نخستین کارزار اجتماعی در مقابله با افغان‌ستیزی

شادی پارسا

درحالیکه در ماه‌های اخیر شاهد گسترش موج‌های نفرت‌پراکنی علیه مهاجران و پناهجویان افغانستانی در ایران بوده‌ایم، گروهی از فعالان مدنی در ایران کارزاری در محکوم کردن این موج‌ها و در حمایت از حقوق انسانی افغانستانی‌های ساکن ایران راه‌اندازی کرده‌اند. این نخستین کارزاری است که توسط جمعی از فعالان مدنی ایرانی در نقد نفرت‌پراکنی علیه افغانستانی‌ها راه‌اندازی و در متن آن به رسانه‌ها به دلیل تبلیغات منفی، تولید هراس و نفرت و نقش مخربشان در شکل‌گیری بیگانه هراسی علیه افغانستانی‌ها نقد شده است. در این کارزار به صراحت آمده است که گمانه‌زنی‌هایی که نرخ جرائم و آسیب‌های اجتماعی را به نرخ مهاجرپذیری مربوط می‌دانند، بی‌اساس‌اند و آمار آسیب‌های اجتماعی و جرائم در شهرهای فاقد مهاجر با شهرهای دارای مهاجر، تفاوت محسوسی ندارد.

این کارزار که با هشتگ #حق_مهاجر و عنوان «مطالبه سیاست‌ گذاری وضعیت مهاجران افغانستانی در راستای حقوق انسانی» راه‌اندازی شده و خطاب به مسعود پزشکیان، رییس‌جمهور ایران، عبدالله مبینی رئیس سازمان ملی مهاجرت و نمایندگان مجلس شورای اسلامی نوشته شده در کمتر از دو روز بیش از چهارده هزار امضا جمع‌آوری کرده است. امضا‌کنندگان آن مطالباتی را درباره حقوق افغانستانی‌ها از دولت و مجلس مطرح کرده‌ند که از جمله می‌توان به «اعطای تابعیت به مهاجران نسل دوم به بعد»، «اعلام موضع و مقابله با موج‌ افغان‌هراسی و نفرت‌پراکنی در رسانه‌های رسمی و شفاف‌سازی در ارتباط با ادعا‌های بی‌اساس، اخبار جعلی و دروغ‌پراکنی» و «واکنش قاطع دولت به برخوردهای خشونت‌آمیز رسمی و غیررسمی علیه مهاجران» اشاره کرد.

Ad placeholder

امضا کردم به یاد کودک ناشنوای افغانستانی!

ساناز، ساکن تهران و یکی از افرادی است که این کارزار را در ساعت‌های نخست پس از انتشار آن امضا کرده و برای گرفتن امضاهای بیشتر از دوستان و نزدیکانش تلاش می‌کند. او می‌گوید:

من این کارزار را برای دادخواهی از کودک ناشنوای افغانستانی که گردنش بر اثر رفتار خشونت‌آمیز پلیس ایران شکست امضا کردم. وقتی داشتم این کارزار را امضا می‌کردم صدای او در گوشم پیچیده بود، صدای التماسش به مامور پلیس که می‌گفت عمو ولم کن مرا، عمو… نمی‌خواهم مساله را به یک بحث احساسی تقلیل بدهم اما می‌خواهم تاکید کنم که این کارزار شاید دیر منتشر شد، شاید خیلی زودتر از اینها ما باید به ستمی که بر مهاجران افغانستانی‌ها می‌رود معترض می‌شدیم اما به هرحال واکنش به موقعی بود به این رفتار خشن پلیس با این کودک ناشنوای افغانستانی.

ساناز از اینکه چنین کارزاری خطاب به رییس‌جمهور و مجلس شورای اسلامی نوشته شده احساس رضایت ندارد اما می‌گوید:

راستش من فکر نمی‌کنم مطالبه از دولت پزشکیان در زمینه حقوق مهاجران افغانستانی فایده‌ای داشته باشد، من به طور کلی با مطالبه‌گری از مقامات ایران مشکل دارم چون به پاسخگویی آنها امیدی ندارم اما این بار این کارزار را امضا کردم چون این می‌تواند اولین قدم باشد، اولین قدمی که ما ایرانی‌ها برای متوقف کردن موج نژادپرستی علیه افغانستانی‌ها برمی‌داریم. شاید هنوز امید کوچکی باشد.

