فرشته نزاکتی
امین پوربرقی از فیلمسازان جوان و مستقل ایران است که از همان آغاز تاکنون، راهش را از مسیر وابستگی به نهادهای حکومتی و یا هر نهاد مالی که استقلال فکری را از او سلب کند، جدا کرده است. او معتقد است که در دو سال اخیر سینمای مستقل ایران، چه در عرصه تولید و چه در جشنوارههای جهانی به دستاوردهای افتخارآفرینی رسیده است. پوربرقی اما یادآوری میکند که این دستاوردها فقط در همین دو سال گذشته حاصل نشده، بلکه تلاش سینماگران ایرانی در سالهای گذشته کم کم به ثمر نشسته و ما اکنون این ثمر را میبینیم. با او گفتوگو کردهایم:
جشنواره فیلم فجر در سال ۱۴۰۲ یک جشنواره کاملاً حکومتی بود و بیشتر فیلمهایی هم که به نمایش درآمد با سرمایه ارگانها و نهادهای نظامی و حکومتی ساخته شده بودند. در همان حال سینمای مستقل و البته حاکمیتگریز ایران در جشنواره فیلم برلین نمود برجستهای داشت. سیامک پوربرقی میگوید:
سینماگران ایرانی مانند اکثریت مردم از حاکمیت عبور کردهاند. سینماگران مستقل ایرانی شجاعانه تلاش میکنند زندگی واقعی مردم را بدون در نظر گرفتن محدودیتهای تحمیلی جمهوری اسلامی به تصویر بکشند.
Ad placeholder
«کیک محبوب من» به کارگردانی مریم مقدم و بهتاش صناعیها به شکل زیرزمینی در برلیناله مورد توجه قرار گرفت. فیلم «شهید» ساخته نرگس کلهر جایزه فوروم جشنواره فیلم برلین را به دست آورد. فیلمهای «گوسفند» (ساخته هادی باباییفر)، «خمیازه بزرگ» (ساخته علی یار راستی)، «سیارههای دزدیده شده من» (ساخته فرحناز شریفی) و همچنین فیلم بازسازیشده «بلوغ» اثر سهراب شهید ثالث از سایر فیلمهای ایرانی بودند که در جشنواره فیلم برلین به نمایش درآمدند.
هنوز خاطره برلیناله در یادها زنده است که جشنواره فیلم کن بهار هر سال جشنواره فیلم کن از راه میرسد. بر اساس اطلاعاتی که زمانه به دست آورده دست کم ۲۰ فیلم از بدنه سینمای اجتماعی و البته مستقل ایران به دفتر جشنواره کن ارسال شده. تم غالب این فیلمها مهاجرت و بحرانهای خانوادگیست.
پوربرقی در ادامه مصاحبه با زمانه میگوید:
من بسیار خوشبینم به آینده سینمای مستقل ایران. جشنوارههای مهم سینمایی جهان اکنون متوجه شدهاند که این نوع سینما، (سینمای اجتماعی و سانسورگریز ایران) متعلق به حاکمیت نیست. بلکه حاصل تلاش فیلمسازانی با تفکر مستقل است. آنها دریافتهاند که در ایران یک سینمای دیگر جز سینمای مسلط حاکمیت وجود دارد. اگر تا پیش از این گمان میکردند که فیلمهای سینماگرانی مثل کیارستمیف پناهی یا رسولاف بخشی از بدنه سینمای جمهوری اسلامی را نمایندگی میکند، حالا دیگر از اشتباه بیرون آمدهاند.
اراده سازمان سینمایی ایران در دولت سیزدهم بر «خالصسازی» و «یکدستسازی» سینما و تسلط و اعمال حاکمیت بر سینماگران ایرانیست. این روند را میشد در جشنواره فیلم فجر به خوبی مشاهده کرد. پوربرقی میگوید جشنواره حکومتی فجر به قدری نازل بود که مطلقا ارزش صحبت کردن ندارد:
فیلمهای فجر هیچ ربطی به سینما نداشتند. کل جشنواره بلندگویی بود برای برخی نیروهای طرفدار حاکمیت. اما گوش مردم پر شده و عبور کردهاند از این مسائل. فقط همان طرفداران نظام ممکن است از این حرفها خوشحال شوند.
پوربرقی در حال تأمین مالی یکی از پروژههایش است. او امیدوارم است که تلاشهایش در سال جاری به ثمر بنشیند. او یادآوری میکند که مهمترین چالش برای سینماگران مستقل همانا تأمین مالی با حفظ استقلال فکریست. اما به گفته او مسیرهای زیادی وجود دارد که میتوان پیمود تا به نتیجه رسید.