کار، مبارزه، رهایی به مناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر

 

 


هیوا
امانی


روز جهانی کارگر، اول ماه مه، نه صرفاً یادبود یک رویداد تاریخی، بلکه لحظه‌ای برای بازاندیشی در جایگاه انسان کارگر در جهان امروز است. در جهانی که بحران‌های سرمایه‌داری به اشکال گوناگون نمایان شده‌انداز رکود اقتصادی تا نابودی زیست‌محیطی، از ناامنی شغلی تا فروپاشی معنای زندگیطبقه کارگر بار سنگین این بحران‌ها را به دوش می‌کشد. این نوشتار، نگاهی است به تاریخ، وضعیت کنونی و آینده ممکن برای طبقه کارگر جهانی در پرتو مبارزه طبقاتی، همبستگی و افق سوسیالیسم.

تاریخچهٔ روز جهانی کارگر
اول ماه مه، ریشه در جنبش کارگری آمریکا دارد. در سال ۱۸۸۶، هزاران کارگر در شیکاگو و دیگر شهرها به خیابان‌ها آمدند تا خواستار کاهش ساعات کار به ۸ ساعت در روز شوند. اعتراضات از طرف دستگاه سرکوب  به خشونت کشیده شد و در پی حادثه میدان هیو‌مارکت، چندین کارگر کشته شدند. این سرکوب خونین، نقطه عطفی شد که جنبش جهانی کارگری آن را به‌عنوان روز همبستگی و مبارزه جهانی پذیرفت.
از آن پس، اول ماه مه به‌عنوان روز جهانی کارگر در کشورهای گوناگون گرامی داشته می‌شود؛ اگرچه در برخی نقاط با سانسور، مصادره یا تحریف همراه بوده است.
این روز نه‌تنها یادآور یک خواست ساده (۸ ساعت کار در روز)، بلکه نشانگر روح پایداری، برابری‌خواهی و اتحاد در برابر نظم سرمایه‌داری است. در قرن بیستم، با قدرت‌گیری جنبش‌های سوسیالیستی و کارگری، اول ماه مه به نماد جهانی عدالت طبقاتی بدل شد، اما در سال‌های اخیر، نظام سرمایه‌داری کوشیده این روز را به یک مناسبت خنثی تقلیل دهد.


وضعیت معاصر طبقه کارگر در جهان
امروزه شکاف طبقاتی در ابعاد بی‌سابقه‌ای گسترش یافته است. گزارش‌های اخیر سازمان بین‌المللی کار (ILO) نشان می‌دهد که بیش از ۶۰٪ از جمعیت شاغل جهان در وضعیت اشتغال غیررسمی قرار دارند، یعنی فاقد قرارداد، بیمه و امنیت شغلی. «اقتصاد گیگ» و کار پلتفرمی، چهره‌ای نو از استثمار با چهره‌ای مدرن را عرضه کرده‌اند.
کارگران بسیاری در معرض بهره‌کشی شدید هستند. کار کودکان در معادن آفریقا، کارگران مهاجر در پروژه‌های ساختمانی خلیج فارس، زنان کارگر در صنایع پوشاک بنگلادش، و رانندگان پلتفرم‌ها در غربهمه تصویر واحدی از یک نظم ناعادلانه جهانی ارائه می‌دهند.
در بسیاری از کشورهای جنوب جهانی، افزایش خصوصی‌سازی، کاهش هزینه‌های عمومی، و نابودی زیرساخت‌های اجتماعی، زندگی کارگران را بیش از پیش آسیب‌پذیر کرده است. بحران اقلیمی و جنگ‌های بی پایان دولت‌های سرمایه‌داری نیز با بی‌ثبات‌کردن زیست‌گاه‌های انسانی، موجب کوچ‌های اجباری شده که نیروی کار ارزان و بی‌حق بیشتری را به بازار جهانی تحویل می‌دهد.

در سال‌های اخیر، نابرابری ثروت در جهان به سطوح بی‌سابقه‌ای رسیده است. بر اساس گزارش یونیون بانک سوئیس (UBS) در سال ۲۰۲۳، یک درصد ثروتمندترین افراد جهان مالک ۴۷.۵ درصد از کل ثروت جهانی هستند، در حالی که ۵۰ درصد پایینی تنها ۲.۵ درصد از ثروت را در اختیار دارند.