فرشاد، یکی دیگر از افرادی که این کارزار را امضا کرده و در آلمان زندگی می‌کند، بر اهمیت اینکه چنین کارزاری از سوی گروهی از فعالان مدنی ایرانی راه اندازی شده است تاکید دارد. به گفته او شهروندان ایرانی از امکان بیشتری برای اعتراض به رفتار تبعیض‌آمیز علیه مهاجران برخوردارند و باید از چنین موقعیتی برای متوقف کردن نفرت‌پراکنی علیه افغانستانی‌ها استفاده کنند که به ویژه در ماه‌های اخیر شدت گرفته است. او می‌گوید:

افغان‌هراسی خیلی گسترده است، حتی در میان ایرانی‌های خارج از کشور هرجا چشم می‌گردانم و با هرکسی حرف می‌زنم متاسفانه این هراس را که درونی شده است می‌بینم. بلکه ما خودمان بتوانیم درباره این وضعیت شرم‌آور، فضایی ایجاد کنیم و همدیگر را تشویق کنیم به تامل بیشتر درباره کاری که داریم با مهاجران افغانستانی می‌کنیم. تغییر وضعیت موجود به سادگی و در زمان کوتاه ممکن نیست اما شک ندارم قدم‌های نخست را ما باید برداریم؛ ما که موقعیت‌مان در مقایسه با مهاجران افغانستانی قوی‌تر است. باید از این موقعیت اول برای تاثیرگذاری بر همدیگر استفاده کنیم تا شاید بتوانیم به مرور بر رسانه‌ها و احتمالا مقامات هم فشارهایی وارد کنیم.

«عمو ولم کن مرا، عمو!»

ضرورت تبدیل مبارزه با نژادپرستی به یک خواست عمومی

فرشته احمدی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه یوله در سوئد بر اهمیت چنین کارزاری که از سوی «ایرانی‌تباران» تدوین شده تاکید می‌کند و می‌گوید:

اینکه گروهی از فعالان مدنی ایرانی‌تبار این چنین کارزاری را برای اعتراض به نژادپرستی و تبعیض علیه افغانستانی‌تباران تدوین کرده‌اند نشان از بلوغ آنها دارد. وقتی خود ایرانی‌تباران وارد جنبش ضدنژادپرستی می‌شوند اثر این جنبش بیشتر می‌شود و مردم بیشتری هم به آن توجه نشان می‌دهند.

به گفته این استاد دانشگاه، اینکه گروهی از فعالان مدنی ایرانی‌تبار چنین کارزاری را راه‌اندازی کرده‌اند گویای این است که آنها از تفکری که باعث می‌شود فقط مسائل خود را بینند فاصله گرفته‌اند، نگاهشان گسترش پیدا کرده و به مسائلی توجه نشان می‌دهند که پیش از این مساله آنها نبوده است. او می‌گوید:

این تاثیری است که شاید این گروه از فعالان مدنی از سایر جنبش‌های جهانی گرفته‌اند. و البته بسیار مثبت است. یکی از انتقادهایی که من همیشه به جنبش‌های ایرانی داشتم این است که خیلی مسائل را «درونی”» و صرفا «ایرانی» می‌بینند و توجه ندارند که جنبش‌های رهایی‌بخش در ایران هم باید بخشی از جنبش‌های رهایی‌بخش جهانی باشند و بنابراین ایرانی‌ها هم باید نگاهی به مسائل گروه‌های دیگر از جمله مهاجران و پناهندگان بیندازند.

فرشته احمدی بر این باور است که چنین کارزارها و حرکاتی اگر ادامه پیدا کنند می‌توانند مبارزه با نژادپرستی و تبعیض علیه سایر ملیت‌ها را نیز به یک خواست گسترده تبدیل کنند. او می‌گوید:

این مطالبه که ما خواستار توقف تبعیض علیه مهاجران افغانستانی در ایران بشویم می‌تواند جنبش عمومی‌تری را در ارتباط با تبعیض شکل دهد و توجه به بحث نژادپرستی را بیشتر کند از جمله تبعیض و نژادپرستی علیه عرب‌ها، کردها و همه ملیت‌هایی که در ایران تحت‌ستم هستند. این می‌تواند یکی از خواست‌های مهم جنبش‌های مدنی در ایران را شکل دهد و گسترده کند.

