جمهوری اسلامی ایران پس از شکستهای تحقیر آمیز در مقابل آمریکا و اسرائیل، در آخرین تلاشهای نومیدانه برای حفظ قدرت در حال فروپاشی خود، موجی از خشونت و سرکوب بیسابقه را علیه مردم ایران به راه انداخته است. این رژیم که پس از نابودی تاسیسات نظامی و هستهای، ترور فرماندهان ارشد، و فروپاشی قدرت بازدارندگیاش در منطقه، از سرنگونی محتوم خود در وحشت فرو رفته، اکنون با دستگیریهای گسترده و اعدامهای دستهجمعی، آخرین نفسهای زندگی سیاسی خود را میکشد.
بلافاصله پس از اعلام آتش ب، در جنگ ۱۲ روزه ، بیش از ۸۰۰ نفر به اتهام ارتباط با «شبکه جاسوسی» اسرائیل دستگیر شدهاند. تنها در فاصله ۲۰ تا ۲۶ خرداد، شش زندانی در زندانهای گناباد، شیراز، سمنان، یاسوج، اراک و کرمانشاه اعدام شدند. در بامداد چهارشنبه ۴ تیر ۱۴۰۴ نیز سه زندانی کورد به نامهای ادریس عالی، آزاد شجاعی و رسول احمدرسول توسط حاکمان اسلامی با اتهام «جاسوسی» به دار آویخته شدند.
اکنون که این رژیم با خفت به پای میز مذاکره کشانده شده و در برابر رژیم جنایت پیشه اسرائیل عملاً تسلیم شده است، انتقام این تحقیرها و وحشتی که سراسر نظام را فراگرفته است، را با سرکوبهای وحشیانه، دستگیریهای گسترده و اعدامهای دستهجمعی میدهد. میخواهد به مردم القا کند که همچنان قدرت سرکوب دارد و توان مقابله با آنان را داراست.
این حکومت که در عرصه خارجی بهشدت تحقیر شده و قدرت منطقهایاش نابود گردیده، اکنون تمام خشم و عقدههای شکستخوردگیاش را بر مردم بیدفاع ایران خالی میکند. هر روز شاهد اعدام جوانان بیگناه، دستگیری فعالان مدنی، و شکنجه زندانیان سیاسی هستیم. جمهوری اسلامی که در برابر آمریکا به زانو درآمده و در برابر دولت اسرائیل مجبور به عقبنشینی و تسلیم شده است، انتقام این تحقیرها را از مردم ایران میگیرد. اما این بار، برخلاف گذشته، خون جانباختگان نه بر زمین میریزد که در قلبهای میلیونها مردم معترض و مبارز ایران جوشش میکند. مردم به خوبی می دانند که این رژیم رفتنی است، به همین دلیل مرعوب سرکوبگری هایش نمی شوند.
اما این خشونت مفرط، نهتنها نشانه قدرت که نمایانگر ضعف مطلق حکومتی است که در تمام عرصهها شکست خورده است. جمهوری اسلامی که در برابر فشارهای آمریکا و حملات اسرائیل ناتوان بوده و مجبور به عقبنشینی شده، اکنون با اعمال خشونت علیه مردم خود، سعی در بازیابی آبروی از دست رفتهاش دارد. اما هر دار برپاشده، هر زندانی شکنجهشده، و هر خانواده داغدار، بر عزم مردم برای سرنگونی این نظام شکستخورده میافزاید. جمهوری اسلامی با هر قطره خون ریخته، گورش را عمیقتر میکند.
اعدامهای اخیر جوانان کورد، دستگیری صدها نفر به بهانه ارتباط با «شبکه جاسوسی» اسرائیل، و محاکمات نمایشی بدون حضور وکیل مدافع، همگی نشان از یأس عمیق حاکمیت دارد. جمهوری اسلامی که اعتبار نظامی و منطقهای خود را کاملاً از دست داده، میداند که دیگر پایه اجتماعی ندارد، میداند که مردم از آن بیزارند، و میداند که پس از شکستهای پیاپی در عرصه بینالمللی، روزهای آخر حکومتش فرا رسیده است. حکومتی که نتوانست در برابر دشمنان خارجی مقاومت کند، اکنون تمام توان خود را صرف سرکوب مردم داخل کشور میکند.
تاریخ جهان مملو از حکومتهای دیکتاتوری است که در لحظات آخر دست به چنین جنایتهایی زدهاند، اما سرانجام همگی در برابر اراده مردم شکست خوردهاند. امروز نیز، جمهوری اسلامی همان سرنوشت را خواهد داشت. مردمی که شعله های جنبش رهائی بخش «زن، زندگی، آزادی» بر افروختند، با این فشارها دیگر به عقب باز نخواهند گشت.
ما این موج سرکوب را به شدت محکوم میکنیم و از تمامی نهادهای بینالمللی، سازمانهای حقوق بشری، و جامعه جهانی میخواهیم که با اقدامات جدی در برابر این جنایات بایستند. زمان سکوت سپری شده است.
آزادی زندانیان سیاسی، توقف اعدامها، و سرنگونی این نظام جنایتکار، تنها راه نجات ایران از این فاجعه انسانی است. مردم ایران سزاوار زندگی در آزادی، عدالت و کرامت انسانی هستند، نه در زیر سایه دار و شکنجه.
ما بر این باوریم که برای برچیده شدن بساط حاکمیت استبدادی، ریشهکن شدن فقر، فساد و تباهی، و جلوگیری از جنگهای ویرانگر، راهی جز گسترش هرچه بیشتر جنبشهای پیشرو، مترقی و چپ و همچنین تداوم شکوهمند خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» نداریم. این تنها راه نجات ایران از چنگال این حکومت ضد مردمی و به سوی آیندهای روشن و انسانی است.
کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران
پنجم تیرماه ۱۴۰۴