نازیلا معروفیان
«نور» نام طرحی است که جمهوری اسلامی از آن برای سرکوب هر چه بیشتر زنان استفاده میکند، اما هر آنچه از آن دیده میشود ظلمت است. مقامها پس از قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی گمان میکردند که میتوانند همانند گذشته با دار و تفنگ، مردم و به ویژه زنان را به عقب براند، اما نه تنها چنین اتفاقی نیفتاد بلکه مبارزههای مدنی زنان بیش از پیش شدت گرفت.
این گزارش تجربههای چند زن جوان در داخل ایران را روایت میکند. برای حفظ امنیت آنها، نام واقعیشان نزد زمانه محفوظ میماند.
افزایش سرکوب در خوابگاه و دانشگاه
سارا، دانشجوی دانشگاه بوعلی همدان و ساکن خوابگاه است. او در خصوص مشکلاتی که حراست خوابگاه برای آنها به وجود آورده میگوید:
چند وقتی است که گیت ورود به خوابگاه را فعال کردهاند و هر لباسی میپوشیم به ما گیر میدهند، در داخل و اطراف خوابگاه دوربینهای جدیدی کار گذاشتهاند. بارها برای من اس ام اس حجاب آمده و من را به حراست دانشگاه احضار کرده و با تهدید گفتهاند اگر حجابم را رعایت نکنم من را از خوابگاه بیرون میکنند و چند ترم هم از دانشگاه تعلیق میشوم.
گزارشها در خصوص آزار و اذیت دانشجویان بسیار است. هفته گذشته یکی از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی تهران در توییتی اعلام کرد که:
اینجا حراست دانشگاه منو نگه داشته بود و به خاطر کوتاهی شلوارم اجازه نمیدادن برم داخل دانشگاه یا حتی ازش خارج بشم! آقاهه همش تو دفتر تهدیدم میکرد که حالا صبر کن، من باهات خیلی کار دارم و من به معنای واقعی کلمه وحشت کرده بودم از اینکه دقیقا چه کاری باهام داره!؟
چند روز بعد این دانشجو در توییتی که مشخص بود توسط حراست و کارمندان دانشگاه مجبور به نوشتن آن شده است از روایت آزار و اذیت توسط حراست دانشگاه عذرخواهی کرد! او در این باره نوشت:
سلام دوستان، همچین اتفاقی رخ نداده و اشتباه از من بود، از حراست محترم عذرخواهی میکنم و دیگه این کارمو تکرار نمیکنم و شئونات اسلامی رو رعایت خواهم کرد.
این توییت باعث واکنش هر چه بیشتر کاربران در فضای مجازی شد. جمهوری اسلامی سالهاست که با «اعتراف اجباری» و «عذرخواهی اجباری» سعی دارد مخالفان خود را سرکوب کند؛ روشی که دیگر نه تنها بازدارنده نیست بلکه باعث خشم بیشتر مردم و بهویژه زنان میشود.
یکی دیگر از دانشجویان دانشگاه بوعلی همدان در خصوص اخراجش از خوابگاه دانشگاه میگوید:
بهخاطر پوششم من را از خوابگاه اخراج کردند. مسئولان دانشگاه این بار تهدید کردهاند که اگر تکرار شود از دانشگاه تعلیق میشوی، من واقعا نه میتوانم به حجاب اجباری تن بدهم نه توانایی خانه گرفتن آن هم در این وضعیت اقتصادی را دارم. رییس و کارکنان حراست و دانشگاه رکیکترین فحاشیها را نثار ما میکنند جرات هم نداریم آن را رسانهای کنیم چون فورا یا اخراج میشویم یا تعلیق.
وضعیت دانشجویانی که از شهرهای مختلف برای تحصیل به تهران یا شهرهای دیگر میروند به مراتب سختتر از سایر دانشجوهاست؛ چرا که آنها با مشکل محل اسکان و خطر اخراج از خوابگاه هم روبهرو هستند. مشکلی که به گفته یکی از دانشجویان ساکن خوابگاه از سر اجبار آنها را به قبول شرایط وا میدارد. از طرفی اجاره ماهیانه اتاق آن هم اتاق ۴ الی ۶ تخته در خوابگاههای خصوصی هم سرسام آور است. هزینه اتاق در یکی از خوابگاههای تهران در مرکز شهر به شرح زیر است:
- هشت تخته: ۳ میلیون تومان
- شش تخته: ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان
- چهار تخته: ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان
- دو تخته: ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان
- و یک تخته: ۱۰ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان
یکی دیگر دانشجویان ساکن در یکی از پانسیونهای تهران هم هزینههای زندگی در پانسیونها را برای اتاق ۴ تخته حدود ۳میلیون و پانصدهزار تومان تا ۵میلیون تومان اجاره اعلام میکند.