یک شروع قدرتمند، و امید به شکل‌گیری گفتمان ضدتبعیض

مهرداد درویش‌پور، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه ملاردالن سوئد نیز تاکید دارد که این کارزار برای نخستین بار این امکان را فراهم کرده که مساله دفاع از حقوق مهاجران در ایران از یک گفتمان آکادمیک به یک گفتمان اجتماعی تبدیل شود. او می‌گوید:

مبارزه با خارجی ستیزی و نژادپرستی در اروپا از سابقه دیرینه‌ای برخوردار است و اگرچه امروز در غرب با بازگشت راست‌افراطی و تقویت گرایش‌های خارجی ستیزی روبرو هستیم اما حساسیت‌ به پدیده نژادپرستی و آگاهی ضدنژادپرستی نیز وجود دارد. در ایران اما آگاهی ضدتبعیض یک پدیده نوین است و بحث ضدتبعیض در ایران عمدتا معطوف به تبعیض جنسیتی و مساله تبعیض اتنیکی آن هم در دهه اخیر بوده. به عبارتی، این آگاهی ضدتبعیض درباره وضعیت مهاجران و پناهندگان افغانستانی وجود نداشته و اینکه انتظار داشته باشیم این آگاهی به یک گفتمان گسترده در جامعه تبدیل شود شاید اندکی خیال‌بافی باشد. ولی به هر حال باید این کارزار را به فال نیک گرفت.

این جامعه‌شناس و استاد دانشگاه که از پیشگامان مبارزه علیه تبعیض به افغانستانی‌ها در ایران است و بارها به گسترش افغانی‌ستیزی در ایران هشدار داده است، با اشاره به اینکه دعوای اصلاح‌طلبان با اصولگرایان بر سر هرچه باشد بر سر دفاع از حقوق افغانستانی‌ها نخواهد بود می‌گوید:

من البته امید چندانی ندارم که دولت پزشکیان در دفاع از حقوق پناهجویان و مهاجران افغانستانی کاری انجام دهد همانطور که انتظار ندارم معجزه‌ای در حل مشکلات کل مردم ایران ایجاد کند. اما این به خودی خود مانع از این نمی‌شود که چنین مطالبه‌ای از پزشکیان یا حتی مجلس صورت نگیرد. چون هر جنبش مطالبه‌محوری بالاخره خواستار تحمیل خواست‌های خود به نظام سیاسی است و نمی‌تواند منتظر شود تا حکومتی تغییر کند و مطالبات به دست بیایند.

درویش‌پور به برخی مطالبات در این کارزار نقد دارد و می‌گوید:

طبیعتا برگزار کنندگان این کارزار سعی کرده‌اند بر مبنای یک رئال پولتیک دامنه خواست‌ها را در متن شرایط اسفبار افغانستان‌ستیزی در ایران تدوین کنند. اما اگر از یک موضع رادیکال‌تری به حقوق مهاجران و پناهجویان افغانستانی نگاه کنیم برخی مطالبات که در این کارزار آمده از جمله موکول کردن اخراج مهاجران به دادگاه، از منظر کسانی که رویکرد ضدتبعیض و سیاست دربرگیرندگی را دنبال می‌کنند مطالبه مثبتی نیست. ما باید برای اقامت گرفتن همه‌ی مهاجران که مشمول این حق هستند و به دست آوردن تابعیت آنها مطالبه داشته باشیم.

درویش پور با بیان اینکه با چون ممکن است خواسته‌ اقامت همه‌ی مهاجران در حال حاضر در ایران عملی به نظر نرسد، چنین کارزاری را می‌شود به‌عنوان یک شروع قدرتمند موردپشتیبانی قرار داد و امیدوار بود که کارزارهای بیشتری با رویکردهای قوی ضدتبعیض برای بهبود وضعیت مهاجران و پناهجویان افغانستانی در ایران شکل بگیرند.

0 FacebookTwitterPinterestEmail

پیام بگذارید

پیام

گالری

ما را دنبال کنید! ​

تماس

  Copyright © 2023, All Rights Reserved Payaam.net