ایدئولوژی، جذاب یا منشا مشکلات

سایت پیام

کاوه الیاسی

این روزها کم و بیش از نوشتجات گرفته تا میزگردها، سمینارها و دورهمی‌ها نظرات مختلفی در مورد ایدئولوژی و جایگاه آن در سیاست مطرح می‌شود. این مسئله نشات گرفته از جایگاه مهم و اینکار ناپذیر ایدئولوژی در جامعه و عرصهای مختلف زندگی انسان از جمله عرصه سیاست از مقطع مطرح شدن آن درعصر روشنگری در فرانسه توسطآنتوین دیستوت دی تراسی” (١٨٣٦١٧٥٤) تا به امروز است. طبق آنچه که موجود است، مبتکر واژه ایدئولوژی آن را به هدف و معنیشناخت ایده‌ها یا علم مطالعه ایده‌هابکار گرفت. اما با گذشت زمان فلاسفه و تئوریسین‌ها تعابیر و معانی مختلفی از آن ساخته و اراء داده‌اند. از این روتری ایگلتوننظریه‌پرداز ادبی، منتقد و روشنفکر انگلیسی به این باور است که تقریبا شانزده تعریف مختلف از واژه ایدئولوژی وجود دارد.

باورها و ایده‌ها بطول تاریخ انسان وجود داشته‌اند. مستقیم در زیر بنای زندگی انسان بکار گرفته شده‌اند و به آن فرم داده‌اند. باید و نبایدها را برای انسان مشخص کرده‌اند. بر زندگی انسان در عرصه‌ی اقتصاد، فرهنگ، سنت، اداب و رسوم و خیلی مسائل دیگر تاثیرات بسزایی داشته. به مرور زمان ایده‌ها، باورها و نظرها بنا به نیاز انسان و جامعه در عرصهای مختلف تغیر کرده‌اند. از ایده‌های مختلف درمورد چگونگی شکار، جمع‌آوری مواد غذایی، معیارهای محل امن برای زندگی و مراودات بین انسانهای اولیه گرفته تا باورها و دیدگاهای مختلف انسان امروزی در مورد چگونگی اداره جامعه را شامل می‌شود. در دنیای مدرن برای جواب دادن به نیازهای و خواستهای جامعه و شهروندان، ایده‌ها و نظرات بصورت جمع بندی شده و کنکرت درآمده و به جامعه عرضه شدند که هر کدام نشات گرفته از جهان‌بینی (نگرش کلی به انسان و هستی) خاصی هستند. طرز نگاه فرد به هستی و شرح آن در رابطه با انسان، تاثیر زیادی در شکل دادن به ایدئولوژیهای دنیای امروز داشته. جهانبینی انسانها می‌تواند فلسفی، دینی، علمی و یا آمیخته‌ای از اینها باشد که ناخداگاه بر تصمیمات فرد تاثیر می‌گذارد.

در دوران انقلاب صنعتی (١٨٤٠١٧٦٠) جامعه بشری دستخوش تغیر و تحولات بزرگی در عرصهای مختلف از جمله کشاورزی، صنعت و تولید شد. مردم به شیوه روشنتر مرزبندی طبقاطی شدند و وابستگی سیاسی پیدا کردند، همزمان تا اندازه‌‌ای هم برای رسیدن به اهداف خود سازمان یافتند. موازی با آن ایدها، نظرات و دیدگاها سازمانیافته‌ و کنکرت شدند که در ادامه خود ایدئولوژی خوانده شدند. ایدئولوژیهای آنزمان که مردم مستقیم و یا غیرمستقم خود را حول آنها سازمان می‌دادند، عبارت بودند از کنسرواتیسم ، لیبرالیسم و سوسیالیزم. قبل از آن جامعه بشری تحت تاثیر باورها و ایده‌های مذهبی و فلسفی بود که می‌توان آنها را به سه دسته، تئوکراسی، فئودالیسم و اومانیسم تقسیم کرد. تقریبا عصر روشنگری سرآغاز یاغی شدن انسان از قید و بندهای دنیای کهن بود که انسان را وارد مراحل جدیدی از زندگی کرد. این امر تا اندازه‌ای باعث دور شدن انسان از باورهای فندامنتالیستی شد و این امکان را برای انسان فراهم آورد که به زندگی و خوشبختی خود فکر کند و سعی کند در این راه تلاش کند و تاثیرگذار باشد. با گذشت زمان و بنا به کنجکاو بودن انسان، توان تبادل نظر و در ادامه فناوریهای علمی، انسان اگاهتر شد و به راحتی هر چیزی را باور نمی‌کرد و آنرا به مانیفست زندگی خود تبدیل نمی‌کرد. در ادامه بزرگتر شدن شهرها موجود و بوجود آمدن شهرهای جدید و دیگر تغیرات در سطوح مختلف جامعه، ایده‌ها و نظرات تغیر کردند که در ادامه خود موجب شکل‌گیری ایدئولوژیهای دیگری از جمله ناسیونالیزم و کمونیزم (قبل از ١٩٠٠) شد. البته این روند تا به امروز ادامه داشته. برای همین است که شاهد به وجود آمدن ایدئوژیهای دیگر از جمله فاشیزم، اکولوگیسم، فمینیسم، کاپیتالیسم، پوست‌مدرنیسم و نئولیبرالیسم تا به امروز هستیم.