این مبلغ قابل توجه، جدا از مبلغی است که به عنوان ودیعه از افراد گرفته میشود. هزینه اجاره ماهیانه در سایر خوابگاههای تهران بسته به منطقه متغییر است و قطعا در مناطق بهتر این مبلغ بسیار بیشتر است.
داستان به همینجا ختم نمیشود، گزارشهای متعددی از تهدید دانشجویان توسط مسئولان دانشگاه به دست میرسد که «اگر فعالیتی بر ضد حجاب در فضای مجازی انجام دهید، آرزوی گرفتن مدرکتان را به گور میبرید». این عبارت گفته یکی از مسئولان دانشگاه تهران خطاب به یکی از دانشجوهاست.
میترا که یکی از دانشجویان دانشگاه تهران است در این باره به خبرنگار رادیو زمانه میگوید:
چیزی از دانشگاه تهران باقی نمانده، سال ۹۸ با همه اشتیاق وارد این دانشگاه شدم، بعد از آبان ۹۸ مسئولان دانشگاه سعی کردند پوشیدن مقنعه را اجباری کنند که با مقاومت دانشجوها روبهرو شدند، زورشون به ورودیهای جدید میرسید؛ بالاخره زور ما چربید، در جریان قتل مهسا امینی، وضعیت دانشگاه تهران خیلی وحشتناک بود، شنبهی خونین دانشکدهی فنی که درها را به روی ما بستند و علنا محاصره شدیم. اساتید با ماشینهایشان سعی میکردند دانشجویان را از دانشگاه خارج کنند، خیلی از همدانشگاهیهایم آن شب راهی اوین شدند. فردای آن شب پلاستیک دست میگرفتیم و فشنگهایی که کف دانشکده فنی بود را جمع میکردیم! گلوله! آن هم کف دانشگاه مادر ایران!
او در ادامه به زمانه میگوید:
بعد از اون هیچکس حتی شال هم سر نمیکرد؛ فقط هنگام ورود شال سر میکردیم، یک مدتی گذشت و شاهد افزایش کارکنان حراست شدیم، مثلا وسط کلاس استاد داشت درس میداد و یک زن چادری وارد کلاس میشد و میگفت فلانی شال سرش نکرده!
فیلم زیر امروز هفتم اردیبهشت از جو امنیتی در برابر دانشگاه تهران منتشر شده است:
Ad placeholder
حجاب اجباری، عاملی برای مهاجرت دانشجویان زن
میترا که در بخش قبل به روایتاش اشاره کردیم، از تجربه مواجهاش با رئیس دانشکده و توصیه او به «فرار از ایران» اشاره میکند:
«یکبار به رئیس دانشکده گفتم پس شما چیکارهاید؟ گفت: “حراست قدرتی داره که اگه وارد اتاق من بشه و جلوی چشم من وسایلم رو بگرده من هیچی نمیتونم بگم! راهش فقط فراره! درس بخون و فرار کن!”»
میترا در خصوص جمع کردن بوفه مقابل دانشکده فنی دانشگاه تهران توسط حراست دانشگاه به زمانه میگوید:
چند وقت پیش بوفهی دانشکده فنی رو جمع کردند، بوفهای که تنها جایی بود که بین درسای سخت میرفتیم با دوستانمان کمی معاشرت میکردیم، حالا دلیلش چه بود؟ اینکه بچهها تلاش کردند سلف مختلط شود که هیچجوره نگذاشتند، ما برای اعتراض غذایمان را از سلف میگرفتیم و دور هم در محوطه بیرونی بوفه میخوردیم، حراست و بسیجیهای دانشگاه صندلی ها و میزهای بوفه رو جمع و در بوفه را هم تخته کردند، الان فقط صندلیهایی مانده که خودمان از سرکلاس برده بودیم که آن هم شده محل نشستن گشتارشادیهای چادری که موقع رد شدن به ما گیر بدهند!
میترا میگوید مهمترین هدفاش خارج شدن از ایران است. او میگوید دیگر ایران جای زندگی نیست.
آمار مهاجرت دانشجویان و اساتید روز به روز بیشتر میشود. در همین راستا، روزنامه بریتانیایی فایننشال تایمز با استناد به آمار سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، چنین گزارش داده بود:
ایران با افزایش ۱۴۱ درصدی، سریعترین رشد مهاجرت را در ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱ داشته است، این رقم از ۴۸ هزار نفر در سال ۲۰۲۰ به ۱۱۵ هزار نفر در ۲۰۲۱ رسیده و ایران به مرحله مهاجرت دسته جمعی کنترل نشده رسیده است.
