355
او زنده است
برای آرمیتا گراوند
حسن حسام
انبوه خلق به اندوه
درخلوتِ شبانه خاموش
خواندند تلخ ترازتلخ
زیبا بود ،
این قناریِ خوش خوان
چون خواب های طلایی
زیبا بود!
همسان ِ بی قراری مهسا بود
*
هم«بود»،هم نبودن،
دروصف این حضور،
میراث مرده درشبِ تاریخ است!
زیباست اوهم اکنون!
بنشین وسیرتماشاکن
زیبا ست چون فسانه به روئیا
زیباوسرفرازچوژینا
حدیث
حنانه
غزاله و سارینا
نیکا وبی شمار، ره پویان
وچشم ِگُل نشان ِجوانان،
درجنگ ساچمه ها،
رقصان وچرخ زنان ست
*
«مرحومه»نیست این گل
سبزاست وماندگار است
این واژه را به گورسپارید
با قاریانِ خونخوار
و آیه هایِ شرربار
*
او؛
شعله ی شکفته توفان ست .
چون ذات زندگی ،
خجسته وجوشان است .
رقصان وشادمانه وآزاد،
با گیسوان ِافشان،
درمیدان است .
پاریس
۲۸/۱۰/۲۰۲۳