صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد در دهم بهمن ۱۴۰۲ از طریق کانال تلگرامی خود اطلاع داد که دور جدید اعتصابات فولاد اهواز به صورت مشروط پایان یافته است. دور اخیر اعتصابات که با درایت و از طریق سهیم کردن همه ۳۰۰۰ کارگر فولاد اهواز در تصمیم گیری ها انجام گرفت ،روز سەشنبه سوم بهمن ماه، آغاز گردید.مهمترین خواستهای کارگران اجرای کامل و فوری طبقه‌بندی مشاغل؛ همسان‌سازی دستمزد ها برابر دریافتی کارگران شرکت های فولادی همجوار و براساس هزینه زندگی خانوار ۴نفره؛ قراردادی شدن کلیه کارگرانی که با قرارداد موقت کار می کنند؛ برکناری مدیرعامل فاسد و خلع مالکیت از بانک ملی و مشارکت کارگران در امر مدیریت شرکت و شفافیت ترازنامه مالی شرکت که متعلق به مردم و کل جامعه است.
دور جدید اعتصاب و مبارزه کارگر فولاد پس از اعتراضات آنها در آبان و اعتصاب و راه پیمائی یکپارچه در دیماه ۱۴۰۲ انجام گرفت.شنبه ۹ دی پس از توافق صورت گرفته با مقام‌های استانی و بانک ملی مبنی بر واریز ماهانه مبلغ ده میلیون تومان بصورت علی الحساب بابت اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل تا اجرای کامل این طرح، و وعده بازگشت به کار کارگران اخراجی اعتصاب پایان یافت. کارگران به مدیریت شرکت سه روز مهلت دادند تا شکایت از کارگران به دستگاه قضایی را پس بگیرد.
مدیریت شرکت فولاد و بانک ملی ارگان بالادستی فولاد اهواز به وعده‌های داده شده عمل نکردند. بنابراین دور جدید کنونی اعتصابات، با راه پیمائی در شهر اهواز و گردهمائی در مقابل استانداری خوزستان شروع شد. این بار نیز مدیریت با حضور مقامات استان تعهد سپرد طرح طبقه بندی را طی دو روز اجرا کند. اما به جای اجرای کامل طرح تنها حاضر شد 5 در صد به دستمزدها اضافه کند. این مدیریت همزمان شکایتی را علیه ۲۴ تن از کارگران رادیکال را مطرح نمود. کارگرانی که اعتصاب یکپارچه اخیر را هدایت و به یاری همه کارگران شرکت کننده در شورا با موفقیت پیش برده بودند در تاریخ ۱۲ بهمن اطلاعیه افشاگری را پخش کردند. آنها نوشتند که از همکاران مبارزی که به واسطه حق‌طلبی در دادسرای انقلاب اهواز علیه‌شان پرونده‌سازی صورت گرفته حمایت می‌کنند. آنها یادآور شدند که این پرونده‌سازی فقط برای انتقام و تلافی از دستاوردهای اعتصاب می باشد و هشدار دادند که آنرا تاب نمی آورند. آنها نوشتند:
“تا زمانیکه صدای هیهات کارگر شهر را تسخیر کرده بود در لانه‌های خود پنهان شده و مقهور اتحاد ما بودند. جلسات امنیتی و تهدید و تطمیع کافی نبود و مجدداً با فشار به همکاران مطالبه‌گر قصد دارند عظمت گروه ملی را به آزمون بگذارند که از این اشتباه درس نگرفته‌اند چون ما نیز فقط چشمه‌ای از وعده‌مان را عملی کرده‌ایم!”
آنها افزودند که در مصاف کنونی:
“کارگر در یک طرف ایستاده است و روبرویش لشگری از مافیا و مدیر و مزدور و قاضی و نماینده قرار گرفته‌اند. دولت به خران دادیم و حشمت به سگان!”
در بخش دیگری از اطلاعیه نوشته شد که اتهامات وارده به همکاران گروه ملی بی پایه است و در آن یادآوری گردید که کارگران مبارز در گروه ملی فولاد رد خمپاره و شکنجه و زندان و شلاق را بر تن و پیکر خود دارد و به تهمت‌ها و اتهام‌زنی عده‌ای فرومایه پوزخند می‌زند.
این میزان از جسارت که در اطلاعیه مشهود است انعکاس وجود سطح بالائی از شجاعتی می باشد که در جامعه وجود دارد.همین شجاعت سبب شده تا شیوه مبارزه این نیروی برجسته کارگری جایگاه ویژه ای در میان کارگران حق طلب در سراسر کشور پیدا کند. انقلاب “زن، زندگی، آزادی” که با اعتصاب دهم بهمن ماه 1402 در کردستان جلوه دیگری از زنده بودن خود را نشان داد در ایجاد فضای مبارزاتی مورد اشاره سهم زیادی داشته است.
اکنون کارگران فولاد اهواز به خاطر پیگیری شجاعانه در افشای مافیای فولاد، دفاع جانانه از همکارانِ مورد تعقیب، طرح مطالبات قابل دستیابی، استفاده صحیح از مبارزات مخفی و علنی، تظاهرات خیابانی و تجمع در مقابل استانداری خوزستان و بانک ملی و در مجموع پیشبرد مبارزه به طرزی خردمندانه جایگاه برجسته ای در جنبش کارگری یافته اند. به همین جهت آنها مورد حمایت بخش های پیشرو جنبش کارگری قرار گرفته اند. باید این دستاورد را پاس داشت و آنرا تقویت نمود.
