روز جهانی ریشهکنی فقر و گرسنگی
هفدهم اکتبر، برابر با بیست و پنجم مهرماه، روز جهانی ریشهکنی فقر نامگذاری شده است. بیش از سه دهه از زمانی که سازمان ملل در سال ۱۹۹۲ این روز را به رسمیت شناخت میگذرد، اما فقر همچنان به عنوان یکی از بزرگترین فاجعههای انسانی بر جهان سایه افکنده است.
سابقه برگزاری این روز به سال ۱۹۸۷ و گردهمایی حدود صد هزار نفر در میدان تروکادرو پاریس بازمیگردد، جایی که اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ امضا شده بود. این تجمع به یادبود قربانیان فقر، گرسنگی و خشونت برگزار شد و سنگ بنای جنبشی جهانی برای مبارزه با فقر را بنا نهاد.
آمارهای جهانی تصویری دلخراش از وضعیت گرسنگی در جهان ترسیم میکنند:
حدود ۶۷۳ میلیون نفر، معادل ۸.۲ درصد جمعیت جهان، در سال ۲۰۲۴ دچار گرسنگی بودند. اگرچه این رقم نسبت به سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ کاهش نشان میدهد، اما همچنان بالاتر از سطح پیش از همهگیری کووید-۱۹ است.
طبق گزارش برنامه جهانی غذا، تا نوامبر ۲۰۲۴، ۳۴۳ میلیون نفر در معرض گرسنگی حاد قرار داشتند. وضعیت در برخی مناطق به حدی وخیم است که در سودان قحطی به واقعیت تبدیل شده و در غزه نیز قحطی هم اکنون در جریان است.
کودکان بیشترین آسیب را از بحران گرسنگی میبینند. بیش از ۱۹۰ میلیون کودک زیر پنج سال در جهان از سوءتغذیه رنج میبرند که این امر پیامدهای منفی بر رشد جسمی و ذهنی آنها دارد و آیندهشان را تهدید میکند.
بر اساس آمارهای موجود، بیش از ۱۶۰ میلیون کودک زیر پنج سال به دلیل تغذیه ناکافی، کوتاهتر از سن واقعی خود هستند. نیمی از این کودکان در آسیا و یک سوم آنان در آفریقا زندگی میکنند. نیمی از مرگ و میر سالانه شش میلیون کودک ناشی از سوءتغذیه است.
گرسنگی عمدتاً توسط سه عامل اصلی رقم میخورد: جنگ، تغییرات اقلیمی، تشدید استثمار و بحران اقتصادی.
بر اساس گزارش سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل، تولید جهانی غذا برای تغذیه تمام ۸.۲ میلیارد نفر جمعیت کره زمین کافی است، اما توزیع ناعادلانه، جنگها و بحرانهای اقتصادی، میلیونها نفر را گرسنه نگه میدارد.
نابرابری اقتصادی جهانی به سطوح غیرقابل تصوری رسیده است. بر اساس اعلام سازمان غیردولتی اکسفام، هشت نفر از ثروتمندترین افراد جهان بیش از نیمی از جمعیت کره زمین ثروت دارند. به گفته موسسه «برنامه غذایی جهان»، کافی است روزانه دو سنت از این ثروت اختصاص یابد تا یک وعده غذا با ویتامینهای لازم برای دانشآموزان دچار سوءتغذیه فراهم شود.افزایش قیمت مواد غذایی و نابرابری درآمدی باعث شده ۲.۸ میلیارد نفر نتوانند یک رژیم غذایی سالم را تأمین کنند.
ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی امروز با یکی از بدترین بحرانهای فقر در تاریخ معاصر خود روبهروست. بر اساس آمارهای رسمی مرکز آمار ایران، طی دهه گذشته حداقل یک سوم قدرت خرید جامعه کاهش یافته است. واقعیت تلخ این است که بیش از ۷۰ درصد مردم ایران اکنون زیر خط فقر زندگی میکنند. که نزدیک به ۵۰ درصد آن فقر مطلق به حساب می آید.
تورم افسارگسیخته میلیونها خانواده ایرانی را تا مرز فروپاشی کشانده است. قیمت گوشت قرمز از یک میلیون تومان در کیلوگرم عبور کرده، قیمت لبنیات بیش از ۸۰ درصد افزایش یافته و نان نزدیک به ۹۵ درصد گران شده است.
بر اساس دادههای سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو)، ۴۱ درصد از ایرانیان از ناامنی غذایی متوسط یا شدید رنج میبرند و ۳۶ میلیون نفر توانایی مالی برای یک رژیم غذایی سالم را ندارند. مصرف پروتئین در خانوارهای کمدرآمد به کمتر از یک بار در هفته کاهش یافته است.
فقر گسترده نه تنها معیشت، بلکه ساختار اجتماعی ایران را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. این وضعیت به بروز انواع ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی از قبیل تن فروشی، اعتیاد به مواد مخدر، زبالهگردی، کارتنخوابی، افزایش کودکان کار منجر شده است.
بر اساس آمار رسمی وزارت آموزش و پرورش، بیش از ۳.۲ میلیون کودک بازمانده از تحصیل وجود دارد، در حالی که حداقل دو میلیون کودک کار در سراسر کشور در شرایط خطرناک مشغول به کار هستند. تنگدستی و استثمار شدید تحمیل شده به خانوادههای کارگری و تهیدست سبب میشود اعضای آنها مداوماً تحت فشار روحی باشند. آنها از کودک و بزرگ کار میکنند، اما تأمین یک زندگی بخور و نمیر برایشان مشکل است. داشتن اوقات فراغت برایشان محال شده و اندیشیدن به راهحل برای تغییر سرنوشت خویش با موانع بسیار مواجه میگردد.
واقعیت این است که راه حل های سرمایه دارانه برای پایان دادن به این فاجعه عظیم انسانی چیزی جز تثبیت همین وضعیت نخواهد بود. اگر قرار است پایانی بر این وضعیت یافت شود، تنها در جدال برای به زیرافکندن نظامی میسر میگردد که فقر و گرسنگی یکی از نتایج کارکرد آن است.مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی مبارزه ای است برای بیرون آوردن هفتاد درصد مردم جامعه از فقر و بیکاری، از محرومیت و بی مسکنی، از گرانی و دهها معضل کوچک و بزرگ اجتماعی دیگر.