امروزچهارشنبه بیستم نوامبر، برابر با ۳۰آبان، «روزجهانی کودک» است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد، در سال ۱۹۵۹اعلامیه جهانی حقوق کودک تصویب کرد و به دولتها توصیه نمود تا همین روز را به عنوان روز جهانی کودک به رسمیت بشناسند.
روز جهانی کودک در حالی فرا می رسد که ارتش جنایتکار اسرائیل طی یک سال گذشته نزدیک به ۱۲۰۰۰ کودک را در نوار غزه قتل عام نموده است. چنین جنایت هولناکی در تاریخ جهان در چنین ابعادی و در چنین مدت کوتاهی بی سابقه است. این نسل کشی آشکاری است که در مقابل دیدگان جهانیان و با چشم پوشی دولت آمریکا و متحدانش صورت می گیرد. در واقع ما در جهانی زندگی می کنیم که نه تنها حقوق کودک پاس داشته نمی شود و در جای جای جهان کودکان استثمار می شوند و مورد استفاده های وحشیانه قرار می گیرند، بلکه درجنگ اسرائیل و حماس جان آنها نیز ابزار انتقام جوئیهایکورنژادی و فاشسیتی قرار می گیرد. هم چنین روزجهانیکودک در شرایطی فرا می رسد که رژیم اسلامی قتل بیش از ۷۰کودک و نوجوان زیر ۱۸ سال در جریان «انقلاب ژینا » و در مدت کمتر از یک سال را در پرونده دارد. در همین مدت و درحرکت جنایتکارانه برای مرعوب ساختن نوجوانان و کل جامعه صدها مدرسه دخترانه در سراسرکشور را با گازهای سمی مورد حمله قرارداده و هزاران کودک را مسموم کرده است. این جنایات هولناک در شرایطی صورت می گیرند که در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی چندین میلیون کودک خانواده های کارگری و کم درآمد از تحصیل محرومند. کودک آزاری به اشکال گوناگون اعمال می شود و هنوز مدارسی هستند كه در آنها تنبیه بدنی صورت می گیرد. هنوز هم زندان های این رژیم پر از کودکان پائین تر از ۱۸ سال است و ایران یگانه کشور در دنیاست که در آن کودکان زیر۱۸ سال را اعدام می شوند.
در مدارس به طور سازمانیافته و هدفمند ذهن کودکان را به خرافه می آلایند. کودکان را بر حسب جنسیت شان تفکیک می کنند. روحیه مردسالاری را در پسران و روحیه تمکین و اطاعت را در دختران تقویت می کنند. دختران خردسال از همان روز اول مدرسه باید مقنعه بر سر کنند و از پسران هم سن وسال خود جدا شوند. به آنها آموخته میشود که معاشرت با پسران کار بدی است. به همراه حجاب و محرومیت از همبازی شدن دختران و پسران با همدیگر آموزشهای مذهبی آغاز میشود. کتب درسی مملو از این آموزشها است و کودکان از اوان کودکی مجبور میشوند آداب رسوم مذهبی را انجام دهند و در مراسمهای مذهبی شرکت کنند. بدین ترتیب به کودکان اجازه نمیدهند که فارغ از اعتقادات و خرافات مذهبی آموزش ببینند و دانشبیاندوزند و امکان یابند در آینده اعتقادات خود را و راه زندگی خود را آگاهانه انتخاب نمایند. در مدارس برای دختران ۹ساله “مراسم تکلیف” برگزار می کنند و کودکان را تشویق به ازدواج می کنند. به مدارس آخوند و طلبه و بسیجی اعزام می کنند تا روحیه جاسوسی و سخن چینی را در میان کودکان رواج دهند. در مدارس دسته های سینه زنی و مراسم مذهبی دیگر راه می اندازند. کودکی که در جامعه ای آلوده به خرافات مذهبی و عقب افتاده بار آید، امکان و مجال کودکی کردن، شاد زیستن و مصون از القائات عقب افتاده را نخواهد داشت و روحیات و خلقیاتی نامتعادل، رفتار و کرداری نابهنجار و انگیزههایی بسیارضعیف برای یادگیری خواهد داشت. چنین کودکانی به طور طبیعی رشد نخواهندکرد، آرزوهای شیرین کودکانه شان برآورد نخواهد شد و آثار و عوارض کمبودهای دوران کودکی تا پایان عمر با آنان همراه خواهد بود.
رفاه و امنیت کودکان، شاخص اصلی سنجش هر حکومت و نظام سیاسی است و حکومت اسلامی از بدو روی کار آمدنش ناانسانی ترین سیاست ها را در مورد کودکان بکارگرفته است. فرستادن کودکان به میان میادین مین در جنگ ایران و عراق، به کارگرفتن سرباز کودک ها در جنگ، استفاده از کودکان در عزاداری ها و خونین کردن بدن آنها با قمه و زنجیر، استفاده از کودکان بسیجی برای سرکوب مردم، همگی از جمله جنایات فراموش ناشدنی جمهوری اسلامی علیه کودکان هستند که در مفهوم جنایت علیه بشریت می گنجند.
تلاش برای ایجاد فضای امن اجتماعی و فراهم کردن شرایطی که به کودک امکان می دهد ظرفیت ها، قابلیت ها و تواناییهای خود را بیازماید، تلاش برای ممنوع کردنکار کودکان، تلاش برای ممنوعیت قطعی تنبیه بدنی در خانه و مدرسه، تلاش برای ایجاد کلاسهای جدی بازآموزی کودکانی که مرتکب خطایی می شوند، تلاش جدی برای لغو مجازات اعدام کودکان و جوانان، تلاش برای ممنوعیت مسلح کردن کودکان تحت عنوان بسیجی، تلاش جدی برای به اجرا در آوردن کنوانسیونهای بین المللی حقوق کودکان، تلاش برای گسترش نهادهای غیرحكومتی مدافع حقوق کودکان و تلاش جدی برای جلوگیری از دخالت مذهب در امر تعلیم و تربیت، از وظایف تعطیل ناپذیر کمونیست ها و جنبشهای پیشرو اجتماعی است.
آنچه که امروز در جامعه ایران میگذرد سرنوشت محتوم کودکان نیست. این وضعیت میتواند و بایدتغییر کند. برای تغییر این شرایط و رها ساختن کودکان این جامعه از چنین سرنوشتی راهی جز دست بدست هم دادن و مبارزه کردن با رژیمی،و با مناسباتی که کودکان ما را این چنین بیرحمانه از حقوق اولیه و انسانی خود محروم کرده است، وجود ندارد.