ابراهیم محمدی
کابل ــ مردم افغانستان یکبار دیگر در حالی به پیشواز از سال نو و جشن نوروز رفتند که فقر اقتصادی، بیکاری، و محدودیتهای طالبانی در این کشور بیداد میکند.
با آنکه جشن سال نو و نوروز جز تاریخ کهن و فرهنگ مردم افغانستان بهشمار میآید و از سالیان دور درین خطه باستانی به اشکال مختلف از آن بزرگداشت به عمل میآمد، اما نوروز ۱۴۰۳ برای مردم افغانستان بخاطر فقر اقتصادی و محدودیت طالبان برزندگی شهروندان حال و هوای خوبی نداشت.
نجیبه ا. که قبل از حاکمیت طالبان در یکی از مدرسههای دخترانه در شهر کابل آموزگار بود، میگوید با آمدن طالبان وظیفه را از دست داده و بخاطر بزرگداشت از روز اول سال نو توان خریدن یک کیلو گوشت قرمز و کمی میوه خشک و تازه را هم نداشته است.
این آموزگار زن که همسرش به مواد مخدر اعتیاد دارد، به رادیو زمانه گفت:
من قبل از حاکمیت طالبان ماهیانه مبلغ ده هزار افغانی معادل ۱۵۰ دالر امریکایی حقوق داشتم با سه فرزندم تمامی مشکلات اقتصادی خانواده ۵ نفره من برطرف می شد همه ساله بخاطر جشن سال نو، عید سعید فطر و عید قربان آمادگی می گرفتم به دو پسر و دختر خود که به مدرسه میرفتند لباس جدید می خریدم اما با حسرت گذشته باید گفت حالا اجازه کار کردن بیرون از خانه را ندارم دروازه مدرسه های دخترانه بسته است، دخترم دیگر که ۱۲ ساله است همچنان اجازه رفتن به مدرسه را ندارد و دو پسرم بخاطر سال تعلیمی قلم، کتابچه و لباس نو ندارند با قلب آکنده از بعض به پیشواز از سال نو رفتم به خداوند دست دعا بلند نمودم که مارا ازین زندگی سیاه نجات دهد.
باید گفت قبل از حاکم شدن طالبان بر افغانستان همه ساله درین کشور میلههای نوروزی برگزار میگردید اما امسال نه خبری از میله گل سرخ، جشن چهارشنبه اول سال، سیزدهبدر بود و نه خبری از شور و شوق خانوادها و جوانان. اکثریت بهخصوص زنها درین کشور با قلب اندوهگین به پیشواز سال نو رفتند.
مقامات طالبان که نوروز را حرام و آن را جشن «مجوسیان و آتشپرستان» میدانند، نه خود ازین جشن کهن و تاریخی تجلیل کردند و نه هم به مردم اجازه تجلیل دادند.
افغانها میگویند جشن سال نو هرگز مخالف ارزشهای اسلامی نبوده بلکه جز فرهنگ، تاریخ و عنعنات نیاکانشان است و جلوگیری از آن به فرهنگ و تاریخ این سرزمین ضربه بزرگیست.
احمد سیر، یکی از هتلداران در شهر مزار شریف ــ جایی که همهساله با آمدن نوروز آنجا مراسم جهنده بالا با حضور عالیترین مقامات حکومتی برگزار میگردید ــ به رادیو زمانه گفت:
بهخاطر جلوگیری طالبان از تجلیل سال نو و نبود مراسم رسمی افراد محدودی به این شهر آمدند دیگر نه اثری از میله گل سرخ بود و نه هم شهر شلوغ و مهماندار زیرا همهچیز بیمزه و تحت محدودیت و استرس میگذرد.
آناهیتا باشنده شهر بامیان است. او که دانشجوی سال سوم دانشگاه است، حالا با آمدن عید نوروز بر زندگی او سایهی ناامیدی پهن شده است. آناهیتا میگوید همه ساله با دانشجویان، دوستان و خانوادههای خویش بخاطر آمدن عید نوروز یک ماه قبل از آمادگیهای لازم میگرفتند، میوه هفت سین آماده میکردند، لباسهای نو میدوختند و موسیقی محلی میسراییدند ولی با آمدن طالبان زندگی او از دو جهت بر او سیاه و تاریک گشته: اول اینکه او و خانوادهاش تحت شرایط فقر شدید اقتصادی و زیر محدودیتها زندگی می کنند؛ و دوم اینکه به آرزویش نرسید و دروازه دانشگاه بر او و همه زنان همچنان بسته ماند.
امیدها بر این بود که با آغاز سال نو و جشن نوروز که مصادف است با آغاز سال جدید تعلیمی در افغانستان گروه طالبان اجازه بازگشایی مدرسهها و دانشگاههای دخترانه را بدهد ولی طالبان نه تنها این اجازه را به زنان ندادند بلکی تعطیلی روز اول سال نو را که همیشه در افغانستان جز تعطیلات رسمی به حساب میآمد، نیز از بین بردند.
امیر محمد ۸۰ ساله، باشنده شهر هرات در غرب افغانستان میگوید از پنج سالگیاش به یاد دارد که به استثنای حکومت طالبان، نوروز جزء برنامههای رسمی و ملی حکومتهای قبل بود و مردم با شور و شوق فراوان سال نو و جشن نوروز را گرامی میداشتند.