گزارش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد هم بیانگر آن است که تعداد پناهندگان ایرانی در سال ۲۰۲۲، ۴۴ درصد افزایش یافته است.
روزنامه فایننشنال تایمز مشکلات اقتصادی و تورم فزاینده در ایران طی چهار سال اخیر را از عوامل اصلی مهاجرت ایرانیان دانست، سرکوب گسترده اعتراضها پس از جانباختن مهسا امینی، تنشهای منطقهای و حمایت جمهوری اسلامی از گروههای نیابتی را از عوامل موثر بر مهاجرت ایرانیان هم دانسته است.
لیلا دانشجوی دوره تخصص در دانشگاه علوم پزشکی گیلان بود که به دلیل پوشش و واکنشهایش در فضای مجازی نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی از این دانشگاه اخراج شد. لیلا حالا محروم از تحصیل است، او در این باره میگوید:
هیچوقت فکر نمیکردم روزی به مهاجرت فکر کنم اما حالا انگار از کشور خودم دارند بیرونم میکنند؛ دیگر حتی نمیتوانم درس بخوانم. پس از بازداشتم در اعتراضات زن، زندگی، آزادی وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه مکررا به دانشگاه و محل کارم نامه زدند که باید این فرد را اخراج کنید که البته موفق هم شدند.
لیلا درباره یکی از دلایل عجیب احضارش به حراست بیمارستان اینگونه توضیح میدهد:
هر جا این حرف را میزنم همه تعجب میکنند. حراست بیمارستان به من میگوید مشکل پوشش تو «باسنت» است برو جراحی کن و آن را کوچک کن تا دیگر مرکز توجه نباشی!
Ad placeholder
حضور حراست در دانشگاه و افزایش نظارت
یکی از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران به خبرنگار زمانه میگوید:
نیروهای زن حراست چند برابر شده است و در همه جای دانشگاه حضور دارند. اتفاق دیگری که رخ داده است و شدیدا جو دانشگاه را متشنج کرده، حضور حجاببانها با ماشین و موتور در دانشگاه است. این افراد با موتور و ماشین در دانشگاه گشت میزدند و به دانشجویان تذکر داده و کارت دانشجویی آنها را ضبط میکنند.
این در حالی است که طبق قانونی که در سال ۱۳۷۹ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید «ورود نیروهای مسلح اعم از نظامی، انتظامی و اطلاعاتی برای انجام ماموریتهای امنیتی، حمل و نگهداری سلاح و دستگیری افراد در محیط دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ایران ممنوع است.» اما به گفته این دانشجو ماموران با پوشش «حراست» در حال انجام این کار هستند.
یکی دیگر از دانشجویان دانشگاه کرمان نیز در رابطه با افزایش دوربینهای مداربسته در محوطه خوابگاه و دانشگاه به خبرنگار زمانه گفت:
من دانشجوی دانشگاه کرمان هستم. امسال بخش عظیمی از بودجه دانشگاه را خرج دوربینهای محوطه کردند به صورتیکه حتی در فضای داخلی خوابگاهای دخترانه هم دوربین کار گذاشتهاند. از آن طرف کیفیت غذاهای خوابگاه و امکانات اتاقها بهشدت پایین آمده است. دوربینها را به حدی افزایش پیدا کرده که حتی کوچکترین حرکت بیرون از خوابگاه و دانشگاه سریعا به کمیته انضباطی ارسال و فورا نامه اخراج از خوابگاه رو بدون توضیح صادر میکنند.
Ad placeholder
یک روایت شخصی
اما من، نازیلا معرفیان، به عنوان نویسنده این مطلب و دانشجوی روزنامهنگاری دانشگاه علامه طباطبایی هم این سرکوبها را تجربه کرده ام. در ادامه روایت تجربهی زیستهام را خواهم گفت.
من ورودی ۱۳۹۷ بودم. از آن موقع تا الان دانشگاه علامه طباطبایی یکی از سختگیرترین و پروندهساز ترین دانشگاه در سطح دانشگاههای تهران است. حتی سالها پیش از اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» ما نمیتوانستیم از درب اصلی دانشگاه عبور کنیم؛ دو اتاقک کوچک در سمت راست و چپ درب ورودی دانشگاه وجود دارد که سمت راست آن برای ورود زنان و سمت چپش برای ورود آقایان است. شبیه یک تونل وحشت است. هنگام ورود سه فرد چادری سر تا پای تو را نگاه میکنند و اگر پوششت ایراد داشته باشد، یا اسمت و شماره کارت دانشجویی را یادداشت میکنند و اگر سه مرتبه اسمت ضربدر بخورد به حراست ارجاع خواهید شد. در برخی موارد کارت دانشجویی را از ما میگرفتند و گرفتن آن هم مثل شاخ غول شکستن بود. حتی به لاک زدن و لباس روشن پوشیدن هم گیر میدادند. برخی اوقات با اینکه میدانستند امتحان داریم اما از ورود به دانشگاه جلوگیری میکردند و میگفتند باید برگردید خانه لباس عوض کنید!
