نقش فزاینده زنان در مبارزات مردم بلوچستان پاکستان

برگردان: حمید پارسا

سومیه قلندرانی زن بلوچی که کاروان ارتش پاکستان را در منطقه تربت بلوچستان هدف قرار داد، با پرچم ارتش آزادیبخش بلوچستان

در آوریل ۲۰۲۲، زمانی که شاری زن بلوچ سی ساله و مادر ۲ فرزند، مرکز کنفوسیوس دانشگاه کراچی را در یک عملیات انتخاری بمب گذاری انتحاری هدف قرار داد و چهار نفر از جمله سه مربی چینی را کشت، موجی از شوک در سراسر پاکستان ایجاد شد. کارکنان چینی که زنده مانده بودند کشور را ترک کردند.این حمله نشانگر تغییری آشکار در الگوهای به کارگیری شورشیان بلوچ و تاکتیک های خشونت آمیز بود. در دو دهه مبارزه جدایی‌طلبان کنونی برای استقلال بلوچستان، هرگز زنی چنین حمله‌ای را انجام نداده بود. علاوه بر این، وقتی معلوم شد او به یک خانواده تحصیلکرده طبقه متوسط ​​تعلق دارد، دارای مدرک کارشناسی ارشد در آموزش و پرورش است و در یک مدرسه دولتی در بلوچستان تدریس می کرده است، مردم بیشتر شگفت زده شدند.

یک سال بعد، در ژوئن ۲۰۲۳، دومین حمله صورت گرفت. سومیه قلندرانی، یک زن بلوچ دیگر در یک عملیات انتحاری، کاروان ارتش پاکستان را در منطقه تربت بلوچستان هدف قرار داد. ارتش آزادیبخش بلوچستان (BLA)، یکی از گروه های اصلی شورشی بلوچ، اعلام کرد “دوران مشارکت فعال زنان در مبارزات مسلحانه آغاز شده است.” سومیه، ۲۵ ساله، پیش از ان برای هاکال، شاخه رسانه ای BLA کار می کرد و مشغول تحصیل در علوم کامپیوتر برای دریافت لیسانس بود.

این حملات ناظران باتجربه درگیری های بلوچستان را بر آن داشت تا عمیق‌تر به مشارکت رو به رشد زنان در شورش های این منطقه بنگرند و دولت پاکستان را بر انگیخت تا به مقابله با واقعیت در حال تغییر بلوچستان برخیزد. در میان مردم این عملیات باعث ایجاد شوک و کنجکاوی همزمان شد، و به شورشیان بلوچ امکان داد تا توجه بیشتری را به خواسته های خود و هدف خود برای یک سرزمین مستقل بلوچی جلب کنند.

استان بلوچستان در جنوب غربی پاکستان، در دو دهه اخیر در تنگنای این شورش ها قرار داشته است، پیدایش این مبارزات در بی‌حقوقی طولانی مدت جامعه بلوچ و نارضایتی‌های اجتماعی-اقتصادی موجود و محرومیت مردم بلوچ از منابع غنی آن، از جمله زغال سنگ، کروم، گوگرد، سنگ آهک و سنگ آهن و همچنین طلا، مس و تیتانیوم ریشه داشته است. از سال ۱۹۴۷، پاکستان از منابع غنی بلوچستان بهره برده، اما این استان را در پایین ترین سطح اقتصادی-اجتماعی نگاه داشته است، بسیاری از مردم بلوچ با دولت پاکستان احساس بیگانگی می کنند.

بلوچستان با وجود موقعیت استراتژیک در محل تلاقی آسیای جنوبی و مرکزی، فقیرترین و توسعه‌نیافته‌ترین استان کشور پاکستان است. بر اساس تحقیقات موسسه اقتصاد توسعه پاکستان در ماه می ۲۰۲۰، نزدیک به ۴۱ درصد از خانوارهای بلوچستان زیر خط فقر زندگی می‌کنند. در سال‌های اخیر، آغاز کار بر روی کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) بر ترس مردم محلی مبنی بر محرومیت بیشتر از منابع خود و عقب ماندن آنها افزوده است.