گزارش‌های مختلف، از جمله گزارش کمیتە آکسفورد برای امدادرسانی بە قحطی‌زدەگان (Oxfam) در ژانویه ٢٠٢٥، نشان می‌دهد که ثروت میلیاردرهای جهان در سال ٢٠٢٤ به طور قابل توجهی افزایش یافته است.  Oxfam گزارش داد که ثروت میلیاردرها در سال ٢٠٢٤ به میزان ٢ تریلیون دلار افزایش یافته است که سه برابر سریع‌تر از سال قبل بوده است.

باوجودافزایشکلیثروتجهانیدرسال٢٠٢٣ (همانطور که در گزارش‌های اولیه UBS برای سال ٢٠٢٤ اشاره شده است)، انتظار می‌رود که نابرابری ثروت همچنان در سطوح بالایی باقی بماند. گزارش‌های مربوط به سال ٢٠٢٤ از منابع دیگر نیز بر این موضوع تاکید دارند. برای مثال، گزارش‌های مربوط به ایالات متحده در سال ٢٠٢٤ نشان می‌دهد که سهم ثروت در دست ١٪ ثروتمندترین افراد همچنان بسیار بالا است.
این تمرکز شدید ثروت به معنای آن است که بخش عمده‌ای از جمعیت جهان با سهم ناچیزی از منابع مالی زندگی می‌کنند. علاوه بر این، بیش از نیمی از نیروی کار جهانی، حدود ۲ میلیارد نفر، در اشتغال غیررسمی فعالیت دارند که آن‌ها را از حقوق و مزایای شغلی محروم می‌کند.
این آمارها نشان‌دهنده نابرابری عمیق در توزیع ثروت و فرصت‌های اقتصادی در جهان است که تأثیر مستقیمی بر کیفیت زندگی و امنیت شغلی اکثریت مردم دارد.


مبارزات کارگری امروز
کارگران در سراسر جهان به اشکال گوناگون مقاومت و مبارزه را ادامه داده‌اند. در فرانسه، میلیون‌ها نفر در اعتراض به افزایش سن بازنشستگی به خیابان آمدند. در ایران، معلمان، کارگران نفت و بازنشستگان با خواست‌های صنفی و سیاسی دست به اعتصاب زدند. در آفریقای جنوبی، اتحادیه‌ها علیه سیاست‌های ریاضتی مبارزه می‌کنند. در بنگلادش، کارگران پوشاک برای افزایش دستمزد و ایمنی شغلی دست به اعتراض زده‌اند.
اشکال جدیدی از مبارزه نیز پدید آمده‌اند. شبکه‌های اجتماعی، امکان همبستگی فراملیتی را فراهم کرده‌اند. کارگران می‌توانند در لحظه با یکدیگر ارتباط بگیرند، شرایط کاری خود را افشا کنند، و حمایت عمومی جلب کنند. جنبش‌هایی نظیر «افشاگری برندها» یا کمپین‌های حقوق دیجیتال کارگران نشان می‌دهد که طبقه کارگر در عصر دیجیتال نیز قادر به سازمان‌دهی است.
همچنین بازگشت به اشکال تعاونی، شوراهای کارگری، و مالکیت جمعی بر ابزار تولید، نشانه‌هایی از تلاش برای یافتن راه‌هایی بدیل و دموکراتیک برای تولید اجتماعی است.


همبستگی طبقاتی و افق سوسیالیسم
سوسیالیسم نه‌فقط به‌عنوان یک نظام اقتصادی، بلکه به‌مثابه چشم‌اندازی برای رهایی انسانی، بار دیگر برای توده‌های زیر ستم موضوعیت یافته است؛ نظمی نو که نعمات، دستاوردها، مسکن، بهداشت و آموزش نه‌فقط در انحصار یک طبقه مشخص، بلکه متعلق به همه انسان‌های آن جامعه است. نظمی که امکان بهره‌مندی از یک زندگی مناسب را با سرمایه و پول اندازه‌گیری نمی‌کند و در آن، انسان بر سود ارجحیت می‌یابد؛ نظمی که در آن، کسی را نخواهی یافت که برای تأمین معیشتش، کلیه‌هایش را بفروشد.

