طرح هایی که طی دو سال گذشته برای جلوگیری از خشک شدن دریاچه ارومیه اجراء شده در عین اینکه بسیار ناکارا و حتی از لحاظ کارشناسی ساده لوحانه بوده اند، همگی مطلقا شکست خورده اند و متاسفانه امروز این دریاچه در آستانه خشک شدن کامل قرار دارد. مقامات جمهوری اسلامی که خود مسبب سرنوشت کنونی دریاچه ارومیه هستند، شکست پروژ هایشان را به گردن طبیعت می اندازند و ادعا می کنند که گویا چهار سال خشک سالی پیاپی در ایران ، عامل شکست این پروژه ها بوده است. اما کارشناسان مستقل این ادعا ها را رد می کنند و می گویند جمهوری اسلامی می خواهد خود را از مسئولیت بوجود آوردن این فاجعه زیست محیطی مبرا سازد. کار به جائی رسیده است که سران رژیم فریبکارانه ادعا می کنند که گویا کشور های همجوار مانع رسیدن ابرهای باران زا به فضای ایران شده اند. اما در واقع مسئله بسیار ساده است و علت آنرا نه در آسمان ونه در عمل دیگران، بلکه در روی زمین و در پرونده افرادی باید جستجو کرد که طی 44 سال حاکمیت خود محیط زیست ایران را در همه زمینه ها به نحو برگشت ناپذیری به ویرانی کشانده اند.
« محمد درویش» کارشناس حوزه آب و محیط زیست در شماره امروز سه شنبه 19 دیماه روزنامه « ستاره صبح» چاپ تهران در این زمینه می نویسد:
« وقتی ۱۰۵سد در حوزه آبریز دریاچه ارومیه احداث شــده و از این تعداد ۱۰۱ سد فعال است و اجازه نمی دهند، آب از این سدها وارد دریاچه ارومیه شود، باعث شــده تا این پهنه بزرگ خشک شود… مدیریت ناکارآمد سعی می کند با فرافکنی و با شیوه فرار به جلو که تقصیر را گردن دیگران و یا طبیعت بیندازد. وی تأکید می کند: ما وقتی می توانیم بگوییم کشــورهایی از ورود ابرهای باران زا به ایران جلوگیری کرده و منجر به خشکی کشور ما شده اند که با یک دوره خشک سالی در ایران روبرو شــویم که در طول ۱۰۰ ســال اخیر بی سابقه بوده باشد، حال آنکه خشک سالی که اکنون ما تجربه می کنیم بارها اتفاق افتاده است. کشورهای همسایه هم در زمینه میزان بارندگی روند طبیعی خود را طی می کنند.»
در همین زمینه تحقیق جدیدی توسط چند تن از محققان کانادا و ایالات متحده نشان میدهد که خشکسالی تنها باعث کاهش ۵ درصدی بارش در حوزه آبریز دریاچه شده و عوامل انسانی از جمله پروژه بزرگراه ۱۵ کیلومتری بر روی دریاچه با دریچه کوچک ۱/۲ کیلومتری وضعیت دریاچه را به بحران کشانیده است که برای ساخت آن از کوه مجاورت دریاچه استفاده کردند. این کاشناسان نیز احداث بیش از یکصد سد بر روی رودخانههای حوزه آبریز این دریاچه علت اصلی روند خشک شدن دریاچه اورمیه می دانند.
دریاچه ارومیه یکی از دریاچه های مهم ایران است که طبق گزارشات متعدد کارشناسی و اقرار مقامات محلی حکومتی حدود ۹۵ درصد آب آن از بین رفته و دشتهای نمکی که در بستر این دریاچه خشک و جمع شده بوجود آمده اند، می تواند با گردبادهای منطقه ای شهرها و روستاهای بسیاری را در آذربایجان و کردستان غیر قابل زیست کند.میزان خشک شدن دریاچه ارومیه تا همین امروز با وجود گردبادها و توفانها، به تهدیدی خطرناک برای مردمی که در جوار دریاچه ارومیه زندگی می کنند، تبدیل شده است. نه تنها مردمی که در استانهای آذربایجان شرقی و غربی زندگی می کنند، بلکه استانهای مجاور نیز در معرض طوفانهای نمکی قرار خواهند گرفت. معاون فنی اداره کل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی می گوید: میزان نمک موجود در دریاچه ارومیه بین ۶ تا هفت میلیارد تن بوده و سالانه تا ۷۰۰ هزار تن نمک از بستر این دریاچه برداشت میشود.
مدیریت علمی و کارشناسی بحران دریاچه ارومیه خارج از توان حکومت اسلامی است که کارشناسان اصلی محیط زیست را زندانی ، اعدام و یا ناچار به مهاجرت به اروپا و امریکا کرده است .
اگر امکانی برای نجات دریاچه ارومیه وجود داشته باشد، این امر به تلاش و هماهنگی مردم کردستان و آذربایجان، به وحدت و عدالت بر اساس برابری و حفاظت از منابع آبی، به کوتاه کردن دست مافیای قدرت سپاه و آخوندها و به باز کردن دست کارشناسان و متخصصین حوزه آب و محیط زیست بستگی دارد.
حکومتی که دشمنی آشتی ناپذیری با علم و دانش دارد، در قرن بیست و یکم مردم را به دعای باران تشویق میکند، ماندگاری بیشتر آن در قدرت نه تنها منجر به مرگ دریاچه ارومیه خواهد شد، بلکه فجایع جبران ناپذیر زیست محیطی دیگری را هم به مردم ایران و منطقه تحمیل خواهد کرد.
این حاکمیت که جان و زندگی امروز و فردای این جامعه برایش اهمیتی ندارد، نمیتواند هیچ برنامە روشن و درازمدتی برای رویارویی با مواردی از قبیل بروز خشکسالی و عوارض ناشی از آن را داشتە باشد. رد پای عامل انسانی در رژیم جمهوری اسلامی در همه بلایای طبیعی نظیر خشکسالی، سیل، زلزله، بیماریهای واگیر و غیره و از جمله در جریان خشک شدن دریاچه ارومیه آشکار است. از اینرو شرط رهایی از عوارض مصیبت بار این بلایا نیز، رهایی از دست رژیم جمهوری اسلامی است.