از این رو چندین گروه شورشی، مانند BLA، (ارتش آزادیبخش بلوچستان)؛ ارتش جمهوری‌خواه بلوچ و گارد جمهوری‌خواه بلوچ، مبارزاتی را آغاز کرده اند که به تدریج به مبازات پیچیده ای بدل شده است. جدا از ضربه زدن به زیرساخت‌های دولتی مانند دکل‌های برق، خطوط لوله گاز و خطوط راه‌آهن، و اهداف سخت‌تر مانند تأسیسات امنیتی و پروژه‌های کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) که به خوبی محافظت می‌شوند، دامنه این مبارزات از بلوچستان تا کراچی، مرکز استان همسایه سند، قطب فرهنگی و مالی کشور گسترش یافته است.

گفته می‌شود که موج کنونی مبارزات بلوچ ها در قرن بیست و یکم، پنجمین موجی است که بزرگتر و جدی تر از چهار موج قبلی است که از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۷۰ روی داد. برخلاف موج های قبلی که حول مطالبات برای خودمختاری سیاسی، سهیم شدن مردم در منابع و نمایندگی متناسب بلوچ ها در جریان اصلی سیاست پاکستان می چرخید، موج کنونی از جدایی طلبی حمایت می کند و به حل درگیری از طریق مذاکره اعتقادی ندارد.

شورش بلوچ ها که با تمایلات چپ و سکولار شناخته شده بود، تا سال ۲۰۱۸ با خشونت های شدید مانند بمب گذاری های انتحاری همراه نبود. این زمانی بود که BLA (ارتش آزادیبخش بلوچستان) شاخه مجید یا جوخه انتحاری خود را تأسیس و حمله به اهداف مهمی مانند کنسولگری چین در کراچی را آغاز کرد. هتل پرل کانتیننتال در گوادر، بورس اوراق بهادار پاکستان و مقر سپاه مرزی، یک نیروی شبه نظامی، در منطقه نوشکی بلوچستان از جمله ی این اهداف بودند. ریحان، پسر اسلم و نامزد سومیه، که این تیپ را تأسیس کرد، با هدف قرار دادن اتوبوس مهندسان چینی که در CPEC در منطقه دال‌بادین در سال ۲۰۱۸ کار می‌کردند، اولین بمب‌گذار انتحاری مرد این جنبش بود.

از آن زمان، جدایی‌طلبان بلوچ حدود ۱۰ حمله انتحاری، از جمله عملیات‌های به اصطلاح فدایی (“ایثارگرانه”) انجام داده‌اند که در آن شبه‌نظامیان با آگاهی به فداکردن خود در آن ها شرکت می کنند. این شاخه همچنین از یک سیاست پذیش باز پیروی می کند که بر اساس آن شورشیان از هر گروهی می توانند داوطلبانه در ماموریت های انتخاری شرکت کنند. خواه به دنبال انتقام یا شناسایی باشند یا بخواهند واکنش نیروهای ضد شورش را برانگیزند.

اگرچه تنها دو مورد گزارش شده، اما BLA ادعا کرده است تعداد قابل توجهی از زنان برای عملیات انتحاری یا فدایی داوطلب شده اند. این موضوع می تواند اغراق آمیز باشد. اما در هر حال نشان می دهد مبارزات بلوچ ها از یک جنبش قبیله ای خارج شده و به مبارزه ای برای تحصیل کرده ها و طبقه متوسط ​​تبدیل شده است که مشارکت زنان در مبارزات رزمی در آن قابل توجه است. زنان دیگر تنها به نقش‌های فرعی نظیر خبرچینی، سمپات گیری، تبلیغ، مراقبت و کارهای آموزشی محدود نمی‌شوند، بلکه آماده حضور در خط مقدم هستند و می‌توانند به اهداف سخت و نرم ضربه بزنند.

تا قبل از وقوع دو بمب گذاری انتحاری، مشارکت زنان بلوچ در مبارزات تا حد زیادی مسالمت آمیز بود و آنها عمدتاً به عنوان مادر، خواهر و همسری که عزیزان خود را به دلیل ناپدید شدن اجباری یا قتل های غیرقانونی از دست داده بودند، از این جنبش حمایت می کردند. بر اساس گزارش صدای مفقودین بلوچ، که شامل مخالفان و کسانی است که به عنوان حامیان و هواداران شورشیان شناخته می شوند، حدود ۵۰۰۰ نفر در بلوچستان مفقود شده اند. در اکثر موارد خانواده ها از محل نگهداری و اتهامات وارده اطلاعی ندارند. از آنجایی که بیشتر آنها مرد هستند و تنها نان آور خانواده ی خود هستند، ناپدیدشدن آن ها با عواقب بیشتری برای زنان خانواده همراه می شود.