او میگوید تا سیزدهم نوروز مردم حوزه غرب افغانستان که هم سرحد با کشور ایران هستند به گونههای مخالف ازین جشن باستانی تجلیل به عمل میآوردند و بعد از سیزدهم فعالیتهای عادی رونق میگرفت. به گفته امیر محمد، چون سال نو و جشن نوروز فرصتی برای وحدت، همدلی و دورههمی بین دوستان و خانوادهها بود مردم افغانستان از آن به خوبی تجلیل میکردند و حتی کسانی که از نظر وضعیت اقتصادی خوب نبودند به اندازه توان خود بهخاطر جشن نوروز آمادگی میگرفتند.
این مرد ۸۰ ساله میگوید:
جشن سال نو، جشن دهقان، چهارشنبه اول سال، و سیزده بدر از روزهای خاصتر سال نو بود و مردم به شیوههای مختلف مانند اسپسواری، پهلوانی، پختن سمنک، بر افراشتن «جهنده» بنام حضرت علی و مراسمهای مختلف دیگر اشتراک میکردند.
تخم مرغ جنگی، موتورسواری، نشانزنی، رفتن به تفرجگاهها و جاهای سرسبز، رفتن دامادان و نوعروسها به دیدن بزرگان خانواده، بردن نوروزی برای عروسان که ماهی و زولبیا جزء حتمی آن بود، لذت خاصی داشت. اکثریت جوانان در زمانههای قدیم در روزهای سال نو عقد نکاح میکردند. درین روزها اختلافها از بینمی رفت؛ ترحم، بخشش، جوانمردی و امیدواری به آینده حکمفرما بود؛ و هر کس برای آینده خویش برنامهریزی می کرد ــ چیزی که حالا خبری از آن نیست.
باید گفت که بر اساس سند شماره ۱۱۶۱ یونسکو جشن نوروز در سال ۱۳۸۸ بر اساس پیشنهاد کشورهای چون ایران، افغانستان، آذربایجان، هند، عراق، قزاقستان، قرقیزستان، پاکستان، تاجیکستان، ترکیه، ترکمنستان و ازبکستان به عنوان میراث فرهنگی ناملموس انسانی به رسمیت شناخته شده است. ولی حکومت طالبان در افغانستان در حالی که ادعای بهتر شدن وضعیت امنیتی درین کشور را میکنند، نه بهگونه رسمی و نه هم به افراد و خانوادهها اجازه دادند تا به صورت گسترده ازین جشن عنعنوی تجلیل کنند.
مولوی احمد، نام مستعار یکی از اساتید دانشکده شرعیات و علوم اسلامی دانشگاه کابل است. او میگوید:
«در اسلام در قرآن و احادیث پیامبر اسلام مخالفتی با نوروز دیده نمیشود. این جزء فرهنگی کشورهای منطقه است و باید به مردم اجازه داده شود تا بهگونه شایسته ازین جشن قدیمی در پرتو ارزشهای اسلامی و انسانی پاسداری کنند.»
این عالم دین میگوید:
طلب علم و دانش بر مرد و زن مسلمان از جمله فرایض دینی واجبات اسلامی و تکالیف شرعی است اما طالبان اجازه رفتن دختران به دانشگاها را نمیدهند. وقتی طالبان علم فرض را محدود میکنند و امر خدا را زیر پا میکنند به نوروز نیز بر اساس باورهای خودشان نگاه میکنند نه بر اساس ارزشهای معنوی و فرهنگی یک جامعه مسلمان.
رشاد، باشنده شهره غزنه باستان در مرکز افغانستان است. او می گوید: «وقتی مردم نان خوردن ندارند و دستشان بخاطر یک لقمه نان به طرف دیگران دراز باشد، چگونه از جشن نوروز تجلیل کنند؟!»
به باور او وقتی طالبان نمیتوانند شکم مردم گرسنه را سیر کنند، چگونه انتظار خواهیم داشت که مردم را به شادی بگذارند؟
رشاد که خودش در زمان حکومت قبلی مرکز آموزشی خصوصی برای دختران و پسران داشت میگوید نه تنها زندگی خودش بلکی زندگی ۱۲ تن از اساتید و کارمندان مرکز آموزشی او به خوبی میگذشت اما طالبان دروازه مرکز آموزشی او را بستند و به دختران و استادان زن اجازه حضور در مرکز آموزشی ندادند. از آن زمان وضعیت اقتصادی رشاد و همکارانش خراب شده و همه دنبال یک لقمه نان با هزاران مشکل هستند.
رشاد ادامه میدهد:
بجای اینکه حکومتها خود را از احوال رعیت باخبر کنند، برای مردم شادی بیافرینند، و مردم ــ بهخصوص جوانان ــ را بخاطر آینده بهتر رهنمای و تشویق کنند، دروازههای آموزشگاهها را بسته و از لقمه نان مردم جلوگیری میکنند. اگر واقعیت را بگویم اکثریت باشندههای شهر غزنی توان خرید بسیار اندکی دارند. آنها چگونه و با کدام امید و امکانات برای سال نو و عید نوروز آمادگی بگیرند؟ شما نمیبینید همه به فکر بیرونشدن از وطن هستند؟
شهروندان افغانستان سومین بهار و جشن نوروز را در سایه حکومت طالبان در حالی میگذرانند که بسیاری از مردم این کشور زیر خط فقر و برخی محتاج یک وعده غذا هستند. همچنان بر بنیاد آمار سازمان ملل متحد بیشتر از نیمی از شهروندان افغانستان با قحطی روبرو هستند و ضرورت به کمکهای لازم غذایی دارند.