینمای شاعرانه و برتر نزدیک میکند.
او در ادامه از «جزیره آهنی» (۱۳۸۳) دومین فیلم رسولاف که در همان سال در بخش دو هفته با کارگردانان فستیوال کن به نمایش درآمد به عنوان یکی از آثار برجسته سینمای اجتماعی ایران یاد میکند. داستان این فیلم درباره نفتکش فرسودهای است که در حاشیه آبهای خلیج فارس رها و محل سکونت مردمی شده که روی خشکی جایی برای زندگی ندارند. «دانه انجیر معابد» هم مانند «جزیره آهنی» از یک سویه تمثیلی برخوردار است. دانه درخت انجیر معابد، روی یک درخت میزبان میافتد و رشد میکند و سپس همینکه در خاک ریشه دواند، درخت میزبان را خفه میکند. تمثیلی از رابطه ملت ایران با حاکمان؟
محمد حقیقت، فیلمساز و منتقد سینمایی که این فیلم را صبح جمعه در یک نمایش خارج از برنامه دیده است در یادداشتی میگوید فیلم اغلب در فضاهای بسته اتفاق میافتد و از ضعفهای فیلم دیالوگهای گاه طولانی و توضیحیست.
حقیقت اما معتقد است که به رغم طولانی بودن بیش از حد برخی صحنهها، فیلم در مجموع در بیشتر صحنهها موفق عمل میکند.
در یکی از صحنههای این فیلم، وقتی همسر ایمان در آپارتمان را باز می کند، صدای همسایهها شنیده میشود که شعار میدهند «مرگ بر ولایت». همسر ایمان میگوید: توی ساختمون ما هم دارند شعار میدن.
ایمان لحظهای درنگ میکند و بعد میگوید: «آشغالا! جمعشون میکنیم.»
Ad placeholder
در آمد و شد بین جشنوارههای سینمایی و زندان
این نخستین بار نیست که یکی از آثار محمد رسولاف در جشنواره فیلم کن به نمایش درمیآید. سال ۱۳۹۰ ممنوعیت خروج محمد رسولاف از ایران، به دلیل نمایش فیلم «به امید دیدار» در شصت و چهارمین جشنواره فیلم کن لغو شد، اما او موفق به حضور در این رویداد نشد. پس از نمایش فیلم «دستنوشتهها نمیسوزند» در شصت و ششمین جشنواره فیلم کن، بار دیگر شهریور ۱۳۹۲، گذرنامه و وسایل شخصی رسولاف در فرودگاه تهران ضبط، و پس از یک سال به او بازگردانده شد. پس از دو سال تلاش محمد رسولاف موفق به دریافت پروانه ساخت از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد و فیلم «لِرد» را در زمستان ۱۳۹۴ مقابل دوربین برد. سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر حاضر به نمایش این فیلم نشد ولی به بخش رقابتی «نوعی نگاه» در هفتادمین جشنواره فیلم کن راه یافت و موفق به کسب جایزه بهترین فیلم شد. پس از آن با ورود رسولاف به ایران در ۲۵ شهریور ۱۳۹۶، دوباره گذرنامه و لوازم شخصی او توسط سازمان اطلاعات سپاه، در فرودگاه ضبط و خود او هم به دادگاه انقلاب احضار شد. نزدیک به دو سال بعد در ۲۶ تیر ۱۳۹۸، رای محکومیت یک سال زندان از دادگاه بدوی همراه با دو سال ممنوعیت خروج از کشور و محرومیت از فعالیتهای سیاسی و اجتماعی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام، به او ابلاغ شد.
در پی تأیید حکم در دادگاه تجدید نظر، اسفند ۱۳۹۸ و به فاصله کوتاهی پس از کسب خرس طلایی بهترین فیلم جشنواره برلین، محمد رسولاف برای اجرای حکم زندان فراخوانده شد. این اقدام، واکنش گسترده جامعه جهانی را همراه داشت. برلیناله، جشنواره کن، ایدفا، فستیوال روتردام، آکادمی فیلم اروپا، آکادمی فیلم آلمان و بسیاری دیگر از مجامع هنری، با انتقاد از عملکرد حکومت ایران، از محمد رسولاف حمایت کردند و نسبت به وضعیت او ابراز نگرانی کردند.
ممکن است بتوان از نظر فنی از برخی لحاظ بر درام خانوادگی که رسولاف روایت میکند خرده گرفت اما شهامت مدنی و استقلال ستودنی او و همچنین تواناییهایش برای ساخت یک فیلم سینمایی با امکانات اندک را نمیتوان نادیده گرفت. به همین دلیل هم رسولاف بیتردید از امیدهای نخل طلای کن است.
علاوه بر «دانه انجیر معابد» رسولاف، «پرنده» ساخته آندریا آرنولد، «امیلیا پرز» ساخته ژاک اودیار، «گرند تور» ساخته میگوئل گومز از بختهای نخل طلای هفتاد و هفتمین جشنواره فیلم کناند که ۱۴ مه/۲۵ اردیبهشت با نمایش فیلم «پرده دوم» کوئنتین دوپیو افتتاح شد و ۲۵ مه/ ۵ خرداد هم به پایان میرسد.