ابعاد فساد در جمهوری اسلامی آنچنان وسیع و اشکال آن آنچنان متنوع هستند که نظیر آن را در کمتر جای جهان می توان سراغ کرد. سازمان شفافیت بین المللی رژیم جمهوری اسلامی از نظر فساد مالی در زمره یکی از فاسدترین دولتهای جهان قرار داده است. دزدیهای ملیارد دلاری توسط بالاترین افراد نزدیک به حلقه حاکمیت، که گاهی گوشەهائی از آن در نتیجه رقابت درونی دارودستەهای حکومتی آشکار می شوند، به شکل معمول و شناخته شده فساد مالی در جمهوری اسلامی تبدیل شدهاند. فساد اداری و مالی در این کشور نه تنها بخش های دولتی، اقتصادی و اجرایی را در بر گرفته، بلکه به تمام عرصههای ورزشی، خصوصی و غیر دولتی و حتی هنر و سینمای رسمی هم سرایت کرده است. این واقعیت خود یکی از دلایل پوسیدگی این نظام است. کار به جائی رسیده است که شخص خامنه ای هم به گستردگی آن اعتراف می کند. و ی در آخرین سخنرانی خود برای اعضای کابینه پیشین رئیسی در گلایه راجع به اینکه که چرا رابطه شان با مردم اینگونه خراب شده است وردم به روایت او از رژیم قهر کرده اند، می گوید: « هرچه می خوریم از دست این نورچشمی ها می خوریم که دوروبرمان را گرفته اند». وی البته عمدا خود را به نفهمی می زند که مکانیزم نگاه داشتن این افراد در دور و بر رژیم و حتی مکانیزم انداختن آتش به اختیار ها به جان مردم، باز گذاشتن دست آنها است که از این خوان یغما هرچه می خواهند ببرند. وقتی دیگر حنای ایدئولوژی و باور به پاداش آن دنیا در نزد اطرافیانش رنگی ندارد، در این صورت همه در بنا ساختن بهشتی برای خود در همین دنیا به تکاپو می افتند و حریصانه برای جبران گذشته هر چه را که دم دستشان بیاید می بلعند.
نگاهی به تاریخ چند دهه اخیر نشان می دهد که مساله دزدی های بی سابقه و ثروتهای نجومی ای که به بهای تشدید فقر و نابودی حیات میلیونها تن از توده های محروم، جیب مشتی از سران فاسد جمهوری اسلامی را پر کردە است، به شکل غیر قابل انکاری با نظام حاکم سرمایه داری و مناسبات ارتجاعی ناشی از آن در جامعه تحت سلطه این نظام در هم تنیده است. در طول حیات رژیم استبدادی جمهوری اسلامی، دولتهای حاکم و دار و دسته هایشان بدون استثناء، با استفاده از امتیازات و قدرت دولتی، در شرایطی که به دلیل حاکمیت دیکتاتوری تمام عیار در جامعه و وجود سیستم قضایی فاسد، امکان هیچگونه بازرسی و حساب رسی وجود ندارد، به چنان تبهکاری هایی برای غارت ثروت و سامان کشور و چپاول اموال عمومی، رشوه، رانت خواری و…دست زده اند که نظیر آن در جهان به ندرت یافت می شود. در تاریخ ٤٥ ساله جمهوری اسلامی ده ها هزار فساد، اختلاس و دزدی و غارت صورت گرفته است که عمده این اختلاس و دزدی ها در میان مسئولین حکومت، فرماندهان سپاه و روحانیون و یا با حمایت آنها انجام شده است. در تمام این مدت مسئولان در هسته اصلی قدرت، روحانیون و دستگاه فاسد قضایی، یا در این فسادها مستقیما نقش داشته اند و یا در برابر این جنایات سکوت کرده اند، ولی در مورد بیرون بودن چند تار موی زنان، فریادشان به آسمان بلند شده است و بە صورت وحشیانهای به جان زنان و دختران آزادپوش افتادهاند.
سرچشمۀ همه فساد و اختلاس و رشوه خواری های گسترده در جمهوری اسلامی، موجودیت این سیستم ارتجاعی است. تا زمانی که رژیم استبدادی جمهوری اسلامی در مسند قدرت است کارگران و مردم تهیدست جامعه نه تنها نمی توانند هیچ امیدی به پایان یافتن این فساد نهادینه شده، به بهبود وضع معیشتی خود داشته باشند، بلکه شاهد تشدید فقر و بیکاری بیشتر و فساد گسترده تر نیز خواهند بود. در این میان جز از دست خود کارگران و مردم ستمدیده ایران، از دست کس دیگری کاری برای تغییر این اوضاع ساخته نیست. جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی راه را نشان داد، این مسیر را تا رسیدن به تامین محتوای واقعی آن پیگیرانه باید ادامه داد.