اخیراً، بسیاری از فعالان زن در سازمان‌های مبارز فعال شده و برای برجسته کردن نارضایتی‌های بلوچ‌ها و توجه به ناپدید کردن های اجباری، دستگیری‌های غیرقانونی و کشتار مخالفان تلاش می‌کنند. یکی از محبوب ترین آنها کریمه محراب بلوچ، فعال تبعیدی بلوچ بود که جسد او به طور مرموزانه ای در سال ۲۰۲۰ در کانادا پیدا شد. او اولین رهبر زن سازمان دانشجویان بلوچ آزاد (BSOA) پس از ناپدید شدن زاهد بلوچ، رهبر قبلی آن بود. در سال ۲۰۱۴، یک سال بعد از مواجهه با تهدیدها، مجبور به پناهندگی در کانادا شد. در سال ۲۰۱۶، او به عنوان یکی از ۱۰۰ زن الهام بخش و تاثیرگذار بی بی سی انتخاب شد.

در حالی که برخی معتقدند او به دلایل طبیعی جان باخته است، جدایی طلبان بلوچ دولت پاکستان را مقصر می دانند. مرگ او موجی از شوک در سراسر جهان و پاکستان برانگیخت و اعتراضات گسترده ای را در شهرها و شهرستان های بلوچستان و کراچی برانگیخت. در جریان خاکسپاری او، شهر زادگاهش تامپ تحت کنترل نیروهای شبه نظامی قرار گرفت، منع آمد و شد اعمال شد و خدمات سیار برای جلوگیری از شرکت هزاران نفر در مراسم تشییع جنازه او به حالت تعلیق درآمد.

اما مرگ او نقطه عطفی برای تشویق زنان بلوچ به پیوستن به شورش بود. علاوه بر این، رهبران بلوچ روایتی را در اطراف آن ایجاد کردند تا زنان بیشتری را به صفوف داوطلبان انتحاری تشویق کنند. از جمله گفتند که اگر زنان در برابر تندخویی دولت عقب بنشینند، سرنوشت آنها با کریمه تفاوتی نخواهد داشت. این موضوع به شدت مورد توجه بسیار قرار گرفت. ناظران می گویند میزان خشم زنان بلوچ پس از مرگ کریمه بی سابقه بوده است.

رهبرانی مانند یاسمین همسر اسلم نیز زنان را تشویق به پیوستن به جنبش کردند. یاسمین در مصاحبه ای در سال ۲۰۱۹ گفت که موانع اجتماعی که در جامعه مردسالار بلوچستان وجود دارد، زنان برای ایفای نقش فعال در جنبش تلاش می کنند و در حال تغییر هستند. اکنون این درک وجود دارد که جدایی طلبی بدون مشارکت زنان امکان پذیر نیست.

شاری از مرگ کریمه به شدت متاثر شد گاردین گزارش داد که شاری به همسرش، دکتر هیبتان بلوچ، دندانپزشک حرفه ای، گفته بود که «دشمن حتی روش های مسالمت آمیز مبارزه را هم نمی تواند بپذیرد» و «بلوچ های بی گناه کشته و ربوده می شوند و این وحشیگری ها به خانواده های ما نیز خواهد رسید. اگر کاری نکنیم.» او در آخرین نوشته ی خود که پس از مرگش توسط هاکال منتشر شد، نوشت: «زمان گفتگو، و سخنرانی به پایان رسیده است. زمان اقدام برای ضربه زدن به دشمن در جایی است که بیشترین آسیب را از آن می بیند.»

یکی از عوامل مشترک تصمیمات شاری و سومیه برای پیوستن به مبارزان انتحاری که در نوشته ها و اظهارات آنها قابل مشاهده است، تحقیر بلوچ ها از سوی نهادهای امنیتی پاکستان است: شاری در آخرین نوشته ی خود تاکید کرد: هر روز به مردم ما بی احترامی می شود. مادران، خواهران و کودکان بی گناه ما در خیابان ها اعتراض می کنند و برای عزیزانشان گریه می کنند. شاری یکی از اعضای فعال BSOA (یک سازمان دانشجویی فعال در مناطق بلوچستان) بود و مرتباً در اجتماعات، راهپیمایی‌های طولانی و اردوهای اعتراضی شرکت می‌کرد.