برای تحقق این چشم‌انداز، بازسازی همبستگی طبقاتی امری ضروری است. سرمایه‌داری جهانی‌شده، نیازمند پاسخی جهانی است. سرمایه‌داری، چه در بُعد جهانی و چه منطقه‌ای، با بهره‌گیری از مذهب، ناسیونالیسم، نژادپرستی و مردسالاری، توانسته در میان طبقه فرودست شکاف‌هایی عظیم ایجاد کند و مانع از همبستگی آنان شود. پیروزی سوسیالیسم در گروِ همبستگی و مبارزه‌ی فعال طبقه کارگر در کشور خود و دیگر کشورهاست. چنین همبستگی‌ای می‌تواند به نقطه‌ی عزیمت زنجیره‌ای از رهایی‌ها در سراسر جهان بدل شود.

سوسیالیسم می‌تواند به سنگر پیشروی مبارزه علیه امپریالیسم و نابرابری جهانی تبدیل شود. در این مسیر، همبستگی کارگران جهان نه‌تنها می‌تواند محیط‌زیست را از چنگال سود‌طلبی سرمایه‌داران و انحصارات رها سازد و جنگ‌های بی‌پایان دولت‌های سرمایه‌داری و قتل‌عام زنان، کودکان و سالمندان را متوقف کند، بلکه موانع ملی‌گرایانه، تبعیض‌های نژادی و جداسازی‌های ساختگی را نیز درهم بشکند و چشم‌انداز رهایی را در مقیاسی جهانی ممکن سازد.


طبقە کارگر میتواند از فناوری برای دستیابی بە اهداف و خودسازماندهی طبقاتی استفادە کند. فناوری‌های نوین، اگر از انحصار شرکت‌های بزرگ خارج شوند، می‌توانند به ابزار سازمان‌دهی مردمی بدل شوند. ابزارهایی مانند بلاک‌چین برای شفاف‌سازی منابع، پلتفرم‌های مستقل برای همیاری کارگری، و برنامه‌ریزی داده‌محور برای تخصیص بهینه منابع، نشان‌دهنده توان بالقوه تکنولوژی در خدمت سوسیالیسم هستند.
افق سوسیالیسم یعنی جهانی بدون استثمار، بدون مالکیت خصوصی بر ابزار تولید، بدون سلب اختیار از نیروی کار. این هدف بزرگ، نیازمند بازاندیشی در رابطه میان آزادی و برابری، میان اقتصاد و دموکراسی، و میان فرد و جمع است.

در جهانی پر از بحران و بی‌عدالتی، روز جهانی کارگر یادآور آن است که امید به رهایی، در دل مبارزه زاده می‌شود. طبقه کارگر، اگر متحد، آگاه و خلاق باشد، می‌تواند جهانی دیگر را ممکن سازد؛ جهانی بر پایه آزادی، برابری و کرامت انسانی.
در جهانی که نابرابری به وضعیت عادی بدل شده و نظام سرمایه‌داری حیات زمین را تهدید می‌کند، تنها یک نیروی اجتماعی توان دگرگون‌سازی دارد: طبقه کارگر جهانی. اما این طبقه برای ایفای این نقش تاریخی، باید از تفرقه بگذرد، حافظهٔ تاریخی خود را بازیابد، و چشم‌انداز مشترکی بسازد.
افق سوسیالیسم، همچنان روشن است؛ اما مسیر آن، از دل مبارزهٔ آگاهانه و سازمان‌یافتهٔ طبقاتی می‌گذرد. اول ماه مه، نه فقط یادآور گذشته، بلکه ندای آینده‌ای ممکن است؛ آینده‌ای که در آن انسان نه ابزار سودآوری، بلکه خالق زندگی، زیبایی و معناست.

0 FacebookTwitterWhatsappTelegramEmail

پیام بگذارید

رویدادهای مهم

پیام

گالری

ما را دنبال کنید! ​

تماس

  Copyright © 2023, All Rights Reserved Payaam.net