در جوامع امروز برای جواب دادن به نیازهای مردم، دولتها و احزاب وجود دارند که در فرم و شکلهای خاصی ازجمله جمهوری، فدراتیو، یکپارچگی، دیکتاتوری و تئوکراسی کار و فعالیت می‌کنند. این سیستم و یا شکلهای دولتداری و حکمرانی هر یک بر اساس تئوری، ایده‌ها و نظرات (ایدئولوژی) خاصی جامعه را اداره می‌کنند. یعنی بر مبنای ایدئولوژی غالب استراتژی می‌نویسند، قانون تصویب می‌کنند و در عرصهای مختلف سیاست گذاری می‌کنند. برای مثال اگر در یک نگاه سریع سیستم مالیاتی در هر کدام از این سیستمها و یا شکلهای دولتی مورد برسی قرار دهیم، مطمئنااز لحاظ مختلف از جمله چه کسانی واجد شرایط پرداخت مالیات هستند، حد و حدود مبلغ پرداختی مالیات در بین اقشار مختلف جامعه و اولویتهای صرف مالیاتها فرق زیادی هست. این مسئله در نگاه اول به حیطه و یا بخش تصویب قانون و سیاست گذاری ربط دارد. اما اگر ریشه‌ای آن را تحلیل کنیم، می‌بینیم که ان سیاست و یا قانون گذاری نتیجه ایدئولوژی خاص است. سیاست، تصمیم و پیاده سازی راه و روش در راستای منفعت یک فرد و یا گروه در مورد مسائل روز و پیشرو است. ایدئولوژی در تعین و تصویب سیاست تاثیرات انکار ناپذیری دارد. چرا که این ایدئولوژی است که به روشنی مرز بین ایده‌ها، تئوریها و نظرات را در سطوح کلاتعین می‌کند و سیاست گذاری آن را مشخصتر می‌کند. ایدئولوژی روی یک مسئله و یا سوال خاصی تمرکز نمی‌کند، بلکه از طریق قانون گذاری و ترسیم سیاست سعی می‌کند جوابگوی خواست شهروندان باشد، به مشکلات و معضلات جامعه رسیدگی کند و سیاستهای خود را پیش می‌برد. ایدئولوژی بنا به جایگاه و ماهیتی که دارد نه می‌تواند و نه می‌خواهد به مشکالات و معضلات جامعه جواب سریع و مقطعی دهد، بلکه می‌خواهد آنها را ریشه‌یابی و بنیادی چارجویی کند. برای همین است که مشلات را ریشه‌ای تجزیه و تحلیل می‌کند، مثل رابطه دکتر و بیماری. در نظر بگیرید که شما سرفه می‌کنید، تب دارید، گلو ا سر درد دارید و برای معالجه به دکتر مراجعه می‌کنید. دکتر برای هر کدام از عوارض مریضی شما یک دارو تجویز نمی‌کند، بلکه در اولین مرحله می‌خواهد ارتباط بین این چند عوارض بیماری را متوجه شود که تا بتواند مریضی را ریشه‌ای معالجه کند. ایدئولوژی هم در ارتباط با مشکلات و معضلات جامعه به همین شیوه عمل می‌کند که تا بتواند آنها را ریشه‌ای حل کند.

رابطه احزاب و ایدئولوژی در طول تاریخ فراز و نشیبهای زیادی داشته، گاه جذاب و گاه منشا مشکلات بوده. بهمین دلیل است که در مراحلی ایدئولوژیک بودن، یکی از معیار انقلابیگریست و در مقطعی دوری از آن و یا کمرنگ کردنش در سیاست، مد می‌شود. مکان و شرایط مبارزه، تاثیر بسزایی در این مسئله داشته و دارد. سیاه و سفید کردن این مسئله، نادیده گرفتن پروسه‌ای است که ایدئولوژی تا به امروز طی کرده و همزمان نادیده گرفتن جایگاه و وزن آن در تمام عرصهای زندگی از جمله سیاست گذاری است. برخوردهای فورمالیته و ساده‌ به این مسئله، پاک کردن صورت مسئله است نه حل خود مسئله. بیشتر نشانه‌ی عدم توان در جواب دادن به نیازهای جامعه است تا راه چاره برای آنها. گاه بزرگ نمایی این مسئله می‌تواند عمدی باشد برای رسیدن به هدف خاصی. چرا که از این طریق توانسته‌ زاویه‌ی‌ دیدها را تغیر دهی، توجه‌ها را به مسئله جلبکنی که تا در راستای خواست خود آن را بکار بگیری و از آن بهربدراری مورد نظر کنید.

داشتن ایدئولوژی (ایده، نظرو دیدگاه) گناه نیست. ترسیم استراتژی بمثابه متودهای عملی و نقشه راه برای رسیدن به اهدافی جزو ضروریات هر حزب و سازمانی است. اتخاذ سیاست درست با در نظر گرفتن شرایط مباره جزو مهمترین بخش کار و فعالیت حزبی برای هدایت فعل و انفعالات جامعه در راستای هدف نهایی حزب است. تشخیص موقعیت مبارزه و منعطف بودن در اتخاذ تاکتیک، نشانه بلوغ سیاسی و همزمان برخورداری از توان لازم برای پیشبرد مبارزه‌ی مرحله به مرحله با دشمن است.

0 FacebookTwitterWhatsappTelegramEmail

پیام بگذارید

رویدادهای مهم

پیام

گالری

ما را دنبال کنید! ​

تماس

  Copyright © 2023, All Rights Reserved Payaam.net