نیاز به انتقام در هر دوی آن ها وجود داشت. سومیه سه تن از بستگان و اعضای خانواده خود را در عملیات ضد شورش از دست داده بود. در حالی که شاری هر چند کسی از اعضای خانواده خود را از دست نداده بود اما مرگ هموطنان بلوچش تأثیر عمیقی بر او گذاشته بود. او “برامش” را به عنوان نام مستعار خود انتخاب کرده بود، که نام یک کودک ۴ ساله است. مادر «برامش» توسط یک سازمان شبه نظامی خصوصی در سال ۲۰۲۰ کشته شد. گمان می رود مرگ حیات، دانشجوی بلوچ دانشگاه کراچی در تربت توسط یک سرباز سپاه مرزی نیز او را به شدت متاثر کرده بود.

سومیه و شاری می خواستند به نماد مقاومت برای سایر زنان بلوچ تبدیل شوند. سومیه در آخرین اظهارات خود گفته بود که اقدام او “تنها آغاز چنین فداکاریی” است و او مطمئن است که دیگران به مبارزه خواهند پیوست. شاری گفته بود که می‌خواهد «پیشگام راهی باشد که دیگران آن را دنبال خواهند کرد. من فقط می‌توانم آگاهی و امید ایجاد کنم که دیگران از آن پیروی کنند.»

مرگ آنها نه تنها باعث پیوستن زنان مبارز به جنبش شده است، بلکه مردان را نیز تشویق کرده است که در همین راه گام بگذرند و و نقش فعال تری ایفا کنند. این تاثیر را می‌توان در اوایل سال جاری، در ماه اوت، زمانی که دو انتحاری مرد پس از بمباران کاروان مهندسان چینی در گوادر (که آسیبی ندیدند)، در یک ویدئو از شاری و سومیه به عنوان الهام‌بخش اصلی خود یاد کردند و از دیگران، از جمله زنان خواستند به جنبش بپیوندند. داستان زنان رزمنده ای که به مبارزات بلوچ ها پیوسته اند، توانسته است مردان بیشتری را جلب این مبارزه کند.

در حالی که گروه‌های جدایی‌طلب بلوچ می‌توانند از مزایای استراتژیک و تاکتیکی مشارکت زنان در چنین مبارزه ای استفاده کنند، زیرا احتمال کمتری وجود دارد که آن ها به ویژه در جامعه ی سنتی مذهبی ای مانند پاکستان به عنوان بمب‌گذار انتحاری مورد ظن قرار گیرند، اما این نوع مبارزه به چالش‌های بیشتری برای فعالان زن سیاسی و فعالان حقوق بشر در بلوچستان نیز می انجامد. در حالی که سازمان های امنیتی پیشتر عمدتاً مردان را دستگیر می کردند، اکنون موج سرکوب می تواند متوجه ی زنان بشود. فعالان زن بلوچ بیم دارند که به بهانه نگرانی‌های امنیتی، آنها را به‌طور فراقانونی دستگیر کنند. پس از عملیات انتخاری شاری در سال ۲۰۲۲، نیروهای امنیتی یک زن ۴۰ ساله به نام نور جیهان از منطقه کچ بلوچستان را به اتهام برنامه ریزی برای حمله انتحاری دستگیر کردند. وزارت مبارزه با تروریسم ادعا کرد که او به شاخه مجید BLA تعلق دارد و قصد داشته یک کاروان چینی را که در CPEC در بلوچستان کار می کرده، هدف قرار دهد. دستگیری او اعتراضات گسترده ای را در بخش های مختلف استان به دنبال داشت که عمدتاً از سوی زنان بود.

در تشدید درگیری ها در بلوچستان، مشارکت زنان در عملیات بمب گذاری انتخاری ناظر بر مرحله بالقوه جدید و خشونت آمیزتر شورش است. صرف نظر از اینکه در آینده زنان بیشتری به جنبش بپیوندند یا نه، حضور آن ها در مبارزه در مواجهه با بی‌تفاوتی دولت و کاهش فضای فعالیت‌های مسالمت‌آمیز به گروه‌های شورشی کمک می‌کند تا نفوذ عمیق‌تری در جامعه بلوچ پیدا کرده و مقبولیت و مشروعیت بیشتری کسب کنند.

عبدالباسط محقق در دانشکده مطالعات بین المللی S. Rajaratnam در سنگاپور
منبع: New Lines Magazine – تاریخ انتشار این مقاله ۱۴ دسامبر ۲۰۱۴
مترجم: حمید پارسا

0 FacebookTwitterPinterestEmail

پیام بگذارید

پیام

گالری

ما را دنبال کنید! ​

تماس

  Copyright © 2023, All Rights Reserved Payaam.net