خوابگاهها هم وضعیت بهتری از این نظر نداشتند. ابتدا در خوابگاهی در شهرک گلستان سکونت داشتیم. وضعیت در آنجا فاجعه بود. یکی از بچهها خانواده سپاهی و بسیار مذهبیای داشت اما راستش خودش اعتقادی نداشت وقتی به تهران میآمد چادر سر نمیکرد. مسئول خوابگاه به خانواده این دختر زنگ میزد و میگفت دختر شما اینجا چادر سر نمیکند و آنها چندین بار خواستند که او را به زور به شهر خود بازگردانند و از دانشگاه انصراف دهد. یک بار هم وقتی مسئول خوابگاه فهمید این دختر با یکی از پسرهای دانشگاه که اهل سوریه و سنی بود، وارد رابطه شده است به خانواده او اطلاع داد و پدرش یکماه اجازه نداد به تهران برگردد و آخرش هم با هزار مکافات توانست به تحصیل ادامه دهد.
ما فقط تا ساعت ۲۱ حق ورود به خوابگاه را داشتیم و پس از آن با خانواده ما تماس میگرفتند که دختر شما دیر به خوابگاه آمده است و معلوم نیست کجاست؟! بارها خانواده مرا که دور از تهران و در سقز بودند را ترساندند و حتی یکبار پدرم هم با آنها دعوا کرد.
پس از مدتی و در آستانه اعتراضات آبان ۹۸ به خوابگاه سلامت واقع در سعادت آباد انتقال پیدا کرده بودیم. با آغاز اعتراضات آبان ۹۸ مسئولان و نگهبان خوابگاه به سر و وضع ما نگاه میکردند و اگر زخمی شده بودیم یا لباسمان خاکی بود فورا به دانشگاه اطلاع میدادند.
حتی وضعیت خوابگاههای خصوصی هم تفاوتی ندارد. پس از کرونا که دانشگاه به ما دیگر خوابگاه نمیداد، برای گرفتن اتاق به خوابگاه «انقلاب سب» واقع در خیابان انقلاب تهران رجوع کردم. همین که وارد شدم، گفتند: «با این ریخت و قیافه به تو اتاق نمیدهیم اینجا آدمهای با خدا و درست حسابی زندگی میکنند. این چه وضع پوشش است؟»
سختگیری علیه دانشجویان علوم پزشکی ایرانشهر توسط حراست خوابگاه دخترانه طوبی ۱
سختگیریهای انجام شده فقط مختص مناطق مرکزی کشور نیست. چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ حال وش، مجموعه خبری که در زمینه رویدادهای بلوچستان و اقلیتهای قومی و مذهبی ایران فعالیت گزارش داد که کارمندان حراست خوابگاه دخترانه طوبی ۱ دانشجویان دختر این خوابگاه را قبل از حضور در دانشگاه علوم پزشکی برای برسی لباس و آرایش و ناخنها به صف کرده و دانشجویانی که لباس تنگ و مانتو جلو باز و لاک ناخن و آرایش داشتن را از حضور در دانشگاه منع کردند.
بنا بر این گزارش و به گفته منابع حال وش:
صبح روز چهارشنبه راس ساعت ۹:۳۰ دقیقه کارمندان حراست خانمها بامری، شهرکی و عرب به دستور رئیس حراست آقای مهدویی تمام دانشجویان خوابگاه طوبی ۱ علوم پزشکی ایرانشهر را به صف کرده و دانشجویانی که با مانتو تنگ و جلو باز بوده و از لاک برای آرایش ناخن استفاده کرده بودند را از حضور در دانشگاه منع کرده و عنوان کردند، دانشجویانی که با مانتو جلو باز و کوتاه و شلوار تنگ و مد دار باشد و آرایش داشته باشند اجازه حضور در دانشگاه به آنها داده نمیشود.
به گفته این منبع «وضعیت تمام دانشجویان توسط کارمندان حراست با حساست برسی شده و حتی لای موهای دانشجویان را نیز نگاه کرده و تعداد زیادی از دانشجویان برای تعویض شرایطی که داشتند دوباره به اتاقها فرستاده شدند و اسامی آنها ثبت و توسط پیامک به آنها تذکر پیامکی از شورای انضباطی دانشگاه علوم پزشکی ارسال شده است.»